المائدة ٥٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::يَتَوَل|يَتَوَلَ]] [[کلمه غیر ربط::يَتَوَل| ]] [[شامل این ریشه::ولى| ]][[ریشه غیر ربط::ولى| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهَ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::رَسُولَه|رَسُولَهُ]] [[کلمه غیر ربط::رَسُولَه| ]] [[شامل این ریشه::رسل| ]][[ریشه غیر ربط::رسل| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ]] [[شامل این ریشه::الذين| ]][[شامل این کلمه::آمَنُوا|آمَنُوا]] [[کلمه غیر ربط::آمَنُوا| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]][[شامل این کلمه::فَإِن|فَإِنَ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این کلمه::حِزْب|حِزْبَ]] [[کلمه غیر ربط::حِزْب| ]] [[شامل این ریشه::حزب| ]][[ریشه غیر ربط::حزب| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمُ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::الْغَالِبُون|الْغَالِبُونَ]] [[کلمه غیر ربط::الْغَالِبُون| ]] [[شامل این ریشه::غلب| ]][[ریشه غیر ربط::غلب| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::يَتَوَل|يَتَوَلَ]] [[کلمه غیر ربط::يَتَوَل| ]] [[شامل این ریشه::ولى| ]][[ریشه غیر ربط::ولى| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهَ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::رَسُولَه|رَسُولَهُ]] [[کلمه غیر ربط::رَسُولَه| ]] [[شامل این ریشه::رسل| ]][[ریشه غیر ربط::رسل| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ]] [[شامل این ریشه::الذين| ]][[شامل این کلمه::آمَنُوا|آمَنُوا]] [[کلمه غیر ربط::آمَنُوا| ]] [[شامل این ریشه::امن| ]][[ریشه غیر ربط::امن| ]][[شامل این کلمه::فَإِن|فَإِنَ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این کلمه::حِزْب|حِزْبَ]] [[کلمه غیر ربط::حِزْب| ]] [[شامل این ریشه::حزب| ]][[ریشه غیر ربط::حزب| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمُ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::الْغَالِبُون|الْغَالِبُونَ]] [[کلمه غیر ربط::الْغَالِبُون| ]] [[شامل این ریشه::غلب| ]][[ریشه غیر ربط::غلب| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ مَنْ يَتَوَلَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و هر کس خدا و پیامبرش و کسانی را که ایمان آوردند ولیّ خود برگیرد (پیروزمند است). پس حزب خدا بیگمان همانا پیروزمندانند. | |-|صادقی تهرانی=و هر کس خدا و پیامبرش و کسانی را که ایمان آوردند ولیّ خود برگیرد (پیروزمند است). پس حزب خدا بیگمان همانا پیروزمندانند. | ||
|-|معزی=و آنکس که دوستی کند با خدا و پیمبرش و آنان که ایمان آوردند همانا حزب خدا است پیروزمندان | |-|معزی=و آنکس که دوستی کند با خدا و پیمبرش و آنان که ایمان آوردند همانا حزب خدا است پیروزمندان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Whoever allies himself with Allah, and His Messenger, and those who believe—surely the Party of Allah is the victorious.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/005056.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/005056.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::56|٥٦]] | قبلی = المائدة ٥٥ | بعدی = المائدة ٥٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::56|٥٦]] | قبلی = المائدة ٥٥ | بعدی = المائدة ٥٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۷: | خط ۳۵: | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۳، ص ۲۳۱.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۲۹۵.</ref> | |||
ابن شهر آشوب از امام باقر عليهالسلام نقل كند كه اين آيه درباره امام على مرتضى عليهالسلام نازل شده است.<ref> البرهان في تفسير القرآن.</ref> ابن بابويه بعد از چهار واسطه از ابوالجارود و او از امام باقر عليهالسلام نقل نمايد كه عده اى از يهوديان كه مسلمان شده بودند، نزد پيامبر آمدند كه از زمره آنها عبدالله بن سلام و اسيد بن ثعلبه (در كتاب وافى اسد بن ثعلبه ذكر شده است) و ابن يامين و ابن صوريا بودند، گفتند: يا نبى اللّه، موسى بعد از خود به يوشع بن نون وصيت كرد به ما بگو كه بعد از تو چه كسى وصى تو خواهد بود؟ سپس آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» نازل گرديد. بعد از نزول اين آيه، پيامبر فرمود: برخيزيد همه از جا برخاستند و به طرف مسجد رفتند در همين موقع بود كه سائلى از مسجد بيرون آمد، پيامبر از او پرسيد: اى سائل آيا كسى به تو چيزى بخشيده است؟ گفت: بلى يا رسول اللّه اين انگشترى را به من بخشيده اند. پيامبر فرمود: چه كسى به تو بخشيده؟ | |||
