الرعد ٢١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ‌]] [[شامل این ریشه::الذين‌| ]][[شامل این کلمه::يَصِلُون|يَصِلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَصِلُون| ]] [[شامل این ریشه::وصل‌| ]][[ریشه غیر ربط::وصل‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::أَمَر|أَمَرَ]] [[کلمه غیر ربط::أَمَر| ]] [[شامل این ریشه::امر| ]][[ریشه غیر ربط::امر| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يُوصَل|يُوصَلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُوصَل| ]] [[شامل این ریشه::وصل‌| ]][[ریشه غیر ربط::وصل‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يَخْشَوْن|يَخْشَوْنَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَخْشَوْن| ]] [[شامل این ریشه::خشى‌| ]][[ریشه غیر ربط::خشى‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّهُم|رَبَّهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّهُم| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يَخَافُون|يَخَافُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَخَافُون| ]] [[شامل این ریشه::خوف‌| ]][[ریشه غیر ربط::خوف‌| ]][[شامل این کلمه::سُوء|سُوءَ]] [[کلمه غیر ربط::سُوء| ]] [[شامل این ریشه::سوء| ]][[ریشه غیر ربط::سوء| ]][[شامل این کلمه::الْحِسَاب|الْحِسَابِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْحِسَاب| ]] [[شامل این ریشه::حسب‌| ]][[ریشه غیر ربط::حسب‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ‌]] [[شامل این ریشه::الذين‌| ]][[شامل این کلمه::يَصِلُون|يَصِلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَصِلُون| ]] [[شامل این ریشه::وصل‌| ]][[ریشه غیر ربط::وصل‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::أَمَر|أَمَرَ]] [[کلمه غیر ربط::أَمَر| ]] [[شامل این ریشه::امر| ]][[ریشه غیر ربط::امر| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يُوصَل|يُوصَلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُوصَل| ]] [[شامل این ریشه::وصل‌| ]][[ریشه غیر ربط::وصل‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يَخْشَوْن|يَخْشَوْنَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَخْشَوْن| ]] [[شامل این ریشه::خشى‌| ]][[ریشه غیر ربط::خشى‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّهُم|رَبَّهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّهُم| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::يَخَافُون|يَخَافُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَخَافُون| ]] [[شامل این ریشه::خوف‌| ]][[ریشه غیر ربط::خوف‌| ]][[شامل این کلمه::سُوء|سُوءَ]] [[کلمه غیر ربط::سُوء| ]] [[شامل این ریشه::سوء| ]][[ریشه غیر ربط::سوء| ]][[شامل این کلمه::الْحِسَاب|الْحِسَابِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْحِسَاب| ]] [[شامل این ریشه::حسب‌| ]][[ریشه غیر ربط::حسب‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ الَّذِينَ‌ يَصِلُونَ‌ مَا أَمَرَ اللَّهُ‌ بِهِ‌ أَنْ‌ يُوصَلَ‌ وَ يَخْشَوْنَ‌ رَبَّهُمْ‌ وَ يَخَافُونَ‌ سُوءَ الْحِسَابِ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و کسانی که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده می‌پیوندند و از پروردگارشان می‌هراسند و از بدی [:سختی] حساب بیم دارند.
|-|صادقی تهرانی=و کسانی که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده می‌پیوندند و از پروردگارشان می‌هراسند و از بدی [:سختی] حساب بیم دارند.
|-|معزی=و آنان که پیوند کنند آنچه را خدا فرموده است که پیوند شود و بترسند پروردگار خویش را و بترسند از زشتی حساب‌
|-|معزی=و آنان که پیوند کنند آنچه را خدا فرموده است که پیوند شود و بترسند پروردگار خویش را و بترسند از زشتی حساب‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And those who join what Allah has commanded to be joined, and fear their Lord, and dread the dire reckoning. </div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/013021.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/013021.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الرعد | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::21|٢١]] | قبلی = الرعد ٢٠ | بعدی = الرعد ٢٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الرعد | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::21|٢١]] | قبلی = الرعد ٢٠ | بعدی = الرعد ٢٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۱: خط ۳۹:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link322 | آيات ۲۶ - ۱۷، سوره رعد]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link323 | وصف طريق حق و باطل و بيان حال اهل حق و باطل با ذكر يكمثال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link322 | آيات ۱۷ - ۲۶ سوره رعد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link324 | معناى ((حق )) و ((باطل )) بدن موجودات وافعال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link323 | وصف طريق حق و باطل، و بيان حال اهل حق و باطل، با ذكر يك مثال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link325 | طبيعت حق و باطل در ضمن بيان يك مثال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link324 | معناى «حق» و «باطل»، در آیه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link326 | بيان معناى ((كذلك يضرب الله الحق و الباطل ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link326 | بيان معناى «كَذَلِكَ يَضرِبُ اللهُ الحَقَّ وَ البَاطِل»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link327 | مثل هايى كه ارباب بصيرت را به حقايق عالم غيب رهنمون مى سازند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link328 | مطالبی كه از مَثَل كف، در آيه شريفه، استفاده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link328 | چند مطلب راجع به كليات معارف الهى كه ازمثل كف ، در آيه شريفه ، استفاده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link330 | منظور از «حُسنَى» در آیه شریفه، همان عاقبت نیک است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link329 | هيچ امر حقى معارض و مزاحم حق ديگر نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link331 | وصف گروندگان به حق، و مقايسه آنان، با جاهلان به حق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۸#link330 | منظور از ((حسنى )) كه اجابت كنندگان دعوت پرودرگارشان داراى آن هستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link332 | حجت الهى، فقط از طريق فطرت تمام نمى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link331 | وصف گروندگان به حق و ((اولوالالباب )) و مقايسه آنان با جاهلان به حق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link333 | فرق ميان «خَشيَت» و «خوف»، و موارد استعمال هر يك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link332 | حجت الهى فقط از طريق فطرت تمام نمى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link334 | مقصود از عبارت: «صبرُوا ابتِغَاءَ وَجهِ رَبِّهِم»، در آیه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link333 | فرق ميان ((خشيت )) و ((خوف )) و موارد استعمال هر يك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link336 | وجوهى كه درباره وصف «اولوالالباب»، گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link334 | معناى : ((صبروا ابتغاء وجه ربهم ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link338 | معناى «عُقبَى الدَّار»، و «سُوء الدّار»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link335 | اشاره به اينكه جهت عمل و الهى بودن آن مقصود حق گرايان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link339 | مژده «بهشت عدن»، به مؤمنانی که با ارحام خويش، صلۀ رحم می کنند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link336 | وجوهى كه درباره جهت اختلاف در بيان وصف اولوالالباب گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link340 | معناى جمله: «وَ مَا الحَيَوةُ الدُّنيَا فِى الآخِرَةِ إلّا مَتَاع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link337 | وجه اختلاف در بيان وصف اولواالالباب در آيه شريفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link338 | معناى ((عقبى الدار)) و نقطه مقابل آن ((سوءالدار))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link339 | مژده به صله رحم كنندگان كه با ارحام صالح خويش در بهشت عدن جمع خواهند شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link340 | معناى جمله : ((و ما الحيوة الدنيا فى الآخرة الامتاع ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link341 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link341 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link342 | رواياتى درباره صله رحم و پيوند ارتباط باآل محمد (عليه السلام ) در ذيل جمله : ((و الذين يصلون ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link342 | رواياتى درباره صله رحم و پيوند با آل محمّد «ص»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link343 | چند روايت در ذيل جمله : ((و يخافون سوء الحساب ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link343 | چند روايت در ذيل جملۀ: «وَ يَخَافُونَ سُوءَ الحِسَاب»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۳۹#link344 | روايتى درباره صبر و اقسام آن]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۷#link115 | آيه ۱۹-۲۴]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۷#link115 | آيه ۱۹-۲۴]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۷#link116 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۷#link116 | آيه و ترجمه]]
خط ۶۵: خط ۷۰:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۷#link122 | ۴ - جنات عدن چيست ؟]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۷#link122 | ۴ - جنات عدن چيست ؟]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۷#link123 | ۵ - شستن آثار گناه .]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۰_بخش۵۷#link123 | ۵ - شستن آثار گناه .]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ «21»
و (خردمندان) كسانى هستند كه آنچه را خداوند به پيوند با آن فرمان داده پيوند مى‌دهند و در برابر پروردگارشان (بخاطر شناختى كه دارند خشوع و) خشيت دارند و از سختى حساب مى‌ترسند.
===نکته ها===
در روايات آمده است آنچه را كه خداوند به وصل آن فرمان داده، صله‌ى رحم، يعنى حفظ پيوندهاى خانوادگى و همچنين حفظ پيوندهاى مكتبى يعنى ارتباط دائم و عميق با رهبران آسمانى و پيروى از خط ولايت است. «1»
با نگاهى ساده و گذرا به جهان در عصر حاضر خواهيم ديد على‌رغم آنكه بهترين و بيشترين سرمايه، يعنى نفت را در زير پاى خود دارند و بهترين نقطه وحدت و عشق بيش از يك ميليارد مسلمان، يعنى كعبه را در پيش روى، و از بهترين مكتب و منطق نيز برخوردارند، امّا بخاطر قطع ارتباط با مسأله رهبرى الهى، همچنان تحت انواع فشارهاى ابرقدرت‌ها بسر مى‌برند. از اين روست كه در آيه 27 سوره بقره بعد از جمله‌ «وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» عبارت‌ «وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ» آمده است، زيرا بديهى است كه‌
----
«1». تفسيرصافى.
جلد 4 - صفحه 341
قطع رحم به تنهايى سبب فساد بر روى زمين نمى‌شود، بلكه اين رها كردن رهبرى الهى است كه گرفتار شدن در چنگال طاغوت و گسترش و نشر فساد و تباهى را بدنبال مى‌آورد.
ارتباطاتى را كه خداوند به آن امر فرموده، بسيار متنوّع و فراوان است، از جمله:
الف: ارتباط فرهنگى با دانشمندان. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» «1»
ب: ارتباط اجتماعى با مردم. «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» «2»
ج: ارتباط عاطفى با والدين. «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» «3»
د: ارتباط مالى با نيازمندان. «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً» «4»
ه: ارتباط فكرى در اداره جامعه. «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» «5»
و: ارتباط سياسى با ولايت. «وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» «6»
ز: ارتباط همه جانبه با مؤمنان. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» «7»
ح: ارتباط معنوى با اولياى خدا. «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» «8»
صله رحم‌
صله‌ى‌رحم تنها به ديدن و ملاقات كردن نيست، كمك‌هاى مالى نيز از مصاديق صله‌ى‌رحم بشمار مى‌رود. امام صادق عليه السلام فرمودند: در اموال انسان غير از زكات، حقوق ديگرى نيز واجب است و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند. «9» البتّه شايد مراد امام عليه السلام از حقوق ديگر، همان خمس باشد.
در اهميّت صله‌رحم همين بس كه خداوند آن را در كنار ذكر خود قرار داده است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» «10»
ارحام تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبى نيست، بلكه جامعه بزرگ اسلامى را كه در آن همه افراد امت با هم برادرند، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» «11» و پدرشان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و
----
«1». نحل، 43.
«2». آل‌عمران، 200.
«3». بقره، 83.
«4». بقره، 245.
«5». آل‌عمران، 159.
«6». نساء، 59.
«7». حجرات، 10.
«8». احزاب، 21.
«9». تفسيرصافى.
«10». نساء، 1.
«11». حجرات، 10.
جلد 4 - صفحه 342
حضرت على عليه السلام است نيز در برمى‌گيرد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «انا و على ابوا هذه الامة» «1»
امام صادق عليه السلام در آستانه رحلت از دنيا، دستور دادند تا به بستگانى كه نسبت به ايشان جسارت كرده بودند هديه‌اى بدهند. وقتى حضرت در انجام اين كار مورد انتقاد قرار مى‌گيرند، آيه فوق را تلاوت مى‌فرمايند. «2» و اين‌گونه به ما ياد مى‌دهند كه شرط صله‌ى‌رحم خوش‌بينى، علاقه و رابطه آنها با ما نيست.
در توضيح عبارت‌هاى‌ «يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ» و «يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» بايد گفت كه اگر چه كلمات‌ «خَشِيتُ» و «خوف» در بعضى موارد در معناى مترادف و مشابهى بكار رفته و از آنها يك معنا اراده گرديده است، امّا فى‌الواقع ميان آن دو تفاوت وجود دارد؛ به اينكه خشيت عبارت است از آن خوف و تأثر قلبى كه انسان بخاطر احترام و عظمت از كسى در دل پيدا مى‌كند، امّا خوف داراى معناى وسيعترى است و شامل هرگونه ترس و اضطرابى مى‌شود. به عبارت ديگر هيچگاه خشيت در مورد يك حادثه تلخ بكار نمى‌رود و انسان نمى‌گويد من از سرما، مرض و ... خشيت دارم در حالى كه كاربرد واژه خوف در امورى مثل ترس از سرما، گرما و مرض امرى رايج و شايع است. و نهايتاً، از آنجا كه خشيت بر مبناى علم انسان به عظمت و اهميّت و احترام طرف مقابل قرار دارد، مى‌توان گفت كه خشيت مخصوص افراد عالم است و خوف در مورد همه مردم بكار مى‌رود. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» «3» تنها دانشمندان از خدا خشيت دارند.
===پیام ها===
1- حفظ پيوندهاى مكتبى و الهى، نشانه‌ى عقل صحيح است. أُولُوا الْأَلْبابِ‌ ... الَّذِينَ يَصِلُونَ‌
2- ما بايد بخاطر فرمان خدا با بستگان ارتباط برقرار كنيم، خواه ديگران به دنبال‌ارتباط با ما باشند يا نباشند. «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»
----
«1». بحار، ج 23، ص 295.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». فاطر، 28.
جلد 4 - صفحه 343
3- در ديد و بازديدها و صله‌ى‌رحم‌ها، مواظب گناهان و از جمله چشم چرانى‌ها باشيد. يَصِلُونَ‌ ... يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ‌
4- هم از عظمت الهى پروا كنيد، «يَخْشَوْنَ» و هم از مجازات او بترسيد. «يَخافُونَ»
5- قطع رحم، سبب سختى حساب است. يَصِلُونَ‌ ... يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ «21»
صفت دوم:
وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ‌: و آنانكه مى‌پيوندند به آنچه امر فرموده است خداى تعالى به آن كه پيوستگى نمايند از صله رحم و موالات مؤمنان به جميع انبياء و كتب و مراعات تمام حقوق الهى و حقوق مردم.
نزد حسن، مراد صله حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و معاونت و مساعدت و جهاد در ركاب آن سرور است. نزد جبائى و ابى مسلم آنچه لازم است از صله مؤمنين به دوستى ايشان و نصرت آنان و دفع شدائد از آنها و داخل در اين باشد صله رحم. «1» 1- در مجمع- از حضرت باقر عليه السّلام روايت شده كه فرمود رسول‌
