الحجر ٤٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَمَسّهُم|يَمَسُّهُمْ]] [[کلمه غیر ربط::يَمَسّهُم| ]] [[شامل این ریشه::مسس| ]][[ریشه غیر ربط::مسس| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::فِيهَا|فِيهَا]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::نَصَب|نَصَبٌ]] [[کلمه غیر ربط::نَصَب| ]] [[شامل این ریشه::نصب| ]][[ریشه غیر ربط::نصب| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::مِنْهَا|مِنْهَا]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::بِمُخْرَجِين|بِمُخْرَجِينَ]] [[کلمه غیر ربط::بِمُخْرَجِين| ]] [[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این ریشه::خرج| ]][[ریشه غیر ربط::خرج| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَمَسّهُم|يَمَسُّهُمْ]] [[کلمه غیر ربط::يَمَسّهُم| ]] [[شامل این ریشه::مسس| ]][[ریشه غیر ربط::مسس| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::فِيهَا|فِيهَا]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::نَصَب|نَصَبٌ]] [[کلمه غیر ربط::نَصَب| ]] [[شامل این ریشه::نصب| ]][[ریشه غیر ربط::نصب| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::مِنْهَا|مِنْهَا]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::بِمُخْرَجِين|بِمُخْرَجِينَ]] [[کلمه غیر ربط::بِمُخْرَجِين| ]] [[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این ریشه::خرج| ]][[ریشه غیر ربط::خرج| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَ مَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=نه رنجی در آنها به آنان در رسد و نه از آنجا بیرون شوندگانند. | |-|صادقی تهرانی=نه رنجی در آنها به آنان در رسد و نه از آنجا بیرون شوندگانند. | ||
|-|معزی=نزدیک بدیشان نشود رنجی و نباشند از آن برونراندگان | |-|معزی=نزدیک بدیشان نشود رنجی و نباشند از آن برونراندگان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">No fatigue will ever touch them therein, nor will they be asked to leave it.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/015048.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/015048.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::48|٤٨]] | قبلی = الحجر ٤٧ | بعدی = الحجر ٤٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::48|٤٨]] | قبلی = الحجر ٤٧ | بعدی = الحجر ٤٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۹: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link143 | آيات ۲۶ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link144 | معناى خلقت انسان از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link143 | آيات ۲۶ - ۴۸ سوره حجر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link145 | توضيحاتى درباره | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link144 | معناى خلقت انسان از «صَلصَال مِن حَمَاءٍ مَسنُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link145 | توضيحاتى درباره حقیقت «جانّ» و «جنّ»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link148 | معناى كلمۀ «بَشَر»، در آيه شریفه]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link148 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link151 | توضیحی پیرامون معنای «تسویه» و «نفخ روح الهی در انسان»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷# | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link151 | وجه تقييد و تحديد لعنت بر شيطان، تا روز جزا]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link154 | ابليس مأمور به سجده بر نوع بشر بود،د نه تنها آدم]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۷#link151 | وجه تقييد و تحديد لعنت بر | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link156 | «وقت معلوم»، به چه معناست و براى چه كسى معلوم است؟!]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link157 | چرا شیطان، اغوای خود را به خدا نسبت داد و گفت: «ربّ بِما أغوَیتنی...»