الإسراء ٦٠

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ إِذْ قُلْنَا لَکَ‌ إِنَ‌ رَبَّکَ‌ أَحَاطَ بِالنَّاسِ‌ وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي‌ أَرَيْنَاکَ‌ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ‌ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي‌ الْقُرْآنِ‌ وَ نُخَوِّفُهُمْ‌ فَمَا يَزِيدُهُمْ‌ إِلاَّ طُغْيَاناً کَبِيراً

ترجمه

(به یاد آور) زمانی را که به تو گفتیم: «پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد؛ (و از وضعشان کاملاً آگاه است.) و ما آن رؤیایی را که به تو نشان دادیم، فقط برای آزمایش مردم بود؛ همچنین شجره ملعونه [= درخت نفرین شده‌] را که در قرآن ذکر کرده‌ایم. ما آنها را بیم داده (و انذار) می‌کنیم؛ اما جز طغیان عظیم، چیزی بر آنها نمی‌افزاید!»

ترتیل:
ترجمه:
الإسراء ٥٩ آیه ٦٠ الإسراء ٦١
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الرُّؤْیَا»: رؤیت. مشاهده و دیدار. مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت. «فِتْنَةً»: آزمایش. امتحان. «الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»: درخت نفرین شده. مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ می‌روید (نگا: صافّات / - ، دخان / و ). علّت تسمیه آن بدین نام، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

این آیه موقعى نازل گردید که پیامبر در خواب دید که میمون‌هائى بر منبر او بالا می‌روند، پیامبر از این موضوع رنجیده خاطر گردید و بسیار مغموم شد. خداوند این قسمت از آیه «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» را نازل گردانید و گویند آن‌ها بنى‌امیه بودند.[۱]

سعید بن المسیب گوید: پیامبر در خواب دید که بنى‌امیه مانند میمون بر منبر او بالا و پائین می‌روند این موضوع بر رسول خدا صلى الله علیه و آله گران آمد و بسیار مغموم گردید و از آن به بعد پیامبر را خندان نیافتند سپس این آیه نازل گردید.[۲]

ام هانى گوید: وقتى که در شب معراج رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را سیر و گردش دادند. فرداى آن روز عده اى از قریش که شنیدند، پیامبر را مسخره کردند و از او خواستند که اگر سیر او به طرف بیت المقدس (مسجدالاقصى) درست است وصف و تعریف آنجا را از براى آن‌ها بیان بنماید.

پیامبر تمام اوضاع و احوال و وضع بیت‌المقدس و چگونگى راه‌ها را که در همان یک شب دیده بود از براى آن‌ها تعریف نمود. آن‌ها وقتى این گفتار را مطابق با واقع یافتند، متعجب شدند چون بعضى از آن‌ها به طرف بیت المقدس مسافرت نموده بودند.

ولید بن مغیرة گفت: این شخص ساحرى بیش نیست سپس این قسمت از آیه «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک» نازل گردید[۳] چنان که از حسن بصرى نیز روایت شده است[۴] حسین بن على علیه‌السلام فرماید: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله بسیار مهموم و اندوهگین بود و غم و اندوه پیامبر از اثر رؤیا و خوابى بود که دیده بود به پیامبر گفته شد چرا غمگین مى باشید همانا این رؤیاى شما آزمایشى است از براى مردم[۵] چنانکه مانند این حدیث را از سهل بن سعد نیز نقل کرده اند.[۶]

و راجع به این قسمت آیه «وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» ابن عباس گوید. وقتى که آیه زقوم یعنى آیات ۶۲ سوره صافات و ۵۲ سوره واقعه نازل گردید. طائفه قریش از آن ترسیدند. ابوجهل گفت: آیا می‌دانید منظور محمد از زقوم که شما را از آن ترسانیده است چیست؟ گفتند: نه، گفت: زقوم همان کف شراب است که بر روى آب و شیر هم از آن کف پیدا می‌شود. اگر بدست ما بیاید آن را مى بلعیم و در گلوى خود فرو مى بریم سپس این قسمت از آیه و نیز آیات ۴۳ و ۴۴ سوره دخان «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ، طَعامُ الْأَثِیمِ» نازل گردید.[۷]

شیخ بزرگوار ما بدون ذکر عنوان شأن و نزول فرماید. مراد از رؤیاى در آیه را دو قسم گفته اند: اول ابن عباس و حسن بصرى و سعید بن جبیر و قتادة و ابراهیم و ابن جریج و ابن زید و ضحاک و مجاهد گویند: مراد از رؤیت در آیه دیدار و رؤیت عین و چشم است در شبى که پیامبر به طرف بیت المقدّس سیر داده شد.

