القلم ٥٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَاجْتَبَاه|فَاجْتَبَاهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَاجْتَبَاه| ]] [[شامل این ریشه::جبى‌| ]][[ریشه غیر ربط::جبى‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّه|رَبُّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّه| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::فَجَعَلَه|فَجَعَلَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَجَعَلَه| ]] [[شامل این ریشه::جعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::جعل‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنَ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::الصّالِحِين|الصَّالِحِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الصّالِحِين| ]] [[شامل این ریشه::صلح‌| ]][[ریشه غیر ربط::صلح‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَاجْتَبَاه|فَاجْتَبَاهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَاجْتَبَاه| ]] [[شامل این ریشه::جبى‌| ]][[ریشه غیر ربط::جبى‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّه|رَبُّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّه| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::فَجَعَلَه|فَجَعَلَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَجَعَلَه| ]] [[شامل این ریشه::جعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::جعل‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنَ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::الصّالِحِين|الصَّالِحِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الصّالِحِين| ]] [[شامل این ریشه::صلح‌| ]][[ریشه غیر ربط::صلح‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|فَاجْتَبَاهُ‌ رَبُّهُ‌ فَجَعَلَهُ‌ مِنَ‌ الصَّالِحِينَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=پس پروردگارش او را برگزید و از شایستگانش نهاد.
|-|صادقی تهرانی=پس پروردگارش او را برگزید و از شایستگانش نهاد.
|-|معزی=پس برگزیدش پروردگارش و گردانیدش از شایستگان‌
|-|معزی=پس برگزیدش پروردگارش و گردانیدش از شایستگان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">But his Lord chose him, and made him one of the righteous.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/068050.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/068050.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره القلم | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::50|٥٠]] | قبلی = القلم ٤٩ | بعدی = القلم ٥١  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره القلم | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::50|٥٠]] | قبلی = القلم ٤٩ | بعدی = القلم ٥١  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link429 | آيات ۳۴ - ۵۲، سوره قلم]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link430 | شرح مفاد آيه ((افنجعل المسلمين كالمجرمين )) و آيات بعد از آن كه در مقام نفى حكممكذبان به اينكه بر فرض وجود قيامت ، با مسلمانان برابرند مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link429 | آيات ۳۴ - ۵۲  سوره قلم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link431 | مراد از شركاى مشركين در آيه ((يوم يكشف عن ساق ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link430 | شرح مفاد آيه: «أفَنَجعَل المُسلِمينَ كَالمُجرِمين»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link432 | معناى اينكه درباره قيامت فرمود: ((يوم يكشف عن ساق ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link433 | معناى استدراج كافران و تکذیب گران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link433 | معناى استدراج كفار و مكذبان (سنستدرجهم من حيث لايعلمون )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link434 | دستور به صبر در انجام رسالت و پرهیز از ناشکیبایی همچون يونس«ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link434 | امر به رسول الله (ص ) به صبر و نهى از اينكه چون يونس (ع ) ناشكيبا باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link436 | دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى بودن آن نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link435 | بيان عدم منافات بين آيه : ((لو لا ان تداركه نعمة من ربه ...)) با آيه : ((فلولا انهكان من المسبحين ....))