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link159 | جواب كلّى، به مفسران مزبور]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link154 | ابليس | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link160 | معناى جملۀ شیطان که گفت: «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُم فِى الأرض»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link161 | مراد از «بندگان مُخلَصين»، كه از اغواى شيطان مصون هستند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link156 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link162 | معناى آیه «هَذَا صِرَاطٌ عَلَىَّ مُستَقِيم»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link157 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link165 | مقصود از «عِبَادِى» در آيه شريفه و نقد نظر مفسّران در اين باره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link167 | معناى اين كه جهنم هفت در دارد: «لَهَا سَبعَةُ أبوَاب...»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link159 | جواب | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link168 | «متّقين» در آيه شریفه، اعمّ از «مُخلَصِين» هستند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link160 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link169 | نقد سخن «فخر رازى» كه گفته است مراد از «متقين»، كسانى اند كه ازشرك بپرهيزند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link161 | مراد از | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۸#link162 | معناى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link165 | مقصود از | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link167 | معناى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link168 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link169 | نقد | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link170 | بيان حال متقين در ورودشان به بهشت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link170 | بيان حال متقين در ورودشان به بهشت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link171 | قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link171 | قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link172 | رواياتى درباره | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۹#link172 | بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی آیات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۰#link174 | رواياتى در بيان مراد از درهاى جهنم در آیه: «لَهَا سَبعَةُ أبوَاب...»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۰#link174 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۰#link175 | چند روايت در تفسير آیه: «إخوَاناً عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِين»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۰#link175 | چند روايت در تفسير | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۴۸#link18 | آيه ۴۵ - ۵۰]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۴۸#link18 | آيه ۴۵ - ۵۰]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۴۸#link19 | تفسير :]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۴۸#link19 | تفسير :]] | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۴۸#link24 | ۴ - پاداش كامل]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۴۸#link24 | ۴ - پاداش كامل]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۴۸#link25 | ۵ - بيائيد بهشت را در اين دنيا بسازيم]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۴۸#link25 | ۵ - بيائيد بهشت را در اين دنيا بسازيم]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ «48» | |||
در آنجا هيچگونه رنجى به آنان نمىرسد، از آنجا بيرون شدنى نيستند. | |||
