الإسراء ٨٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِلاّ|إِلاَّ]] [[شامل این ریشه::الا| ]][[شامل این کلمه::رَحْمَة|رَحْمَةً]] [[کلمه غیر ربط::رَحْمَة| ]] [[شامل این ریشه::رحم‌| ]][[ریشه غیر ربط::رحم‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبِّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::إِن|إِنَ‌]] [[شامل این ریشه::انن‌| ]][[شامل این کلمه::فَضْلَه|فَضْلَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَضْلَه| ]] [[شامل این ریشه::فضل‌| ]][[ریشه غیر ربط::فضل‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::کَان|کَانَ‌]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْک|عَلَيْکَ‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[شامل این کلمه::کَبِيرا|کَبِيراً]] [[کلمه غیر ربط::کَبِيرا| ]] [[شامل این ریشه::کبر| ]][[ریشه غیر ربط::کبر| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِلاّ|إِلاَّ]] [[شامل این ریشه::الا| ]][[شامل این کلمه::رَحْمَة|رَحْمَةً]] [[کلمه غیر ربط::رَحْمَة| ]] [[شامل این ریشه::رحم‌| ]][[ریشه غیر ربط::رحم‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبِّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::إِن|إِنَ‌]] [[شامل این ریشه::انن‌| ]][[شامل این کلمه::فَضْلَه|فَضْلَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَضْلَه| ]] [[شامل این ریشه::فضل‌| ]][[ریشه غیر ربط::فضل‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::کَان|کَانَ‌]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْک|عَلَيْکَ‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[شامل این کلمه::کَبِيرا|کَبِيراً]] [[کلمه غیر ربط::کَبِيرا| ]] [[شامل این ریشه::کبر| ]][[ریشه غیر ربط::کبر| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ‌ رَبِّکَ‌ إِنَ‌ فَضْلَهُ‌ کَانَ‌ عَلَيْکَ‌ کَبِيراً
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=مگر رحمتی از (جانب) پروردگارت، (در رسد، که) فضل او بر تو همواره بزرگ بوده است.
|-|صادقی تهرانی=مگر رحمتی از (جانب) پروردگارت، (در رسد، که) فضل او بر تو همواره بزرگ بوده است.
|-|معزی=بجز رحمتی از پروردگارت که فضل او است همانا بر تو بزرگ‌
|-|معزی=بجز رحمتی از پروردگارت که فضل او است همانا بر تو بزرگ‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Except through a mercy from your Lord. His favors upon you have been great.</div>
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::87|٨٧]] | قبلی = الإسراء ٨٦ | بعدی = الإسراء ٨٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/017087.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/017087.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::87|٨٧]] | قبلی = الإسراء ٨٦ | بعدی = الإسراء ٨٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«إِلاّ رَحْمَةً ...»: استثناء منقطع است و (إِلاّ) معنی (لکِن) دارد. برخی (رَحْمَةً) را مفعول‌له دانسته‌اند. «فَضْلَهُ»: خیر و خوبی. کرم و نیکی.
«إِلاّ رَحْمَةً ...»: استثناء منقطع است و (إِلاّ) معنی (لکِن) دارد. برخی (رَحْمَةً) را مفعول‌له دانسته‌اند. «فَضْلَهُ»: خیر و خوبی. کرم و نیکی.
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link164 | آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره اسراى]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link165 | وجه اينكه قرآن براى مؤ منين ((شفاء(( و((رحمت (( ناميده شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link164 | آيات ۸۲ - ۱۰۰ سوره إسراء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link166 | توضيح اينكه قرآن ظالمين را جز زيان نمى افزايد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link165 | وجه اين كه قرآن براى مؤمنان، «شفاء» و «رحمت» ناميده شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link167 | حاصل معناى آيه واشاره به وجوهى كه مفسرين درباره آن گفته اند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۰#link166 | توضيح اين كه: قرآن، ظالمان را، جز زيان نمى افزايد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link168 | بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link168 | بيان حال انسان عادى دلبسته به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link169 | بحثى فلسفى (در بيان اينكه شرور بالعرضداخل در قضاى الهى هستند)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link169 | بحثى فلسفى: (پیرامون شرور)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link170 | تقسيمات ((عدم (( وبيان اينكه كدام قسم آن شر است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link170 | تقسيمات کلی امور جهان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link171 | تقسيم كلى امور به پنج قسم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link173 | معناى این که: «هر کس بر اساس شاکلۀ خود، عمل می کند»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link172 | سخن صاحب روح المعانى درباره شرور وكلام فخر رازى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link175 | بيان اين كه: «سعادت» و «شقاوت»، از آثار اعتقادات و اعمال انسان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link173 | معناى ((كليعمل على شاكلته ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link178 | نقد سخن فخر رازى، پيرامون آيه: «قُل كُلٌّ يَعمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link174 | صفات درونى انسان علت تامه اعمال بدنى اونيست بلكه مقتضى آنست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link179 | بحث فلسفى: (رابطه ذاتى بين فعل و علت فاعلى)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link175 | بيان اينكه سعادت وشقاوت ضرورى وتغييرناپذير نيست واكتسابى واز آثار اعتقاداتواعمال انسان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link181 | معناى این که فرمود «روح، از امر خداست»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link176 | انسان داراى ((شاكله ((هايى است مختلف داراى آثا مختلف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link182 | موارد استعمال كلمۀ «روح»، در آيات قرآن مجيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link177 | بيان وجه ارتباط واتصال اين آيه با ((وننزل من القرآن ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link184 | تحدّى همۀ انس و جنّ، برای آوردن مثل قرآن، با تمامی خصوصیات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link178 | سخن فخر رازى پيرامون آيه ((قلكل يعمل على شاكلته (( ونقد آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link185 | مشروط كردن مشركان، ايمان خود را به معجزاتى غريب و ناممكن!]