الزخرف ٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::فَنَضْرِب|فَنَضْرِبُ]] [[کلمه غیر ربط::فَنَضْرِب| ]] [[شامل این ریشه::ضرب| ]][[ریشه غیر ربط::ضرب| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این کلمه::عَنْکُم|عَنْکُمُ]] [[کلمه غیر ربط::عَنْکُم| ]] [[شامل این ریشه::عن| ]][[ریشه غیر ربط::عن| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::الذّکْر|الذِّکْرَ]] [[کلمه غیر ربط::الذّکْر| ]] [[شامل این ریشه::ذکر| ]][[ریشه غیر ربط::ذکر| ]][[شامل این کلمه::صَفْحا|صَفْحاً]] [[کلمه غیر ربط::صَفْحا| ]] [[شامل این ریشه::صفح| ]][[ریشه غیر ربط::صفح| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ]] [[شامل این ریشه::ان| ]][[شامل این کلمه::کُنْتُم|کُنْتُمْ]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::قَوْما|قَوْماً]] [[کلمه غیر ربط::قَوْما| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این کلمه::مُسْرِفِين|مُسْرِفِينَ]] [[کلمه غیر ربط::مُسْرِفِين| ]] [[شامل این ریشه::سرف| ]][[ریشه غیر ربط::سرف| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::فَنَضْرِب|فَنَضْرِبُ]] [[کلمه غیر ربط::فَنَضْرِب| ]] [[شامل این ریشه::ضرب| ]][[ریشه غیر ربط::ضرب| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این کلمه::عَنْکُم|عَنْکُمُ]] [[کلمه غیر ربط::عَنْکُم| ]] [[شامل این ریشه::عن| ]][[ریشه غیر ربط::عن| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::الذّکْر|الذِّکْرَ]] [[کلمه غیر ربط::الذّکْر| ]] [[شامل این ریشه::ذکر| ]][[ریشه غیر ربط::ذکر| ]][[شامل این کلمه::صَفْحا|صَفْحاً]] [[کلمه غیر ربط::صَفْحا| ]] [[شامل این ریشه::صفح| ]][[ریشه غیر ربط::صفح| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ]] [[شامل این ریشه::ان| ]][[شامل این کلمه::کُنْتُم|کُنْتُمْ]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::قَوْما|قَوْماً]] [[کلمه غیر ربط::قَوْما| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این کلمه::مُسْرِفِين|مُسْرِفِينَ]] [[کلمه غیر ربط::مُسْرِفِين| ]] [[شامل این ریشه::سرف| ]][[ریشه غیر ربط::سرف| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=آیا پس به (صِرفِ) اینکه شما قومی مسرف بودهاید (باید) این یادواره را از شما باز داریم؟ | |-|صادقی تهرانی=آیا پس به (صِرفِ) اینکه شما قومی مسرف بودهاید (باید) این یادواره را از شما باز داریم؟ | ||
|-|معزی=آیا میزنیم از شما ذکر را (یادآوری را) کناری که شمائید قومی فزونیجویان | |-|معزی=آیا میزنیم از شما ذکر را (یادآوری را) کناری که شمائید قومی فزونیجویان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Shall We hold back the Reminder from you, since you are a transgressing people?</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/043005.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/043005.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الزخرف | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::5|٥]] | قبلی = الزخرف ٤ | بعدی = الزخرف ٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الزخرف | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::5|٥]] | قبلی = الزخرف ٤ | بعدی = الزخرف ٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۰#link91 | آيات ۱ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۰#link92 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۰#link91 | آيات ۱ - ۱۴ سوره زخرف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۰#link92 | محتوای كلّى سوره مباركه زخرف]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۰#link94 | گفتارى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۰#link94 | گفتارى در باره نازل شدن قرآن، به زبان عربی]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۰#link96 | مقصود از به ياد آوردن نعمت پروردگار، پس از سوار شدن بر كشتى ها و چهارپايان]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۰#link96 | مقصود از به ياد آوردن نعمت | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱#link2 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱#link2 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5» | |||
آيا به خاطر آنكه شما گروهى اسرافكاريد ما ذكر (قرآن) را از شما بازگردانيم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5» | |||
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ: «عطف بر جمله محذوف» آيا واگذاريم شما را پس باز گردانيم و دور كنيم از شما قرآن را بازداشتنى، يا دور كنيم شما را از انزال قرآن، الذِّكْرَ صَفْحاً: در حالى كه شما اعراض كنندگانيد، أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ: به جهت آنكه هستيد گروهى بيرون رفتگان از حد در وادى ضلالت، يعنى به جهت تكذيب قرآن افزائيد و به جهت عناد انكار آن نمائيد؛ ما از انزال قرآن باز نخواهيم ايستاد و شما را در اين جهالت و غوايت نخواهيم گذاشت بلكه پى در پى آن را نازل خواهيم نمود تا بر شما الزام حجت نمائيم. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
حم «1» وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «3» وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ «4» | |||
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5» | |||
ترجمه | |||
سوگند بكتاب واضح روشن | |||
همانا ما قرار داديم آنرا قرآنى عربى باشد كه شما بعقل دريابيد | |||
و همانا آن در اصل كتاب نزد ما هر آينه بلند مرتبهايست داراى حكمت | |||
آيا پس برداريم از ميان شما موجب تذكّر را از باب اعراض براى آنكه بوديد گروهى مسرف و از حد تجاوز كننده. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال قسم ياد فرموده است بقرآن مبيّن حلال و حرام به بيان روشن تام و تمام كه ما آنرا قرآن عربى فصيح قرار داديم براى آنكه شما جماعت عرب تعقّل و تفكّر در الفاظ و معانى آن نموده بحقايق آن آشنا شويد و تصديق كنيد كه آن حقّ و صدق و از جانب خدا است و همانا آن قرآن در اصل كتب سماوى كه لوح محفوظ نزد ما است برتر و بالاتر از تمام كتب آسمانى است چون معجزه باقيه و جامع تمام حقائق و ناسخ تمام كتب و احكامش تا قيامت باقى و برقرار است و مطالبش محكم و متين و بر وفق حكمت و مصلحت تامّه عامّه است و گفتهاند لوح محفوظ كتاب جامعى است كه تمام كتب سماويّه از روى آن استنساخ ميشود و تمام امور تا روز قيامت بر وفق آن مرتّب ميگردد اين خلاصه بيانات مفسّرين است كه حقير بتبع ايشان ذكر نموده و ترجمه را مبنى بر آن قرار دادم ولى در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام است كه در امّ الكتاب يعنى سوره فاتحه است چون در آن سوره مكتوب است قول خداوند | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 593 | |||