----
«1» مجمع البيان ج 3 ص 289.
جلد 6 - صفحه 370
اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: نيكى به والدين و صله رحم آسان كنند حساب را، بعد اين آيه تلاوت فرمود: «1» 2- در كافى اسحق بن عمار- از حضرت صادق عليه السّلام يقول انّ صلة الرّحمة و البرّ ليهوّنان الحساب و يعصمان من الذّنوب، فصلوا ارحامكم و برّوا باخوانكم و لو بحسن السّلام و ردّ الجواب. «2» مى‌فرمود: بدرستى كه صله رحم و نيكى، هر آينه آسان نمايد حساب را و نگهدارى كند از گناهان؛ پس صله رحم كنيد و نيكى نمائيد به برادران خود، اگر به نيكوئى سلام و رد جواب باشد.
3- در كافى- از ابى بصير شنيدم حضرت صادق عليه السّلام فرمود: انّ الرّحم معلّقة بالعرش. يقول اللّهم صل من وصلنى و اقطع من قطعنى و هى رحم آل محمّد و هو قول اللّه تعالى: الّذين يصلون ما امر اللّه به ان يوصل، و رحم كلّ ذى رحم‌ «3» تمثيل معقول است به محسوس و اثبات حق رحم است بر ابلغ وجه و تعلق به عرش كنايه باشد از مطالبه حقش به محضر الهى، و معنى دعايش آنكه با او بجا آور آنچه را كه با من بجا آورد از نيكى و بدى، و مراد رحم آل محمد است كه خدا فرمايد «الَّذِينَ يَصِلُونَ» و اين صله در هر رحمى جارى است.
صفت سوم آنان آنكه: وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ‌: و مى‌ترسند از عذاب پروردگار خود عموما و در قطع رحم خصوصا.
منهج- ابو ايوب انصارى روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردى را فرمود: خداى را بپرست و با او شرك مياور و نماز بجاى آور و زكات بده و صله رحم نما و از خدا بترس تا همچنان باشى كه بر راحله بهشت روى.
----
«1» مجمع البيان ج 3 ص 289.
«2» كافى ج 2 ص 157.
«3» كافى ج 2 ص 151.
جلد 6 - صفحه 371
و كعب الاحبار روايت نموده‌ «1» به آن خدائى كه دريا براى موسى شكافت، در تورات نوشته: اى فرزند آدم، از خدا بترس و با پدر و مادر نيكوئى كن و صله رحم نما تا عمرت دراز شود و كارهاى تو را آسان كنم و بلا از تو بگردانم.
صفت چهارم: وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ‌: و مى‌ترسند سختى حساب را.
در مجمع هشام بن سالم روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام فرمود:
سوء الحساب ان يحسب عليهم السّيّئات و لا يحسب عليهم الحسنات و هو الاستقصاء. «2» بدى حساب آنست كه حساب شود بر ايشان سيئات، و حساب نشود حسنات، و اين استقصاء است.
ايضا روايت ديگر- حضرت صادق عليه السّلام فرمود به مردى: يا فلان، چيست ميان تو و برادرت؟ عرض كرد: چيزى بر او داشتم استقصاء حق خود را كردم. فرمود: خبر ده مرا از فرمايش الهى آنجا كه فرموده است‌ «وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» آيا چنين دانى كه جور شود بر ايشان يا ظلم كنند به آنها، نه به خدا قسم چنين نيست، و لكن مى‌ترسند استقصاء و مداقه در حساب را. «3» مصباح الشريعه‌ «4»- نقل فرموده حضرت صادق عليه السّلام: اگر نبود براى حساب ترسى مگر حياء عرضه اعمال در محضر الهى و رسوائى پاره شدن پرده بر مخفيات، هر آينه سزاوار شخص بود كه از قله كوه پائين نيايد و به آبادى مسكن نكند و نخورد و نياشامد و خواب نكند مگر از جهت اضطرار و تلف شدن.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى‌ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ «19» الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ «20» وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ «21» وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ «22» جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ «23»
سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ «24»
ترجمه‌
- آيا پس كسيكه ميداند كه آنچه فرستاده شد بتو از پروردگارت حق است مانند كسى است كه او كور است جز اين نيست كه پند ميگيرند صاحبان خردها
آنانكه وفا ميكنند بعهد خدا و نمى‌شكنند پيمان را
و آنانكه پيوند ميكنند آنچه را امر كرده است خدا بآن كه پيوند كرده شود و مى‌ترسند از پروردگارشان و بيم دارند از بدى حساب‌
و آنانكه صبر كردند براى طلب خوشنودى پروردگارشان و بر پا داشتند نماز را و انفاق نمودند از آنچه روزى داديمشان نهانى و آشكارا و دفع ميكنند بخوبى بدى را آنگروه مر ايشانرا است انجام آنسراى‌
كه بهشتهاى اقامت دائمى است داخل ميشوند در آنها آنان و كسيكه شايسته باشد از پدرانشان و زنانشان‌
----
جلد 3 صفحه 201
و فرزندانشان و فرشتگان وارد ميشوند بر ايشان از هر درى‌
گويند سلام بر شما براى آنكه صبر نموديد پس خوب است انجام آنسراى‌
تفسير
استفهام انكارى است يعنى كسيكه ميداند آنچه بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده است از جانب خدا حقّ است نيست مانند كسيكه نميداند چون آن بينا و اين كور است و آن دو مساوى نيستند بلكه مثل دانا آب و طلا است و مثل نادان كف و جرم است و علم نور، و جهل ظلمت است كه در آيات سابقه اشاره و بيان شده بود و فرق بين اين عناوين يعنى علم و جهل و نور و ظلمت و بينا و كور اگر چه واضح است ولى متذكّر نميشوند مگر صاحبان عقول مبرّى از شوائب و هم و تعصّب و عناد كه ايمان مصداق نور و كفر مصداق ظلمت و مؤمن مصداق عالم و بصير و كافر مصداق جاهل و كور است و عيّاشى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه بشيعيان خود فرمود شما مصداق اولوالالبابيد در اين آيه شريفه و ايشان كسانى هستند كه وفا ميكنند بعهديكه با خدا بستند بعقول خودشان كه نبايد احكام آنرا مشوب بوهم و تعصّب و عناد و لجاج نمايند و نيز نميشكنند پيمانى را كه با خودهاشان بستند و محكم نمودند آنرا ميان خودشان و قمّى ره از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه در حقّ آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده و عهدى كه خدا از آنها گرفت و ميثاقيكه از مردم گرفت در عالم ذر بر ولايت امير المؤمنين و ائمه بعد از او عليهم السلام و نيز كسانى هستند كه صله رحم بجا مى‌آورند خصوصا رحم آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه از آن جمله است دوستى امير المؤمنين و اولاد طاهرين او و مراعات حقوق ايشان چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نازل شده در حقّ رحم آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و شامل اقارب شخص هم ميشود و نبايد مانند كسانى بود كه چيزى را اختصاص بچيزى ميدهند و نيز در كافى و عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه رحم معلّق بر عرش است ميگويد خدا يا وصل كن كسى را كه مرا وصل نمود و قطع كن كسيكه مرا قطع نمود و آن رحم آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است كه مراد از اين آيه است و رحم هر صاحب رحمى و عيّاشى و رحم هر مؤمن نقل نموده و در مجمع و قمّى ره و عياشى ره از امام كاظم عليه السّلام نيز مانند اين حديث را نقل نموده‌اند و عياشى از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه از چيزهائى كه خدا واجب نموده است در مال غير از زكوة صله رحم است بمقتضاى اين آيه و در مجمع از امام رضا عليه السّلام اين معنى تأكيد شده است‌
----
جلد 3 صفحه 202
و بيان مفصّلى در اين باب از حقير در سوره بقره ذيل آيه شريفه الذين ينقضون عهد اللّه گذشت كه بايد طالب بآن مراجعه نمايد و آنها مى‌ترسند از پروردگارشان كه قطع رحم نميكنند و ميترسند از سختى حسابشان در روز محشر پس تا زنده‌اند خودشان بحسابشان رسيدگى ميكنند و نميگذارند مديون سادات و ارحام و اجانب از دنيا بروند و در كافى و عيّاشى ره و معانى و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود وقتى كه ديد مردى با دقت تمام حقّ خود را از برادر دينى خود گرفت و فرمود آيا تصوّر كردى آنها كه از سوء الحساب ميترسند كسانى هستند كه ميترسند خدا بآنها ظلم و جور كند نه چنين است ميترسند كه خداوند تمام حقّ خود را از آنها طلب كند و دقت نمايد و مراد از سوء الحساب اين است پس كسيكه تمام حقّ خود را با دقت بستاند از برادر خود بدى كرده در حساب با او و در مجمع و عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه سوء الحساب آنستكه كاملا حسنات و سيّئات بنده را بسنجند و سهل انگارى نكنند در آن و نيز كسانى هستند كه صبر ميكنند بر تحمّل زحمت عبادت و ترك معصيت و بردبارى در مصيبت براى رضاى خدا و نماز ميخوانند و سعى مينمايند در نماز خواندن مردم چون اقامه نماز بر هر دو صادق است و انفاق ميكنند از مال حلالى كه خدا روزى و نصيب آنها فرموده صدقات مستحبّه را سرا و در خفيه و صدقات واجبه را علنا و آشكارا و دفع ميكنند بفعل حسن شر فعل قبيح را و محو ميكنند بطاعت اثر معصيت را و پاداش ميدهند بخوبى بدى را و بر طرف ميكنند بتوبه گناه را و بصدقه بلا را كه هر يك از معانى مذكوره را ذكر نموده‌اند جز اخير را كه حقير اضافه نمودم و ممكن است همه مراد باشد چنانچه مكرّر تقريب شده است و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه بمعاذ بن جبل فرمود وقتى گناهى از تو صادر گشت بعد از آن عمل ثوابى را انجام ده محو ميكند آنرا و در روايت قمّى از امام صادق عليه السّلام علاوه فرموده كه كارهاى خير دفع ميكند كارهاى بد را كسانيكه در اين سراى فانى حال و كارشان از اين قرار است نتيجه و عاقبت و مئال آن سراى باقى كه بهشت جاويد است و از عمل بر طبق روان جاويد تهيّه ميشود از آن ايشان است انشاء اللّه تعالى و اخبارى راجع بجنّات عدن در ذيل آيه وعد اللّه المؤمنين سوره برائة ذكر شد و لفظ جنات مضاف بعدن و بدل از عقبى الدار است و لفظ عدن بمعناى اقامت و مراد از جنات عدن بهشتهائى است كه‌