دوم در روایتى از ابن عباس نقل کنند که منظور از آن، رؤیا و خوابى است که رسول خدا صلی الله علیه و آله دید که بزودى داخل مکه خواهد شد. موقعى بود که مشرکین در حدیبیه از ورود پیامبر به مکه مانع شده بودند، اصحاب گفتند: یا رسول الله به ما وعده داده بودى که ما داخل مسجدالحرام خواهیم شد.

پیامبر فرمود: بلى وعده دادم که امسال وارد خواهیم شد. گفتند: مثل این که مشرکین مانع می‌شوند. فرمود: انشاءالله بزودى داخل مسجدالحرام خواهیم شد و همین رؤیا آزمایشى از براى مردم بوده است از امامین همامین امام باقر|باقر و امام صادق|صادق علیهماالسلام روایت گردیده که رؤیاى مزبور همان خوابى بود که پیامبر دید از این که میمون‌هائى بر منبر او بالا می‌روند و پائین مى آیند.

خواب مزبور موجبات نگرانى پیامبر را فراهم نمود و مانند آن را نیز سهل بن سعد ساعدى از پدرش و همچنین سعد بن بشار روایت کرده اند سپس جبرئیل آمد و رسول خدا صلی الله علیه و آله را از غلبه بنى‌امیه و صعود و نزول آنان را بر منبر پیامبر خبر داد.

تفسیر


نکات آیه

۱- خداوند، به همه انسانها احاطه کامل دارد. (إن ربّک أحاط بالناس)

۲- حقیقتى که پیامبر(ص) از جانب خداوند در خواب دید و نیز شجره ملعونه در قرآن، شایسته یاد و یادآورى است. (و إذ قلنا لک ... و الشجرة الملعونة فى القرءان) پیش از حرف «إذ»، «اذکر» در تقدیر است و از این فرمان به دست مى آید که آنچه خداوند به پیامبر(ص) یادآورى کرده، شایسته تذکر و یادآورى است.

۳- احاطه کامل خداوند بر انسان، مقتضى ترس از نافرمانى اوست. (و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا... إن ربّک أحاط بالناس ...و نخوّفهم)

۴- انسانها، همواره باید به احاطه کامل خداوند بر خود، توجه داشته باشند. (و إذ قلنا لک إن ربّک أحاط بالناس) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «إذ» متعلق به «اذکر» مقدر باشد و در عین اینکه مخاطب پیامبر(ص) است، همه انسانها نیز مخاطب آیه باشند.

۵- خداوند، علاوه بر آیات قرآن کریم، سخنانى ویژه با پیامبراکرم(ص) داشته است.* (و إذ قلنا لک إن ربّک أحاط بالناس) برداشت فوق، مبتنى بر دو نکته ادبى است: ۱- . «إذ» متعلق به «أذکر» مقدر (از ماده «ذُکْر») باشد; ۲. لام در «لک» براى اختصاص باشد. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: «اى پیامبر! به یاد آور نکته اى را که پیش از این اختصاصاً براى تو گفتیم». گفتنى است که نکته یاد شده در آیات پیشین نیامده است و این حکایت از آن دارد که به پیامبر(ص) غیر از قرآن، تعالیم دیگرى اعطا شده است.