===نکته ها=== | |||
«غِلٍّ» به معناى نفوذ مخفيانه است. بنابراين صفات بد در انسان به طور مرموز و مخفيانه ريشه پيدا مىكند. «سرير» از واژه سرور به معناى تخت است، واستفاده مىشود كه تكيه بر | |||
جلد 4 - صفحه 463 | |||
تخت سبب سرور است. | |||
در اين آيات، هشت پاداش بهشتى براى اهل تقوا بيان شده است: باغها، چشمهها، سلامتى، امنيّت، كدورت زدايى، اخوّت، تختهاى روبرو، دورى از هرگونه رنج وجاودانگى. | |||
در آيهى قبل خوانديم كه جز برگزيدگان الهى، همه مردم مورد تهاجم وسوسههاى ابليس قرار مىگيرند، در اين آيات مىفرمايد كه اگر انسان به مرحله مخلصين و برگزيدگان نرسيد، ولى به مرحله تقوا گام نهد باز هم مشمول انواع نعمتهاى الهى مىشود. | |||
آنچه مهم است جمع شدن همهى نعمتها در يكجاست، زيرا در دنيا يكجا باغ هست، چشمه نيست و گاهى چشمه هست، باغ نيست وگاهى هر دو هست، سلامتى نيست و گاهى هر سه هست، امنيّت نيست و گاهى همه هست، ولى صفا و صميميّت نيست و گاهى همراه با انواع سختىها ورنجهاست و گاهى كه انواع نعمتها يكجا جمع مىشود بايد همه را رها كرد و رفت. ليكن در قيامت انواع نعمتهاى مادى و معنوى و اجتماعى و روانى همراه با ابديّت است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- بشارت، در كنار آيات تهديد كنندهى قبل، يك ضرورت تربيتى است. لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ ... إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... | |||
2- دورى از گناه در اين چند روزهى دنيا، كاميابى ابدى را به همراه دارد. إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ | |||
3- نعمتهاى بهشتى، متنوع و متعدّد است. «جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ» | |||
4- نعمتهاى بهشتى، بىنقص است. باغ با چشمه، سلامتى با امنيّت، برادرى با صميميّت، راحتى با دوام است. «لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ» | |||
5- نعمتهاى بهشت جامعيّت دارد. هم مادّى است مثل باغ وچشمه، هم روحى است مثل امنيّت و صفا، هم اجتماعى است مثل اخوت و برادرى و از همه بالاتر همراه با رضاى الهى و تبريك و تهنيت است. «ادْخُلُوها بِسَلامٍ» | |||
6- كينه توزى با برادرى سازگار نيست. اول بايد كينهها برطرف شود بعد برادرى | |||
جلد 4 - صفحه 464 | |||
محقق مىشود. وَ نَزَعْنا ... إِخْواناً | |||
7- قهر و نارضايتى و عدمتحمّل يكديگر، همه جا نشانه حقّ بودن يكى و باطل بودن ديگرى نيست. إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍ (زيرا گاهى دونفر با اينكه اهل بهشت هستند و هدفى مقدّس دارند، ليكن هر كدام از يك زاويه به مسئله مىنگرند و كار ديگرى را باطل مىپندارند و نسبت به او عصبانى مىشوند كه در قيامت همه كدورتها با اراده خداوند زدوده مىشود) | |||
8- براى كدورت زدايى، بايد از خداوند كمك گرفت. «نَزَعْنا»، «لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا» | |||
9- صفات بد همچون غل و زنجير، انسان را اسير مىكند. «مِنْ غِلٍّ» | |||
10- بهشتيان نسبت به تفاوت درجات خود، مسئلهاى ندارند. «وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ (48) | |||
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ: نمىرسد ايشان را در بهشت رنجى و زحمتى، زيرا محتاج نيستند كه نفس خود را به زحمت اندازند براى تحصيل مقاصد، بلكه جميع نعم براى ايشان حاصل باشد موافق ميل و اراده آنها. وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ: نيستند ايشان از بهشت خارج شوندگان، يعنى دائم و باقى هستند و موت و زوالى براى آنان نخواهد بود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (45) ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ (46) وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (47) لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ (48) نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49) | |||
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ (50) | |||
ترجمه | |||
همانا پرهيزكاران هستند در باغها و سر چشمهها | |||
گويند داخل شويد در آنها بسلامتى ايمنان | |||