----
جلد 3 صفحه 203
اقامت دائمى ايشان در آنها است و از جمله تجليلات و احتراماتيكه خداوند از آنها فرموده آنستكه چون داخل در آن بهشتها و قصور عاليه شوند كسان آنها كه صلاحيّت ورود در بهشت را داشته باشند اگر چه بمقام و مرتبه ايشان نرسيده باشند از قبيل پدران و همسران و فرزندانشان بتبع آنها داخل در مقامات رفيعه ايشان ميشوند براى بهجت و مسرّت و انس آنها بصحبت اينها و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه مرد مؤمن و زن مؤمنه چون داخل در بهشت شوند اگر مرد افضل باشد اختيار بمرد داده ميشود كه زن مؤمنه خود را بهمسرى قبول نمايد و اگر زن افضل باشد اختيار بزن داده ميشود كه شوهر مؤمن خود را همسر خود قرار دهد و ملائكه براى تقديم تهنيت و تبريك منزل از جانب خداوند وارد ميشوند بر ايشان از هر درى از درهاى بهشت كه هشت است يا درهاى غرفه و قصر اختصاصى هر مؤمنى و ميگويند سلام بر شما براى صبرى كه در دنيا نموديد يعنى بآن صبر محدود سلامتى و ايمنى از تمام بليّات و آفات و آلام و اسقام و مكاره را براى مدّت نامحدود خريدارى نموديد پس خوب است عاقبت اين سراى شما كه دار كرامت الهى است و قمّى ره فرموده نازل شده است در باره ائمه عليهم السلام و شيعيان ايشان كه صبر نمودند و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه ما صابرانيم و شيعيان ما از ما صابرترند چون ما صبر نموديم از روى علم و آنها صبر نمودند بر چيزيكه نميدانند شايد مراد آن باشد كه نميدانند عاقبت امر خودشان را كه بچه منتهى ميشود پس آنها از اين جهت از ما صابرترند و در كافى و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام حديث مفصّلى نقل نموده كه اجمال آن در اين مقام آنستكه هزار فرشته براى تهنيت مؤمن ببهشت و تزويج حور العين از طرف خداوند مبعوث بر او ميشوند و آنها پس از استيذان از دربان اول و او پس از استيذان از حاجب و او پس از استيذان از قيّم كه بين هر يك از آنها با ديگرى باغهائى فاصله است و استيذان او از خدّام قصر و استيذان آنها از مؤمن كه ولى خدا است و تحصيل اجازه از هزار در غرفه كه هر درى فرشته‌اى موكّل بر آن است و بعد از صدور اجازه مؤمن باز ميكنند وارد بر او ميشوند و به بيانى كه مذكور در آيه است ابلاغ رسالت خودشان را مينمايند و اين حديث اصلا نبوى است و بعدا ذكر خواهد شد انشاء اللّه تعالى و بنابراين ظاهرا آيه اخيره بتمامى مقول قول ملائكه است بتقدير يقولون در صدر آن و محتمل است‌
----
جلد 3 صفحه 204
فنعم عقبى الدار كلام مستقل الهى باشد نه نقل قول آنها ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ ما أَمَرَ اللّه‌ُ بِه‌ِ أَن‌ يُوصَل‌َ وَ يَخشَون‌َ رَبَّهُم‌ وَ يَخافُون‌َ سُوءَ الحِساب‌ِ «21»
و كساني‌ هستند ‌که‌ صله‌ ميكنند آنچه‌ امر فرمود خداوند بصله‌ ‌آنها‌ و ميترسند ‌از‌ مخالفت‌ اوامر الهي‌ و خوف‌ دارند ‌از‌ سوء حساب‌ فرداي‌ قيامت‌ ‌يعني‌ بوظائف‌ ‌خود‌ عمل‌ ميكنند صله‌ ارحام‌ ميكنند. صله‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ و ذي‌ القربي‌ ‌که‌ سهم‌ امام‌ ‌است‌ ميكنند، صله‌ ذراري‌ ‌رسول‌ ‌که‌ سهم‌ سادات‌ ‌است‌ ميكنند صله‌ فقراء زكاة ميدهند، صله‌ مؤمنين‌ و مصارف‌ دين‌ مثل‌ بناء مساجد و مدارس‌ و طبع‌ كتب‌ ديني‌ و نشر قرآن‌ و ضيافت‌ و صدقات‌ جاريه‌ و امن‌ ‌من‌ مكر اللّه‌ ندارند ‌که‌ ‌از‌ گناهان‌ كبيره‌ ‌است‌ و خوف‌ و خشيت‌ دارند دائما ‌از‌ خوف‌ الهي‌ ميلرزند و ميترسند و اشك‌ ميريزند مشاهده‌ كنيد احوال‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ طاهرين‌ ‌با‌ اينكه‌ كوچكترين‌ معصيتي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر نشده‌ ‌بود‌ و ‌از‌ سوء حساب‌ فرداي‌ قيامت‌ وحشت‌ و خوف‌ دارند.
329
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 21)- دومین ماده برنامه آنها، حفظ پیوندها و پاسداری از آنهاست، چنانکه می‌فرماید: «آنها کسانی هستند که پیوندهایی را که خداوند امر به حفظ آن کرده برقرار می‌دارند» (وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ).
انسان ارتباطی با خدا، ارتباطی با پیامبران و رهبران، ارتباطی با سایر انسانها اعم از دوست و همسایه و خویشاوند و برادران دینی و همنوعان دارد، و ارتباطی نیز با خودش، همه این پیوندها را باید محترم شمرد.
ج2، ص476
در حقیقت انسان یک موجود منزوی و جدا و بریده از عالم هستی نیست بلکه سر تا پای وجود او را پیوندها و علاقه‌ها و ارتباطها تشکیل می‌دهد.
سومین و چهارمین برنامه طرفداران حق آن است که: «آنها از پروردگارشان، خشیت دارند و از بدی حساب (در دادگاه قیامت) می‌ترسند» (وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ).
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۲۷: خط ۳۶۸:
[[رده:هدیه به ائمه]][[رده:حسابرسى اخروى انسان ها]][[رده:خشیت اولواالالباب]][[رده:نشانه هاى اولواالالباب]][[رده:آثار ایمان]][[رده:ایمان به ربوبیت خدا ترس: ترس از حسابرسى اخروى]][[رده:عوامل سختى حسابرسى اخروى]][[رده:اوامر خدا]][[رده:خشیت از خدا]][[رده:زمینه خشیت از خدا]][[رده:عظمت خدا]][[رده:اهمیت ذکر خدا]][[رده:ذکر ربوبیت خدا]][[رده:آثار قطع روابط واجب]][[رده:ایجاد روابط واجب]][[رده:مراد از سوءالحساب]][[رده:حسابرسى عمل]][[رده:حسابرسى اخروى عهدشکنان]][[رده:سختى حسابرسى عهدشکنان]][[رده:عهدشکنان در قیامت]][[رده:مواقف قیامت]][[رده:حسابرسى اخروى گناهکاران]][[رده:سختى حسابرسى گناهکاران]][[رده:واجبات مالى]]
[[رده:هدیه به ائمه]][[رده:حسابرسى اخروى انسان ها]][[رده:خشیت اولواالالباب]][[رده:نشانه هاى اولواالالباب]][[رده:آثار ایمان]][[رده:ایمان به ربوبیت خدا ترس: ترس از حسابرسى اخروى]][[رده:عوامل سختى حسابرسى اخروى]][[رده:اوامر خدا]][[رده:خشیت از خدا]][[رده:زمینه خشیت از خدا]][[رده:عظمت خدا]][[رده:اهمیت ذکر خدا]][[رده:ذکر ربوبیت خدا]][[رده:آثار قطع روابط واجب]][[رده:ایجاد روابط واجب]][[رده:مراد از سوءالحساب]][[رده:حسابرسى عمل]][[رده:حسابرسى اخروى عهدشکنان]][[رده:سختى حسابرسى عهدشکنان]][[رده:عهدشکنان در قیامت]][[رده:مواقف قیامت]][[رده:حسابرسى اخروى گناهکاران]][[رده:سختى حسابرسى گناهکاران]][[رده:واجبات مالى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الرعد ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الرعد ]]
{{#seo:
|title=آیه 21 سوره رعد
|title_mode=replace
|keywords=آیه 21 سوره رعد,رعد 21,وَ الَّذِينَ‌ يَصِلُونَ‌ مَا أَمَرَ اللَّهُ‌ بِهِ‌ أَنْ‌ يُوصَلَ‌ وَ يَخْشَوْنَ‌ رَبَّهُمْ‌ وَ يَخَافُونَ‌ سُوءَ الْحِسَابِ‌,هدیه به ائمه,حسابرسى اخروى انسان ها,خشیت اولواالالباب,نشانه هاى اولواالالباب,آثار ایمان,ایمان به ربوبیت خدا ترس: ترس از حسابرسى اخروى,عوامل سختى حسابرسى اخروى,اوامر خدا,خشیت از خدا,زمینه خشیت از خدا,عظمت خدا,اهمیت ذکر خدا,ذکر ربوبیت خدا,آثار قطع روابط واجب,ایجاد روابط واجب,مراد از سوءالحساب,حسابرسى عمل,حسابرسى اخروى عهدشکنان,سختى حسابرسى عهدشکنان,عهدشکنان در قیامت,مواقف قیامت,حسابرسى اخروى گناهکاران,سختى حسابرسى گناهکاران,واجبات مالى,آیات قرآن سوره الرعد
|description=وَ الَّذِينَ‌ يَصِلُونَ‌ مَا أَمَرَ اللَّهُ‌ بِهِ‌ أَنْ‌ يُوصَلَ‌ وَ يَخْشَوْنَ‌ رَبَّهُمْ‌ وَ يَخَافُونَ‌ سُوءَ الْحِسَابِ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۳۶

