الصافات ٦٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::جَعَلْنَاهَا|جَعَلْنَاهَا]] [[کلمه غیر ربط::جَعَلْنَاهَا| ]] [[شامل این ریشه::جعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::جعل‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::فِتْنَة|فِتْنَةً]] [[کلمه غیر ربط::فِتْنَة| ]] [[شامل این ریشه::فتن‌| ]][[ریشه غیر ربط::فتن‌| ]][[شامل این کلمه::لِلظّالِمِين|لِلظَّالِمِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لِلظّالِمِين| ]] [[شامل این ریشه::ظلم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ظلم‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::جَعَلْنَاهَا|جَعَلْنَاهَا]] [[کلمه غیر ربط::جَعَلْنَاهَا| ]] [[شامل این ریشه::جعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::جعل‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::فِتْنَة|فِتْنَةً]] [[کلمه غیر ربط::فِتْنَة| ]] [[شامل این ریشه::فتن‌| ]][[ریشه غیر ربط::فتن‌| ]][[شامل این کلمه::لِلظّالِمِين|لِلظَّالِمِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لِلظّالِمِين| ]] [[شامل این ریشه::ظلم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ظلم‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=همواره، ما آن را برای ستمگران مایه‌ی آزمایشی آتشین گردانیدیم.
|-|صادقی تهرانی=همواره، ما آن را برای ستمگران مایه‌ی آزمایشی آتشین گردانیدیم.
|-|معزی=همانا ما گردانیدیمش گرفتاریی برای ستمگران‌
|-|معزی=همانا ما گردانیدیمش گرفتاریی برای ستمگران‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">We made it an ordeal for the unjust.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037063.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037063.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::63|٦٣]] | قبلی = الصافات ٦٢ | بعدی = الصافات ٦٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::63|٦٣]] | قبلی = الصافات ٦٢ | بعدی = الصافات ٦٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۱: خط ۳۹:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link125 | اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link127 | ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link130 | اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link131 | تابع و متبوع در عذاب مشتركند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت با يكديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | شجره زقوم و وصف آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۶#link31 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۶#link31 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ «62» إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ «63» إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ «64»
آيا آن (نعمت‌هاى بهشتى) براى پذيرايى بهتر است يا درخت زقوم؟ همانا ما درخت زقوم را وسيله‌ى شكنجه و درد و رنج ستمگران (كافران) قرار داده‌ايم. همانا اين درخت از عمق دوزخ مى‌رويد.
جلد 8 - صفحه 34
===نکته ها===
«نزل» به پذيرايى از مهمان، هنگام نزول و ورود گفته مى‌شود.
«زقوم» گياه زهردارى است كه در باديه‌ها مى‌رويد و اگر برگش كنده شود از جاى آن شيره‌اى بيرون مى‌آيد كه به هر جاى بدن برسد ورم مى‌كند. در سوره‌ى دخان آيه‌ى 43 مى‌فرمايد: «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الْأَثِيمِ كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ كَغَلْيِ الْحَمِيمِ» زقوم، خوراك گناهكاران است كه مثل فلز گداخته در درون آنان جوشان است، همچون جوشيدن آب داغ.