و بيرون نموديم آنچه بود در سينههاى ايشان از كينه برادرانند نشستگان بر تختها برابر يكديگر | |||
نميرسد ايشانرا در آن تعبى و نباشند از آن بيرون شدگان | |||
خبر ده بندگان مرا كه همانا منم آمرزنده مهربان | |||
و همانا عذابم آنست عذاب دردناك. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از بيان جايگاه اتباع شيطان جايگاه ابدى اهل تقوى و پرهيزكارى را كه احتراز از موافقت با هواى نفس و متابعت شيطان نمودهاند | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 256 | |||
بيان فرموده كه آنها در باغها و چشمه سارها جاى دارند يا در بوستانهائى هستند كه در آنها چشمههاى آب و شير و شربت و شراب جارى است و ملائكه بايشان ميگويند داخل شويد در اين باغها بسلامتى و ايمنى از آفات و بليّات بامر خداوند متعال و متنعم شويد بنعم آن بدون انقطاع و زوال و يكى از خوشبختيهاى مهم آنها آنست كه قبلا خداوند كينه و عداوت و عناد و لجاج و حقد و حسد را از دلهاى آنها بيرون كرده و ايشان منزّه از اين صفات و مبرّى از تمامى آنها وارد بهشت ميشوند و برادروار در مقابل يكديگر بر تختهاى زرنگار مىنشينند و هيچگاه رنج و تعب و مشقّتى بر ايشان وارد نميشود و از آنجا بيرون نميروند و تا خدا خدائى دارد باقى و برقرار خواهند بود و نبايد گناهكاران مأيوس از اين رحمت رحيميّه باشند بلكه بايد بدانند كه بتوبه و انابه ميتوانند خود را از گناه پاك و باستحقاق نيل اين مقام برسانند لذا خداوند به پيغمبر خود امر ميفرمايد كه به بندگان من خبر ده كه من آمرزنده و مهربانم ولى اگر اصرار بر معصيت داشته باشند عذاب من هم سخت و دردناك است تا مقام خوف و رجاء آنها كامل گردد و از آثارش بهرهمند شوند و در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه و اللّه كسانى كه خداوند فرموده دلهاى ايشانرا از كينه پاك كرديم شمائيد و در روايت ديگر است كه و اللّه اراده نفرموده است باين غير شما را و ظاهرا مراد از شما شيعيان و مراد از غير اهل خلافند .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا يَمَسُّهُم فِيها نَصَبٌ وَ ما هُم مِنها بِمُخرَجِينَ (48) | |||
تماس نميكند آنها را تعب و مرضي در آن بهشتها و نيستند آنها در آن بهشتها بخارج شدگان (لا يمسهم) مسّ إلصاق شيئيست بشيء (فيها) مرجع ضمير جنات است که در آيه قبل ذكر شده (نصب) نصب در آيات شريفه و أخبار بمعاني بسياري اطلاق شده فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب انشراح آيه 7 بمعني اقبال و توجه در دعاء است وَ إِلَي الجِبالِ كَيفَ نُصِبَت غاشيه آيه 19 بمعني برافراشته شده (بنصب و عذاب) ص آيه 40 بمعني رنج و تعب و در اينکه آيه بهمين معني اطلاق شده وَ الأَنصابُ وَ الأَزلامُ رِجسٌ- الآية مائدة آيه 92 بمعني بتهاي مشركين أُولئِكَ لَهُم نَصِيبٌ بقره آيه 198 بهره و سهم است. | |||
عامِلَةٌ ناصِبَةٌ غاشية آيه 3 رنج كشنده. | |||
و اما در اخبار ناصبي كسي را گويند که عداوت علي عليه السّلام يا ائمه اطهار را داشته باشد که سه طبقه از مسلمين كافر و نجس هستند نواصب و خوارج و غلات و در بعض أخبار نواصب را گفتند كساني که عداوت شيعيان را داشته باشند در مجمع البحرين از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرده فرمود: | |||
ليس النّاصب من نصب لنا أهل البيت لأنّه لا يجد رجلا يقول: أنا أبغض محمّدا و آل محمّد و لكن النّاصب من نصب لكم و هو يعلم انكم تولّونا و انتم من شيعتنا) | |||
(و ما هم) نيستند متقين بجميع مراتبهم پس از دخول در جنة (منها) در آن بهشتها که داخل شدهاند (بمخرجين) دليل بر خلود است که هر که داخل بهشت شد ديگر مرگ ندارد و نعم بهشتي هم زوال ندارد و ابد الآباد متنعّم هستند، چنانچه كفار هم در عذاب و جهنم مخلّد هستند و خلود از ضروريات دين و نصوص قرآنست. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 48)- سپس به هفتمین نعمت مادی و معنوی اشاره کرده، میگوید: | |||
«هرگز خستگی و تعب به آنها نمیرسد» (لا یَمَسُّهُمْ فِیها نَصَبٌ). | |||
و همانند زندگی این دنیا که رسیدن به یک روز آسایش، خستگیهای فراوانی قبل و بعد از آن دارد که فکر آن، آرامش انسان را بر هم میزند، نیست. | |||
ج2، ص535 | |||