کپی متن آیه
وَ الَّذِينَ‌ يَصِلُونَ‌ مَا أَمَرَ اللَّهُ‌ بِهِ‌ أَنْ‌ يُوصَلَ‌ وَ يَخْشَوْنَ‌ رَبَّهُمْ‌ وَ يَخَافُونَ‌ سُوءَ الْحِسَابِ‌

ترجمه

و آنها که پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده، برقرار میدارند؛ و از پروردگارشان می‌ترسند؛ و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند...

|و كسانى كه هر آنچه را خداوند به پيوستن آن فرمان داده مى‌پيوندند و از پروردگارشان مى‌ترسند و از بدى حساب بيم دارند
و آنان كه آنچه را خدا به پيوستنش فرمان داده مى‌پيوندند و از پروردگارشان مى‌ترسند و از سختى حساب بيم دارند.
و هم به آنچه خدا امر به پیوند آن کرده (مانند صله رحم و محبت اهل ایمان و علم) می‌پیوندند و از خدای خود می‌ترسند و از سختی هنگام حساب می‌اندیشند.
و آنچه را خدا به پیوند آن فرمان داده پیوند، می دهند و از [عظمت و جلال] پروردگارشان همواره در هراسند و از حساب سخت و دشوار بیم دارند.
آنان كه آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده پيوند مى‌دهند و از پروردگارشان مى‌ترسند و از سختىِ بازخواست خداوند بيمناكند.
و کسانی که هر چه خداوند به پیوند کردن آن فرمان داده است، می‌پیوندند و از پروردگارشان می‌ترسند، و از حساب سخت و سنگین می‌هراسند
و آنان كه آنچه را خداى فرموده است كه بپيوندند مى‌پيوندند و از پروردگارشان مى‌ترسند و از بدى حساب بيمناكند
و کسانی که برقرار می‌دارند پیوندهائی را که خدا به حفظ آنها دستور داده است، (از قبیل: رابطه‌ی انسان با آفریننده جهان، پیوند انسان با جامعه‌ی انسانیّت، و رابطه‌ی او با همنوعان به ویژه خویشان و نزدیکان) و از پروردگارشان می‌ترسند و از محاسبه‌ی بدی (که در قیامت به سبب گناهان داشته باشند) هراسناک می‌باشند.
و کسانی که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده می‌پیوندند و از پروردگارشان می‌هراسند و از بدی [:سختی] حساب بیم دارند.
و آنان که پیوند کنند آنچه را خدا فرموده است که پیوند شود و بترسند پروردگار خویش را و بترسند از زشتی حساب‌

And those who join what Allah has commanded to be joined, and fear their Lord, and dread the dire reckoning. 
ترتیل:
ترجمه:
الرعد ٢٠ آیه ٢١ الرعد ٢٢
سوره : سوره الرعد
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَصِلُونَ»: برقرار می‌دارند. پیوند می‌دهند. «سُوءَ الْحِسَابِ»: (نگا: رعد / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ «21»

و (خردمندان) كسانى هستند كه آنچه را خداوند به پيوند با آن فرمان داده پيوند مى‌دهند و در برابر پروردگارشان (بخاطر شناختى كه دارند خشوع و) خشيت دارند و از سختى حساب مى‌ترسند.

نکته ها

در روايات آمده است آنچه را كه خداوند به وصل آن فرمان داده، صله‌ى رحم، يعنى حفظ پيوندهاى خانوادگى و همچنين حفظ پيوندهاى مكتبى يعنى ارتباط دائم و عميق با رهبران آسمانى و پيروى از خط ولايت است. «1»

با نگاهى ساده و گذرا به جهان در عصر حاضر خواهيم ديد على‌رغم آنكه بهترين و بيشترين سرمايه، يعنى نفت را در زير پاى خود دارند و بهترين نقطه وحدت و عشق بيش از يك ميليارد مسلمان، يعنى كعبه را در پيش روى، و از بهترين مكتب و منطق نيز برخوردارند، امّا بخاطر قطع ارتباط با مسأله رهبرى الهى، همچنان تحت انواع فشارهاى ابرقدرت‌ها بسر مى‌برند. از اين روست كه در آيه 27 سوره بقره بعد از جمله‌ «وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» عبارت‌ «وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ» آمده است، زيرا بديهى است كه‌


«1». تفسيرصافى.

جلد 4 - صفحه 341

قطع رحم به تنهايى سبب فساد بر روى زمين نمى‌شود، بلكه اين رها كردن رهبرى الهى است كه گرفتار شدن در چنگال طاغوت و گسترش و نشر فساد و تباهى را بدنبال مى‌آورد.

ارتباطاتى را كه خداوند به آن امر فرموده، بسيار متنوّع و فراوان است، از جمله:

الف: ارتباط فرهنگى با دانشمندان. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» «1»

ب: ارتباط اجتماعى با مردم. «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» «2»

ج: ارتباط عاطفى با والدين. «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» «3»

د: ارتباط مالى با نيازمندان. «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً» «4»

ه: ارتباط فكرى در اداره جامعه. «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» «5»

و: ارتباط سياسى با ولايت. «وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» «6»

ز: ارتباط همه جانبه با مؤمنان. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» «7»

ح: ارتباط معنوى با اولياى خدا. «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» «8»

صله رحم‌

صله‌ى‌رحم تنها به ديدن و ملاقات كردن نيست، كمك‌هاى مالى نيز از مصاديق صله‌ى‌رحم بشمار مى‌رود. امام صادق عليه السلام فرمودند: در اموال انسان غير از زكات، حقوق ديگرى نيز واجب است و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند. «9» البتّه شايد مراد امام عليه السلام از حقوق ديگر، همان خمس باشد.

در اهميّت صله‌رحم همين بس كه خداوند آن را در كنار ذكر خود قرار داده است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» «10»

ارحام تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبى نيست، بلكه جامعه بزرگ اسلامى را كه در آن همه افراد امت با هم برادرند، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» «11» و پدرشان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و


«1». نحل، 43.

«2». آل‌عمران، 200.

«3». بقره، 83.

«4». بقره، 245.

«5». آل‌عمران، 159.

«6». نساء، 59.

«7». حجرات، 10.

«8». احزاب، 21.

«9». تفسيرصافى.

«10». نساء، 1.

«11». حجرات، 10.

