کَثِير: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(Added word proximity by QBot) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/کَثِير | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/کَثِير | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۴: | خط ۵: | ||
*[[ریشه کثر | کثر]] (۱۶۷ بار) [[کلمه با ریشه:: کثر| ]] | *[[ریشه کثر | کثر]] (۱۶۷ بار) [[کلمه با ریشه:: کثر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
كثرة به معنى زيادت است راغب گفته: كثرت و قلت در كميت منفصله به كار روند مثل اعداد. [اعراف:86]. ياد كنيد آنگاه كه عده شما كم بود خدا زيادتان كرد. كثير: بسيار [حديد:26]. كثير ممكن است فى نفسه باشد نه با قياس به ديگرى مثل [آل عمران:146]. يعنى مردان خدا كه فى حد هم بسيار بودند و مثل [مائده:66]. كه كثير در مقابل قليل است. ولى ظاهراً اگر قرينه نباشد لفظ كثير دلالت ندارد كه مقابل آن قليل است بلكه كثرت در خود موصوف است بى آنكه طرف مقابل در نظر گرفته شود. اكثر: اسم تفضيل است در اقرب الموارد گفته: آن فوق النصف است. يعنى در صورتى [بقره:243]. گفته مىشود كه بيشتر از نصف مردم شكرگزار نباشند. اين سخن در همه آيات قابل تطبيق نيست و ظاهراً آن در بعضى از آيات به معنى زيادت است مثل [نساء:12]. پيداست كه «اكثر» در آيه شامل دو نفر و از دو نفر بالاتر است زيرا اگر ميت دو خواهر يا دو برادر مادرى داشته باشد ثلث مال را خواهند برد و مثل [روم:9]. ظاهراً مراد مطلق كثرت است. اِكثار: بسيار شدن و بسيار كردن. لازم و متعدى هر دو آمده است. [هود:32]. گفتند: ای نوح با ما مجادله كردى و جدال را بسيار نمودى و مثل [فجر:12]. در قرآن مجيد لازم نيامده است. استكثار: گويند: «اِسْتَكْثَرَ مِنَ الشَّىْءِ» يعنى آن كار را بسيار كرد [اعراف:188]. اگر غيب مىدانستم خير را درباره خويش بسيار مىجستم صحاح استكثار را اكثار گفته است. * [مدثر:7-5]. در «رجز» احتمال داديم كه مراد از رجز تزلزل و اضطراب است معنى آيات چنين است از تزلزل در كارت يا از عذاب يعنى معصيت دورى كن. منت نگذار در حاليكه كارت و عملت را زياد به حساب آورى و براى پروردگارت و در راه او استقامت داشته باش و نيز در معنى آيه گفتهاند: چون چيزى به كسى دادى منت مگذار و آن را زياد نبين. ولى ظاهراً مراد منت به خداست يعنى: در اين كارها به خدا منت نگذار كه كار خودت را زياد بينى نظير [حجرات:17]. تكاثر: بين الاثنين است طبرسى ذيل [تكاثر:2-1]. فرموده: تكاثر افتخار به كثرت مناقب است «تَكاثَرَ الْقَوْمُ» يعنى: قوم مناقب خويش را برشمردند. راغب گفته: مكاثر و تكاثر، معارضه و رقابت در كثرت مال و عزت است، ظاهراً در آيه قول راغب مراد است و تكاثر آن است كه اين مىخواهد مال و اعتبار خويش را زياد كند آن نيز به رقابت آن، چنان مىخواهد يعنى رقابت در كثرت و عزت مشغولتان كرد تا عمرتان سر آمد ايضاً آيه [حديد:20]. | |||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, مِن:47, مِنْهُم:35, اللّه:30, فِي:26, عَن:21, فَاسِقُون:20, عَلَى:20, مَا:20, الْکِتَاب:18, الّذِين:18, النّاس:17, يَعْفُو:17, ثُم:17, حَق:17, يَا:16, لَو:15, عَلَيْه:15, مَن:15, الدّوَاب:15, کَثِير:15, أَيّهَا:15, آمَنُوا:14, فَمَا:14, يَعْمَلُون:14, بِمَا:14, عَلَيْهِم:14, الْعَذَاب:14, صَمّوا:14, اعْلَمُوا:14, أَن:14, قَد:14, مِمّن:14, رِبّيّون:14, السّبِيل:14, وَدّ:14, يَعْلَم:14, الْأَرْض:14, فَضّلْنَاهُم:13, سَاء:13, مُقْتَصِدَة:13, قُلُوبُهُم:13, الْأَمْر:13, جَاءَکُم:13, يُطِيعُکُم:13, الشّجَر:13, فَضّلَنَا:13, أَجْرَهُم:13, مُهْتَد:13, أَهْل:13, عِبَادِه:13, سَوَاء:13, أَنْتُم:13, يَعْف:13, مَعَه:13, وَهَنُوا:13, نَجْوَاهُم:13, خَلَقْنَا:13, خَيْر:13, الْمُؤْمِنِين:13, تَفْضِيلا:13, يَوْم:13, يُجَادِلُون:13, عَمُوا:13, الّذِي:13, بِمُعْجِزِين:13, أُمّة:13, لَعَنِتّم:13, فَمِنْهُم:13, إِلاّ:13, لا:13, قَفّيْنَا:13, ضَل:13, قَاتَل:13, لِمَا:13, أَو:13, عَظِيما:13, فَقَسَت:13, سُلَيْمَان:12, عَلَيْک:12, بَصِير:12, لِلّه:12, کَسَبُوا:12, بَعْد:12, أَصَابَهُم:12, نَبِي:12, فَقَد:12, أَيْدِيکُم:12, الْأَمَد:12, الطّيّبَات:12, نَدْعُو:12, وَرِث:12, کَسَبَت:12, يَرُدّونَکُم:12, الْحَمْد:12, أَرْجُلِهِم:12, بِالْإِيمَان:12, لٰکِن:12, رَسُول:12, کُل:12, أَمَر:12, آيَاتِنَا:12, يُحْيِي:12, آثَارِهِم:12, نُور:12, النّبُوّة:11, اتّقُوا:11, فَطَال:11, فَبِمَا:11, يُوبِقْهُن:11, فِيکُم:11, فَآتَيْنَا:11, بِرُسُلِنَا:11, رَزَقْنَاهُم:11, لَقَد:11, فَضْل:11, أُنَاس:11, بِصَدَقَة:11, تُخْفُون:11, تَحْت:11, الرّسُول:11, الْجِبَال:11, سَبِيل:11, دَاوُد:11, قَالا:11, يُهِن:11, الْکُفْر:11, کَأَيّن:11, کُنْتُم:11, قَبْل:11, رِعَايَتِهَا:11, يَتَبَدّل:11, کِتَاب:11, ذُرّيّتِهِمَا:11, کَان:11, الشّاکِرِين:11, حَبّب:11, تَاب:11, کَفَر:11, بِإِمَامِهِم:11, شَکُور:11, بَلّغ:11, لَهُم:11, مُصِيبَة:11, مُبِين:10, عِلْما:10, النّجُوم:10, إِيمَانِکُم:10, الْبَحْر:10, إِلَيْکُم:10, مَعْرُوف:10, مِمّا:10, لَه:10, أَصَابَکُم:10, رَعَوْهَا:10, فَوْقِهِم:10, کَثِيرا:10, جَعَلْنَا:10, الْإِيمَان:10, کُفّارا:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::کَثِير]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۲
ریشه کلمه
- کثر (۱۶۷ بار)
قاموس قرآن
كثرة به معنى زيادت است راغب گفته: كثرت و قلت در كميت منفصله به كار روند مثل اعداد. [اعراف:86]. ياد كنيد آنگاه كه عده شما كم بود خدا زيادتان كرد. كثير: بسيار [حديد:26]. كثير ممكن است فى نفسه باشد نه با قياس به ديگرى مثل [آل عمران:146]. يعنى مردان خدا كه فى حد هم بسيار بودند و مثل [مائده:66]. كه كثير در مقابل قليل است. ولى ظاهراً اگر قرينه نباشد لفظ كثير دلالت ندارد كه مقابل آن قليل است بلكه كثرت در خود موصوف است بى آنكه طرف مقابل در نظر گرفته شود. اكثر: اسم تفضيل است در اقرب الموارد گفته: آن فوق النصف است. يعنى در صورتى [بقره:243]. گفته مىشود كه بيشتر از نصف مردم شكرگزار نباشند. اين سخن در همه آيات قابل تطبيق نيست و ظاهراً آن در بعضى از آيات به معنى زيادت است مثل [نساء:12]. پيداست كه «اكثر» در آيه شامل دو نفر و از دو نفر بالاتر است زيرا اگر ميت دو خواهر يا دو برادر مادرى داشته باشد ثلث مال را خواهند برد و مثل [روم:9]. ظاهراً مراد مطلق كثرت است. اِكثار: بسيار شدن و بسيار كردن. لازم و متعدى هر دو آمده است. [هود:32]. گفتند: ای نوح با ما مجادله كردى و جدال را بسيار نمودى و مثل [فجر:12]. در قرآن مجيد لازم نيامده است. استكثار: گويند: «اِسْتَكْثَرَ مِنَ الشَّىْءِ» يعنى آن كار را بسيار كرد [اعراف:188]. اگر غيب مىدانستم خير را درباره خويش بسيار مىجستم صحاح استكثار را اكثار گفته است. * [مدثر:7-5]. در «رجز» احتمال داديم كه مراد از رجز تزلزل و اضطراب است معنى آيات چنين است از تزلزل در كارت يا از عذاب يعنى معصيت دورى كن. منت نگذار در حاليكه كارت و عملت را زياد به حساب آورى و براى پروردگارت و در راه او استقامت داشته باش و نيز در معنى آيه گفتهاند: چون چيزى به كسى دادى منت مگذار و آن را زياد نبين. ولى ظاهراً مراد منت به خداست يعنى: در اين كارها به خدا منت نگذار كه كار خودت را زياد بينى نظير [حجرات:17]. تكاثر: بين الاثنين است طبرسى ذيل [تكاثر:2-1]. فرموده: تكاثر افتخار به كثرت مناقب است «تَكاثَرَ الْقَوْمُ» يعنى: قوم مناقب خويش را برشمردند. راغب گفته: مكاثر و تكاثر، معارضه و رقابت در كثرت مال و عزت است، ظاهراً در آيه قول راغب مراد است و تكاثر آن است كه اين مىخواهد مال و اعتبار خويش را زياد كند آن نيز به رقابت آن، چنان مىخواهد يعنى رقابت در كثرت و عزت مشغولتان كرد تا عمرتان سر آمد ايضاً آيه [حديد:20].