===پیام ها===
1- نمونه‌هاى لطف يا قهر الهى را با يكديگر مقايسه كنيم تا بهتر عمل كنيم.
فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ‌، أَ ذلِكَ خَيْرٌ ... أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌
2- انسان فطرتاً طالب خير و دنبال بهترين‌هاست. ذلِكَ خَيْرٌ ... أَمْ‌
3- اهل بهشت مهمان خدا هستند. «نُزُلًا»
4- ستمگرانى كه در دنيا دل‌ها را مى‌سوزانند، در قيامت با طعامى سوزان پذيرايى خواهند شد. «فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ»
5- با اراده‌ى الهى، در قعر آتش درخت مى‌رويد. «شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63)
إِنَّا جَعَلْناها: ما قرار داديم درخت زقوم را كه طعام اهل جهنم است، فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ‌: ابتلا و امتحان در دنيا براى ستمكاران تا انكار ايشان آن را مزيد بر عقاب آنها باشد، و بدانند ذات قادر متعال كه تمام اشياء در حيطه تصرف و اراده او است البته قدرت دارد كه شجره‌اى از جنس آتش در جهنم بروياند براى كفار. ابن الزبعرى صناديد قريش را گفت: اين شخص مى‌ترساند ما را به زقوم، و آن به لغت بربر و افريقيه مسكه و خرما باشد. ابو جهل برخاست و اكابر عرب را به خانه برد و كنيزان را گفت: «زقينا» ما را زقوم ده. كنيز زبده و خرما آورد، أبو جهل گفت: بخوريد زقومى است كه پيغمبر ما را مى‌ترساند. «1» خداى متعال آيه نازل فرمود: زقوم آن نيست كه ايشان گمان مى‌برند:
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (61) أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ (65)
فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ (67) ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ (68) إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ (69) فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)
ترجمه‌
براى مثل اين پس بايد عمل كنند عمل كنندگان‌
آيا اين بهتر است براى تشريفات وارد يا درخت زقّوم‌
همانا ما قرار داديم آنرا امتحانى براى ستمكاران‌
همانا آن درختى است كه بيرون ميآيد در قعر دوزخ‌
بار آن گويا سرهاى شيطانها است‌
پس همانا آنها هر آينه خورندگانند از آن پس پركنندگانند از آن شكمها را
پس همانا براى آنها است بر روى آن هر آينه آميخته‌اى از آب گرم‌
پس همانا بازگشت آنها بسوى دوزخ است‌
همانا آنها يافتند پدرانشان را گمراهان‌
پس آنها در پيروى كارهاى آنان شتابان ميشوند.
تفسير
ظاهرا آيه اوّل نقل كلام اهل بهشت است در ضمن آيات سابقه چنانچه بيان شد و محتمل است كلام الهى باشد از قبل خود يعنى براى مانند اين نعيم كه در آيات اولئك لهم رزق معلوم تا كأنّهنّ بيض مكنون ذكر شد بايد كار كنند كاركنان و در هر حال خداوند ميفرمايد آيا اين نعيم مذكور در آيات سابقه مفصّلا خوب است كه تشريفات ورودى مهمان باشد يا درخت زقّوم كه در مقابل آن تشريفات ورودى كه براى اهل بهشت تهيّه شده بود براى اهل جهنّم تهيّه شده و پذيرائيهاى بعدى هر يك از دو دسته هم بهمين مناسبت خواهد بود و گفته شده زقوم نام درختى است كه در نهامه ميرويد و داراى برگهاى كوچك تلخ بدبو است و در مجمع نقل نموده كه قريش وقتى آيه انّ شجرة الزّقوم طعام الأثيم را شنيدند گفتند ما چنين درختى را نمى‌شناسيم و ابو جهل گفت محمد گمان ميكند آتش درخت ميروياند در صورتى كه درخت را ميسوزاند پس نازل شد انّا جعلناها فتنة