جلد 4 - صفحه 342

حضرت على عليه السلام است نيز در برمى‌گيرد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «انا و على ابوا هذه الامة» «1»

امام صادق عليه السلام در آستانه رحلت از دنيا، دستور دادند تا به بستگانى كه نسبت به ايشان جسارت كرده بودند هديه‌اى بدهند. وقتى حضرت در انجام اين كار مورد انتقاد قرار مى‌گيرند، آيه فوق را تلاوت مى‌فرمايند. «2» و اين‌گونه به ما ياد مى‌دهند كه شرط صله‌ى‌رحم خوش‌بينى، علاقه و رابطه آنها با ما نيست.

در توضيح عبارت‌هاى‌ «يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ» و «يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» بايد گفت كه اگر چه كلمات‌ «خَشِيتُ» و «خوف» در بعضى موارد در معناى مترادف و مشابهى بكار رفته و از آنها يك معنا اراده گرديده است، امّا فى‌الواقع ميان آن دو تفاوت وجود دارد؛ به اينكه خشيت عبارت است از آن خوف و تأثر قلبى كه انسان بخاطر احترام و عظمت از كسى در دل پيدا مى‌كند، امّا خوف داراى معناى وسيعترى است و شامل هرگونه ترس و اضطرابى مى‌شود. به عبارت ديگر هيچگاه خشيت در مورد يك حادثه تلخ بكار نمى‌رود و انسان نمى‌گويد من از سرما، مرض و ... خشيت دارم در حالى كه كاربرد واژه خوف در امورى مثل ترس از سرما، گرما و مرض امرى رايج و شايع است. و نهايتاً، از آنجا كه خشيت بر مبناى علم انسان به عظمت و اهميّت و احترام طرف مقابل قرار دارد، مى‌توان گفت كه خشيت مخصوص افراد عالم است و خوف در مورد همه مردم بكار مى‌رود. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» «3» تنها دانشمندان از خدا خشيت دارند.

پیام ها

1- حفظ پيوندهاى مكتبى و الهى، نشانه‌ى عقل صحيح است. أُولُوا الْأَلْبابِ‌ ... الَّذِينَ يَصِلُونَ‌

2- ما بايد بخاطر فرمان خدا با بستگان ارتباط برقرار كنيم، خواه ديگران به دنبال‌ارتباط با ما باشند يا نباشند. «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»


«1». بحار، ج 23، ص 295.

«2». تفسير نورالثقلين.

«3». فاطر، 28.

جلد 4 - صفحه 343

3- در ديد و بازديدها و صله‌ى‌رحم‌ها، مواظب گناهان و از جمله چشم چرانى‌ها باشيد. يَصِلُونَ‌ ... يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ‌

4- هم از عظمت الهى پروا كنيد، «يَخْشَوْنَ» و هم از مجازات او بترسيد. «يَخافُونَ»

5- قطع رحم، سبب سختى حساب است. يَصِلُونَ‌ ... يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ «21»

صفت دوم:

وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ‌: و آنانكه مى‌پيوندند به آنچه امر فرموده است خداى تعالى به آن كه پيوستگى نمايند از صله رحم و موالات مؤمنان به جميع انبياء و كتب و مراعات تمام حقوق الهى و حقوق مردم.

نزد حسن، مراد صله حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و معاونت و مساعدت و جهاد در ركاب آن سرور است. نزد جبائى و ابى مسلم آنچه لازم است از صله مؤمنين به دوستى ايشان و نصرت آنان و دفع شدائد از آنها و داخل در اين باشد صله رحم. «1» 1- در مجمع- از حضرت باقر عليه السّلام روايت شده كه فرمود رسول‌


«1» مجمع البيان ج 3 ص 289.

جلد 6 - صفحه 370

اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: نيكى به والدين و صله رحم آسان كنند حساب را، بعد اين آيه تلاوت فرمود: «1» 2- در كافى اسحق بن عمار- از حضرت صادق عليه السّلام يقول انّ صلة الرّحمة و البرّ ليهوّنان الحساب و يعصمان من الذّنوب، فصلوا ارحامكم و برّوا باخوانكم و لو بحسن السّلام و ردّ الجواب. «2» مى‌فرمود: بدرستى كه صله رحم و نيكى، هر آينه آسان نمايد حساب را و نگهدارى كند از گناهان؛ پس صله رحم كنيد و نيكى نمائيد به برادران خود، اگر به نيكوئى سلام و رد جواب باشد.

3- در كافى- از ابى بصير شنيدم حضرت صادق عليه السّلام فرمود: انّ الرّحم معلّقة بالعرش. يقول اللّهم صل من وصلنى و اقطع من قطعنى و هى رحم آل محمّد و هو قول اللّه تعالى: الّذين يصلون ما امر اللّه به ان يوصل، و رحم كلّ ذى رحم‌ «3» تمثيل معقول است به محسوس و اثبات حق رحم است بر ابلغ وجه و تعلق به عرش كنايه باشد از مطالبه حقش به محضر الهى، و معنى دعايش آنكه با او بجا آور آنچه را كه با من بجا آورد از نيكى و بدى، و مراد رحم آل محمد است كه خدا فرمايد «الَّذِينَ يَصِلُونَ» و اين صله در هر رحمى جارى است.

صفت سوم آنان آنكه: وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ‌: و مى‌ترسند از عذاب پروردگار خود عموما و در قطع رحم خصوصا.

منهج- ابو ايوب انصارى روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردى را فرمود: خداى را بپرست و با او شرك مياور و نماز بجاى آور و زكات بده و صله رحم نما و از خدا بترس تا همچنان باشى كه بر راحله بهشت روى.


«1» مجمع البيان ج 3 ص 289.

«2» كافى ج 2 ص 157.

«3» كافى ج 2 ص 151.

جلد 6 - صفحه 371

و كعب الاحبار روايت نموده‌ «1» به آن خدائى كه دريا براى موسى شكافت، در تورات نوشته: اى فرزند آدم، از خدا بترس و با پدر و مادر نيكوئى كن و صله رحم نما تا عمرت دراز شود و كارهاى تو را آسان كنم و بلا از تو بگردانم.

صفت چهارم: وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ‌: و مى‌ترسند سختى حساب را.

در مجمع هشام بن سالم روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام فرمود:

سوء الحساب ان يحسب عليهم السّيّئات و لا يحسب عليهم الحسنات و هو الاستقصاء. «2» بدى حساب آنست كه حساب شود بر ايشان سيئات، و حساب نشود حسنات، و اين استقصاء است.

ايضا روايت ديگر- حضرت صادق عليه السّلام فرمود به مردى: يا فلان، چيست ميان تو و برادرت؟ عرض كرد: چيزى بر او داشتم استقصاء حق خود را كردم. فرمود: خبر ده مرا از فرمايش الهى آنجا كه فرموده است‌ «وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» آيا چنين دانى كه جور شود بر ايشان يا ظلم كنند به آنها، نه به خدا قسم چنين نيست، و لكن مى‌ترسند استقصاء و مداقه در حساب را. «3» مصباح الشريعه‌ «4»- نقل فرموده حضرت صادق عليه السّلام: اگر نبود براى حساب ترسى مگر حياء عرضه اعمال در محضر الهى و رسوائى پاره شدن پرده بر مخفيات، هر آينه سزاوار شخص بود كه از قله كوه پائين نيايد و به آبادى مسكن نكند و نخورد و نياشامد و خواب نكند مگر از جهت اضطرار و تلف شدن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى‌ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ «19» الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ «20» وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ «21» وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ «22» جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ «23»

سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ «24»

ترجمه‌

- آيا پس كسيكه ميداند كه آنچه فرستاده شد بتو از پروردگارت حق است مانند كسى است كه او كور است جز اين نيست كه پند ميگيرند صاحبان خردها

آنانكه وفا ميكنند بعهد خدا و نمى‌شكنند پيمان را

و آنانكه پيوند ميكنند آنچه را امر كرده است خدا بآن كه پيوند كرده شود و مى‌ترسند از پروردگارشان و بيم دارند از بدى حساب‌

و آنانكه صبر كردند براى طلب خوشنودى پروردگارشان و بر پا داشتند نماز را و انفاق نمودند از آنچه روزى داديمشان نهانى و آشكارا و دفع ميكنند بخوبى بدى را آنگروه مر ايشانرا است انجام آنسراى‌

كه بهشتهاى اقامت دائمى است داخل ميشوند در آنها آنان و كسيكه شايسته باشد از پدرانشان و زنانشان‌