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link437 | رواياتى در توضیح آيه: «يَومَ يُكشَفُ عَن سَاقٍ»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link436 | اشاره به اينكه دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى بودن آن نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link438 | ردّ روايات «برهنه كردن خداوند، ساق پايش را در قيامت»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link437 | رواياتى در ذيل آيه : ((يوم يكشف عن ساق ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link439 | رواياتى درباره املاء و استدراج گنهكاران، چشم زخم و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link438 | رواياتى در برهنه كردن خداوند ساق پايش را در قيامت كه به جهت مبتنى بودن برتشبيه مردوداند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link439 | رواياتى درباره املاء و استدراج گنهكاران ، چشم زخم ، و....]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۹#link196 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۹#link196 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ «46» أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ «47» فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ «48» لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ «49» فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ «50»
----
«1». تفسير مجمع البيان.
جلد 10 - صفحه 189
آيا (در برابر انجام رسالت) مزدى درخواست مى‌كنى كه آنان از پرداخت آن سنگين بارند؟ يا اسرار غيب نزد آنهاست و آن ها مى‌نويسند. پس براى (تحقّق) فرمان پروردگارت صبر كن و همانند (يونس) صاحب ماهى مباش آن گاه كه با دلى پر اندوه ندا در داد. اگر رحمت پروردگارش او را در نيافته بود، قطعاً به صحرائى بى‌گياه افكنده مى‌شد، در حالى كه مستحقّ مذمّت بود. پس خداوند او را برگزيد و از شايستگان قرارش داد.
===نکته ها===
«مَغْرَمٍ» از «غرامت» به معناى ضررى است كه به انسان مى‌رسد بدون اينكه جنايت يا خيانتى كرده باشد.
«مُثْقَلُونَ»، از «ثقل» به معناى سنگينى است، خواه مادى باشد، خواه روحى.
«مَكْظُومٌ» به كسى گويند كه از غم و اندوه پر شده باشد.
آيات، 46 و 47 اين سوره، شبيه آيات 40 و 41 سوره طور است.
خداوند در قرآن، حدود بيست مرتبه پيامبرش را به صبر دعوت كرده است زيرا ارشاد مردم صبر و مقاومت لازم دارد.
در سوره شعراء، شعار تمام انبيا اين است كه ما از شما مردم مزد نمى‌خواهيم. «وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» «1»*
كفّار در آيه 45 با جمله‌ «إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ» تهديد شدند، پس خداوند براى آنان حكم و برنامه‌اى دارد، تو صبر كن و در نفرين عجله نكن. «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»
سؤال: مراد از «نعمت پروردگار» كه يونس دريافت كرد چه بود؟
پاسخ: هم نعمت مادى به او رو كرد، زيرا او غرق نشد و ماهى او را بلعيد، در شكم ماهى زنده ماند و سپس او را بيرون آورد.
و هم نعمت معنوى كه توفيق عذرخواهى و پذيرش توبه او باشد، زيرا هيچ توبه و اطاعتى از
----
«1». شعراء، 109، 127، 145، 164 و 180.
جلد 10 - صفحه 190
انسان سر نمى‌زند مگر با توفيق الهى.
سؤال: با اينكه حضرت يونس مورد لطف قرار گرفت، پس چرا باز هم به بيابان خشك پرتاب شد؟ چنانكه در سوره صافات مى‌فرمايد: «فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ» «1» ما او را در بيابان خشك فرو نهاديم در حالى كه او بيمار بود و بوته‌اى از كدو بر بدن او رويانديم (تا شفا يافت).
پاسخ: پرتاب به بيابان همراه با درمان بيمارى، لطف است، ولى پرتاب با توبيخ مذمّت ابدى قهر است.
===پیام ها===
1- انبيا از مردم پاداش نمى‌خواستند. «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً»
2- به طور طبيعى، مردم از عالم دينى كه هدف مادى داشته باشد فرار مى‌كنند.
«فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
3- صبر و مقاومتى مورد سفارش است كه براى فرمان خدا باشد، نه از روى يكدندگى و لجاجت بى‌جا. «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»
4- رهبر جامعه نبايد در هيچ شرايطى امّت را رها كند. «لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ»
5- دعا و مناجات، زمينه تدارك الهى است. نادى‌ ... تَدارَكَهُ‌
6- توفيق توبه، نعمت الهى است. «تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ»
7- توبيخ، ملامت و آوارگى در بيابانهاى خشك، تنها كيفر يك بى صبرى است.
«لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ»
8- فرياد و ناله‌اى ارزش دارد كه برخاسته از درون باشد، وگرنه نفاق است.
«نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ»
9- توبه و گفتگو با خداوند، راهى است براى دريافت نعمت‌هاى ويژه. إِذْ نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ‌ ... فَاجْتَباهُ رَبُّهُ‌
----
«1». صافات، 145- 146.
جلد 10 - صفحه 191
10- به جاى آنكه افراد را به خاطر يك لغزش طرد كنيم، آنها را تدارك كنيم، ضعف‌ها را برطرف و آنگاه به آنان مسئوليّت دهيم. تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ‌ ...
فَاجْتَباهُ رَبُّهُ‌
11- انتخاب پيامبران تنها بدست خداست. «فَاجْتَباهُ رَبُّهُ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50)
فَاجْتَباهُ رَبُّهُ‌: پس برگزيد او را پروردگار او به نبوت و رسالت و القاى وحى به او، فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ‌: پس قرار داد او را از شايستگان و فرمانبرداران، يعنى پيغمبران، و القاى وحى بر او مستمر گردانيد.
تنبيه: مقام شامخ انبياء منزه است از آنكه در تحمل زحمات رسالت و نبوت، تقصير يا قصورى داشته باشند. در قضيه حضرت يونس عليه السّلام، خداى تعالى محنتى را متوجه او ساخت تا موجب مزيت مثوبت و علو درجه او گردد. و شايسته و اولى بود كه متحمل شود، و طاقت نياورد، و از خدا طلب خلاصى نمود از آن.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46) أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (47) فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ (48) لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ (49) فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50)
وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51) وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (52)
ترجمه‌
آيا طلب ميكنى از آنها مزدى پس آنها از خسارتى گران‌بارند
يا نزدشان علم غيب است پس آنها مينويسند
پس صبر كن براى حكم پروردگارت و نباش مانند مصاحب ماهى هنگاميكه ندا كرد با آنكه بود غم‌زده در حبس مانده‌
اگر نه آن بود كه دريافت او را رحمتى از جانب پروردگارش هر آينه افكنده شده بود در بيابانى بى‌آب و گياه با آنكه بود ملامت شده‌
پس برگزيد او را پروردگارش پس گردانيد او را از شايستگان‌
و همانا نزديك باشد آنانكه كافر شدند از پا در آورند ترا بچشمهاشان چون شنيدند قرآن را و ميگويند همانا او ديوانه است‌
و نيست آن مگر موجب تذكّر براى جهانيان.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه كه در آنها سؤالاتى از وجود
----
جلد 5 صفحه 256
راهى براى عقائد و اعمال كفّار مكّه بود ميفرمايد به پيغمبر خود كه آيا تو از آنان مطالبه اجرى بر اداء رسالت مينمائى كه آنها از تحمّل غرامت و خسارت آن در زير بار گرانند يا آنها علم غيب دارند بصحّت عقائد خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم پروردگارت بفتح و ظفر بر آنها و بنابراين لام بمنزله الى است يا براى آنكه حكم پروردگارت تأخير در عقوبت آنها است و مباش مانند حضرت يونس كه شرح حالش در سوره خودش گذشت كه تعجيل در عقاب قوم خود نمود و مؤدّب شد بادب الهى در شكم ماهى بحبس و غم زدگى و در آنحال خدا را خواند بكلمه اخلاص و اقرار بستم و اگر ترك اولى از او متعقّب برحمت خداوندى و قبول توبه او نميشد و خدا او را از شكم ماهى بيرون ميآورد هر آينه در زمين بى‌سايبانى افتاده بود با آنكه مورد مذمّت و ملامت خدا و خلق بود ولى تدارك فرمود آنرا حضرت احديّت بتوفيق توبه و انابه و ذكر و بيرون آورد او را از شكم ماهى اوّلا و برگزيد او را برسالت ثانيا يعنى نزول وحى و