الشعراء ١٢٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::تَتّخِذُون|تَتَّخِذُونَ]] [[کلمه غیر ربط::تَتّخِذُون| ]] [[شامل این ریشه::اخذ| ]][[ریشه غیر ربط::اخذ| ]][[شامل این کلمه::مَصَانِع|مَصَانِعَ]] [[کلمه غیر ربط::مَصَانِع| ]] [[شامل این ریشه::صنع| ]][[ریشه غیر ربط::صنع| ]][[شامل این کلمه::لَعَلّکُم|لَعَلَّکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::لَعَلّکُم| ]] [[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این ریشه::لعل| ]][[ریشه غیر ربط::لعل| ]][[شامل این کلمه::تَخْلُدُون|تَخْلُدُونَ]] [[کلمه غیر ربط::تَخْلُدُون| ]] [[شامل این ریشه::خلد| ]][[ریشه غیر ربط::خلد| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::تَتّخِذُون|تَتَّخِذُونَ]] [[کلمه غیر ربط::تَتّخِذُون| ]] [[شامل این ریشه::اخذ| ]][[ریشه غیر ربط::اخذ| ]][[شامل این کلمه::مَصَانِع|مَصَانِعَ]] [[کلمه غیر ربط::مَصَانِع| ]] [[شامل این ریشه::صنع| ]][[ریشه غیر ربط::صنع| ]][[شامل این کلمه::لَعَلّکُم|لَعَلَّکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::لَعَلّکُم| ]] [[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این ریشه::لعل| ]][[ریشه غیر ربط::لعل| ]][[شامل این کلمه::تَخْلُدُون|تَخْلُدُونَ]] [[کلمه غیر ربط::تَخْلُدُون| ]] [[شامل این ریشه::خلد| ]][[ریشه غیر ربط::خلد| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=«و سازمانهایی استوار بر میگیرید شاید (بیشتر) بمانید؟» | |-|صادقی تهرانی=«و سازمانهایی استوار بر میگیرید شاید (بیشتر) بمانید؟» | ||
|-|معزی=و برگیرید کوشکهائی شاید شما جاودان مانید | |-|معزی=و برگیرید کوشکهائی شاید شما جاودان مانید | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">And you set up fortresses, hoping to live forever?</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/026129.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/026129.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::129|١٢٩]] | قبلی = الشعراء ١٢٨ | بعدی = الشعراء ١٣٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::129|١٢٩]] | قبلی = الشعراء ١٢٨ | بعدی = الشعراء ١٣٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۸: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link288 | آيات ۱۲۳ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link289 | توبيخ قوم هود | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link288 | آيات ۱۲۳ - ۱۴۰ سوره شعراء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link290 | انكار و تكذيب قوم هود | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link289 | توبيخ قوم هود «ع»، به خاطر اسراف در شهوت و افراط در غضب]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link291 | روايتى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link290 | انكار و تكذيب و هلاکت قوم هود «ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link291 | بحث روايتى ]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۶۱#link139 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۶۱#link139 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ «128» وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ «129» وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ «130» | |||
(هود به مردم گفت:) آيا بر هر تپهاى بنا وقصرى بلند از روى هوا و هوس مىسازيد؟ و كاخهاى استوار مىگيريد، به اميد آنكه جاودانه بمانيد؟ و هرگاه كسى را كيفر مىدهيد، همچون زورگويان كيفر مىدهيد؟ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ (129) | |||