۶- اعلام یکسان بودن رفتار امتها در برخورد با آیات الهى و تعمیم عکس العمل پیشینیان به نسلهاى بعد، برخواسته از اشراف و احاطه خداوند به همه انسانهاست. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون ... إن ربّک أحاط بالناس) خداوند، رفتار معجزه طلبان پیشین با معجزه خواهان بعدى را یکسان تلقى کرده و برخورد خود را به همه آنها تعمیم داده است و این آیه، در مقام تعلیل آن مى فرماید: «پروردگار به مردم احاطه دارد».

۷- پیامبر(ص)، تحت ربوبیت و عنایت ویژه خداوند (إن ربّک أحاط بالناس)

۸- ربوبیت خداوند، مقتضى احاطه کامل به همه انسانهاست. (إن ربّک أحاط بالناس)

۹- برخى حقایق، براى پیامبر(ص) در عالم رؤیا، نمایانده و کشف مى شد. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)

۱۰- برخى از رؤیاها، صادق بوده و با واقعیت تطبیق مى کند. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک)

۱۱- حقیقتى که پیامبر(ص) در عالم رؤیا دید، با اراده و خواست خداوند بود. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک)

۱۲- حقیقت نمایانده شده در رؤیا به پیامبر(ص)، وسیله آزمایش مردم بود. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)

۱۳- نمایانده شدن برخى حقایق به پیامبر(ص) در معراج، وسیله آزمایش مردم بود.* (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «رؤیا» به معناى خواب نباشد; بلکه به معناى مشاهده در بیدارى باشد کما اینکه در لغت آمده رؤیا، گاهى در بیدارى است (لسان العرب). و نیز اشاره به اولین آیه سوره، یعنى معراج پیامبر(ص) داشته باشد.

۱۴- ارائه حقایقى در عالم رؤیا به پیامبر(ص)، جلوه اى از احاطه علمى خداوند است. (إن ربّک أحاط بالناس و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)

۱۵- شجره ملعونه در قرآن، وسیله آزمایش مردم (إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرءان)

۱۶- خداوند، برخى از مردم ملعون و مطرود را وسیله آزمایش دیگر مردمان قرار مى دهد. (و ما جعلنا ... الشجرة الملعونة فى القرءان) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مراد از «شجرة الملعونة فى القرآن» مردمانى هستند که در قرآن، مورد لعن و نفرین خداوند قرار گرفته اند.

۱۷- خداوند، مردمان را همواره از فرجام شرک، کفر و نافرمانى بیم داده و مى ترساند. (و نخوّفهم)

۱۸- حقیقتى که در رؤیا به پیامبر(ص) ارائه شد و نیز طرح شجره ملعونه در قرآن، به منظور انذار و ترساندن مردم است. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة ... و الشجرة الملعونة فى القرءان و نخوّفهم) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مفعول بىواسطه اى براى «نخوّفهم» در تقدیر باشد همانند «بذلک». بنابراین معنا چنین مى شود: ما به وسیله اینها، مردم را انذار مى کنیم.

۱۹- حق ناپذیران مکه در برابر انذار و بیم خداوند، نه تنها تسلیم نشدند; بلکه جز سرکشى و طغیان بیشتر، چیزى بر آنها افزوده نشد. (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا) هر چند ضمیر «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرینه و «و ما یزیدهم» مى توان استفاده کرد که مرجع «هم» انسانهایى اند که اصل طغیان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشدید مى شود.

۲۰- روى آوردن حق ناپذیران مکه به سرکشیها و جرایمى بس بزرگتر، پس از انذارهاى هشدار دهنده الهى (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا کبیرًا)

۲۱- برخى از مردمان، آن چنان حق ناپذیرند که هیچ سخن حقى - هر چند کلام خدا باشد - در آنان کارساز نیست. (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا کبیرًا)