قرار داد او را از شايستگان باين منصب و كرامت و نگرديد مورد ملامت و مذمّت و يكى از امور مجرّبه و محقّقه در علم حكمت و مأثوره در روايات از مقام رسالت چشم زدن است و خداوند در خاتمه اينسوره مباركه اشاره بآن فرموده بحبيب خود ميفرمايد و همانا نزديك است كفّار چشم زخمى بر تو وارد نمايند چون از روى حسد و عناد وقتى تلاوت قرآن تو را ميشنوند بتو نظر بد مينمايند و آرزوى مرگ تو را ميكنند و ميگويند محمّد ديوانه است كه چنين سخنانى ميگويد با آنكه نيست قرآنيكه تو ميخوانى مگر پند و نصيحت و علم و حكمت براى تمام اهل عالم يا نيست آن محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مگر شرف براى جهانيان ولى چون لطف خداوندى شامل حال تو است در هر حال تو را از چشم حسود نگهدارى ميفرمايد و گفته‌اند تأثير نظر در منظور براى آنستكه نفس ناظر قوى است و از باب عداوت يا محبّت تصوّر مرگ او را مينمايد و مؤثر ميشود و بعضى ليزلقونك را بهلاكت و لغزش قدم و افتادن تفسير نموده‌اند و مراد همان چشم زدن است‌
----
جلد 5 صفحه 257
و از روايات مأثوره در اين باب است كه چشم شتر را در ديگ و مرد را در قبر ميكند و اگر چيزى سبقت بر قدر گيرد چشم زخم است و نيست افسونى مگر از چشم زخم و حيوان نيش‌دار و گفته‌اند علاجش تلاوت اين آيه است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره ن و القلم را در نماز واجب يا مستحب قرائت نمايد خداوند او را هميشه از فقر مأمون ميدارد و چون بميرد از فشار قبر ايمن خواهد بود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
----
جلد 5 صفحه 258
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَاجتَباه‌ُ رَبُّه‌ُ فَجَعَلَه‌ُ مِن‌َ الصّالِحِين‌َ (50)
‌پس‌ برگزيد خداوند ‌او‌ ‌را‌ ‌پس‌ جعل‌ فرمود ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ صالحين‌. مراد صلاحيت‌ رسالت‌ و مقام‌ نبوت‌ ‌که‌ ‌در‌ ميان‌ تمام‌ انبياء ‌از‌ آدم‌ ‌تا‌ خاتم‌ احدي‌ نبود ‌که‌ تمام‌ امت‌ باو ايمان‌ آورده‌ باشند فقط يونس‌ داراي‌ ‌اينکه‌ خصوصيت‌ ‌بود‌ بلي‌ همچو موهبتي‌ بلكه‌ بالاتر خداوند بحضرت‌ بقية اللّه‌ عنايت‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌در‌ دوره ظهورش‌ تمام‌ ‌در‌ تحت‌ اطاعت‌ و فرمان‌ ‌او‌ ميروند و كفر و شرك‌ و ضلالت‌ و فسق‌ و ظلم‌ و معاصي‌ ‌از‌ صفحه زمين‌ برداشته‌ و همچنين‌ دوره رجعت‌ ائمه طاهرين‌.
155
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 50)- لذا در این آیه می‌فرماید: «ولی پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد» (فاجتباه ربه فجعله من الصالحین).
و به دنبال آن مأموریت هدایت قومش را مجددا بر عهده او گذارد و او به سراغ آنها آمد، و همگی ایمان آوردند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۰: خط ۲۶۰:
[[رده:ملاک ارزشها]][[رده:معرضان از ترک اولى]][[رده:آثار ربوبیت خدا]][[رده:آثار لطف خدا]][[رده:نشانه هاى لطف خدا]][[رده:فضایل صالحان]][[رده:منشأ نبوت]][[رده:آثار ترک اولاى یونس]][[رده:آثار توبه یونس]][[رده:انقطاع وحى از یونس]][[رده:برگزیدگى یونس]][[رده:زمینه وحى به یونس]][[رده:فضایل یونس]][[رده:قصه یونس]][[رده:یونس از صالحان]]
[[رده:ملاک ارزشها]][[رده:معرضان از ترک اولى]][[رده:آثار ربوبیت خدا]][[رده:آثار لطف خدا]][[رده:نشانه هاى لطف خدا]][[رده:فضایل صالحان]][[رده:منشأ نبوت]][[رده:آثار ترک اولاى یونس]][[رده:آثار توبه یونس]][[رده:انقطاع وحى از یونس]][[رده:برگزیدگى یونس]][[رده:زمینه وحى به یونس]][[رده:فضایل یونس]][[رده:قصه یونس]][[رده:یونس از صالحان]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره القلم ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره القلم ]]
{{#seo:
|title=آیه 50 سوره قلم
|title_mode=replace
|keywords=آیه 50 سوره قلم,قلم 50,فَاجْتَبَاهُ‌ رَبُّهُ‌ فَجَعَلَهُ‌ مِنَ‌ الصَّالِحِينَ‌,ملاک ارزشها,معرضان از ترک اولى,آثار ربوبیت خدا,آثار لطف خدا,نشانه هاى لطف خدا,فضایل صالحان,منشأ نبوت,آثار ترک اولاى یونس,آثار توبه یونس,انقطاع وحى از یونس,برگزیدگى یونس,زمینه وحى به یونس,فضایل یونس,قصه یونس,یونس از صالحان,آیات قرآن سوره القلم
|description=فَاجْتَبَاهُ‌ رَبُّهُ‌ فَجَعَلَهُ‌ مِنَ‌ الصَّالِحِينَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۵۱