---- | |||
«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 467 و 468، چاپ كتابفروشى اسلاميّه. | |||
«2». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 468، چاپ كتابفروشى اسلاميّه. | |||
جلد 9 - صفحه 466 | |||
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ: و فرا مىگيريد حوضهاى آب يا قصرهاى محكم يا ابنيه رفيعه يا قلعههاى مستحكم. لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ: گوئيا شما جاويد خواهيد بود و هرگز نمىميريد، لذا بناها محكم كنيد مانند كسى كه طمع جاويد در آن داشته باشد. نزد بعضى مراد به اين بناها لانههاى كبوتر و پرنده هاست كه بر بلنديها بنا نمودى براى بازى نمودن به آنها، يا قصور رفيعه بنا كردى و به آن بر يكديگر مباهات نمودى. | |||
در مجمع- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: قال انّ كلّ بناء يبنى و بال على صاحبه يوم القيمة الّا ما لا بدّ منه فرمود: هر كه بنائى بسازد، آن بنا و بال او باشد روز قيامت مگر آنچه به آن چارهاى نباشد. «1» و نيز انس بن مالك روايت نموده كه: روزى حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله قبه رفيعه به نظر آورد، فرمود: اين چيست؟ اصحاب گفتند: يا رسول اللّه مالك آن شخصى از انصار است. حضرت آنجا مكث فرمود تا صاحب آن حاضر شد، چون نزد پيغمبر آمد سلام كرد، حضرت روى از او برگردانيد، آن شخص دريافت بىالتفاتى حضرت را، جهت را از اصحاب پرسيد، گفتند: حضرت قبه تو را ديد، پرسيد، ما گفتيم متعلق به تو مىباشد. مرد انصارى قبه را خراب نمود. | |||
روز ديگر حضرت به آن مكان رسيد، قبه را نديد، پرسيدند، اصحاب گفتند: | |||
بىالتفاتى شما را براى او نقل و صورت حال را به او گفتيم، قبه را منهدم نمود، حضرت فرمود: هر بنائى كه بنا شود، وبال صاحبش باشد روز قيامت مگر آنچه ناچار باشد از او. «2» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ (123) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ (124) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (125) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (126) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ (127) | |||
أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ (128) وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ (129) وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ (130) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (131) وَ اتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِما تَعْلَمُونَ (132) | |||
أَمَدَّكُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِينَ (133) وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (134) إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (135) قالُوا سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ (136) إِنْ هذا إِلاَّ خُلُقُ الْأَوَّلِينَ (137) | |||
وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (138) فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْناهُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (139) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (140) | |||
ترجمه | |||
تكذيب كردند عاد فرستادگان را | |||
هنگاميكه گفت بآنها برادرشان هود آيا نمىپرهيزيد | |||
همانا من براى شما پيمبرى امينم | |||
پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا | |||
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان | |||
آيا بنا ميكنيد بهر جاى بلند علامتى كه بازى كنيد | |||
و فرا ميگيريد قصرهاى محكم را شايد كه جاويد بمانيد | |||
و چون حمله ميكنيد حمله ميكنيد ستمكاران | |||