8- همچنین فکر فنا و نابودی و پایان گرفتن نعمت، آنان را آزار نمیدهد، چرا که «آنها هرگز از این باغهای پرنعمت و سرور اخراج نمیشوند» (وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۲۴۵: | ||
[[رده:علایق انسان]][[رده:جاودانان در بهشت]][[رده:نعمتهاى مادى بهشت]][[رده:نعمتهاى معنوى بهشت]][[رده:آسایش بهشتیان]][[رده:رفاه بهشتیان]][[رده:تذکر اجابت خواسته ها در بهشت]][[رده:روش دعوت به دین]][[رده:علاقه به امنیت]][[رده:علاقه به جاودانگى]][[رده:علاقه به سلامتى]][[رده:متقین در بهشت]][[رده:ویژگیهاى بهشت متقین]][[رده:روش هدایت]] | [[رده:علایق انسان]][[رده:جاودانان در بهشت]][[رده:نعمتهاى مادى بهشت]][[رده:نعمتهاى معنوى بهشت]][[رده:آسایش بهشتیان]][[رده:رفاه بهشتیان]][[رده:تذکر اجابت خواسته ها در بهشت]][[رده:روش دعوت به دین]][[رده:علاقه به امنیت]][[رده:علاقه به جاودانگى]][[رده:علاقه به سلامتى]][[رده:متقین در بهشت]][[رده:ویژگیهاى بهشت متقین]][[رده:روش هدایت]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الحجر ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الحجر ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 48 سوره حجر | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 48 سوره حجر,حجر 48,لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَ مَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ,علایق انسان,جاودانان در بهشت,نعمتهاى مادى بهشت,نعمتهاى معنوى بهشت,آسایش بهشتیان,رفاه بهشتیان,تذکر اجابت خواسته ها در بهشت,روش دعوت به دین,علاقه به امنیت,علاقه به جاودانگى,علاقه به سلامتى,متقین در بهشت,ویژگیهاى بهشت متقین,روش هدایت,آیات قرآن سوره الحجر | |||
|description=لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَ مَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۲۹
کپی متن آیه |
---|
لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَ مَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ |
ترجمه
الحجر ٤٧ | آیه ٤٨ | الحجر ٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَصَبٌ»: خستگی. رنج (نگا: توبه / . «مُخْرَجِینَ»: اخراجشدگان. بیرون راندهشدگان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۶ - ۴۸ سوره حجر
- معناى خلقت انسان از «صَلصَال مِن حَمَاءٍ مَسنُون»
- توضيحاتى درباره حقیقت «جانّ» و «جنّ»
- معناى كلمۀ «بَشَر»، در آيه شریفه
- توضیحی پیرامون معنای «تسویه» و «نفخ روح الهی در انسان»
- وجه تقييد و تحديد لعنت بر شيطان، تا روز جزا
- ابليس مأمور به سجده بر نوع بشر بود،د نه تنها آدم
- «وقت معلوم»، به چه معناست و براى چه كسى معلوم است؟!
- چرا شیطان، اغوای خود را به خدا نسبت داد و گفت: «ربّ بِما أغوَیتنی...»
- جواب كلّى، به مفسران مزبور
- معناى جملۀ شیطان که گفت: «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُم فِى الأرض»
- مراد از «بندگان مُخلَصين»، كه از اغواى شيطان مصون هستند
- معناى آیه «هَذَا صِرَاطٌ عَلَىَّ مُستَقِيم»
- مقصود از «عِبَادِى» در آيه شريفه و نقد نظر مفسّران در اين باره
- معناى اين كه جهنم هفت در دارد: «لَهَا سَبعَةُ أبوَاب...»
- «متّقين» در آيه شریفه، اعمّ از «مُخلَصِين» هستند
- نقد سخن «فخر رازى» كه گفته است مراد از «متقين»، كسانى اند كه ازشرك بپرهيزند
- بيان حال متقين در ورودشان به بهشت
- قضاهاى رانده شده اى كه در قرآن حكايت شده است
- بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی آیات گذشته)
- رواياتى در بيان مراد از درهاى جهنم در آیه: «لَهَا سَبعَةُ أبوَاب...»
- چند روايت در تفسير آیه: «إخوَاناً عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِين»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ «48»
در آنجا هيچگونه رنجى به آنان نمىرسد، از آنجا بيرون شدنى نيستند.
نکته ها
«غِلٍّ» به معناى نفوذ مخفيانه است. بنابراين صفات بد در انسان به طور مرموز و مخفيانه ريشه پيدا مىكند. «سرير» از واژه سرور به معناى تخت است، واستفاده مىشود كه تكيه بر
جلد 4 - صفحه 463
تخت سبب سرور است.