کپی متن آیه
فَاجْتَبَاهُ‌ رَبُّهُ‌ فَجَعَلَهُ‌ مِنَ‌ الصَّالِحِينَ‌

ترجمه

ولی پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد!

|سپس پروردگارش وى را برگزيد و از شايستگانش قرار داد
پس پروردگارش وى را برگزيد و از شايستگانش گردانيد.
باز (چون به درگاه حق نالید) خدایش برگزید و از صالحانش گردانید.
پس پروردگارش او را برگزید و از شایستگان قرار داد
پس پروردگارش او را برگزيد و در زمره صالحانش آورد.
سپس پروردگارش او را برگزید و از شایستگانش قرار داد
پس پروردگارش او را برگزيد و از نيكان و شايستگانش ساخت.
پروردگارش (با پذیرش توبه‌اش مجدّداً) او را برگزید و از زمره‌ی شایستگانش کرد.
پس پروردگارش او را برگزید و از شایستگانش نهاد.
پس برگزیدش پروردگارش و گردانیدش از شایستگان‌

But his Lord chose him, and made him one of the righteous.
ترتیل:
ترجمه:
القلم ٤٩ آیه ٥٠ القلم ٥١
سوره : سوره القلم
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إجْتَبَاهُ رَبُّهُ»: پروردگارش او را برای اتمام رسالتش بر گزید.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ «46» أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ «47» فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ «48» لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ «49» فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ «50»


«1». تفسير مجمع البيان.

جلد 10 - صفحه 189

آيا (در برابر انجام رسالت) مزدى درخواست مى‌كنى كه آنان از پرداخت آن سنگين بارند؟ يا اسرار غيب نزد آنهاست و آن ها مى‌نويسند. پس براى (تحقّق) فرمان پروردگارت صبر كن و همانند (يونس) صاحب ماهى مباش آن گاه كه با دلى پر اندوه ندا در داد. اگر رحمت پروردگارش او را در نيافته بود، قطعاً به صحرائى بى‌گياه افكنده مى‌شد، در حالى كه مستحقّ مذمّت بود. پس خداوند او را برگزيد و از شايستگان قرارش داد.

نکته ها

«مَغْرَمٍ» از «غرامت» به معناى ضررى است كه به انسان مى‌رسد بدون اينكه جنايت يا خيانتى كرده باشد.

«مُثْقَلُونَ»، از «ثقل» به معناى سنگينى است، خواه مادى باشد، خواه روحى.

«مَكْظُومٌ» به كسى گويند كه از غم و اندوه پر شده باشد.

آيات، 46 و 47 اين سوره، شبيه آيات 40 و 41 سوره طور است.

خداوند در قرآن، حدود بيست مرتبه پيامبرش را به صبر دعوت كرده است زيرا ارشاد مردم صبر و مقاومت لازم دارد.