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد از من | |||
و بترسيد از آنكه مدد نمود شما را بآنچه ميدانيد | |||
مدد نمود شما را بچهارپايان و پسران | |||
و بوستانها و چشمهها | |||
همانا من ميترسم بر شما از عذاب روزى بزرگ | |||
گفتند يكسان است بر ما پند دهى يا نباشى از پند دهندگان نيست | |||
اين مگر عادت پيشينيان | |||
و نباشيم ما عذاب كرده شدگان | |||
پس تكذيب كردند او را پس هلاك كرديمشان همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 119 | |||
بيشترشان مؤمنان | |||
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان. | |||
تفسير | |||
قبيله عاد كه بنام سر سلسله خودشان معروف شده بودند پيغمبران را تكذيب نمودند وقتى كه حضرت هود كه از همان قبيله بود و برادر خوانده شده بآنها گفت آيا از خدا نميترسيد بتقريبى كه در بدو قصّه حضرت نوح گذشت همانا من پيغمبر خدايم براى شما و مشهور بامانت و درستى نزد شما و خيانت در وحى الهى نمىكنم پس از خدا بترسيد و اطاعت كنيد مرا كه اطاعت من اطاعت خدا است و مزدى هم بر اداء رسالت از شما نمىخواهم دستمزد من با خدا است و او بنحو او فى و اكمل خواهد داد و از چند چيز آنها را نهى فرمود بطور سؤال كه آيا در هر مكان مرتفعى برجى بنا ميكنيد براى تماشا و لهو و لعب و استهزاء عابرين و اطلاع بر نواميس مردم و بعضى آيه را بمعناى علم و نشانه راه گرفتهاند و عبث بودن آنرا باستغناء از آن و اهتداء بنجوم و ستارهها دانستهاند و ظاهرا عبث نباشد چون اهتداء بآن اسهل است و اختيار ميكنيد براى خودتان قصور و ساختمانهاى محكم را باميد آنكه در دنيا مخلّد و جاويد خواهيد بود و چون دست بشمشير و تازيانه ميكنيد براى حمله بكسى اين كار را بدون ملاحظه و فكر در عاقبت آن و بدون قصد تأديب و تربيت و مجوّز شرعى و عرفى جابرانه انجام ميدهيد و اين اعمال و اين ابنيه باين اغراض و آمال مرضى خدا نيست پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا در ترك اين امور از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه هر بنائيكه بنا شود وبال است براى صاحبش روز قيامت مگر بمقدار ضرورت و احتياج مبرم و فرمود منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود و شما ميدانيد نعمتهائى را كه خداوند براى كمك شما در زندگى مرتّبا انعام و امداد بشما فرموده از قبيل شتر و گاو و گوسفند و پسران كار آمد و باغها و چشمهها كه امور شما بوسيله آنها اداره ميشود و باز اگر شما بعقايد و اعمال سابقه خودتان ادامه دهيد من ميترسم بر شما از عذاب خدا در روزى كه بزرگ است گرفتارى آنروز در دنيا يا آخرت | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 120 | |||
و آنها با كمال بىشر مىگفتند ما از اعمال خودمان دست برنميداريم بحال ما تفاوتى ندارد وعظ كنى براى ما يا نكنى اين خلق و دأب و عادت كه ما داريم همان رويّه و عادت و خلق پيشينيان ما است و ما دست از مسلك آباء و اجدادمان برنمىداريم و هيچوقت بر ما عذاب نازل نشده و نخواهد شد و بعضى خلق بفتح خاء قرائت نمودهاند يعنى اين سخنان تو نيست مگر دروغ مدّعيان نبوّت كه پيش از اينها آمدند و گفتند و در هر حال آنها تكذيب كردند پيغمبر خدا را و مستحق عذاب شدند و خداوند آنها را بباد تند سختى هلاك فرمود كه شرح آن در سور سابقه گذشت و در لاحقه بيايد انشاء اللّه تعالى و اخيرا خداوند چند جمله را كه در ذيل احوال انبياء سابق الذّكر براى تسليت خاطر پيغمبر خاتم و تذكّر و تنبّه خلق ذكر فرموده بود و بيان شد براى تأكيد و تقرير و تعقّب هر قصّهئى بغرض مطلوب و توسّل بهر وسيلهئى براى هدف منظور تكرار فرموده است و مفاد آن تفاوتى ندارد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُم تَخلُدُونَ (129) | |||
و اتخاذ ميكنيد بناهايي به اميد و خيال اينكه هميشه در آنها سكونت پيدا ميكنيد. | |||