در اين آيات، هشت پاداش بهشتى براى اهل تقوا بيان شده است: باغها، چشمهها، سلامتى، امنيّت، كدورت زدايى، اخوّت، تختهاى روبرو، دورى از هرگونه رنج وجاودانگى.
در آيهى قبل خوانديم كه جز برگزيدگان الهى، همه مردم مورد تهاجم وسوسههاى ابليس قرار مىگيرند، در اين آيات مىفرمايد كه اگر انسان به مرحله مخلصين و برگزيدگان نرسيد، ولى به مرحله تقوا گام نهد باز هم مشمول انواع نعمتهاى الهى مىشود.
آنچه مهم است جمع شدن همهى نعمتها در يكجاست، زيرا در دنيا يكجا باغ هست، چشمه نيست و گاهى چشمه هست، باغ نيست وگاهى هر دو هست، سلامتى نيست و گاهى هر سه هست، امنيّت نيست و گاهى همه هست، ولى صفا و صميميّت نيست و گاهى همراه با انواع سختىها ورنجهاست و گاهى كه انواع نعمتها يكجا جمع مىشود بايد همه را رها كرد و رفت. ليكن در قيامت انواع نعمتهاى مادى و معنوى و اجتماعى و روانى همراه با ابديّت است.
پیام ها
1- بشارت، در كنار آيات تهديد كنندهى قبل، يك ضرورت تربيتى است. لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ ... إِنَّ الْمُتَّقِينَ ...
2- دورى از گناه در اين چند روزهى دنيا، كاميابى ابدى را به همراه دارد. إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ
3- نعمتهاى بهشتى، متنوع و متعدّد است. «جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»
4- نعمتهاى بهشتى، بىنقص است. باغ با چشمه، سلامتى با امنيّت، برادرى با صميميّت، راحتى با دوام است. «لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ»
5- نعمتهاى بهشت جامعيّت دارد. هم مادّى است مثل باغ وچشمه، هم روحى است مثل امنيّت و صفا، هم اجتماعى است مثل اخوت و برادرى و از همه بالاتر همراه با رضاى الهى و تبريك و تهنيت است. «ادْخُلُوها بِسَلامٍ»
6- كينه توزى با برادرى سازگار نيست. اول بايد كينهها برطرف شود بعد برادرى
جلد 4 - صفحه 464
محقق مىشود. وَ نَزَعْنا ... إِخْواناً
7- قهر و نارضايتى و عدمتحمّل يكديگر، همه جا نشانه حقّ بودن يكى و باطل بودن ديگرى نيست. إِنَّ الْمُتَّقِينَ ... نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍ (زيرا گاهى دونفر با اينكه اهل بهشت هستند و هدفى مقدّس دارند، ليكن هر كدام از يك زاويه به مسئله مىنگرند و كار ديگرى را باطل مىپندارند و نسبت به او عصبانى مىشوند كه در قيامت همه كدورتها با اراده خداوند زدوده مىشود)
8- براى كدورت زدايى، بايد از خداوند كمك گرفت. «نَزَعْنا»، «لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا»
9- صفات بد همچون غل و زنجير، انسان را اسير مىكند. «مِنْ غِلٍّ»
10- بهشتيان نسبت به تفاوت درجات خود، مسئلهاى ندارند. «وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ (48)
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ: نمىرسد ايشان را در بهشت رنجى و زحمتى، زيرا محتاج نيستند كه نفس خود را به زحمت اندازند براى تحصيل مقاصد، بلكه جميع نعم براى ايشان حاصل باشد موافق ميل و اراده آنها. وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ: نيستند ايشان از بهشت خارج شوندگان، يعنى دائم و باقى هستند و موت و زوالى براى آنان نخواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (45) ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ (46) وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (47) لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ (48) نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49)