در سوره شعراء، شعار تمام انبيا اين است كه ما از شما مردم مزد نمى‌خواهيم. «وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» «1»*

كفّار در آيه 45 با جمله‌ «إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ» تهديد شدند، پس خداوند براى آنان حكم و برنامه‌اى دارد، تو صبر كن و در نفرين عجله نكن. «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»

سؤال: مراد از «نعمت پروردگار» كه يونس دريافت كرد چه بود؟

پاسخ: هم نعمت مادى به او رو كرد، زيرا او غرق نشد و ماهى او را بلعيد، در شكم ماهى زنده ماند و سپس او را بيرون آورد.

و هم نعمت معنوى كه توفيق عذرخواهى و پذيرش توبه او باشد، زيرا هيچ توبه و اطاعتى از


«1». شعراء، 109، 127، 145، 164 و 180.

جلد 10 - صفحه 190

انسان سر نمى‌زند مگر با توفيق الهى.

سؤال: با اينكه حضرت يونس مورد لطف قرار گرفت، پس چرا باز هم به بيابان خشك پرتاب شد؟ چنانكه در سوره صافات مى‌فرمايد: «فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ» «1» ما او را در بيابان خشك فرو نهاديم در حالى كه او بيمار بود و بوته‌اى از كدو بر بدن او رويانديم (تا شفا يافت).

پاسخ: پرتاب به بيابان همراه با درمان بيمارى، لطف است، ولى پرتاب با توبيخ مذمّت ابدى قهر است.

پیام ها

1- انبيا از مردم پاداش نمى‌خواستند. «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً»

2- به طور طبيعى، مردم از عالم دينى كه هدف مادى داشته باشد فرار مى‌كنند.

«فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»

3- صبر و مقاومتى مورد سفارش است كه براى فرمان خدا باشد، نه از روى يكدندگى و لجاجت بى‌جا. «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»

4- رهبر جامعه نبايد در هيچ شرايطى امّت را رها كند. «لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ»

5- دعا و مناجات، زمينه تدارك الهى است. نادى‌ ... تَدارَكَهُ‌

6- توفيق توبه، نعمت الهى است. «تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ»

7- توبيخ، ملامت و آوارگى در بيابانهاى خشك، تنها كيفر يك بى صبرى است.

«لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ»

8- فرياد و ناله‌اى ارزش دارد كه برخاسته از درون باشد، وگرنه نفاق است.

«نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ»

9- توبه و گفتگو با خداوند، راهى است براى دريافت نعمت‌هاى ويژه. إِذْ نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ‌ ... فَاجْتَباهُ رَبُّهُ‌


«1». صافات، 145- 146.

جلد 10 - صفحه 191

10- به جاى آنكه افراد را به خاطر يك لغزش طرد كنيم، آنها را تدارك كنيم، ضعف‌ها را برطرف و آنگاه به آنان مسئوليّت دهيم. تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ‌ ...

فَاجْتَباهُ رَبُّهُ‌

11- انتخاب پيامبران تنها بدست خداست. «فَاجْتَباهُ رَبُّهُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50)

فَاجْتَباهُ رَبُّهُ‌: پس برگزيد او را پروردگار او به نبوت و رسالت و القاى وحى به او، فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ‌: پس قرار داد او را از شايستگان و فرمانبرداران، يعنى پيغمبران، و القاى وحى بر او مستمر گردانيد.

تنبيه: مقام شامخ انبياء منزه است از آنكه در تحمل زحمات رسالت و نبوت، تقصير يا قصورى داشته باشند. در قضيه حضرت يونس عليه السّلام، خداى تعالى محنتى را متوجه او ساخت تا موجب مزيت مثوبت و علو درجه او گردد. و شايسته و اولى بود كه متحمل شود، و طاقت نياورد، و از خدا طلب خلاصى نمود از آن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46) أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (47) فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ (48) لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ (49) فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50)

وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51) وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (52)

ترجمه‌

آيا طلب ميكنى از آنها مزدى پس آنها از خسارتى گران‌بارند

يا نزدشان علم غيب است پس آنها مينويسند

پس صبر كن براى حكم پروردگارت و نباش مانند مصاحب ماهى هنگاميكه ندا كرد با آنكه بود غم‌زده در حبس مانده‌