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۱#link179 | بحث فلسفى (درباره سنخيت وجودى ورابطه ذاتى بينفعل وعلت فاعلى )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link186 | تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركان، در شأن پيامبر «ص» نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link180 | وجود رابطه وسنخيت بين فعل وفاعل از نظر قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link187 | گفتار بعضى مفسران در ارتباط با دو كلمۀ «بَشَراً» و «رَسُولاً»، در آيه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link181 | معناى ((روح (( ومراد از ((امر خدا(( وتوضيح اينكه روح از امر خدا است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link188 | تقرير و توضيح برهانی بر نبوت عامّه و اثبات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link182 | موارد اطلاق واستعمال كلمه ((روح (( در آيات قرآن مجيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link189 | توضيح برهانى عقلى بر اين كه تحمل وحى، خاص انبياء الهى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link183 | اقوال مختلف ومتعدد مفسرين درباره مراد از روح در آيه : ((يسئلونك عن الروح ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link191 | چون دليل و برهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link184 | تحدّى عمومى (همه انس وجن ) وبه تمامى خصوصيات قرآن (نه فقط بلاغت وفصاحت )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link192 | معناى جمله: «قَادِرٌ عَلَى أن يَخلُقَ مِثلَهُم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link185 | مشروط كردن مشركين ايمان خود را به معجزاتى غريب وناممكن !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link193 | بيان اين كه: انسان مبعوث در قيامت، عين انسان دنيايى است، نه مانند او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link186 | تحقق بخشيدن به پيشنهاد مشركين ، در شاءن پيامبر (ص ) نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۲#link187 | گفتار بعضى مفسرين در ارتباط به دوكلمه بشرا ورسولا در آيه واشكالات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link188 | تقرير وتوضيح برهان بر نبوت عامه واثبات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link189 | توضيح برهانى عقلى بر اينكه تحمل وحى خاص انبياء الهى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link190 | توجهى به سياق آيه ودلات آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link191 | چون دليل وبرهان نتيجه نبخشيد، گواهى را به خدا واگذار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link192 | معناى جمله : ((قادر على ان يخلق مثلهم ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link193 | بيان اينكه انسان مبعوث در قيامت عين انسان دنيايى است نه مانند او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link194 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link194 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link195 | رواياتى درباره نيت وعمل در ذيل جمله : ((كليعمل على شاكلته ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link196 | چند روايت درباره شأن نزول آيه: «يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوح...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۳#link196 | چند روايت درباره شاءن نزول آيه : ((يسئلونك عن الروح ...(( وبيان مراد از روح]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۶#link107 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۶#link107 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً «87»
جز رحمت از پروردگارت (مدافعى نخواهى يافت)، قطعاً فضل خداوند نسبت به تو بزرگ است.
===نکته ها===
آيه‌ى 86، حالت تهديدآميز نسبت به پيامبر دارد كه خداوند، همچنان كه عطا مى‌كند، اگر
----
«1». بقره، 87.
«2». قدر، 4.
«3». تفسيرنورالثقلين.
جلد 5 - صفحه 114
بخواهد بازپس مى‌گيرد. «1» و آيه‌ى 87، لحن تشويق آميزى دارد.
قرآن، وحى، نبوّت، خاتميّت وشفاعت، همه از تفضّلات الهى نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله بوده واز مقام ربوبيّت خدا سرچشمه مى‌گيرد و خداوند عطاهايش را از او بازپس نمى‌گيرد، هر چند دستش باز، قدرتش استوار و مى‌تواند همه را بازگيرد.
===پیام ها===
1- نعمت‌ها را از خداوند بدانيم و مغرور نشويم، زيرا بقا و زوال نعمت‌ها به اراده‌ى اوست. «لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنا»
2- هيچ كس در برابر قهر الهى نمى‌تواند نقشى داشته باشد. «ثُمَّ لا تَجِدُ»
3- نزول كتب آسمانى و وحى، از شئون ربوبيّت خداوند و در مسير تربيت انسان است. بِالَّذِي أَوْحَيْنا ... إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ‌
4- قرآن، فضل بزرگ الهى است. أَوْحَيْنا ... إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً چون خداوند بزرگ و والاست، لطف او نيز بزرگ، و فضل بزرگ او مخصوص پيامبر است.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً (87)
إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ‌: مگر رحمت و بخشايش از پروردگار تو كه آن را باقى گذارد و محو نفرمايد از راه لطف و رأفت و فضل بندگان‌ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً: بدرستى كه فضل او هست بر تو بزرگ كه ترا سيد فرزندان آدم ساخته و خاتم پيغمبران گردانيده و لواى حمد و مقام محمود بتو داده و قرآن را بتو نازل فرموده در ميان امت تو باقى مى‌گذارد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً (85) وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنا وَكِيلاً (86) إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً (87) قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‌ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً (88) وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى‌ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ كُفُوراً (89)
ترجمه‌
- و ميپرسند تو را از روان بگو روان از فرمان پروردگار من است و داده نشديد از دانش مگر اندكى‌
و اگر بخواهيم هر آينه ببريم آنچه را وحى كرديم بتو پس نيابى براى خود بآن بر ما كار گذارى‌
مگر رحمتى از پروردگارت همانا فضل او باشد بر تو بزرگ‌
بگو هر آينه اگر جمع شوند تمام انس و جن بر آنكه بياورند مانند اين قرآن را نياورند مانند آنرا و اگر چه باشند بعضى از آنها مر بعضى را مدد كار
و بتحقيق مكرّر گردانديم براى مردم در اين قرآن از هر گونه بيان مذكّر شگفت آورى پس قبول نكردند بيشتر مردم مگر انكار را.
تفسير
اجمالى از بيان حقيقت روح در سوره حجر ذيل آيه فاذا سوّيته و نفخت فيه من روحى گذشت و در اين آيه ظاهرا يا سؤال از حقيقت آن شده يا از مبدء پيدايشش و بر هر تقدير جواب از آن بنحو احسن اتقن اصلح بحال سائل داده شده‌
----
جلد 3 صفحه 386
كه خداوند به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده بگو روح از امر يعنى كار يا فرمان پروردگار من است چون مجرّد از مادّه و لوازم آن است و فقط بفعل خداوند و امر كن وجودى او بدون احتياج بمادّه و مدّت وجود پيدا ميكند و در اين كلمه شريفه لطيفه جامعه اشاره بحقيقت و بيان مبدء پيدايش آن شده است بنحوى كه عقل مات ميشود با معذرت از بيان تفصيلى براى عدم استعداد و قصور علم بشر از ادراك حقائق موجودات خصوصا مجرّدات كه از آن بعالم امر تعبير ميشود كه فرموده و داده نشديد شما از علم مگر كمى يعنى كمى از علم يا كمى از شما چنانچه از روايت قمّى ره استفاده ميشود كه مراد كمى علم بشر است در برابر علم خداوند و از روايت عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام معلوم ميشود مراد باطنى، كمى علماء است در بين مردم و منافات ندارد كه هر دو مراد باشد در ظاهر و باطن چنانچه مكرّر بيان شده است چون قمّى ره فرموده يهود پرسيدند از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از روح فرمود روح از امر پروردگار من است و داده نشديد شما از علم مگر كمى آنها عرض كردند اين مخصوص بما است حضرت فرمود خير شامل تمام مردم است آنها گفتند اين چگونه ميشود تو ميگوئى بر من قرآن نازل شده و بر شما تورية و ميگوئى كسى را كه خداوند باو حكمت داده خير كثير عطا فرموده پس آيه‌ وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ‌ نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه علم خداوند غير متناهى و نامحدود است و علم بشر هر قدر باشد در برابر آن كم و محدود است و در بعضى از روايات تأييد از روايت عيّاشى ره شده است و استشهاد باين آيه بر كمى علم بعضى از مردم فرموده‌اند در هر حال اقوال مفسّرين كه بعضى گفته‌اند خداوند عدول فرموده از جواب بمراعات حال سؤال كنندگان و قصور ادراك آنها يا براى اثبات نبوّت پيغمبر چون آنها معتقد بودند كه كسى كه جواب از اين سؤال دهد پيغمبر نيست يا مراد از روح روح القدس است يا عيسى عليه السّلام است كه روح اللّه است و سؤال شده از آن كه قديمند يا حادث و جواب داده شده كه از امر پروردگار است كه دلالت بر حدوث دارد يا آن كه مراد از روح قرآن است چون خداوند فرموده‌ وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا و سؤال شده از كيفيّت نزول و اعجاز آن و جواب داده شده كه آن كار خدا و نازل بامر او و از قدرت بشر
----
جلد 3 صفحه 387
خارج است اين اقوال بنظر حقير يا بى‌وجه است يا خلاف ظاهر و آنچه در بيان حقيقت روح از ائمه اطهار نقل شده منافى با بيان حقير در سوره حجر و آنچه بدوا در اين آيه ذكر شد نيست بلكه مويّد و مؤكّد است و مراد از روح همان جوهر لطيفه قدسيّه است كه از عالم غيب باجسام مستعدّه افاضه ميشود و در حيوان منشأ اراده و احساس و در انسان مدرك كليّات است بلى ارواح انبياء و اولياء و اهل ايمان مخصوص بكمالاتى هستند كه در سايرين وجود ندارد و مقام مقتضى براى بسط مقال نيست در هر حال چون معلوم شد كه مبدء علم بشر ذات احديّت است و مخزن آن وحى الهى و قرآن كريم است براى انذار و تخويف و بيان آن كه وضع و رفع آن بدست خدا است فرموده و اگر بخواهيم ميبريم از دلها و محو ميكنيم از مصاحف، وحى الهى و قرآن كريم را و كسى نميتواند با مادر اين امر معارضه نمايد و مانع از اجراء اراده ما شود تا شما او را كار گذار خود كنيد مگر باز رحمت الهى و فضل نامتناهى حقّ شامل حال شما گردد و باقى و برقرار دارد كتاب خود و مخزن علم شما بلكه اوّلين و آخرين را براى تفضّل بر محمّد و آل او صلوات اللّه عليهم اجمعين چون فضل خداوند بر اين خاندان بزرگ بوده و هست و خواهد بود و بعضى اين آيه را مؤيّد احتمال آنكه مراد از روح قرآن باشد قرار داده‌اند. و براى دفع توهّمى كه ممكن است از آيات سابقه براى اشخاص ضعيف النّفس حاصل شود كه تصوّر نمايند علم مستفاد از قرآن كم و غير مستقرّ است و موجب آن شود كه از قدر و عظمت آن در انظار كاسته گردد در مقام تحدّى و اثبات اعجاز قرآن بر آمده و به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده بگو اگر تمام انس و جنّ جمع و متّفق شوند كه مانند اين قرآن در اشتمال بر علوم و معارف و احكام نافعه مفيده بحال بشر و فصاحت و بلاغت و لطافت و جزالت و بداعت بياورند نميتوانند اگر چه پشت بپشت هم دهند و با يكديگر كمك كنند در خرائج نقل نموده كه ابن ابى العوجاء و سه نفر از دهريه در مكّه متّفق شدند كه هر يك يك چهارم مانند قرآن را انشاء نمايند و در سال آينده براى معارضه حاضر شوند و چون موعد رسيد و در مقام ابراهيم جمع شدند يكى از آنها گفت من چون بآيه يا ارض ابلعى ماءك رسيدم عاجز شدم ديگرى گفت من چون بآيه فلمّا استيأسوا منه خلصوا نجيّا رسيدم منصرف شدم و ميخواستند امر