----
جلد 4 صفحه 434
للظّالمين يعنى ما آن درخت را موجب آزمايش كفّار قرار داديم كه بدون تأمّل در قدرت خدا آنرا منكر شدند و موجب مزيد عذاب آخرت آنها گرديد پس فتنه هم بمعناى امتحان و هم بمعناى عذاب اينجا مناسب است علاوه بر آنكه چنين نزل يعنى تهيّه بدوى براى وارد بخودى خود هم عذاب و بلا است و اگر اين شأن نزول نبود حمل بر عذاب و بلا ميشد و گفته شده چون آنها اظهار عدم اطّلاع از چنين درختى نمودند خدا آنرا معرّفى فرموده كه آن درختى است كه از ته جهنّم بيرون مى‌آيد و شاخه‌هايش بلند ميشود و بتمام طبقات جهنّم ميرسد و چون از آتش ميرويد در آتش نميسوزد و ميوه آن در وقت طلوع از شاخه مانند سرهاى شياطين است و اين يك نوع تشبيه لطيفى از امر حسّى است بامر خيالى مانند تشبيه سر نيزه بدندان غول در شعر امرء القيس يا روى خوب برخسار پرى كه رايج است با آنكه نه غول را كسى ديده نه پرى را شياطين را هم نمى‌بينند ولى در عالم خيال صورت قبيحى براى آنها تصوّر مينمايند كه ترس آور است و كفّار قبل از ورود بجهنّم از شدّت گرسنگى شكم را از آن پر ميكنند و عطش بر آنها غلبه مينمايد پس مدّتى تشنه ميمانند تا مايعى مركّب از چرك و خون بد بوى مشوب و مخلوط بزرداب جوشانى بآنها داده ميشود كه امعائشان متلاشى ميگردد و بعدا بجايگاه خودشان از جهنّم منتقل خواهند شد و گناه آنها آنستكه ديدند پدرانشان در ضلالت و گمراهى كفر و شرك بسر ميبرند و بدون تأمّل و تفكر و تحقيق و تدقيق تقليد از آنها نمودند و در پيروى آنها شتابان شدند مانند آنكه كسى آنها را تعقيب نموده و بسرعت ميراند بسوى آن و گفته شده حميم جاى مخصوصى دارد خارج از جهنّم آنها را مانند شتر ميبرند بر سر آن مايع جوشان و سيراب نموده بجهنّم برميگردانند بدليل قول خداوند هذه جهنّم الّتى يكذّب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن پناه مى‌بريم بخداى مهربان.
----
جلد 4 صفحه 435
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنّا جَعَلناها فِتنَةً لِلظّالِمِين‌َ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ (64) طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ (65) فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ (66) ثُم‌َّ إِن‌َّ لَهُم‌ عَلَيها لَشَوباً مِن‌ حَمِيم‌ٍ (67)
محققا ‌ما قرار داديم‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ ‌را‌ فتنه‌ و عذاب‌ و بلاء ‌از‌ ‌براي‌ ظلم‌ كننده‌گان‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ روئيده‌ ميشود و بيرون‌ ميآيد ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌يعني‌ ريشه ‌آن‌ ‌در‌ ته‌ جهنم‌ ‌است‌ ميوه ‌او‌ كأنه‌ سرهاي‌ شياطين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ شبيه‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌پس‌ اهل‌ جهنم‌ ‌هر‌ آينه‌ ميخورند ‌از‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ پر ميكنند ‌از‌ ‌آنها‌ شكمهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌بر‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ مخلوط ‌است‌ بحميم‌.
إِنّا جَعَلناها مرجع‌ ضمير همان‌ شجره زقوم‌ ‌است‌.
فِتنَةً لِلظّالِمِين‌َ فتنه‌ ‌در‌ اينجا بمعني‌ گرفتاريست‌ ‌يعني‌ ظالمين‌ گرفتار و مبتلا بآن‌ ميشوند و مراد ‌از‌ ظالمين‌ ظالمين‌ بدين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هم‌ بمقدسات‌ دين‌ ظلم‌ كردند ‌هم‌ بنفس‌ ‌خود‌ و ‌هم‌ بانبياء و اوصياء و مؤمنين‌.
إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ ‌يعني‌ ‌از‌ ته‌ جهنم‌ روئيده‌ ميشود كانه‌ ريشه ‌او‌ فرو رفته‌ ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌که‌ اسفل‌ السافلين‌ ‌است‌ و جاي‌ منافقين‌ ‌است‌ إِن‌َّ المُنافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرك‌ِ الأَسفَل‌ِ مِن‌َ النّارِ نساء آيه 144 و بيرون‌ آمده‌ جميع‌ طبقات‌ جهنم‌ شاخه‌هاي‌ ‌او‌ فرو گرفته‌.
طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ ‌از‌ ‌براي‌ تشبيه‌ برءوس‌ شياطين‌ وجوهي‌ گفتند «1» اينكه‌ خداوند صورت‌ شياطين‌ ‌را‌ ‌در‌ جهنم‌ بنحوي‌ قرار داده‌ ‌که‌ بنگاه‌ بآن‌ وحشت‌ پيدا ميشود ميوه ‌اينکه‌ درخت‌ ‌اينکه‌ نحوه‌ ‌است‌ «2» اينكه‌ سرهاي‌
جلد 15 - صفحه 160
شياطين‌ مثل‌ سر مار و حيّه‌ ‌است‌ گزنده‌گي‌ دارد و وحشتناك‌ ‌است‌ «3» ميوه‌اي‌ ‌است‌ متغير الطعم‌ ‌او‌ ‌را‌ آسن‌ ميگويند و بهمين‌ مناسبت‌ ميفرمايد مِن‌ ماءٍ غَيرِ آسِن‌ٍ ‌يعني‌ ‌غير‌ متغير ‌در‌ صفت‌ آب‌ بهشت‌.
فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌آن‌ قدر گرسنه‌ ميشوند ‌که‌ الم‌ گرسنگي‌ ‌بر‌ الم‌ عذاب‌ آتش‌ برتري‌ ميكند ‌از‌ ‌اينکه‌ شجره‌ زقوم‌ شكم‌‌-‌ هاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ پر ميكنند و ‌هر‌ چه‌ ميخورند الم‌ جوع‌ برطرف‌ نميشود و ‌در‌ دل‌ ‌آنها‌ جوشش‌ پيدا ميكند آب‌ ميطلبند آب‌ ‌آنها‌ ‌از‌ حميم‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد ثُم‌َّ إِن‌َّ لَهُم‌ عَلَيها لَشَوباً مِن‌ حَمِيم‌ٍ و توصيف‌ ‌اينکه‌ شجره زقوم‌ و حميم‌ ‌را‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ فرموده‌ مثل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ لَآكِلُون‌َ مِن‌ شَجَرٍ مِن‌ زَقُّوم‌ٍ فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ فَشارِبُون‌َ عَلَيه‌ِ مِن‌َ الحَمِيم‌ِ واقعه‌ آيه 52 ‌الي‌ 54 و مثل‌ إِن‌َّ شَجَرَةَ الزَّقُّوم‌ِ طَعام‌ُ الأَثِيم‌ِ كَالمُهل‌ِ يَغلِي‌ فِي‌ البُطُون‌ِ كَغَلي‌ِ الحَمِيم‌ِ دخان‌ آيه 43 ‌الي‌ 46.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 63)- سپس قرآن به بعضی از ویژگیهای این گیاه پرداخته، می‌گوید: «ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم» (إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِینَ).
اشاره به این که آنها هنگامی که نام «زقوم» را شنیدند به سخریه و استهزا پرداختند و از این رو وسیله‌ای برای آزمایش این ستمگران شد.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۰: خط ۲۱۳:
[[رده:امتحان با درخت زقوم]][[رده:امتحانهاى خدا]][[رده:عذابهاى خدا]][[رده:عوامل عذاب اخروى خدا]][[رده:نقش درخت زقوم]][[رده:امتحان ظالمان]][[رده:عوامل عذاب اخروى ظالمان]][[رده:عذاب با درخت زقوم]][[رده:ظلم تکذیب قیامت]][[رده:امتحان کافران]]
[[رده:امتحان با درخت زقوم]][[رده:امتحانهاى خدا]][[رده:عذابهاى خدا]][[رده:عوامل عذاب اخروى خدا]][[رده:نقش درخت زقوم]][[رده:امتحان ظالمان]][[رده:عوامل عذاب اخروى ظالمان]][[رده:عذاب با درخت زقوم]][[رده:ظلم تکذیب قیامت]][[رده:امتحان کافران]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
{{#seo:
|title=آیه 63 سوره صافات
|title_mode=replace
|keywords=آیه 63 سوره صافات,صافات 63,إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ‌,امتحان با درخت زقوم,امتحانهاى خدا,عذابهاى خدا,عوامل عذاب اخروى خدا,نقش درخت زقوم,امتحان ظالمان,عوامل عذاب اخروى ظالمان,عذاب با درخت زقوم,ظلم تکذیب قیامت,امتحان کافران,آیات قرآن سوره الصافات
|description=إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۲۵