از امير المؤمنين است فرمود: | |||
«لدو للموت و ابنوا للخراب» | |||
انسان از همان ساعت که متولد ميشود رو به مرگ ميرود. هر چه از عمر بگذرد به مرگ نزديكتر ميشود و بناء از همان روزي که ساخته ميشود رو بخرابي ميرود. هر چه بگذرد به خرابي نزديكتر ميشود مخصوصا امروز چه بناهاي محكم از سيمان و آجر و تير آهن و سنگ ساختمان ميكنند گويا هزار سال در دنيا زيست ميكنند که اينکه عمارات براي آنها باقي بمانند اگر بگويي که اينها براي فرزندان و اعقاب خود ساختمان ميكنند ميگوييم بدانيد که در اعقاب شما اينکه عمارات دمده ميشود و طرز مد آن روز ساختمان ميكنند چنانچه عماراتي که پدران شما ساختهاند در هم ميكوبيد و بمد امروز بناء ميكنيد اگر عقل و شعور داشتيم براي سراي باقي ساختمان ميكرديم چنانچه در خبر است که ملائكه هستند براي مؤمنين هر چه عبادت كنند در بهشت براي آنها ساختمان ميكنند ما دنيا را آباد ميكنيم و آخرت را خراب عوض اينكه درخت ايمان را آبياري كنيم و تربيت كنيم تا رشد پيدا كند و از ميوههاي او در دنيا و آخرت بهره برداري كنيم تيشه بدست گرفته بريشه اسلام ميزنيم. | |||
(وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ) جمع مصنعة است بمعناي ابنيه و گذشت که عاد بناهاي بسياري بنا | |||
جلد 14 - صفحه 68 | |||
ميكردند ما زاد احتياجات خود. | |||
(لَعَلَّكُم) لعل از براي ترجي است يعني اميد داريد. | |||
(تَخلُدُونَ) که هميشه در دنيا باشيد و اصلا مرگ دامن شما را نميگيرد و حال اينكه فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم لا يَستَأخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُونَ (اعراف آيه 34) و تعبير بساعة از باب مثال است و الا آني مهلت نيست. از معصوم سؤال كردند بعضي از اموات را ميبينيم چشم آنها باز است و بعضي بر هم است كداميك علامت سعادت و شقاوت است حضرت فرمود آنكه چشمش باز است موقعي که اجل آمد چشمش باز بود مهلت نداشت که چشم بر هم گذارد و آنكه چشمش بر هم است موقعي که اجل آمد چشمش بر هم بود مهلت نداشت چشم باز كند ولي عوام ميگويند آنكه چشمش باز است چشمش بدنيا و مال و منال است و آنكه چشمش بسته است صرفنظر كرده از دنيا. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 129)- بار دیگر به انتقاد دیگری از آنها پرداخته، میگوید: «شما قصرها و قلعههای زیبا و محکم میسازید، آن چنان که گویی در دنیا جاودانه خواهید ماند» (وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ). آری! چنین ساختمانهای غفلتزا و غرور آفرین مسلما مذموم است. | |||
در حدیثی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم که فرمود: «هر بنایی در روز قیامت وبال صاحب آن است، مگر آن مقدار که انسان از آن ناگزیر است»! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۷: | خط ۲۳۰: | ||
[[رده:آثار پیروى از انبیا]][[رده:تاریخ تمدن]][[رده:آثار دنیاطلبى]][[رده:آثار عقیده]][[رده:آثار غفلت]][[رده:غفلت از مرگ]][[رده:استحکام کاخهاى قوم عاد]][[رده:اسراف قوم عاد]][[رده:تاریخ قوم عاد]][[رده:تمدن قوم عاد]][[رده:دنیاطلبى قوم عاد]][[رده:سدسازى قوم عاد]][[رده:سرزنش قوم عاد]][[رده:عوامل تجمل گرایى قوم عاد]][[رده:عوامل کاخ سازى قوم عاد]][[رده:غفلت قوم عاد]][[رده:کاخ نشینى قوم عاد]][[رده:معمارى قوم عاد]][[رده:موانع کاخ نشینى]][[رده:تاریخ معمارى]][[رده:سرزنشهاى هود]][[رده:قصه هود]] | [[رده:آثار پیروى از انبیا]][[رده:تاریخ تمدن]][[رده:آثار دنیاطلبى]][[رده:آثار عقیده]][[رده:آثار غفلت]][[رده:غفلت از مرگ]][[رده:استحکام کاخهاى قوم عاد]][[رده:اسراف قوم عاد]][[رده:تاریخ قوم عاد]][[رده:تمدن قوم عاد]][[رده:دنیاطلبى قوم عاد]][[رده:سدسازى قوم عاد]][[رده:سرزنش قوم