----
جلد 3 صفحه 388
را مخفى كنند كه امام صادق عليه السّلام رسيد و ملتفت شد و اين آيه را تلاوت فرمود و آنها مبهوت ماندند و شمه‌اى از اين مقوله در اوائل سوره بقره ذيل آيه‌ وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‌ عَبْدِنا گذشت و در آيه اخيره بيان فرموده عدم استعداد و قابليّت بيشتر بشر را براى تعلّم و هدايت باين تقريب كه ما مكرّر بوجوه مختلفه و طرق متعدّده در اين قرآن براى مردم دليل و مثل و حكايت ذكر نموديم كه موجب تذكّر و تنبّه و عبرت آنها گردد ولى مع الاسف بيشتر ابا كردند و قبول ننمودند مگر انكار و كفر بحقّ و حقيقت را چون مثل بر هر بيان شگفت آور موجب تذكّر و تنبّه و عبرتى اطلاق ميشود و آيات قرآنيه نوعا از اين قبيل است و در كافى و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه فأبى اكثر النّاس بولاية على الاكفورا نازل شده و مكرر بيان شد كه ظاهرا مراد تفسير است و اللّه اعلم ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِلاّ رَحمَةً مِن‌ رَبِّك‌َ إِن‌َّ فَضلَه‌ُ كان‌َ عَلَيك‌َ كَبِيراً (87)
مگر رحمتي‌ ‌از‌ پروردگار تو محققا تفضلات‌ ‌او‌ ‌بر‌ تو هست‌ بسيار بزرگ‌ إِلّا رَحمَةً مِن‌ رَبِّك‌َ استثناء ‌از‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌که‌ فرمود ‌لا‌ تجد الا اينكه‌ پروردگار تو وكيل‌ تمام‌ امورات‌ تو هست‌ برحمت‌ و فضل‌ ‌خود‌ رحمة الهي‌ توسعه‌ دارد تمام‌ اشياء ‌را‌ ميگيرد وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ اعراف‌ ‌آيه‌ 155 و نيز وَسِعت‌َ كُل‌َّ شَي‌ءٍ رَحمَةً وَ عِلماً مؤمن‌ ‌آيه‌ 7 و لكن‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ علم‌ قابليت‌ محل‌ لازم‌ دارد
العلم‌ نور يقذفه‌ اللّه‌ ‌في‌ قلب‌ ‌من‌ يشاء
همين‌ نحو رحمت‌ ‌هم‌ قابليت‌ محل‌ لازم‌ دارد لذا ‌در‌ همين‌ ‌آيه‌ مذكوره‌ ميفرمايد:
جلد 12 - صفحه 303
فَسَأَكتُبُها لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤتُون‌َ الزَّكاةَ وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآياتِنا يُؤمِنُون‌َ اعراف‌ ‌آيه‌ 156 و البته‌ قابليت‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌از‌ تمام‌ انبياء و ملائكه‌ بيشتر و بالاتر ‌بود‌ و لذا تفضلات‌ الهي‌ ‌هم‌ ‌در‌ حق‌ ‌او‌ بيشتر و بالاتر ‌است‌ لذا ميفرمايد إِن‌َّ فَضلَه‌ُ كان‌َ عَلَيك‌َ كَبِيراً چه‌ فضيلت‌ بزرگتر ‌از‌ اينكه‌ نور مقدسش‌ اولين‌ مخلوقات‌ الهي‌ و سير ‌در‌ حجب‌ دوازده‌ گانه‌ و ‌در‌ عرش‌ اعظم‌ و ‌در‌ اصلاب‌ شامخه‌ و ارحام‌ مطهره‌ و جعل‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ ‌از‌ جميع‌ انبياء و ملائكه‌ و تعليم‌ بآن‌ علم‌ ‌ما ‌کان‌ و ‌ما ‌يکون‌ و كتاب‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ كتب‌ و اوصياء ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ اوصياء و امت‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ امم‌ و دين‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ اديان‌ و اعطاء مقام‌ شفاعت‌ و مقام‌ محمود ‌که‌ قبلا متعرض‌ شديم‌ و دخترش‌ ‌را‌ سيدة نساء عالمين‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 87)- این آیه که به صورت استثناء آمده است، می‌گوید: اگر ما این علم و دانش را از تو نمی‌گیریم چیزی نیست: «مگر رحمت پروردگارت» (إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ). رحمتی است برای هدایت و نجات خودت و رحمتی است برای هدایات و نجات جهان بشریت و این رحمت در واقع دنباله همان رحمت آفرینش است که ایجاب می‌کند هرگز روی زمین از حجت الهی خالی نماند.
و در پایان آیه به عنوان تأکید، یا به عنوان بیان دلیل بر جمله سابق می‌گوید:
«که فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است» (إِنَّ فَضْلَهُ کانَ عَلَیْکَ کَبِیراً).
وجود زمینه این فضل در دل تو که با آب عبادت و تهذیب نفس و جهاد آبیاری شده از یکسو، و نیاز مبرم بندگان به چنین رهبری از سویی دیگر، ایجاب کرده است که فضل خدا بر تو فوق العاده زیاد باشد.
درهای علم را به روی تو بگشاید، از اسرار هدایت انسان آگاهت سازد، و از خطاها محفوظت دارد، تا الگو و اسوه‌ای برای همه انسانها تا پایان جهان باشی.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۹۹: خط ۲۲۸:
[[رده:آثار رحمت خدا]][[رده:آثار لطف خدا]][[رده:امتنان خدا]][[رده:ربوبیت خدا]][[رده:رحمت خدا]][[رده:نشانه هاى ربوبیت خدا]][[رده:نشانه هاى رحمت خدا]][[رده:مشمولان رحمت]][[رده:مشمولان فضل خدا]][[رده:تثبیت قرآن]][[رده:تفضل به محمد]][[رده:تقرب محمد]][[رده:رحمت بر محمد]][[رده:قلب محمد]][[رده:مربى محمد]][[رده:مقامات محمد]][[رده:منت بر محمد]][[رده:وحى به محمد]][[رده:تثبیت وحى]][[رده:موانع محو وحى]]
[[رده:آثار رحمت خدا]][[رده:آثار لطف خدا]][[رده:امتنان خدا]][[رده:ربوبیت خدا]][[رده:رحمت خدا]][[رده:نشانه هاى ربوبیت خدا]][[رده:نشانه هاى رحمت خدا]][[رده:مشمولان رحمت]][[رده:مشمولان فضل خدا]][[رده:تثبیت قرآن]][[رده:تفضل به محمد]][[رده:تقرب محمد]][[رده:رحمت بر محمد]][[رده:قلب محمد]][[رده:مربى محمد]][[رده:مقامات محمد]][[رده:منت بر محمد]][[رده:وحى به محمد]][[رده:تثبیت وحى]][[رده:موانع محو وحى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإسراء ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإسراء ]]
{{#seo:
|title=آیه 87 سوره إسراء
|title_mode=replace
|keywords=آیه 87 سوره إسراء,إسراء 87,إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ‌ رَبِّکَ‌ إِنَ‌ فَضْلَهُ‌ کَانَ‌ عَلَيْکَ‌ کَبِيراً,آثار رحمت خدا,آثار لطف خدا,امتنان خدا,ربوبیت خدا,رحمت خدا,نشانه هاى ربوبیت خدا,نشانه هاى رحمت خدا,مشمولان رحمت,مشمولان فضل خدا,تثبیت قرآن,تفضل به محمد,تقرب محمد,رحمت بر محمد,قلب محمد,مربى محمد,مقامات محمد,منت بر محمد,وحى به محمد,تثبیت وحى,موانع محو وحى,آیات قرآن سوره الإسراء
|description=إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ‌ رَبِّکَ‌ إِنَ‌ فَضْلَهُ‌ کَانَ‌ عَلَيْکَ‌ کَبِيراً
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۵۰