جلد 3 صفحه 201

و فرزندانشان و فرشتگان وارد ميشوند بر ايشان از هر درى‌

گويند سلام بر شما براى آنكه صبر نموديد پس خوب است انجام آنسراى‌

تفسير

استفهام انكارى است يعنى كسيكه ميداند آنچه بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده است از جانب خدا حقّ است نيست مانند كسيكه نميداند چون آن بينا و اين كور است و آن دو مساوى نيستند بلكه مثل دانا آب و طلا است و مثل نادان كف و جرم است و علم نور، و جهل ظلمت است كه در آيات سابقه اشاره و بيان شده بود و فرق بين اين عناوين يعنى علم و جهل و نور و ظلمت و بينا و كور اگر چه واضح است ولى متذكّر نميشوند مگر صاحبان عقول مبرّى از شوائب و هم و تعصّب و عناد كه ايمان مصداق نور و كفر مصداق ظلمت و مؤمن مصداق عالم و بصير و كافر مصداق جاهل و كور است و عيّاشى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه بشيعيان خود فرمود شما مصداق اولوالالبابيد در اين آيه شريفه و ايشان كسانى هستند كه وفا ميكنند بعهديكه با خدا بستند بعقول خودشان كه نبايد احكام آنرا مشوب بوهم و تعصّب و عناد و لجاج نمايند و نيز نميشكنند پيمانى را كه با خودهاشان بستند و محكم نمودند آنرا ميان خودشان و قمّى ره از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه در حقّ آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده و عهدى كه خدا از آنها گرفت و ميثاقيكه از مردم گرفت در عالم ذر بر ولايت امير المؤمنين و ائمه بعد از او عليهم السلام و نيز كسانى هستند كه صله رحم بجا مى‌آورند خصوصا رحم آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه از آن جمله است دوستى امير المؤمنين و اولاد طاهرين او و مراعات حقوق ايشان چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نازل شده در حقّ رحم آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و شامل اقارب شخص هم ميشود و نبايد مانند كسانى بود كه چيزى را اختصاص بچيزى ميدهند و نيز در كافى و عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه رحم معلّق بر عرش است ميگويد خدا يا وصل كن كسى را كه مرا وصل نمود و قطع كن كسيكه مرا قطع نمود و آن رحم آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است كه مراد از اين آيه است و رحم هر صاحب رحمى و عيّاشى و رحم هر مؤمن نقل نموده و در مجمع و قمّى ره و عياشى ره از امام كاظم عليه السّلام نيز مانند اين حديث را نقل نموده‌اند و عياشى از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه از چيزهائى كه خدا واجب نموده است در مال غير از زكوة صله رحم است بمقتضاى اين آيه و در مجمع از امام رضا عليه السّلام اين معنى تأكيد شده است‌


جلد 3 صفحه 202

و بيان مفصّلى در اين باب از حقير در سوره بقره ذيل آيه شريفه الذين ينقضون عهد اللّه گذشت كه بايد طالب بآن مراجعه نمايد و آنها مى‌ترسند از پروردگارشان كه قطع رحم نميكنند و ميترسند از سختى حسابشان در روز محشر پس تا زنده‌اند خودشان بحسابشان رسيدگى ميكنند و نميگذارند مديون سادات و ارحام و اجانب از دنيا بروند و در كافى و عيّاشى ره و معانى و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود وقتى كه ديد مردى با دقت تمام حقّ خود را از برادر دينى خود گرفت و فرمود آيا تصوّر كردى آنها كه از سوء الحساب ميترسند كسانى هستند كه ميترسند خدا بآنها ظلم و جور كند نه چنين است ميترسند كه خداوند تمام حقّ خود را از آنها طلب كند و دقت نمايد و مراد از سوء الحساب اين است پس كسيكه تمام حقّ خود را با دقت بستاند از برادر خود بدى كرده در حساب با او و در مجمع و عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه سوء الحساب آنستكه كاملا حسنات و سيّئات بنده را بسنجند و سهل انگارى نكنند در آن و نيز كسانى هستند كه صبر ميكنند بر تحمّل زحمت عبادت و ترك معصيت و بردبارى در مصيبت براى رضاى خدا و نماز ميخوانند و سعى مينمايند در نماز خواندن مردم چون اقامه نماز بر هر دو صادق است و انفاق ميكنند از مال حلالى كه خدا روزى و نصيب آنها فرموده صدقات مستحبّه را سرا و در خفيه و صدقات واجبه را علنا و آشكارا و دفع ميكنند بفعل حسن شر فعل قبيح را و محو ميكنند بطاعت اثر معصيت را و پاداش ميدهند بخوبى بدى را و بر طرف ميكنند بتوبه گناه را و بصدقه بلا را كه هر يك از معانى مذكوره را ذكر نموده‌اند جز اخير را كه حقير اضافه نمودم و ممكن است همه مراد باشد چنانچه مكرّر تقريب شده است و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه بمعاذ بن جبل فرمود وقتى گناهى از تو صادر گشت بعد از آن عمل ثوابى را انجام ده محو ميكند آنرا و در روايت قمّى از امام صادق عليه السّلام علاوه فرموده كه كارهاى خير دفع ميكند كارهاى بد را كسانيكه در اين سراى فانى حال و كارشان از اين قرار است نتيجه و عاقبت و مئال آن سراى باقى كه بهشت جاويد است و از عمل بر طبق روان جاويد تهيّه ميشود از آن ايشان است انشاء اللّه تعالى و اخبارى راجع بجنّات عدن در ذيل آيه وعد اللّه المؤمنين سوره برائة ذكر شد و لفظ جنات مضاف بعدن و بدل از عقبى الدار است و لفظ عدن بمعناى اقامت و مراد از جنات عدن بهشتهائى است كه‌


جلد 3 صفحه 203

اقامت دائمى ايشان در آنها است و از جمله تجليلات و احتراماتيكه خداوند از آنها فرموده آنستكه چون داخل در آن بهشتها و قصور عاليه شوند كسان آنها كه صلاحيّت ورود در بهشت را داشته باشند اگر چه بمقام و مرتبه ايشان نرسيده باشند از قبيل پدران و همسران و فرزندانشان بتبع آنها داخل در مقامات رفيعه ايشان ميشوند براى بهجت و مسرّت و انس آنها بصحبت اينها و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه مرد مؤمن و زن مؤمنه چون داخل در بهشت شوند اگر مرد افضل باشد اختيار بمرد داده ميشود كه زن مؤمنه خود را بهمسرى قبول نمايد و اگر زن افضل باشد اختيار بزن داده ميشود كه شوهر مؤمن خود را همسر خود قرار دهد و ملائكه براى تقديم تهنيت و تبريك منزل از جانب خداوند وارد ميشوند بر ايشان از هر درى از درهاى بهشت كه هشت است يا درهاى غرفه و قصر اختصاصى هر مؤمنى و ميگويند سلام بر شما براى صبرى كه در دنيا نموديد يعنى بآن صبر محدود سلامتى و ايمنى از تمام بليّات و آفات و آلام و اسقام و مكاره را براى مدّت نامحدود خريدارى نموديد پس خوب است عاقبت اين سراى شما كه دار كرامت الهى است و قمّى ره فرموده نازل شده است در باره ائمه عليهم السلام و شيعيان ايشان كه صبر نمودند و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه ما صابرانيم و شيعيان ما از ما صابرترند چون ما صبر نموديم از روى علم و آنها صبر نمودند بر چيزيكه نميدانند شايد مراد آن باشد كه نميدانند عاقبت امر خودشان را كه بچه منتهى ميشود پس آنها از اين جهت از ما صابرترند و در كافى و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام حديث مفصّلى نقل نموده كه اجمال آن در اين مقام آنستكه هزار فرشته براى تهنيت مؤمن ببهشت و تزويج حور العين از طرف خداوند مبعوث بر او ميشوند و آنها پس از استيذان از دربان اول و او پس از استيذان از حاجب و او پس از استيذان از قيّم كه بين هر يك از آنها با ديگرى باغهائى فاصله است و استيذان او از خدّام قصر و استيذان آنها از مؤمن كه ولى خدا است و تحصيل اجازه از هزار در غرفه كه هر درى فرشته‌اى موكّل بر آن است و بعد از صدور اجازه مؤمن باز ميكنند وارد بر او ميشوند و به بيانى كه مذكور در آيه است ابلاغ رسالت خودشان را مينمايند و اين حديث اصلا نبوى است و بعدا ذكر خواهد شد انشاء اللّه تعالى و بنابراين ظاهرا آيه اخيره بتمامى مقول قول ملائكه است بتقدير يقولون در صدر آن و محتمل است‌