عاد]][[رده:عوامل تجمل گرایى قوم عاد]][[رده:عوامل کاخ سازى قوم عاد]][[رده:غفلت قوم عاد]][[رده:کاخ نشینى قوم عاد]][[رده:معمارى قوم عاد]][[رده:موانع کاخ نشینى]][[رده:تاریخ معمارى]][[رده:سرزنشهاى هود]][[رده:قصه هود]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشعراء ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشعراء ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 129 سوره شعراء | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 129 سوره شعراء,شعراء 129,وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ,آثار پیروى از انبیا,تاریخ تمدن,آثار دنیاطلبى,آثار عقیده,آثار غفلت,غفلت از مرگ,استحکام کاخهاى قوم عاد,اسراف قوم عاد,تاریخ قوم عاد,تمدن قوم عاد,دنیاطلبى قوم عاد,سدسازى قوم عاد,سرزنش قوم عاد,عوامل تجمل گرایى قوم عاد,عوامل کاخ سازى قوم عاد,غفلت قوم عاد,کاخ نشینى قوم عاد,معمارى قوم عاد,موانع کاخ نشینى,تاریخ معمارى,سرزنشهاى هود,قصه هود,آیات قرآن سوره الشعراء | |||
|description=وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۰۵
کپی متن آیه |
---|
وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ |
ترجمه
الشعراء ١٢٨ | آیه ١٢٩ | الشعراء ١٣٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَصَانِعَ»: دژها و کاخها. کارخانهها و کارگاهها. «لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ»: انگار جاودانه میمانید. تا این که جاودانه بمانید. معنی آیه میتواند چنین هم باشد: کارخانهها و کارگاهها را برای کندن کوهها و ساختن کاخها و برجها به کار میبرید، انگار جاودانه میمانید؟
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ «128» وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ «129» وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ «130»
(هود به مردم گفت:) آيا بر هر تپهاى بنا وقصرى بلند از روى هوا و هوس مىسازيد؟ و كاخهاى استوار مىگيريد، به اميد آنكه جاودانه بمانيد؟ و هرگاه كسى را كيفر مىدهيد، همچون زورگويان كيفر مىدهيد؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ (129)
«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 467 و 468، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
«2». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 468، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
جلد 9 - صفحه 466
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ: و فرا مىگيريد حوضهاى آب يا قصرهاى محكم يا ابنيه رفيعه يا قلعههاى مستحكم. لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ: گوئيا شما جاويد خواهيد بود و هرگز نمىميريد، لذا بناها محكم كنيد مانند كسى كه طمع جاويد در آن داشته باشد. نزد بعضى مراد به اين بناها لانههاى كبوتر و پرنده هاست كه بر بلنديها بنا نمودى براى بازى نمودن به آنها، يا قصور رفيعه بنا كردى و به آن بر يكديگر مباهات نمودى.
در مجمع- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: قال انّ كلّ بناء يبنى و بال على صاحبه يوم القيمة الّا ما لا بدّ منه فرمود: هر كه بنائى بسازد، آن بنا و بال او باشد روز قيامت مگر آنچه به آن چارهاى نباشد. «1» و نيز انس بن مالك روايت نموده كه: روزى حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله قبه رفيعه به نظر آورد، فرمود: اين چيست؟ اصحاب گفتند: يا رسول اللّه مالك آن شخصى از انصار است. حضرت آنجا مكث فرمود تا صاحب آن حاضر شد، چون نزد پيغمبر آمد سلام كرد، حضرت روى از او برگردانيد، آن شخص دريافت بىالتفاتى حضرت را، جهت را از اصحاب پرسيد، گفتند: حضرت قبه تو را ديد، پرسيد، ما گفتيم متعلق به تو مىباشد. مرد انصارى قبه را خراب نمود.