اهدنا الصّراط المستقيم و آن امير المؤمنين عليه السّلام و معرفت او است و اين معنى را قمّى ره نيز از آنحضرت مكرّر نقل فرموده و در چند روايت ديگر كه در برهان منقول است تصريح شده كه مراد از علىّ حكيم در اين آيه امير المؤمنين عليه السّلام است و اينها همه مثبت نظريّه حقير است كه مفصّلا در اواخر سوره فاتحة الكتاب بيان نمودم با آنكه آنوقت باين احاديث واقف نبودم و نيز مؤيّد اين معنى است آنچه در مجمع اذعان بآن نموده كه علىّ حكيم دو صفت از صفات شخص زنده است و بر قرآن اطلاق نميشود مگر بر سبيل توسّع يعنى مجاز و بنابر اين به نظر حقير ظاهر آيه شريفه خصوصا بملاحظه اخبار مستفيضه از ائمه اطهار آنستكه همانا آن قرآن كه صراط مستقيم است در سوره امّ الكتاب كه از اسماء سوره حمد است نزد ما يعنى در عالم بالا بوجود جمعى نورانى خود هر آينه على بن ابى طالب عليه السّلام است كه بر طبق حكمت و مصلحت حكم فرمائى بفرمان الهى مينمايد و اينمعنى كه حكم فرمائى آنحضرت در تمام عوالم وجود بامر حق باشد براى مرحوم حجّة الاسلام و المسلمين آقا ميرزا سيد حسين رضوى قمّى قدّس سرّه كه از اعاظم علماء و اكابر اتقياء عصر حاضر بود در ضمن رؤياء عجيبى كشف شده بود و مكرّر نقل ميفرمودند و در روايات هم ذكر شده چنانچه در ذيل سوره سابقه اشاره بآن شد اين در صورتى است كه ضمير در انّه راجع بقرآن باشد اما اگر ضمير شأن باشد معنى اوضح و اسهل است و بتقريبى كه در اواخر سوره فاتحه ذكر شد دلالت بر مقام ولايت آنحضرت دارد با تصريح باسم شريف كه مطلوب در محاجّه با اعداء دين است و بعدا خداوند روى سخن را معطوف بكفّار عرب فرموده ميفرمايد آيا پس سزاوار است كه ما شما را بحال خود واگذاريم و موجبات تذكر را از قرآن و پيغمبر و امام بكلّى از ميان شما برداريم و دور نمائيم براى آنكه شما مردم متجاوز از حدّ و قدر خودتانيد اين از رحمت رحمانيّه ما دور است كه از هدايت و ارشاد شما صرف نظر نمائيم و ان كنتم بكسر همزه نيز قرائت شده و بنابر اين بيرون آوردن معلوم است بصورت مشكوك براى نادان شمردن آنها و شرطى است كه جزاء آن قبلا ذكر شده است. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 594 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ فَنَضرِبُ عَنكُمُ الذِّكرَ صَفحاً أَن كُنتُم قَوماً مُسرِفِينَ «5» | |||
آيا پس از اينكه ما بر فرض صرفنظر ميكرديم از شما ذكر را و مهمل ميگذاشتيم شما را چون شما قوم اسراف كنندهايد. | |||
مفاد آيه شريفه اينكه نزول ذكر که قرآن باشد و ارسال رسول و بيان احكام با نبودنش بر شما تفاوتي نميكرد بود و نبودش يكسان بود زيرا خردلي در شما تأثير نداشت زيرا شما قومي هستيد که اسراف ميكنيد فقط ارسال رسول و نزول قرآن و بيان احكام براي اتمام حجت است که فرداي قيامت نگوئيد که ميفرمايد وَ لَو أَنّا أَهلَكناهُم بِعَذابٍ مِن قَبلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِن قَبلِ أَن نَذِلَّ وَ نَخزي ط آيه 134. | |||
أَ فَنَضرِبُ عَنكُمُ الذِّكرَ ضرب ذكر چون متعدي به كلمه عن ذكر شده بمعني ترك ذكر است يعني از شما ذكر را برميداشتيم و بيان نميكرديم. | |||
صَفحاً صرفنظر ميكرديم نه رسول ميفرستاديم و نه قرآن نازل ميكرديم و نه احكام جعل مينموديم. | |||
أَن كُنتُم قَوماً مُسرِفِينَ اسراف در كفر و شرك و معاصي که بحدي زياد روي كردهايد که ديگر قابل برگشتن نيستيد و هدايت نميشويد زيرا اسراف بمعني زيادهروي است و كفر و شرك و معاصي و طغيان و كبر و نخوت اگر كوتاه باشد و لو از جاده مستقيم خارج است لكن اگر متنبه شود ميشود برگردد و خود را به جاده مستقيم برساند و اما اگر دوري آن از حد گذشت ديگر امكان رجوع ندارد بودن هادي و اسباب هدايت هر چه فراهم شود تأثير نميكند و حال تنبّه بر او پيدا نميشود بالاخص | |||
جلد 16 - صفحه 5 | |||
براي كساني که اينکه راه ضلالتي که در پيش گرفته تصور ميكند راه مستقيم است و راه هدايت است که اينکه را جهل مركب مينامند که نميداند و نميداند که نميداند و خيال ميكند که ميداند: | |||
هر كس که نداند و نداند که نداند || در جهل مركب ابد الدهر بماند | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 5)- در این آیه منکران، و اعراض کنندگان از قرآن، را مخاطب ساخته، میگوید: «آیا این ذکر [قرآن] را (که مایه بیداری و یادآوری شماست) از شما بازگیریم به خاطر این که قومی اسرافکارید»؟! (أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِینَ). | |||