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ (50)
ترجمه
همانا پرهيزكاران هستند در باغها و سر چشمهها
گويند داخل شويد در آنها بسلامتى ايمنان
و بيرون نموديم آنچه بود در سينههاى ايشان از كينه برادرانند نشستگان بر تختها برابر يكديگر
نميرسد ايشانرا در آن تعبى و نباشند از آن بيرون شدگان
خبر ده بندگان مرا كه همانا منم آمرزنده مهربان
و همانا عذابم آنست عذاب دردناك.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان جايگاه اتباع شيطان جايگاه ابدى اهل تقوى و پرهيزكارى را كه احتراز از موافقت با هواى نفس و متابعت شيطان نمودهاند
جلد 3 صفحه 256
بيان فرموده كه آنها در باغها و چشمه سارها جاى دارند يا در بوستانهائى هستند كه در آنها چشمههاى آب و شير و شربت و شراب جارى است و ملائكه بايشان ميگويند داخل شويد در اين باغها بسلامتى و ايمنى از آفات و بليّات بامر خداوند متعال و متنعم شويد بنعم آن بدون انقطاع و زوال و يكى از خوشبختيهاى مهم آنها آنست كه قبلا خداوند كينه و عداوت و عناد و لجاج و حقد و حسد را از دلهاى آنها بيرون كرده و ايشان منزّه از اين صفات و مبرّى از تمامى آنها وارد بهشت ميشوند و برادروار در مقابل يكديگر بر تختهاى زرنگار مىنشينند و هيچگاه رنج و تعب و مشقّتى بر ايشان وارد نميشود و از آنجا بيرون نميروند و تا خدا خدائى دارد باقى و برقرار خواهند بود و نبايد گناهكاران مأيوس از اين رحمت رحيميّه باشند بلكه بايد بدانند كه بتوبه و انابه ميتوانند خود را از گناه پاك و باستحقاق نيل اين مقام برسانند لذا خداوند به پيغمبر خود امر ميفرمايد كه به بندگان من خبر ده كه من آمرزنده و مهربانم ولى اگر اصرار بر معصيت داشته باشند عذاب من هم سخت و دردناك است تا مقام خوف و رجاء آنها كامل گردد و از آثارش بهرهمند شوند و در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه و اللّه كسانى كه خداوند فرموده دلهاى ايشانرا از كينه پاك كرديم شمائيد و در روايت ديگر است كه و اللّه اراده نفرموده است باين غير شما را و ظاهرا مراد از شما شيعيان و مراد از غير اهل خلافند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا يَمَسُّهُم فِيها نَصَبٌ وَ ما هُم مِنها بِمُخرَجِينَ (48)
تماس نميكند آنها را تعب و مرضي در آن بهشتها و نيستند آنها در آن بهشتها بخارج شدگان (لا يمسهم) مسّ إلصاق شيئيست بشيء (فيها) مرجع ضمير جنات است که در آيه قبل ذكر شده (نصب) نصب در آيات شريفه و أخبار بمعاني بسياري اطلاق شده فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب انشراح آيه 7 بمعني اقبال و توجه در دعاء است وَ إِلَي الجِبالِ كَيفَ نُصِبَت غاشيه آيه 19 بمعني برافراشته شده (بنصب و عذاب) ص آيه 40 بمعني رنج و تعب و در اينکه آيه بهمين معني اطلاق شده وَ الأَنصابُ وَ الأَزلامُ رِجسٌ- الآية مائدة آيه 92 بمعني بتهاي مشركين أُولئِكَ لَهُم نَصِيبٌ بقره آيه 198 بهره و سهم است.
عامِلَةٌ ناصِبَةٌ غاشية آيه 3 رنج كشنده.