اگر نه آن بود كه دريافت او را رحمتى از جانب پروردگارش هر آينه افكنده شده بود در بيابانى بى‌آب و گياه با آنكه بود ملامت شده‌

پس برگزيد او را پروردگارش پس گردانيد او را از شايستگان‌

و همانا نزديك باشد آنانكه كافر شدند از پا در آورند ترا بچشمهاشان چون شنيدند قرآن را و ميگويند همانا او ديوانه است‌

و نيست آن مگر موجب تذكّر براى جهانيان.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه كه در آنها سؤالاتى از وجود


جلد 5 صفحه 256

راهى براى عقائد و اعمال كفّار مكّه بود ميفرمايد به پيغمبر خود كه آيا تو از آنان مطالبه اجرى بر اداء رسالت مينمائى كه آنها از تحمّل غرامت و خسارت آن در زير بار گرانند يا آنها علم غيب دارند بصحّت عقائد خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم پروردگارت بفتح و ظفر بر آنها و بنابراين لام بمنزله الى است يا براى آنكه حكم پروردگارت تأخير در عقوبت آنها است و مباش مانند حضرت يونس كه شرح حالش در سوره خودش گذشت كه تعجيل در عقاب قوم خود نمود و مؤدّب شد بادب الهى در شكم ماهى بحبس و غم زدگى و در آنحال خدا را خواند بكلمه اخلاص و اقرار بستم و اگر ترك اولى از او متعقّب برحمت خداوندى و قبول توبه او نميشد و خدا او را از شكم ماهى بيرون ميآورد هر آينه در زمين بى‌سايبانى افتاده بود با آنكه مورد مذمّت و ملامت خدا و خلق بود ولى تدارك فرمود آنرا حضرت احديّت بتوفيق توبه و انابه و ذكر و بيرون آورد او را از شكم ماهى اوّلا و برگزيد او را برسالت ثانيا يعنى نزول وحى و قرار داد او را از شايستگان باين منصب و كرامت و نگرديد مورد ملامت و مذمّت و يكى از امور مجرّبه و محقّقه در علم حكمت و مأثوره در روايات از مقام رسالت چشم زدن است و خداوند در خاتمه اينسوره مباركه اشاره بآن فرموده بحبيب خود ميفرمايد و همانا نزديك است كفّار چشم زخمى بر تو وارد نمايند چون از روى حسد و عناد وقتى تلاوت قرآن تو را ميشنوند بتو نظر بد مينمايند و آرزوى مرگ تو را ميكنند و ميگويند محمّد ديوانه است كه چنين سخنانى ميگويد با آنكه نيست قرآنيكه تو ميخوانى مگر پند و نصيحت و علم و حكمت براى تمام اهل عالم يا نيست آن محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مگر شرف براى جهانيان ولى چون لطف خداوندى شامل حال تو است در هر حال تو را از چشم حسود نگهدارى ميفرمايد و گفته‌اند تأثير نظر در منظور براى آنستكه نفس ناظر قوى است و از باب عداوت يا محبّت تصوّر مرگ او را مينمايد و مؤثر ميشود و بعضى ليزلقونك را بهلاكت و لغزش قدم و افتادن تفسير نموده‌اند و مراد همان چشم زدن است‌


جلد 5 صفحه 257

و از روايات مأثوره در اين باب است كه چشم شتر را در ديگ و مرد را در قبر ميكند و اگر چيزى سبقت بر قدر گيرد چشم زخم است و نيست افسونى مگر از چشم زخم و حيوان نيش‌دار و گفته‌اند علاجش تلاوت اين آيه است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره ن و القلم را در نماز واجب يا مستحب قرائت نمايد خداوند او را هميشه از فقر مأمون ميدارد و چون بميرد از فشار قبر ايمن خواهد بود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 258

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَاجتَباه‌ُ رَبُّه‌ُ فَجَعَلَه‌ُ مِن‌َ الصّالِحِين‌َ (50)