روز ديگر حضرت به آن مكان رسيد، قبه را نديد، پرسيدند، اصحاب گفتند:
بىالتفاتى شما را براى او نقل و صورت حال را به او گفتيم، قبه را منهدم نمود، حضرت فرمود: هر بنائى كه بنا شود، وبال صاحبش باشد روز قيامت مگر آنچه ناچار باشد از او. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ (123) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ (124) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (125) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (126) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ (127)
أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ (128) وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ (129) وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ (130) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (131) وَ اتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِما تَعْلَمُونَ (132)
أَمَدَّكُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِينَ (133) وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (134) إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (135) قالُوا سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ (136) إِنْ هذا إِلاَّ خُلُقُ الْأَوَّلِينَ (137)
وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (138) فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْناهُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (139) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (140)
ترجمه
تكذيب كردند عاد فرستادگان را
هنگاميكه گفت بآنها برادرشان هود آيا نمىپرهيزيد
همانا من براى شما پيمبرى امينم
پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان
آيا بنا ميكنيد بهر جاى بلند علامتى كه بازى كنيد
و فرا ميگيريد قصرهاى محكم را شايد كه جاويد بمانيد
و چون حمله ميكنيد حمله ميكنيد ستمكاران
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد از من
و بترسيد از آنكه مدد نمود شما را بآنچه ميدانيد
مدد نمود شما را بچهارپايان و پسران
و بوستانها و چشمهها
همانا من ميترسم بر شما از عذاب روزى بزرگ
گفتند يكسان است بر ما پند دهى يا نباشى از پند دهندگان نيست
اين مگر عادت پيشينيان
و نباشيم ما عذاب كرده شدگان
پس تكذيب كردند او را پس هلاك كرديمشان همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند
جلد 4 صفحه 119
بيشترشان مؤمنان
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.
تفسير
قبيله عاد كه بنام سر سلسله خودشان معروف شده بودند پيغمبران را تكذيب نمودند وقتى كه حضرت هود كه از همان قبيله بود و برادر خوانده شده بآنها گفت آيا از خدا نميترسيد بتقريبى كه در بدو قصّه حضرت نوح گذشت همانا من پيغمبر خدايم براى شما و مشهور بامانت و درستى نزد شما و خيانت در وحى الهى نمىكنم پس از خدا بترسيد و اطاعت كنيد مرا كه اطاعت من اطاعت خدا است و مزدى هم بر اداء رسالت از شما نمىخواهم دستمزد من با خدا است و او بنحو او فى و اكمل خواهد داد و از چند چيز آنها را نهى فرمود بطور سؤال كه آيا در هر مكان مرتفعى برجى بنا ميكنيد براى تماشا و لهو و لعب و استهزاء عابرين و اطلاع بر نواميس مردم و بعضى آيه را بمعناى علم و نشانه راه گرفتهاند و عبث بودن آنرا باستغناء از آن و اهتداء بنجوم و ستارهها دانستهاند و ظاهرا عبث نباشد چون اهتداء بآن اسهل است و اختيار ميكنيد براى خودتان قصور و ساختمانهاى