روایات و احادیث

۲۲- «عن على(ع) قال: إن رسول الله(ص) أخذته نعسة و هو على منبره، فرأى فى منامه رجالاً ینزون على منبره نزوة القردة، یردّون الناس على أعقابهم القهقرى فاستوى رسول الله(ص) جالساً و الحزن یعرف فى وجهه فأتاه جبرئیل بهذه الأیة «و ما جعلنا الرؤیا التى أریناک إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرآن ...» یعنى بنى أمیة...;[۸] از حضرت على(ع) روایت شده است که فرمود: همانا رسول خدا(ص) بر منبر بود که لحظه اى خواب چشم او را ربود، پس در خواب دید مردانى را که چون بوزینگان بر منبر آن حضرت مى جهند و مردم را به روش گذشتگانشان (دوران جاهلیت) باز مى گردانند. پس پیامبر(ص) در حالى که نشسته بود به خود آمد و آثار حزن و اندوه در چهره اش نمایان شد. پس جبرئیل این آیه را براى حضرت آورد: «و ما جعلنا الرؤیا التى أریناک إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرآن ...»; یعنى، بنى امیه...».

موضوعات مرتبط

  • امتحان: ابزار امتحان ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶; امتحان با ملعونان ۱۶
  • امّتها: امّتها و آیات خدا ۶; هماهنگى برخورد امّتها ۶
  • انذار: انذار از فرجام شرک ۱۷; انذار از فرجام عصیان ۱۷; انذار از فرجام کفر ۱۷
  • انسان: امتحان انسان ها ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶; اهمیت انذار انسان ها ۱۸
  • بنى امیه: سرزنش بنى امیه ۲۲
  • تذکر: تذکر رؤیاى محمد(ص) ۲; تذکر شجره ملعونه ۲
  • ترس: عوامل ترس از عصیان خدا ۳
  • جامعه: قانونمندى جوامع ۶
  • حدیث قدسى ۵:
  • حق: حق ناپذیران ۲۱
  • حق ناپذیران مکّه: بى تأثیرى انذار بر حق ناپذیران مکّه ۲۰; طغیان حق ناپذیران مکّه ۱۹، ۲۰; عصیان حق ناپذیران مکّه ۱۹
  • خدا: آثار احاطه خدا ۳، ۶; آثار انذارهاى خدا ۱۹، ۲۰; آثار ربوبیت خدا ۸; احاطه خدا ۱; اراده خدا ۱۱; امتحانهاى خدا ۱۶; انذارهاى خدا ۱۷; تکلم خدا با محمد(ص) ۵; ربوبیت خدا ۷; زمینه احاطه خدا ۸; نشانه هاى احاطه علمى خدا ۱۴
  • ذکر: اهمیت ذکر خدا ۴; ذکر احاطه خدا ۴
  • رؤیا: اقسام رؤیا ۱۰; رؤیاى صادق ۱۰
  • شجره ملعونه: فلسفه شجره ملعونه ۱۸; مراد از شجره ملعونه ۲۲; نقش شجره ملعونه ۱۵
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷
  • محمد(ص): شجره ملعونه در رؤیاى محمد(ص) ۲۲; ظهور حقایق در رؤیاى محمد(ص) ۹، ۱۱، ۱۴; فلسفه ظهور حقایق در رؤیاى محمد(ص) ۱۲، ۱۸; فلسفه ظهور حقایق در محمد(ص) ۱۳; مربّى محمد(ص) ۷; معراج محمد(ص) ۱۳; مقامات محمد(ص) ۷; وحى به محمد(ص) ۵
  • معراج: فلسفه ظهور حقایق در معراج ۱۳

منابع

  1. تفسیر ابن ابى حاتم و کتاب البعث از بیهقى.
  2. بقیه آیه، «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کبِیراً؛ همانا خداى تو (اى پیامبر) چنان که گفتیم بر همه (افعال مردم) احاطه دارد و ما رؤیائى که به تو ارائه دادیم جز آزمایش مردم چیز دیگرى نبوده و درختى که به لعن در قرآن یاد شد و ما آن‌ها را (از آیات بزرگ) مى ترسانیم ولى بر آن‌ها چیزى جز انکار و طغیان و سرکشى نیفزاید».
  3. تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
  4. تفسیر ثعلبى از عامه.
  5. مسند ابو یعلى.
  6. تفسیر ابن المنذر از عامه.
  7. تفسیر ابن مردویه از عامه.
  8. صحیفه سجادیه، ص ۱۰; بحارالأنوار، ج ۵۵، ص ۳۵۰.