درست است که شما در دشمنی و مخالفت با حق، چیزی فروگذار نکردهاید، ولی لطف و رحمت خداوند به قدری وسیع و گسترده است که اینها را مانع بر سر راه خود نمیبیند، باز هم این کتاب را پیدرپی بر شما نازل میکند، تا دلهایی که اندک آمادگی دارند، تکان بخورند و به راه آیند، و این است مقام رحمت عامه و رحمانیت پروردگار که دوست و دشمن را در بر میگیرد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۹۴: | خط ۱۹۷: | ||
[[رده:سرزنش اسراف]][[رده:هدایت انسان ها]][[رده:آسیب شناسى تبلیغ]][[رده:اهمیت تبلیغ]][[رده:عوامل تنبه]][[رده:استقلال اراده خدا]][[رده:حتمیت لطف خدا]][[رده:عمومیت هدایتهاى خدا]][[رده:محرومان از لطف خدا]][[رده:محرومان از نعمتهاى خدا]][[رده:عمل ناپسند]][[رده:افراط در مخالفت با قرآن]][[رده:غفلت زدایى قرآن]][[رده:نامهاى قرآن]][[رده:نقش قرآن]][[رده:ویژگیهاى قرآن]][[رده:مشمولان لطف خدا]][[رده:مسؤولیت مبلغان]][[رده:افراط در مخالفت با محمد]][[رده:افراط مردم مقارن بعثت]][[رده:مخالفت مردم مقارن بعثت]][[رده:محرومیت مسرفان]][[رده:افراط مشرکان صدر اسلام]][[رده:مخالفت مشرکان صدر اسلام]][[رده:زمینه تنبه منحرفان]][[رده:زمینه هدایت منحرفان]][[رده:موانع وحى]][[رده:اهمیت هدایت]][[رده:هدایت عامه]] | [[رده:سرزنش اسراف]][[رده:هدایت انسان ها]][[رده:آسیب شناسى تبلیغ]][[رده:اهمیت تبلیغ]][[رده:عوامل تنبه]][[رده:استقلال اراده خدا]][[رده:حتمیت لطف خدا]][[رده:عمومیت هدایتهاى خدا]][[رده:محرومان از لطف خدا]][[رده:محرومان از نعمتهاى خدا]][[رده:عمل ناپسند]][[رده:افراط در مخالفت با قرآن]][[رده:غفلت زدایى قرآن]][[رده:نامهاى قرآن]][[رده:نقش قرآن]][[رده:ویژگیهاى قرآن]][[رده:مشمولان لطف خدا]][[رده:مسؤولیت مبلغان]][[رده:افراط در مخالفت با محمد]][[رده:افراط مردم مقارن بعثت]][[رده:مخالفت مردم مقارن بعثت]][[رده:محرومیت مسرفان]][[رده:افراط مشرکان صدر اسلام]][[رده:مخالفت مشرکان صدر اسلام]][[رده:زمینه تنبه منحرفان]][[رده:زمینه هدایت منحرفان]][[رده:موانع وحى]][[رده:اهمیت هدایت]][[رده:هدایت عامه]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزخرف ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزخرف ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 5 سوره زخرف | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 5 سوره زخرف,زخرف 5,أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ,سرزنش اسراف,هدایت انسان ها,آسیب شناسى تبلیغ,اهمیت تبلیغ,عوامل تنبه,استقلال اراده خدا,حتمیت لطف خدا,عمومیت هدایتهاى خدا,محرومان از لطف خدا,محرومان از نعمتهاى خدا,عمل ناپسند,افراط در مخالفت با قرآن,غفلت زدایى قرآن,نامهاى قرآن,نقش قرآن,ویژگیهاى قرآن,مشمولان لطف خدا,مسؤولیت مبلغان,افراط در مخالفت با محمد,افراط مردم مقارن بعثت,مخالفت مردم مقارن بعثت,محرومیت مسرفان,افراط مشرکان صدر اسلام,مخالفت مشرکان صدر اسلام,زمینه تنبه منحرفان,زمینه هدایت منحرفان,موانع وحى,اهمیت هدایت,هدایت عامه,آیات قرآن سوره الزخرف | |||
|description=أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۳۷
کپی متن آیه |
---|
أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ |
ترجمه