‌پس‌ برگزيد خداوند ‌او‌ ‌را‌ ‌پس‌ جعل‌ فرمود ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ صالحين‌. مراد صلاحيت‌ رسالت‌ و مقام‌ نبوت‌ ‌که‌ ‌در‌ ميان‌ تمام‌ انبياء ‌از‌ آدم‌ ‌تا‌ خاتم‌ احدي‌ نبود ‌که‌ تمام‌ امت‌ باو ايمان‌ آورده‌ باشند فقط يونس‌ داراي‌ ‌اينکه‌ خصوصيت‌ ‌بود‌ بلي‌ همچو موهبتي‌ بلكه‌ بالاتر خداوند بحضرت‌ بقية اللّه‌ عنايت‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌در‌ دوره ظهورش‌ تمام‌ ‌در‌ تحت‌ اطاعت‌ و فرمان‌ ‌او‌ ميروند و كفر و شرك‌ و ضلالت‌ و فسق‌ و ظلم‌ و معاصي‌ ‌از‌ صفحه زمين‌ برداشته‌ و همچنين‌ دوره رجعت‌ ائمه طاهرين‌.

155

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 50)- لذا در این آیه می‌فرماید: «ولی پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد» (فاجتباه ربه فجعله من الصالحین).

و به دنبال آن مأموریت هدایت قومش را مجددا بر عهده او گذارد و او به سراغ آنها آمد، و همگی ایمان آوردند.

نکات آیه

۱ - یونس(ع)، از برگزیدگان و پیامبران الهى بود. (فاجتبیه ربّه)

۲ - انقطاع وحى به یونس(ع) از زمان ارتکاب «ترک اولى» (ترک مردم و نفرین علیه آنان) و وحى مجدد به ایشان، پس از توبه او و عنایت خداوند به وى (فاجتبیه ربّه) مطلب یاد شده با توجه به این نکته است که یونس(ع) پیش از ماجراى ارتکاب «ترک اولى» از پیامبران بود. بنابراین مقصود از «فاجتباه» به رسالت رساندن او نیست; بلکه به معناى تداوم رسالت او پس از انقطاع موقت وحى است.

۳ - برگزیدن افرادى از میان مردم به رسالت و پیامبرى، مقتضاى ربوبیت خداوند است. (فاجتبیه ربّه)

۴ - یونس(ع)، به عنایت خداوند از صالحان کامل و راستین بود. (فجعله من الصلحین)

۵ - برگزیدگى یونس(ع) به رسالت و از صالحان شدن او، جلوه عنایت و لطف ویژه خداوند به ایشان (لولا أن تدرکه نعمة ... فجعله من الصلحین)

۶ - صالح بودن، محور فضیلت ها و اساس ارزش هاى الهى و انسانى (فجعله من الصلحین) توصیف یونس(ع) به صالح بودن - پس از برگزیدگى او - مى تواند حاکى از مطلب یاد شده باشد.

۷ - اجتناب صالحان و برگزیدگان الهى، از ترک اولى (فجعله من الصلحین) برداشت یاد شده، از آن جا است که خداوند یونس(ع) را - پس از توبه و پشیمانى او از ترک اولى - به مقام صالحان رساند.

موضوعات مرتبط

  • ارزشها: ملاک ارزشها ۶
  • برگزیدگان خدا :۱
  • ترک اولى: معرضان از ترک اولى ۷
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۳; آثار لطف خدا ۲; نشانه هاى لطف خدا ۵
  • صالحان: فضایل صالحان ۶، ۷
  • نبوت: منشأ نبوت ۳
  • یونس(ع): آثار ترک اولاى یونس(ع) ۲; آثار توبه یونس(ع) ۲; انقطاع وحى از یونس(ع) ۲; برگزیدگى یونس(ع) ۱، ۵; زمینه وحى به یونس(ع) ۲; فضایل یونس(ع) ۱، ۴، ۵; قصه یونس(ع) ۲; یونس(ع) از صالحان ۴، ۵

منابع