محكم را باميد آنكه در دنيا مخلّد و جاويد خواهيد بود و چون دست بشمشير و تازيانه ميكنيد براى حمله بكسى اين كار را بدون ملاحظه و فكر در عاقبت آن و بدون قصد تأديب و تربيت و مجوّز شرعى و عرفى جابرانه انجام ميدهيد و اين اعمال و اين ابنيه باين اغراض و آمال مرضى خدا نيست پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا در ترك اين امور از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه هر بنائيكه بنا شود وبال است براى صاحبش روز قيامت مگر بمقدار ضرورت و احتياج مبرم و فرمود منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود و شما ميدانيد نعمتهائى را كه خداوند براى كمك شما در زندگى مرتّبا انعام و امداد بشما فرموده از قبيل شتر و گاو و گوسفند و پسران كار آمد و باغها و چشمهها كه امور شما بوسيله آنها اداره ميشود و باز اگر شما بعقايد و اعمال سابقه خودتان ادامه دهيد من ميترسم بر شما از عذاب خدا در روزى كه بزرگ است گرفتارى آنروز در دنيا يا آخرت
جلد 4 صفحه 120
و آنها با كمال بىشر مىگفتند ما از اعمال خودمان دست برنميداريم بحال ما تفاوتى ندارد وعظ كنى براى ما يا نكنى اين خلق و دأب و عادت كه ما داريم همان رويّه و عادت و خلق پيشينيان ما است و ما دست از مسلك آباء و اجدادمان برنمىداريم و هيچوقت بر ما عذاب نازل نشده و نخواهد شد و بعضى خلق بفتح خاء قرائت نمودهاند يعنى اين سخنان تو نيست مگر دروغ مدّعيان نبوّت كه پيش از اينها آمدند و گفتند و در هر حال آنها تكذيب كردند پيغمبر خدا را و مستحق عذاب شدند و خداوند آنها را بباد تند سختى هلاك فرمود كه شرح آن در سور سابقه گذشت و در لاحقه بيايد انشاء اللّه تعالى و اخيرا خداوند چند جمله را كه در ذيل احوال انبياء سابق الذّكر براى تسليت خاطر پيغمبر خاتم و تذكّر و تنبّه خلق ذكر فرموده بود و بيان شد براى تأكيد و تقرير و تعقّب هر قصّهئى بغرض مطلوب و توسّل بهر وسيلهئى براى هدف منظور تكرار فرموده است و مفاد آن تفاوتى ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُم تَخلُدُونَ (129)
و اتخاذ ميكنيد بناهايي به اميد و خيال اينكه هميشه در آنها سكونت پيدا ميكنيد.
از امير المؤمنين است فرمود:
«لدو للموت و ابنوا للخراب»
انسان از همان ساعت که متولد ميشود رو به مرگ ميرود. هر چه از عمر بگذرد به مرگ نزديكتر ميشود و بناء از همان روزي که ساخته ميشود رو بخرابي ميرود. هر چه بگذرد به خرابي نزديكتر ميشود مخصوصا امروز چه بناهاي محكم از سيمان و آجر و تير آهن و سنگ ساختمان ميكنند گويا هزار سال در دنيا زيست ميكنند که اينکه عمارات براي آنها باقي بمانند اگر بگويي که اينها براي فرزندان و اعقاب خود ساختمان ميكنند ميگوييم بدانيد که در اعقاب شما اينکه عمارات دمده ميشود و طرز مد آن روز ساختمان ميكنند چنانچه عماراتي که پدران شما ساختهاند در هم ميكوبيد و بمد امروز بناء ميكنيد اگر عقل و شعور داشتيم براي سراي باقي ساختمان ميكرديم چنانچه در خبر است که ملائكه هستند براي مؤمنين هر چه عبادت كنند در بهشت براي آنها ساختمان ميكنند ما دنيا را آباد ميكنيم و آخرت را خراب عوض اينكه درخت ايمان را آبياري كنيم و تربيت كنيم تا رشد پيدا كند و از ميوههاي او در دنيا و آخرت بهره برداري كنيم تيشه بدست گرفته بريشه اسلام ميزنيم.
(وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ) جمع مصنعة است بمعناي ابنيه و گذشت که عاد بناهاي بسياري بنا
جلد 14 - صفحه 68
ميكردند ما زاد احتياجات خود.
(لَعَلَّكُم) لعل از براي ترجي است يعني اميد داريد.