الزخرف ٤ | آیه ٥ | الزخرف ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«اَفَنَضْرِبُ عَنکُمْ»: آیا از شما باز داریم؟ آیا از شما به دور و منصرف داریم؟ «الذِّکْرَ»: قرآن. پند دادن با سخنان گهربار قرآنی، و رهنمود با احکام آسمانی. «صَفْحاً»: اعراض و روگردانی. در این صورت مفعول مطلق و از غیر لفظ فعل است. روگردانان. در این صورت حال است. جانب و طرف چیزی. در این صورت ظرف است و معنی چنین است: آیا ما این قرآن را از شما بازگیریم و به جانب دیگری ببریم؟ «اَن کُنتُمْ قَوْماً مُّسْرِفِینَ»: اصل آن (لأنْ کُنتُمْ) است و به معنی (لِکَوْنِکُمْ) میباشد. «مُسْرِفِینَ»: مراد متجاوزین از حدّ و افراد سخت گمراه است. معنی دیگر آیه: آیا چون شما قوم متجاوزی هستید، از شما درگذریم، و از عقاب و عذاب خود نترسانیم و فردای قیامت حجّتی در دست داشته باشید؟
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»
آيا به خاطر آنكه شما گروهى اسرافكاريد ما ذكر (قرآن) را از شما بازگردانيم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ: «عطف بر جمله محذوف» آيا واگذاريم شما را پس باز گردانيم و دور كنيم از شما قرآن را بازداشتنى، يا دور كنيم شما را از انزال قرآن، الذِّكْرَ صَفْحاً: در حالى كه شما اعراض كنندگانيد، أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ: به جهت آنكه هستيد گروهى بيرون رفتگان از حد در وادى ضلالت، يعنى به جهت تكذيب قرآن افزائيد و به جهت عناد انكار آن نمائيد؛ ما از انزال قرآن باز نخواهيم ايستاد و شما را در اين جهالت و غوايت نخواهيم گذاشت بلكه پى در پى آن را نازل خواهيم نمود تا بر شما الزام حجت نمائيم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
حم «1» وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «3» وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ «4»
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»
ترجمه
سوگند بكتاب واضح روشن
همانا ما قرار داديم آنرا قرآنى عربى باشد كه شما بعقل دريابيد
و همانا آن در اصل كتاب نزد ما هر آينه بلند مرتبهايست داراى حكمت
آيا پس برداريم از ميان شما موجب تذكّر را از باب اعراض براى آنكه بوديد گروهى مسرف و از حد تجاوز كننده.
تفسير
خداوند متعال قسم ياد فرموده است بقرآن مبيّن حلال و حرام به بيان روشن تام و تمام كه ما آنرا قرآن عربى فصيح قرار داديم براى آنكه شما جماعت عرب تعقّل و تفكّر در الفاظ و معانى آن نموده بحقايق آن آشنا شويد و تصديق كنيد كه آن حقّ و صدق و از جانب خدا است و همانا آن قرآن در اصل كتب سماوى كه لوح محفوظ نزد ما است برتر و بالاتر از تمام كتب آسمانى است چون معجزه باقيه و جامع تمام حقائق و ناسخ تمام كتب و احكامش تا قيامت باقى و برقرار است و مطالبش محكم و متين و بر وفق حكمت و مصلحت تامّه عامّه است و گفتهاند لوح محفوظ كتاب جامعى است كه تمام كتب سماويّه از روى آن استنساخ ميشود و تمام امور تا روز قيامت بر وفق آن مرتّب ميگردد اين خلاصه بيانات مفسّرين است كه حقير بتبع ايشان ذكر نموده و ترجمه را مبنى بر آن قرار دادم ولى در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام است كه در امّ الكتاب يعنى سوره فاتحه است چون در آن سوره مكتوب است قول خداوند
جلد 4 صفحه 593
اهدنا الصّراط المستقيم و آن امير المؤمنين عليه السّلام و معرفت او است و اين معنى را قمّى ره نيز از آنحضرت مكرّر نقل فرموده و در چند روايت ديگر كه در برهان منقول است تصريح شده كه مراد از علىّ حكيم در اين آيه امير المؤمنين عليه السّلام است و اينها همه مثبت نظريّه حقير است كه مفصّلا در اواخر سوره فاتحة الكتاب بيان نمودم با آنكه آنوقت باين احاديث واقف نبودم و نيز مؤيّد اين معنى است آنچه در مجمع اذعان بآن نموده كه علىّ حكيم دو صفت از صفات شخص زنده است و بر قرآن اطلاق نميشود مگر بر سبيل توسّع يعنى مجاز و بنابر اين به نظر حقير ظاهر آيه شريفه خصوصا بملاحظه اخبار مستفيضه از ائمه اطهار آنستكه همانا آن قرآن كه صراط مستقيم است در سوره امّ الكتاب كه از اسماء سوره حمد است نزد ما يعنى در عالم بالا بوجود جمعى نورانى خود هر آينه على بن ابى طالب عليه السّلام است كه