کپی متن آیه
إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ‌

ترجمه

ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم!

|همانا ما آن [درخت‌] را براى ستمگران، عذاب قرار داده‌ايم
در حقيقت، ما آن را براى ستمگران [مايه آزمايش و] عذابى گردانيديم.
که آن درخت را ما بلای جان ستمکاران عالم گردانیدیم.
ما آن را برای ستمکاران مایه شکنجه و عذاب قرار داده ایم.
ما آن درخت را براى ابتلاى ستمكاران پديد آورده‌ايم.
ما آن را مایه آزمون ستمکاران [مشرک‌] قرار داده‌ایم‌
همانا آن
ما آن را مایه‌ی رنج و محنت ستمگران کرده‌ایم.
همواره، ما آن را برای ستمگران مایه‌ی آزمایشی آتشین گردانیدیم.
همانا ما گردانیدیمش گرفتاریی برای ستمگران‌

We made it an ordeal for the unjust.
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ٦٢ آیه ٦٣ الصافات ٦٤
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فِتْنَةً»: زحمت و محنت. رنج و عذاب. مراد این است که دوزخیان وادار به خوردن چنین درخت بدبو و تلخی می‌شوند که به جای این که وسیله راحت باشد، باعث عذاب و رنج بیشتر می‌گردد. ممکن است (فِتْنَةً) را به معنی آزمایش دانست. در این صورت اشاره به این است که زقّوم در دنیا وسیله آزمایش ستمگران کفرپیشه است. چرا که کافران گفته و می‌گویند: مگر درخت در آتش می‌روید؟!

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ «62» إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ «63» إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ «64»

آيا آن (نعمت‌هاى بهشتى) براى پذيرايى بهتر است يا درخت زقوم؟ همانا ما درخت زقوم را وسيله‌ى شكنجه و درد و رنج ستمگران (كافران) قرار داده‌ايم. همانا اين درخت از عمق دوزخ مى‌رويد.

جلد 8 - صفحه 34

نکته ها

«نزل» به پذيرايى از مهمان، هنگام نزول و ورود گفته مى‌شود.

«زقوم» گياه زهردارى است كه در باديه‌ها مى‌رويد و اگر برگش كنده شود از جاى آن شيره‌اى بيرون مى‌آيد كه به هر جاى بدن برسد ورم مى‌كند. در سوره‌ى دخان آيه‌ى 43 مى‌فرمايد: «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الْأَثِيمِ كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ كَغَلْيِ الْحَمِيمِ» زقوم، خوراك گناهكاران است كه مثل فلز گداخته در درون آنان جوشان است، همچون جوشيدن آب داغ.

پیام ها

1- نمونه‌هاى لطف يا قهر الهى را با يكديگر مقايسه كنيم تا بهتر عمل كنيم.

فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ‌، أَ ذلِكَ خَيْرٌ ... أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌

2- انسان فطرتاً طالب خير و دنبال بهترين‌هاست. ذلِكَ خَيْرٌ ... أَمْ‌

3- اهل بهشت مهمان خدا هستند. «نُزُلًا»

4- ستمگرانى كه در دنيا دل‌ها را مى‌سوزانند، در قيامت با طعامى سوزان پذيرايى خواهند شد. «فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ»

5- با اراده‌ى الهى، در قعر آتش درخت مى‌رويد. «شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63)

إِنَّا جَعَلْناها: ما قرار داديم درخت زقوم را كه طعام اهل جهنم است، فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ‌: ابتلا و امتحان در دنيا براى ستمكاران تا انكار ايشان آن را مزيد بر عقاب آنها باشد، و بدانند ذات قادر متعال كه تمام اشياء در حيطه تصرف و اراده او است البته قدرت دارد كه شجره‌اى از جنس آتش در جهنم بروياند براى كفار. ابن الزبعرى صناديد قريش را گفت: اين شخص مى‌ترساند ما را به زقوم، و آن به لغت بربر و افريقيه مسكه و خرما باشد. ابو جهل برخاست و اكابر عرب را به خانه برد و كنيزان را گفت: «زقينا» ما را زقوم ده. كنيز زبده و خرما آورد، أبو جهل گفت: بخوريد زقومى است كه پيغمبر ما را مى‌ترساند. «1» خداى متعال آيه نازل فرمود: زقوم آن نيست كه ايشان گمان مى‌برند:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (61) أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ (65)

فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ (67) ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ (68) إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ (69) فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)

ترجمه‌

براى مثل اين پس بايد عمل كنند عمل كنندگان‌

آيا اين بهتر است براى تشريفات وارد يا درخت زقّوم‌

همانا ما قرار داديم آنرا امتحانى براى ستمكاران‌

همانا آن درختى است كه بيرون ميآيد در قعر دوزخ‌

بار آن گويا سرهاى شيطانها است‌

پس همانا آنها هر آينه خورندگانند از آن پس پركنندگانند از آن شكمها را

پس همانا براى آنها است بر روى آن هر آينه آميخته‌اى از آب گرم‌

پس همانا بازگشت آنها بسوى دوزخ است‌

همانا آنها يافتند پدرانشان را گمراهان‌

پس آنها در پيروى كارهاى آنان شتابان ميشوند.

تفسير

ظاهرا آيه اوّل نقل كلام اهل بهشت است در ضمن آيات سابقه چنانچه بيان شد و محتمل است كلام الهى باشد از قبل خود يعنى براى مانند اين نعيم كه در آيات اولئك لهم رزق معلوم تا كأنّهنّ بيض مكنون ذكر شد بايد كار كنند كاركنان و در هر حال خداوند ميفرمايد آيا اين نعيم مذكور در آيات سابقه مفصّلا خوب است كه تشريفات ورودى مهمان باشد يا درخت زقّوم كه در مقابل آن تشريفات ورودى كه براى اهل بهشت تهيّه شده بود براى اهل جهنّم تهيّه شده و پذيرائيهاى بعدى هر يك از دو دسته هم بهمين مناسبت خواهد بود و گفته شده زقوم نام درختى است كه در نهامه ميرويد و داراى برگهاى كوچك تلخ بدبو است و در مجمع نقل نموده كه قريش وقتى آيه انّ شجرة الزّقوم طعام الأثيم را شنيدند گفتند ما چنين درختى را نمى‌شناسيم و ابو جهل گفت محمد گمان ميكند آتش درخت ميروياند در صورتى كه درخت را ميسوزاند پس نازل شد انّا جعلناها فتنة


جلد 4 صفحه 434

للظّالمين يعنى ما آن درخت را موجب آزمايش كفّار قرار داديم كه بدون تأمّل در قدرت خدا آنرا منكر شدند و موجب مزيد عذاب آخرت آنها گرديد پس فتنه هم بمعناى امتحان و هم بمعناى عذاب اينجا مناسب است علاوه بر آنكه چنين نزل يعنى تهيّه بدوى براى وارد بخودى خود هم عذاب و بلا است و اگر اين شأن نزول نبود حمل بر عذاب و بلا ميشد و گفته شده چون آنها اظهار عدم اطّلاع از چنين درختى نمودند خدا آنرا معرّفى فرموده كه آن درختى است كه از ته جهنّم بيرون مى‌آيد و شاخه‌هايش بلند ميشود و بتمام طبقات جهنّم ميرسد و چون از آتش ميرويد در آتش نميسوزد و ميوه آن در وقت طلوع از شاخه مانند سرهاى شياطين است و اين يك نوع تشبيه لطيفى از امر حسّى است بامر خيالى مانند تشبيه سر نيزه بدندان غول در شعر امرء القيس يا روى خوب برخسار پرى كه رايج است با آنكه نه غول را كسى ديده نه پرى را شياطين را هم نمى‌بينند ولى در عالم خيال صورت قبيحى براى آنها تصوّر مينمايند كه ترس آور است و كفّار قبل از ورود بجهنّم از شدّت گرسنگى شكم را از آن پر ميكنند و عطش بر آنها غلبه مينمايد پس مدّتى تشنه ميمانند تا مايعى مركّب از چرك و خون بد بوى مشوب و مخلوط بزرداب جوشانى بآنها داده ميشود كه امعائشان متلاشى ميگردد و بعدا بجايگاه خودشان از جهنّم منتقل خواهند شد و گناه آنها آنستكه ديدند پدرانشان در ضلالت و گمراهى كفر و شرك بسر ميبرند و بدون تأمّل و تفكر و تحقيق و تدقيق تقليد از آنها نمودند و در پيروى آنها شتابان شدند مانند آنكه كسى آنها را تعقيب نموده و بسرعت ميراند بسوى آن و گفته شده حميم جاى مخصوصى دارد خارج از جهنّم آنها را مانند شتر ميبرند بر سر آن مايع جوشان و سيراب نموده بجهنّم برميگردانند بدليل قول خداوند هذه جهنّم الّتى يكذّب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن پناه مى‌بريم بخداى مهربان.