(تَخلُدُونَ) که هميشه در دنيا باشيد و اصلا مرگ دامن شما را نميگيرد و حال اينكه فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم لا يَستَأخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُونَ (اعراف آيه 34) و تعبير بساعة از باب مثال است و الا آني مهلت نيست. از معصوم سؤال كردند بعضي از اموات را ميبينيم چشم آنها باز است و بعضي بر هم است كداميك علامت سعادت و شقاوت است حضرت فرمود آنكه چشمش باز است موقعي که اجل آمد چشمش باز بود مهلت نداشت که چشم بر هم گذارد و آنكه چشمش بر هم است موقعي که اجل آمد چشمش بر هم بود مهلت نداشت چشم باز كند ولي عوام ميگويند آنكه چشمش باز است چشمش بدنيا و مال و منال است و آنكه چشمش بسته است صرفنظر كرده از دنيا.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 129)- بار دیگر به انتقاد دیگری از آنها پرداخته، میگوید: «شما قصرها و قلعههای زیبا و محکم میسازید، آن چنان که گویی در دنیا جاودانه خواهید ماند» (وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ). آری! چنین ساختمانهای غفلتزا و غرور آفرین مسلما مذموم است.
در حدیثی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم که فرمود: «هر بنایی در روز قیامت وبال صاحب آن است، مگر آن مقدار که انسان از آن ناگزیر است»!
نکات آیه
۱ - احداث قصرهاى مستحکم و با شکوه، به وسیله قوم عاد (و تتّخذون مصانع لعلّکم تخلدون) «اتّخاذ» به معناى برگرفتن و احداث کردن و «مصانع» (جمع «مصنعه») به معناى کاخ هاى محکم و استوار است.
۲ - قوم عاد، داراى تمدنى پیشرفته در امر معمارى و بناسازى (أتبنون بکلّ ریع ءایة تعبثون . و تتّخذون مصانع لعلّکم تخلدون)
۳ - اقدام قوم عاد به ساختن آبگیرها و منابع آبى بسیار مستحکم و خارج از نیاز خویش (و تتّخذون مصانع لعلّکم تخلدون) «مصانع» به معناى «مآخذالماء» نیز به کار مى رود. برداشت یاد شده بر پایه این معنا است.
۴ - سرزنش عادیان از سوى هود(ع)، به خاطر احداث قصرها و روحیه کاخ نشینى آنان (و تتّخذون مصانع لعلّکم تخلدون)
۵ - غفلت از مرگ و پندار جاودانگى در دنیا، عامل روى آورى عادیان به کاخ سازى، تجمل گرایى و بیهودگى (أتبنون ... تعبثون . و تتّخذون مصانع لعلّکم تخلدون) تعبیر «لعلّکم تخلدون» بیانگر این معنا است که: کار شما طورى است که گویا از مرگ و ناپایدارى زندگى دنیوى، غافل شده اید و مى پندارید که همیشه در این دنیا خواهید ماند.
۶ - گرایش به کاخ نشینى، ناسازگار با اعتقاد دینى و پیروى از مکتب پیامبران (و تتّخذون مصانع لعلّکم تخلدون)
موضوعات مرتبط
- انبیا: آثار پیروى از انبیا ۶
- تمدن: تاریخ تمدن ۲
- دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۵
- عقیده: آثار عقیده ۶
- غفلت: آثار غفلت ۵; غفلت از مرگ ۵
- قوم عاد: استحکام کاخهاى قوم عاد ۱; اسراف قوم عاد ۳; تاریخ قوم عاد ۱، ۲، ۳، ۴; تمدن قوم عاد ۲; دنیاطلبى قوم عاد ۵; سدسازى قوم عاد ۳; سرزنش قوم عاد ۴; عوامل تجمل گرایى قوم عاد ۵; عوامل کاخ سازى قوم عاد ۵ ; غفلت قوم عاد ۵; کاخ نشینى قوم عاد ۴; معمارى قوم عاد ۲
- کاخ نشینى: موانع کاخ نشینى ۶
- معمارى: تاریخ معمارى ۲
- هود(ع): سرزنشهاى هود(ع) ۴; قصه هود(ع) ۴
منابع