بر طبق حكمت و مصلحت حكم فرمائى بفرمان الهى مينمايد و اينمعنى كه حكم فرمائى آنحضرت در تمام عوالم وجود بامر حق باشد براى مرحوم حجّة الاسلام و المسلمين آقا ميرزا سيد حسين رضوى قمّى قدّس سرّه كه از اعاظم علماء و اكابر اتقياء عصر حاضر بود در ضمن رؤياء عجيبى كشف شده بود و مكرّر نقل ميفرمودند و در روايات هم ذكر شده چنانچه در ذيل سوره سابقه اشاره بآن شد اين در صورتى است كه ضمير در انّه راجع بقرآن باشد اما اگر ضمير شأن باشد معنى اوضح و اسهل است و بتقريبى كه در اواخر سوره فاتحه ذكر شد دلالت بر مقام ولايت آنحضرت دارد با تصريح باسم شريف كه مطلوب در محاجّه با اعداء دين است و بعدا خداوند روى سخن را معطوف بكفّار عرب فرموده ميفرمايد آيا پس سزاوار است كه ما شما را بحال خود واگذاريم و موجبات تذكر را از قرآن و پيغمبر و امام بكلّى از ميان شما برداريم و دور نمائيم براى آنكه شما مردم متجاوز از حدّ و قدر خودتانيد اين از رحمت رحمانيّه ما دور است كه از هدايت و ارشاد شما صرف نظر نمائيم و ان كنتم بكسر همزه نيز قرائت شده و بنابر اين بيرون آوردن معلوم است بصورت مشكوك براى نادان شمردن آنها و شرطى است كه جزاء آن قبلا ذكر شده است.
جلد 4 صفحه 594
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَنَضرِبُ عَنكُمُ الذِّكرَ صَفحاً أَن كُنتُم قَوماً مُسرِفِينَ «5»
آيا پس از اينكه ما بر فرض صرفنظر ميكرديم از شما ذكر را و مهمل ميگذاشتيم شما را چون شما قوم اسراف كنندهايد.
مفاد آيه شريفه اينكه نزول ذكر که قرآن باشد و ارسال رسول و بيان احكام با نبودنش بر شما تفاوتي نميكرد بود و نبودش يكسان بود زيرا خردلي در شما تأثير نداشت زيرا شما قومي هستيد که اسراف ميكنيد فقط ارسال رسول و نزول قرآن و بيان احكام براي اتمام حجت است که فرداي قيامت نگوئيد که ميفرمايد وَ لَو أَنّا أَهلَكناهُم بِعَذابٍ مِن قَبلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِن قَبلِ أَن نَذِلَّ وَ نَخزي ط آيه 134.
أَ فَنَضرِبُ عَنكُمُ الذِّكرَ ضرب ذكر چون متعدي به كلمه عن ذكر شده بمعني ترك ذكر است يعني از شما ذكر را برميداشتيم و بيان نميكرديم.
صَفحاً صرفنظر ميكرديم نه رسول ميفرستاديم و نه قرآن نازل ميكرديم و نه احكام جعل مينموديم.
أَن كُنتُم قَوماً مُسرِفِينَ اسراف در كفر و شرك و معاصي که بحدي زياد روي كردهايد که ديگر قابل برگشتن نيستيد و هدايت نميشويد زيرا اسراف بمعني زيادهروي است و كفر و شرك و معاصي و طغيان و كبر و نخوت اگر كوتاه باشد و لو از جاده مستقيم خارج است لكن اگر متنبه شود ميشود برگردد و خود را به جاده مستقيم برساند و اما اگر دوري آن از حد گذشت ديگر امكان رجوع ندارد بودن هادي و اسباب هدايت هر چه فراهم شود تأثير نميكند و حال تنبّه بر او پيدا نميشود بالاخص
جلد 16 - صفحه 5
براي كساني که اينکه راه ضلالتي که در پيش گرفته تصور ميكند راه مستقيم است و راه هدايت است که اينکه را جهل مركب مينامند که نميداند و نميداند که نميداند و خيال ميكند که ميداند:
هر كس که نداند و نداند که نداندبرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- در این آیه منکران، و اعراض کنندگان از قرآن، را مخاطب ساخته، میگوید: «آیا این ذکر [قرآن] را (که مایه بیداری و یادآوری شماست) از شما بازگیریم به خاطر این که قومی اسرافکارید»؟! (أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِینَ).
درست است که شما در دشمنی و مخالفت با حق، چیزی فروگذار نکردهاید، ولی لطف و رحمت خداوند به قدری وسیع و گسترده است که اینها را مانع بر سر راه خود نمیبیند، باز هم این کتاب را پیدرپی بر شما نازل میکند، تا دلهایی که اندک آمادگی دارند، تکان بخورند و به راه آیند، و این است مقام رحمت عامه و رحمانیت پروردگار که دوست و دشمن را در بر میگیرد.