کپی متن آیه
إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ‌ رَبِّکَ‌ إِنَ‌ فَضْلَهُ‌ کَانَ‌ عَلَيْکَ‌ کَبِيراً

ترجمه

مگر رحمت پروردگارت (شامل حالت گردد،) که فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است!

|مگر به رحمتى از جانب پروردگارت كه تفضل او در حق تو بزرگ است
مگر رحمتى از جانب پروردگارت [به تو برسد]، زيرا فضل او بر تو همواره بسيار است.
مگر رحمت و لطف پروردگار (از تو مدد کند) که فضل (و رحمت) او بر تو بزرگ و بسیار است.
[ولی محو نشدن قرآن از یادها و نوشته ها، نیست] مگر رحمتی از سوی پروردگارت، به یقین فضل او بر تو همواره بزرگ است.
مگر پروردگارت رحمت آورد كه انعام او در باره تو بسيار است.
مگر به رحمت پروردگارت که بخشش و بخشایش او در حق تو بسیار است‌
[و هر چه دارى، نيست‌] مگر بخشايشى از پروردگارت، كه فزونى و بخشش او بر تو بزرگ بوده است.
لیکن به خاطر رحمت پروردگارت (که شامل حال تو است، آن را برجای می‌داریم و این ارمغان را بازپس نمی‌گیریم). واقعاً کرم بزرگی خدا در حق تو داشته است (که قرآن را برای تو ارسال و تو را خاتم‌الأنبیاء نموده است، و با حفاظت از قرآن آئین تو را جاویدان کرده است).
مگر رحمتی از (جانب) پروردگارت، (در رسد، که) فضل او بر تو همواره بزرگ بوده است.
بجز رحمتی از پروردگارت که فضل او است همانا بر تو بزرگ‌

Except through a mercy from your Lord. His favors upon you have been great.
ترتیل:
ترجمه:
الإسراء ٨٦ آیه ٨٧ الإسراء ٨٨
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِلاّ رَحْمَةً ...»: استثناء منقطع است و (إِلاّ) معنی (لکِن) دارد. برخی (رَحْمَةً) را مفعول‌له دانسته‌اند. «فَضْلَهُ»: خیر و خوبی. کرم و نیکی.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً «87»

جز رحمت از پروردگارت (مدافعى نخواهى يافت)، قطعاً فضل خداوند نسبت به تو بزرگ است.

نکته ها

آيه‌ى 86، حالت تهديدآميز نسبت به پيامبر دارد كه خداوند، همچنان كه عطا مى‌كند، اگر


«1». بقره، 87.