و اما در اخبار ناصبي كسي را گويند که عداوت علي عليه السّلام يا ائمه اطهار را داشته باشد که سه طبقه از مسلمين كافر و نجس هستند نواصب و خوارج و غلات و در بعض أخبار نواصب را گفتند كساني که عداوت شيعيان را داشته باشند در مجمع البحرين از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرده فرمود:
ليس النّاصب من نصب لنا أهل البيت لأنّه لا يجد رجلا يقول: أنا أبغض محمّدا و آل محمّد و لكن النّاصب من نصب لكم و هو يعلم انكم تولّونا و انتم من شيعتنا)
(و ما هم) نيستند متقين بجميع مراتبهم پس از دخول در جنة (منها) در آن بهشتها که داخل شدهاند (بمخرجين) دليل بر خلود است که هر که داخل بهشت شد ديگر مرگ ندارد و نعم بهشتي هم زوال ندارد و ابد الآباد متنعّم هستند، چنانچه كفار هم در عذاب و جهنم مخلّد هستند و خلود از ضروريات دين و نصوص قرآنست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 48)- سپس به هفتمین نعمت مادی و معنوی اشاره کرده، میگوید:
«هرگز خستگی و تعب به آنها نمیرسد» (لا یَمَسُّهُمْ فِیها نَصَبٌ).
و همانند زندگی این دنیا که رسیدن به یک روز آسایش، خستگیهای فراوانی قبل و بعد از آن دارد که فکر آن، آرامش انسان را بر هم میزند، نیست.
ج2، ص535
8- همچنین فکر فنا و نابودی و پایان گرفتن نعمت، آنان را آزار نمیدهد، چرا که «آنها هرگز از این باغهای پرنعمت و سرور اخراج نمیشوند» (وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ).
نکات آیه
۱- متقین در بهشت، دچار هیچ گونه سختى و رنجى نخواهند شد. (لایمسّهم فیها نصب) «نصب» در لغت به معناى سختى و رنج است.
۲- متقین، از بهشت اخراج نمى شوند و در آن جاوید خواهند ماند. (و ما هم منها بمخرجین)
۳- بهشت متقین، داراى نعمتهاى مادى و معنوى (إن المتقین فى جنّ-ت و عیون . ادخلوها بسلم ءامنین ... على سرر متقبلین . لایمسّهم فیها نصب و ما هم منها بمخرجین)
۴- دور بودن از رنج و تعب، زندگى توأم با سلامتى و امنیت و ماندگارى و جاودانگى، از امورى که مورد علاقه شدید انسان است. (لایمسّهم فیها نصب و ما هم منها بمخرجین) ذکر وضعیت متقین در بهشت، به منظور تشویق انسانها جهت پیوستن به صفوف تقواپیشگان است. طبیعى است ذکر این وضعیت، باید به گونه اى باشد که مطلوب انسانها و مورد علاقه آنها باشد.
۵- متقین در بهشت، در رفاه مادى و آسایش فکرى کامل هستند. (إن المتقین فى جنّ-ت و عیون . ادخلوها بسلم ءامنین ... على سرر متقبلین . لایمسّهم فیها نصب و ما هم منها بمخرجین)
۶- یادآورى برآورده شدن خواسته هاى انسان در بهشت، از روشهاى هدایت و جذب انسانها به دین* إن المتقین فى جنّ-ت و عیون . ادخلوها بسلم ءامنین . و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ إخونًا على سرر متقبلین . لایمسّهم فیها نصب و ما هم منها بمخرجین
موضوعات مرتبط
- انسان: علایق انسان ۴
- بهشت: جاودانان در بهشت ۲; نعمتهاى مادى بهشت ۳; نعمتهاى معنوى بهشت ۳
- بهشتیان: آسایش بهشتیان ۱، ۵; رفاه بهشتیان ۵
- تذکر: تذکر اجابت خواسته ها در بهشت ۶
- دین: روش دعوت به دین ۶
- علایق: علاقه به امنیت ۴; علاقه به جاودانگى ۴; علاقه به سلامتى ۴
- متقین: متقین در بهشت ۱، ۲، ۵; ویژگیهاى بهشت متقین ۳
- هدایت: روش هدایت ۶
منابع