جلد 3 صفحه 204

فنعم عقبى الدار كلام مستقل الهى باشد نه نقل قول آنها ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ الَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ ما أَمَرَ اللّه‌ُ بِه‌ِ أَن‌ يُوصَل‌َ وَ يَخشَون‌َ رَبَّهُم‌ وَ يَخافُون‌َ سُوءَ الحِساب‌ِ «21»

و كساني‌ هستند ‌که‌ صله‌ ميكنند آنچه‌ امر فرمود خداوند بصله‌ ‌آنها‌ و ميترسند ‌از‌ مخالفت‌ اوامر الهي‌ و خوف‌ دارند ‌از‌ سوء حساب‌ فرداي‌ قيامت‌ ‌يعني‌ بوظائف‌ ‌خود‌ عمل‌ ميكنند صله‌ ارحام‌ ميكنند. صله‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ و ذي‌ القربي‌ ‌که‌ سهم‌ امام‌ ‌است‌ ميكنند، صله‌ ذراري‌ ‌رسول‌ ‌که‌ سهم‌ سادات‌ ‌است‌ ميكنند صله‌ فقراء زكاة ميدهند، صله‌ مؤمنين‌ و مصارف‌ دين‌ مثل‌ بناء مساجد و مدارس‌ و طبع‌ كتب‌ ديني‌ و نشر قرآن‌ و ضيافت‌ و صدقات‌ جاريه‌ و امن‌ ‌من‌ مكر اللّه‌ ندارند ‌که‌ ‌از‌ گناهان‌ كبيره‌ ‌است‌ و خوف‌ و خشيت‌ دارند دائما ‌از‌ خوف‌ الهي‌ ميلرزند و ميترسند و اشك‌ ميريزند مشاهده‌ كنيد احوال‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ طاهرين‌ ‌با‌ اينكه‌ كوچكترين‌ معصيتي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر نشده‌ ‌بود‌ و ‌از‌ سوء حساب‌ فرداي‌ قيامت‌ وحشت‌ و خوف‌ دارند.

329

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 21)- دومین ماده برنامه آنها، حفظ پیوندها و پاسداری از آنهاست، چنانکه می‌فرماید: «آنها کسانی هستند که پیوندهایی را که خداوند امر به حفظ آن کرده برقرار می‌دارند» (وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ).

انسان ارتباطی با خدا، ارتباطی با پیامبران و رهبران، ارتباطی با سایر انسانها اعم از دوست و همسایه و خویشاوند و برادران دینی و همنوعان دارد، و ارتباطی نیز با خودش، همه این پیوندها را باید محترم شمرد.

ج2، ص476

در حقیقت انسان یک موجود منزوی و جدا و بریده از عالم هستی نیست بلکه سر تا پای وجود او را پیوندها و علاقه‌ها و ارتباطها تشکیل می‌دهد.

سومین و چهارمین برنامه طرفداران حق آن است که: «آنها از پروردگارشان، خشیت دارند و از بدی حساب (در دادگاه قیامت) می‌ترسند» (وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ).

نکات آیه

۱- خداوند به برقرار کردن پیوندهایى فرمان داده و رعایت آنها را بر آدمیان واجب کرده است. (والذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل) «أن» مصدریه و «أن یوصل» بدل براى ضمیر در «به» است. مراد از «ما أمرالله ...» پیوندهایى نظیر صله رحم، پیوند ولایت میان اهل ایمان، پیوند ولایت میان پیشوایان بر حق و امت اسلامى و... است.

۲- برقرار کردن پیوندهایى که خداوند بدانها فرمان داده ، از نشانه هاى خردمندان است. (إنما یتذکّر أُولُوا الألبب ... الذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل)

۳- لزوم توجه به عظمت خدا و هراسیدن از او (و یخشون ربهم)

۴- باور به ربوبیت خداوند و توجه به آن ، زمینه ساز خشیّت آدمى از اوست. (یخشون ربهم)

۵- انسانها در قیامت مورد حسابرسى قرار مى گیرند. (و یخافون سوء الحساب)

۶- گنه کاران در قیامت با حسابى سخت و ناگوار مواجه مى شوند. (و یخافون سوء الحساب) اضافه «سوء» به «الحساب» اضافه صفت به موصوف است.

۷- انسانها باید از مواجه شدن با حساب سخت و ناگوار قیامت ، خائف و هراسان باشند. (و یخافون سوء الحساب)

۸- خشیت از خدا و هراس از حساب سخت و ناگوار قیامت ، از نشانه هاى خردمندان است. (إنما یتذکّر أُولُوا الألبب ... الذین ... یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب)

۹- قطع پیوندهایى که خداوند به برقرار کردن آنها امر کرده ، موجب مواجه شدن با حساب سخت و ناگوار قیامت خواهد شد. (والذین یصلون ... و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب)

۱۰- شکستن پیمانها و پایبند نبودن به عهدها ، در پى دارنده حساب سخت و ناگوار قیامت است. (الذین یوفون بعهد الله و لاینقضون المیثق ... و یخافون سوء الحساب)

روایات و احادیث

۱۱- «سئل أبوعبدالله(ع) عن قوله تعالى: «الذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل» قال: هو صلة الإمام فى کل سنة بما قل أو کثر ثم قال أبوعبدالله(ع):و ما ارید بذلک إلاّ تزکیتکم  ;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداى تعالى: «الذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل» سؤال شد، آن حضرت فرمود: آن، عطیّه دادن به امام است در هر سال با چیزى، کم باشد یا زیاد، سپس امام صادق(ع) فرمود: من با گرفتن این عطیّه فقط مى خواهم شما را پاک کنم».

۱۲- «عن أبى عبدالله(ع) قال: إن الله عزوجل فرض للفقراء فى أموال الأغنیاء فریضة ... و مما فرض الله عزوجل أیضاً فى المال من غیر الزکاة قوله عزوجل: «الذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل»... ;[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: همانا خداوند عزوجل براى فقرا در اموال اغنیا حقوقى را واجب کرده است ... و از جمله چیزهایى که خداوند غیر از زکات در ثروت واجب نموده، سخن خداوند است که فرموده: الذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل...».

۱۳- «عن أبى عبدالله(ع) فى قوله: «و یخافون سوء الحساب» قال: الإستقصاء والمداقة و قال: یحسب علیهم السیئات و لایحسب لهم الحسنات  ;[۳] از امام صادق(ع) درباره سخن خدا: «و یخافون سوء الحساب» روایت شده است که فرمود: [سوءالحساب ]حسابرسى دقیق و دقت در بررسى اعمال است و [همچنین] فرمود: کارهاى بد آنان علیه ایشان محاسبه مى شود و کارهاى نیکشان به سود آنان به حساب نمى آید».

موضوعات مرتبط

  • ائمه(ع): هدیه به ائمه(ع) ۱۱
  • احکام: ۱، ۱۲
  • انسان: حسابرسى اخروى انسان ها ۵، ۷
  • اولواالالباب: خشیت اولواالالباب ۸; نشانه هاى اولواالالباب ۲، ۸
  • ایمان: آثار ایمان ۴; ایمان به ربوبیت خدا ۴ ترس: ترس از حسابرسى اخروى ۷، ۸
  • حسابرسى اخروى: عوامل سختى حسابرسى اخروى ۹، ۱۰
  • خدا: اوامر خدا ۱; خشیت از خدا ۳، ۸; زمینه خشیت از خدا ۴; عظمت خدا ۳
  • ذکر: اهمیت ذکر خدا ۳; ذکر ربوبیت خدا ۴
  • روابط: آثار قطع روابط واجب ۹; ایجاد روابط واجب ۱، ۲
  • سوءالحساب: مراد از سوءالحساب ۱۳
  • عمل: حسابرسى عمل ۱۳
  • عهدشکنان: حسابرسى اخروى عهدشکنان ۹; سختى حسابرسى عهدشکنان ۱۰; عهدشکنان در قیامت ۱۰
  • قیامت: مواقف قیامت ۵
  • گناهکاران: حسابرسى اخروى گناهکاران ۶; سختى حسابرسى گناهکاران ۶
  • واجبات: ۱ واجبات مالى ۱۲

منابع

  1. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۲۰۹، ح ۳۴ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۹۵، ح ۹۰.
  2. کافى، ج ۳، ص ۴۹۸، ح ۸ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۹۴،ح،۸۵.
  3. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۲۱۰، ح ۳۹ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۹۶، ح ۹۷.