«2». قدر، 4.

«3». تفسيرنورالثقلين.

جلد 5 - صفحه 114

بخواهد بازپس مى‌گيرد. «1» و آيه‌ى 87، لحن تشويق آميزى دارد.

قرآن، وحى، نبوّت، خاتميّت وشفاعت، همه از تفضّلات الهى نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله بوده واز مقام ربوبيّت خدا سرچشمه مى‌گيرد و خداوند عطاهايش را از او بازپس نمى‌گيرد، هر چند دستش باز، قدرتش استوار و مى‌تواند همه را بازگيرد.

پیام ها

1- نعمت‌ها را از خداوند بدانيم و مغرور نشويم، زيرا بقا و زوال نعمت‌ها به اراده‌ى اوست. «لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنا»

2- هيچ كس در برابر قهر الهى نمى‌تواند نقشى داشته باشد. «ثُمَّ لا تَجِدُ»

3- نزول كتب آسمانى و وحى، از شئون ربوبيّت خداوند و در مسير تربيت انسان است. بِالَّذِي أَوْحَيْنا ... إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ‌

4- قرآن، فضل بزرگ الهى است. أَوْحَيْنا ... إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً چون خداوند بزرگ و والاست، لطف او نيز بزرگ، و فضل بزرگ او مخصوص پيامبر است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً (87)

إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ‌: مگر رحمت و بخشايش از پروردگار تو كه آن را باقى گذارد و محو نفرمايد از راه لطف و رأفت و فضل بندگان‌ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً: بدرستى كه فضل او هست بر تو بزرگ كه ترا سيد فرزندان آدم ساخته و خاتم پيغمبران گردانيده و لواى حمد و مقام محمود بتو داده و قرآن را بتو نازل فرموده در ميان امت تو باقى مى‌گذارد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً (85) وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنا وَكِيلاً (86) إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً (87) قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‌ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً (88) وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى‌ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ كُفُوراً (89)

ترجمه‌

- و ميپرسند تو را از روان بگو روان از فرمان پروردگار من است و داده نشديد از دانش مگر اندكى‌

و اگر بخواهيم هر آينه ببريم آنچه را وحى كرديم بتو پس نيابى براى خود بآن بر ما كار گذارى‌

مگر رحمتى از پروردگارت همانا فضل او باشد بر تو بزرگ‌

بگو هر آينه اگر جمع شوند تمام انس و جن بر آنكه بياورند مانند اين قرآن را نياورند مانند آنرا و اگر چه باشند بعضى از آنها مر بعضى را مدد كار

و بتحقيق مكرّر گردانديم براى مردم در اين قرآن از هر گونه بيان مذكّر شگفت آورى پس قبول نكردند بيشتر مردم مگر انكار را.

تفسير

اجمالى از بيان حقيقت روح در سوره حجر ذيل آيه فاذا سوّيته و نفخت فيه من روحى گذشت و در اين آيه ظاهرا يا سؤال از حقيقت آن شده يا از مبدء پيدايشش و بر هر تقدير جواب از آن بنحو احسن اتقن اصلح بحال سائل داده شده‌


جلد 3 صفحه 386

كه خداوند به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده بگو روح از امر يعنى كار يا فرمان پروردگار من است چون مجرّد از مادّه و لوازم آن است و فقط بفعل خداوند و امر كن وجودى او بدون احتياج بمادّه و مدّت وجود پيدا ميكند و در اين كلمه شريفه لطيفه جامعه اشاره بحقيقت و بيان مبدء پيدايش آن شده است بنحوى كه عقل مات ميشود با معذرت از بيان تفصيلى براى عدم استعداد و قصور علم بشر از ادراك حقائق موجودات خصوصا مجرّدات كه از آن بعالم امر تعبير ميشود كه فرموده و داده نشديد شما از علم مگر كمى يعنى كمى از علم يا كمى از شما چنانچه از روايت قمّى ره استفاده ميشود كه مراد كمى علم بشر است در برابر علم خداوند و از روايت عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام معلوم ميشود مراد باطنى، كمى علماء است در بين مردم و منافات ندارد كه هر دو مراد باشد در ظاهر و باطن چنانچه مكرّر بيان شده است چون قمّى ره فرموده يهود پرسيدند از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از روح فرمود روح از امر پروردگار من است و داده نشديد شما از علم مگر كمى آنها عرض كردند اين مخصوص بما است حضرت فرمود خير شامل تمام مردم است آنها گفتند اين چگونه ميشود تو ميگوئى بر من قرآن نازل شده و بر شما تورية و ميگوئى كسى را كه خداوند باو حكمت داده خير كثير عطا فرموده پس آيه‌ وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ‌ نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه علم خداوند غير متناهى و نامحدود است و علم بشر هر قدر باشد در برابر آن كم و محدود است و در بعضى از روايات تأييد از روايت عيّاشى ره شده است و استشهاد باين آيه بر كمى علم بعضى از مردم فرموده‌اند در هر حال اقوال مفسّرين كه بعضى گفته‌اند خداوند عدول فرموده از جواب بمراعات حال سؤال كنندگان و قصور ادراك آنها يا براى اثبات نبوّت پيغمبر چون آنها معتقد بودند كه كسى كه جواب از اين سؤال دهد پيغمبر نيست يا مراد از روح روح القدس است يا عيسى عليه السّلام است كه روح اللّه است و سؤال شده از آن كه قديمند يا حادث و جواب داده شده كه از امر پروردگار است كه دلالت بر حدوث دارد يا آن كه مراد از روح قرآن است چون خداوند فرموده‌ وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا و سؤال شده از كيفيّت نزول و اعجاز آن و جواب داده شده كه آن كار خدا و نازل بامر او و از قدرت بشر