نکات آیه
۱ - افراط و زیاده روى مردم عصر بعثت در مخالفت با پیامبر(ص)، مانع لطف خدا در فرستادن وحى نبود. (أفنضرب عنکم الذکر صفحًا أن کنتم قومًا مسرفین) با توجه به مقام آیه - که مسأله وحى را مطرح مى کند - مراد از «اسراف»، افراط و زیاده روى در مخالفت با وحى خواهد بود.
۲ - مخالفت سرسختانه و افراط گرانه مشرکان عصر بعثت، با قرآن (أن کنتم قومًا مسرفین)
۳ - اراده خداوند در نزول وحى، متأثر از واکنش هاى مردم نیست. (أفنضرب عنکم الذکر صفحًا أن کنتم قومًا مسرفین)
۴ - قرآن، بیدارکننده آدمیان از غفلت و بى توجهى (أفنضرب عنکم الذکر) به کارگیرى «ذکر» به جاى «قرآن»، حاکى از این است که قرآن، بیدارگر خفتگان و یادآور غافلان است.
۵ - «ذکر»، از نام هاى قرآن است. (أفنضرب عنکم الذکر)
۶ - عنایت خداوند به هدایت تمامى انسان ها، حتى مشرکان ستیزه جو (أفنضرب عنکم الذکر صفحًا أن کنتم قومًا مسرفین) آیه شریفه، نشانگر لطف و رحمت الهى است; بدین صورت که خداوند، حتى با مخالفت فراوان مشرکان، از فرو فرستادن قرآن دریغ نورزید.
۷ - مبلغان الهى، نباید به خاطر مخالفت مردم، از تبلیغ و هدایت گرى سر باز زنند. (أفنضرب عنکم الذکر صفحًا أن کنتم قومًا مسرفین)
۸ - وجود زمینه بیدارى و هدایت در تمامى انسان ها، حتى منحرفان ستیزه گر (أفنضرب عنکم الذکر صفحًا أن کنتم قومًا مسرفین) از این گفته که مخالفت شدید مشرکان، مانع از ادامه نزول وحى بر آنان نخواهد شد، استفاده مى شود که در تمامى انسان ها، زمینه هدایت و تأثیر پذیرى از وحى وجود دارد.
۹ - اسراف و استفاده بى رویه از نعمت هاى الهى، امرى ناشایست * (أن کنتم قومًا مسرفین) برداشت یاد شده بدین احتمال است که مراد از اسراف، اسراف مصطلح باشد.
۱۰ - جوامع اسرافگر، مستحق محرومیت از برکات و الطاف الهى (أن کنتم قومًا مسرفین) آیه شریفه، نشانگر آن است که مسرفان، استحقاق محرومیت از نزول وحى را دارند; ولى لطف بى کران الهى موجب شده است که وحى ادامه یابد.
موضوعات مرتبط
- اسراف: سرزنش اسراف ۹
- انسان: هدایت انسان ها ۶
- تبلیغ: آسیب شناسى تبلیغ ۷; اهمیت تبلیغ ۷
- تنبه: عوامل تنبه ۴
- خدا: استقلال اراده خدا ۳; حتمیت لطف خدا ۱; عمومیت هدایتهاى خدا ۶; محرومان از لطف خدا ۱۰; محرومان از نعمتهاى خدا ۱۰
- ذکر :۵
- عمل: عمل ناپسند ۹
- قرآن: افراط در مخالفت با قرآن ۲; غفلت زدایى قرآن ۴; نامهاى قرآن ۵; نقش قرآن ۴; ویژگیهاى قرآن ۴
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۶
- مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۷
- محمد(ص): افراط در مخالفت با محمد(ص) ۱
- مردم: افراط مردم مقارن بعثت ۱; مخالفت مردم مقارن بعثت ۱
- مسرفان: محرومیت مسرفان ۱۰
- مشرکان: افراط مشرکان صدر اسلام ۲; مخالفت مشرکان صدر اسلام ۲
- منحرفان: زمینه تنبه منحرفان ۸; زمینه هدایت منحرفان ۸
- وحى: موانع وحى ۱، ۳
- هدایت: اهمیت هدایت ۷; هدایت عامه ۶
منابع