جلد 4 صفحه 435

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا جَعَلناها فِتنَةً لِلظّالِمِين‌َ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ (64) طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ (65) فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ (66) ثُم‌َّ إِن‌َّ لَهُم‌ عَلَيها لَشَوباً مِن‌ حَمِيم‌ٍ (67)

محققا ‌ما قرار داديم‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ ‌را‌ فتنه‌ و عذاب‌ و بلاء ‌از‌ ‌براي‌ ظلم‌ كننده‌گان‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ روئيده‌ ميشود و بيرون‌ ميآيد ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌يعني‌ ريشه ‌آن‌ ‌در‌ ته‌ جهنم‌ ‌است‌ ميوه ‌او‌ كأنه‌ سرهاي‌ شياطين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ شبيه‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌پس‌ اهل‌ جهنم‌ ‌هر‌ آينه‌ ميخورند ‌از‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ پر ميكنند ‌از‌ ‌آنها‌ شكمهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌بر‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ مخلوط ‌است‌ بحميم‌.

إِنّا جَعَلناها مرجع‌ ضمير همان‌ شجره زقوم‌ ‌است‌.

فِتنَةً لِلظّالِمِين‌َ فتنه‌ ‌در‌ اينجا بمعني‌ گرفتاريست‌ ‌يعني‌ ظالمين‌ گرفتار و مبتلا بآن‌ ميشوند و مراد ‌از‌ ظالمين‌ ظالمين‌ بدين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هم‌ بمقدسات‌ دين‌ ظلم‌ كردند ‌هم‌ بنفس‌ ‌خود‌ و ‌هم‌ بانبياء و اوصياء و مؤمنين‌.

إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ ‌يعني‌ ‌از‌ ته‌ جهنم‌ روئيده‌ ميشود كانه‌ ريشه ‌او‌ فرو رفته‌ ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌که‌ اسفل‌ السافلين‌ ‌است‌ و جاي‌ منافقين‌ ‌است‌ إِن‌َّ المُنافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرك‌ِ الأَسفَل‌ِ مِن‌َ النّارِ نساء آيه 144 و بيرون‌ آمده‌ جميع‌ طبقات‌ جهنم‌ شاخه‌هاي‌ ‌او‌ فرو گرفته‌.

طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ ‌از‌ ‌براي‌ تشبيه‌ برءوس‌ شياطين‌ وجوهي‌ گفتند «1» اينكه‌ خداوند صورت‌ شياطين‌ ‌را‌ ‌در‌ جهنم‌ بنحوي‌ قرار داده‌ ‌که‌ بنگاه‌ بآن‌ وحشت‌ پيدا ميشود ميوه ‌اينکه‌ درخت‌ ‌اينکه‌ نحوه‌ ‌است‌ «2» اينكه‌ سرهاي‌

جلد 15 - صفحه 160

شياطين‌ مثل‌ سر مار و حيّه‌ ‌است‌ گزنده‌گي‌ دارد و وحشتناك‌ ‌است‌ «3» ميوه‌اي‌ ‌است‌ متغير الطعم‌ ‌او‌ ‌را‌ آسن‌ ميگويند و بهمين‌ مناسبت‌ ميفرمايد مِن‌ ماءٍ غَيرِ آسِن‌ٍ ‌يعني‌ ‌غير‌ متغير ‌در‌ صفت‌ آب‌ بهشت‌.

فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌آن‌ قدر گرسنه‌ ميشوند ‌که‌ الم‌ گرسنگي‌ ‌بر‌ الم‌ عذاب‌ آتش‌ برتري‌ ميكند ‌از‌ ‌اينکه‌ شجره‌ زقوم‌ شكم‌‌-‌ هاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ پر ميكنند و ‌هر‌ چه‌ ميخورند الم‌ جوع‌ برطرف‌ نميشود و ‌در‌ دل‌ ‌آنها‌ جوشش‌ پيدا ميكند آب‌ ميطلبند آب‌ ‌آنها‌ ‌از‌ حميم‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد ثُم‌َّ إِن‌َّ لَهُم‌ عَلَيها لَشَوباً مِن‌ حَمِيم‌ٍ و توصيف‌ ‌اينکه‌ شجره زقوم‌ و حميم‌ ‌را‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ فرموده‌ مثل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ لَآكِلُون‌َ مِن‌ شَجَرٍ مِن‌ زَقُّوم‌ٍ فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ فَشارِبُون‌َ عَلَيه‌ِ مِن‌َ الحَمِيم‌ِ واقعه‌ آيه 52 ‌الي‌ 54 و مثل‌ إِن‌َّ شَجَرَةَ الزَّقُّوم‌ِ طَعام‌ُ الأَثِيم‌ِ كَالمُهل‌ِ يَغلِي‌ فِي‌ البُطُون‌ِ كَغَلي‌ِ الحَمِيم‌ِ دخان‌ آيه 43 ‌الي‌ 46.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 63)- سپس قرآن به بعضی از ویژگیهای این گیاه پرداخته، می‌گوید: «ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم» (إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِینَ).

اشاره به این که آنها هنگامی که نام «زقوم» را شنیدند به سخریه و استهزا پرداختند و از این رو وسیله‌ای برای آزمایش این ستمگران شد.

نکات آیه

۱ - درخت زقّوم، مایه رنج و عذاب کافران و ستم گران از جانب خداوند (أم شجرة الزقّوم . إنّا جعلنها فتنة للظلمین) یکى از معانى «فتنة»، رنج و عذاب است.

۲ - درخت زقّوم، وسیله آزمایش کافران و ستم کاران (أم شجرة الزقّوم . إنّا جعلنها فتنة للظلمین) آزمایش، یکى از معانى «فتنة» است و برداشت یاد شده مبتنى بر این معنا است. در تأیید این مطلب گفتنى است که مفسران در شأن نزول آیه شریفه نقل کرده اند: ابوجهل هنگامى که کلمه «زقوم» را با اوصافى که قرآن براى آن نقل مى کند شنید، آن را به مسخره گرفت.

۳ - انکار قیامت، ظلم است و منکران قیامت ظالم اند. (أءنّک لمن المصدّقین ... إنّا جعلنها فتنة للظلمین) آیه شریفه در سلسله آیات مربوط به منکران قیامت قرار دارد که آنان را به رنج و عذاب تهدید مى کند. تعبیر کردن از آنها به خصوصیت ستم کار بودن، گویاى برداشت یاد شده است.

موضوعات مرتبط

  • امتحان: امتحان با درخت زقوم ۲
  • خدا: امتحانهاى خدا ۲; عذابهاى خدا ۱; عوامل عذاب اخروى خدا ۱
  • درخت زقوم: نقش درخت زقوم ۲
  • ظالمان :۳ امتحان ظالمان ۳ ۲; عوامل عذاب اخروى ظالمان ۳ ۱
  • عذاب: عذاب با درخت زقوم ۱
  • قیامت: ظلم تکذیب قیامت ۳
  • کافران: امتحان کافران ۲

منابع