جلد 3 صفحه 387

خارج است اين اقوال بنظر حقير يا بى‌وجه است يا خلاف ظاهر و آنچه در بيان حقيقت روح از ائمه اطهار نقل شده منافى با بيان حقير در سوره حجر و آنچه بدوا در اين آيه ذكر شد نيست بلكه مويّد و مؤكّد است و مراد از روح همان جوهر لطيفه قدسيّه است كه از عالم غيب باجسام مستعدّه افاضه ميشود و در حيوان منشأ اراده و احساس و در انسان مدرك كليّات است بلى ارواح انبياء و اولياء و اهل ايمان مخصوص بكمالاتى هستند كه در سايرين وجود ندارد و مقام مقتضى براى بسط مقال نيست در هر حال چون معلوم شد كه مبدء علم بشر ذات احديّت است و مخزن آن وحى الهى و قرآن كريم است براى انذار و تخويف و بيان آن كه وضع و رفع آن بدست خدا است فرموده و اگر بخواهيم ميبريم از دلها و محو ميكنيم از مصاحف، وحى الهى و قرآن كريم را و كسى نميتواند با مادر اين امر معارضه نمايد و مانع از اجراء اراده ما شود تا شما او را كار گذار خود كنيد مگر باز رحمت الهى و فضل نامتناهى حقّ شامل حال شما گردد و باقى و برقرار دارد كتاب خود و مخزن علم شما بلكه اوّلين و آخرين را براى تفضّل بر محمّد و آل او صلوات اللّه عليهم اجمعين چون فضل خداوند بر اين خاندان بزرگ بوده و هست و خواهد بود و بعضى اين آيه را مؤيّد احتمال آنكه مراد از روح قرآن باشد قرار داده‌اند. و براى دفع توهّمى كه ممكن است از آيات سابقه براى اشخاص ضعيف النّفس حاصل شود كه تصوّر نمايند علم مستفاد از قرآن كم و غير مستقرّ است و موجب آن شود كه از قدر و عظمت آن در انظار كاسته گردد در مقام تحدّى و اثبات اعجاز قرآن بر آمده و به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده بگو اگر تمام انس و جنّ جمع و متّفق شوند كه مانند اين قرآن در اشتمال بر علوم و معارف و احكام نافعه مفيده بحال بشر و فصاحت و بلاغت و لطافت و جزالت و بداعت بياورند نميتوانند اگر چه پشت بپشت هم دهند و با يكديگر كمك كنند در خرائج نقل نموده كه ابن ابى العوجاء و سه نفر از دهريه در مكّه متّفق شدند كه هر يك يك چهارم مانند قرآن را انشاء نمايند و در سال آينده براى معارضه حاضر شوند و چون موعد رسيد و در مقام ابراهيم جمع شدند يكى از آنها گفت من چون بآيه يا ارض ابلعى ماءك رسيدم عاجز شدم ديگرى گفت من چون بآيه فلمّا استيأسوا منه خلصوا نجيّا رسيدم منصرف شدم و ميخواستند امر


جلد 3 صفحه 388

را مخفى كنند كه امام صادق عليه السّلام رسيد و ملتفت شد و اين آيه را تلاوت فرمود و آنها مبهوت ماندند و شمه‌اى از اين مقوله در اوائل سوره بقره ذيل آيه‌ وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‌ عَبْدِنا گذشت و در آيه اخيره بيان فرموده عدم استعداد و قابليّت بيشتر بشر را براى تعلّم و هدايت باين تقريب كه ما مكرّر بوجوه مختلفه و طرق متعدّده در اين قرآن براى مردم دليل و مثل و حكايت ذكر نموديم كه موجب تذكّر و تنبّه و عبرت آنها گردد ولى مع الاسف بيشتر ابا كردند و قبول ننمودند مگر انكار و كفر بحقّ و حقيقت را چون مثل بر هر بيان شگفت آور موجب تذكّر و تنبّه و عبرتى اطلاق ميشود و آيات قرآنيه نوعا از اين قبيل است و در كافى و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه فأبى اكثر النّاس بولاية على الاكفورا نازل شده و مكرر بيان شد كه ظاهرا مراد تفسير است و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِلاّ رَحمَةً مِن‌ رَبِّك‌َ إِن‌َّ فَضلَه‌ُ كان‌َ عَلَيك‌َ كَبِيراً (87)

مگر رحمتي‌ ‌از‌ پروردگار تو محققا تفضلات‌ ‌او‌ ‌بر‌ تو هست‌ بسيار بزرگ‌ إِلّا رَحمَةً مِن‌ رَبِّك‌َ استثناء ‌از‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌که‌ فرمود ‌لا‌ تجد الا اينكه‌ پروردگار تو وكيل‌ تمام‌ امورات‌ تو هست‌ برحمت‌ و فضل‌ ‌خود‌ رحمة الهي‌ توسعه‌ دارد تمام‌ اشياء ‌را‌ ميگيرد وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ اعراف‌ ‌آيه‌ 155 و نيز وَسِعت‌َ كُل‌َّ شَي‌ءٍ رَحمَةً وَ عِلماً مؤمن‌ ‌آيه‌ 7 و لكن‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ علم‌ قابليت‌ محل‌ لازم‌ دارد

العلم‌ نور يقذفه‌ اللّه‌ ‌في‌ قلب‌ ‌من‌ يشاء

همين‌ نحو رحمت‌ ‌هم‌ قابليت‌ محل‌ لازم‌ دارد لذا ‌در‌ همين‌ ‌آيه‌ مذكوره‌ ميفرمايد:

جلد 12 - صفحه 303

فَسَأَكتُبُها لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤتُون‌َ الزَّكاةَ وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآياتِنا يُؤمِنُون‌َ اعراف‌ ‌آيه‌ 156 و البته‌ قابليت‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌از‌ تمام‌ انبياء و ملائكه‌ بيشتر و بالاتر ‌بود‌ و لذا تفضلات‌ الهي‌ ‌هم‌ ‌در‌ حق‌ ‌او‌ بيشتر و بالاتر ‌است‌ لذا ميفرمايد إِن‌َّ فَضلَه‌ُ كان‌َ عَلَيك‌َ كَبِيراً چه‌ فضيلت‌ بزرگتر ‌از‌ اينكه‌ نور مقدسش‌ اولين‌ مخلوقات‌ الهي‌ و سير ‌در‌ حجب‌ دوازده‌ گانه‌ و ‌در‌ عرش‌ اعظم‌ و ‌در‌ اصلاب‌ شامخه‌ و ارحام‌ مطهره‌ و جعل‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ ‌از‌ جميع‌ انبياء و ملائكه‌ و تعليم‌ بآن‌ علم‌ ‌ما ‌کان‌ و ‌ما ‌يکون‌ و كتاب‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ كتب‌ و اوصياء ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ اوصياء و امت‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ امم‌ و دين‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ اديان‌ و اعطاء مقام‌ شفاعت‌ و مقام‌ محمود ‌که‌ قبلا متعرض‌ شديم‌ و دخترش‌ ‌را‌ سيدة نساء عالمين‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 87)- این آیه که به صورت استثناء آمده است، می‌گوید: اگر ما این علم و دانش را از تو نمی‌گیریم چیزی نیست: «مگر رحمت پروردگارت» (إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ). رحمتی است برای هدایت و نجات خودت و رحمتی است برای هدایات و نجات جهان بشریت و این رحمت در واقع دنباله همان رحمت آفرینش است که ایجاب می‌کند هرگز روی زمین از حجت الهی خالی نماند.

و در پایان آیه به عنوان تأکید، یا به عنوان بیان دلیل بر جمله سابق می‌گوید:

«که فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است» (إِنَّ فَضْلَهُ کانَ عَلَیْکَ کَبِیراً).

وجود زمینه این فضل در دل تو که با آب عبادت و تهذیب نفس و جهاد آبیاری شده از یکسو، و نیاز مبرم بندگان به چنین رهبری از سویی دیگر، ایجاب کرده است که فضل خدا بر تو فوق العاده زیاد باشد.

درهای علم را به روی تو بگشاید، از اسرار هدایت انسان آگاهت سازد، و از خطاها محفوظت دارد، تا الگو و اسوه‌ای برای همه انسانها تا پایان جهان باشی.

نکات آیه

۱- لطف و رحمت خداوند، مانع بازپس گیرى وحى (حقایق و معارف وحیانى)از پیامبر(ص) (لئن شئنا لنذهبنّ ... إلاّ رحمة من ربّک) استثنا ممکن است از کلمه و یا کلامى محذوف صورت گرفته باشد: مثلاً عبارت چنین باشد آنچه را به تو دادیم، جز از سر رحمت ندادیم و بنابراین، محو نخواهیم کرد. و یا استدراک از «لئن شئنا» باشد و عبارت چنین فرض شود: «و لکن لانشاء ذلک رحمة» (ولى زایل کردن معارف عطا شده را نمى خواهیم به خاطر رحمت به تو)

۲- تثبیت مفاهیم وحى و جاودانگى آنها در قلب پیامبر(ص)، جلوه ربوبیت خاص الهى نسبت به آن حضرت (لئن شئنا لنذهبنّ بالذى أوحینا ... إلاّ رحمة من ربّک)

۳- تثبیت وحى و بقاى مفاهیم قرآنى، جلوه رحمت الهى بر بندگان (لئن شئنا لنذهبنّ ... إلاّ رحمة من ربّک)

۴- پیامبراکرم(ص)، مورد فضل و رحمت عظیم و گسترده الهى (إن فضله کان علیک کبیرًا)

۵- جایگاه ویژه و رفیع پیامبر(ص) نزد خداوند (إن فضله کان علیک کبیرًا)

۶- امتنان خداوند بر پیامبر(ص) به خاطر تثبیت مفاهیم وحى در قلب او (و لئن شئنا لنذهبنّ ... إن فضله کان علیک کبیرًا)

۷- ربوبیت الهى نسبت به پیامبر(ص)، ربوبیتى آمیخته با رحمت است. (إلاّ رحمة من ربّک)

موضوعات مرتبط

  • خدا: آثار رحمت خدا ۱; آثار لطف خدا ۱; امتنان خدا ۶; ربوبیت خدا۷;رحمت خدا ۷; نشانه هاى ربوبیت خدا ۲; نشانه هاى رحمت خدا ۳
  • رحمت: مشمولان رحمت ۴، ۷
  • فضل خدا: مشمولان فضل خدا ۴
  • قرآن: تثبیت قرآن ۳
  • محمد(ص): تفضّل به محمد(ص) ۴; تقرّب محمد(ص) ۵; رحمت بر محمد(ص) ۴، ۷; قلب محمد(ص) ۲، ۶; مربّى محمد(ص) ۲، ۷; مقامات محمد(ص) ۵; منّت بر محمد(ص) ۶; وحى به محمد(ص) ۱، ۲، ۶
  • وحى: تثبیت وحى ۲، ۳، ۶; موانع محو وحى ۱

منابع