سائل گفت: اين مرد كه مشغول نماز است و اشاره به سوى على نمود، پيامبر فرمود: در چه حالتى به تو بخشيد؟ گفت: در حالتى كه در ركوع بوده است سپس پيامبر تكبير گفت و تمام اهل مسجد تكبير گفتند. سپس پيامبر فرمود: اى مردم على بن ابىطالب بعد از من ولى امر شما است. مردم گفتند: يا رسول الله ما خشنوديم به خدائى پروردگار ما و به رسالت و نبوت پيامبر ما و به پذيرفتن اسلام كه دين ما است و به ولايت على بن ابىطالب علیهالسلام ولى ما سپس اين آية نازل گرديد.<ref> البرهان في تفسير القرآن.</ref> | |||
محمد بن السائب از ابوصالح او از ابن عباس نقل نمايد كه عبدالله بن سلام با عده اى از يهوديان كه اسلام اختيار كرده بودند، نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: يا رسول الله خانه هاى ما دور است و كسى نيست از براى ما حديثى و خبرى از شما بياورد و قوم ما هم وقتى كه مسلمان شديم ما را ترك گفتند و با ما نشست و برخاست نمى كنند و ازدواج و نكاح را از ما بريده اند و با ما تكلم هم نمى نمايند و اين امر از براى ما مشكلاتى بوجود آورده است سپس پيامبر آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» را تلاوت فرمود و از منزل بيرون آمد و به طرف مسجد رفت. در حالتى كه مردم در مسجد مشغول نماز بودند. در اين ميان سائلى را مشاهده فرمود كه از مسجد بيرون مى آمد به او فرمود: آيا كسى به تو چيزى بخشيده است؟ گفت: بلى يا رسول اللّه، انگشترى طلا به من بخشيده شده است. پيامبر فرمود: چه كسى آن را به تو بخشيده است؟ گفت: اين مرد كه در حال نماز ايستاده و اشاره به على نمود. پيامبر فرمود: در چه حالتى به تو بخشيد؟ گفت: در حالتى كه در ركوع بوده است سپس پيامبر تكبير گفت و اين آية را قرائت فرمود.<ref> كتاب المناقب از موفق بن احمد از علماى عامه.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱#link1 | آيات ۵۶ - ۵۵ ، سوره مائده]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱#link1 | آيات ۵۶ - ۵۵ ، سوره مائده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱#link2 | اثبات اينكه اين دو آيه شريفه درباره امام على (ع )نازل شده و متضمن تنصيص بر ولايت و خلافت آن حضرت مى باشد.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱#link2 | اثبات اينكه اين دو آيه شريفه درباره امام على (ع )نازل شده و متضمن تنصيص بر ولايت و خلافت آن حضرت مى باشد.]] | ||
خط ۴۸: | خط ۷۱: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link16 | خاتمه سخن در شاءن نزول دو آيه مورد بحث]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۳#link16 | خاتمه سخن در شاءن نزول دو آيه مورد بحث]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۵۱#link332 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۵۱#link332 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ «56» | |||
و هركس كه خدا و پيامبرش وچنان مؤمنانى را (كه در آيه قبل بيان شد) ولىّ خود بگيرد (از حزب خداست) همانا حزب خدا پيروز است. | |||
===نکته ها=== | |||
در آيهى قبل بيان شد كه مراد از «الَّذِينَ آمَنُوا»، حضرت على عليه السلام و امامان معصوم عليهم السلام هستند. | |||
اوصاف حزب اللّه در سورهى مجادله آيه 22 چنين بيان شده است: | |||
1. به مبدأ و معاد ايمان دارند. | |||
2. با دشمنان خدا، دوستى نمىكنند. | |||
اين آيه كه لزوم پذيرش ولايت خدا و رسول و امامان را بيان مىكند، مىفهماند كه مراد از «وَلِيُّكُمُ» در آيهى قبل، سرپرست و حاكم است نه دوست و ياور، چون تعبير «حزب اللّه» و غالب بودن آنان، اشاره به نظام قدرتمند و حكومت دارد. | |||
«حِزْبَ»، در لغت به معناى گروه با قدرت و با صلابت است. «1» | |||
چون پيروزى، بدون تشكيلات، مديريّت، قدرت، وحدت، جرأت و ... امكان ندارد، پس «حزباللّه» بايد براى حاكميّت و غلبه اين صفات را داشته باشند. | |||
حزباللَّه نه تنها غالب و پيروزند، بلكه رستگار نيز هستند. «حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»، «حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» «2» | |||
درآيهى 52 همين سوره خوانديم كه گروهى از ترس حوادث، كفّار را ولّى خود مىگيرند، در اين آيه مىفرمايد: حزب اللَّه غالب است؛ يعنى وابستگان به كفّار مغلوبند، پس به سراغ آنان نرويد. فَتَرَى الَّذِينَ ... يُسارِعُونَ فِيهِمْ ...، وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ ... هُمُ الْغالِبُونَ | |||
---- | |||
«1». معجمالوسيط. | |||
«2». مجادله، 22. | |||
جلد 2 - صفحه 322 | |||
===پیام ها=== | |||
1- حزب اللّه، تنها كسانىاند كه ولايت خدا، پيامبر و اهلبيت عليهم السلام را پذيرفته باشند. وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ ... فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ | |||
2- غلبهى نهايى با كسانى است كه ولايت خدا، پيامبر و اهلبيت عليهم السلام را بپذيرند. | |||
وَ مَنْ يَتَوَلَ ... هُمُ الْغالِبُونَ | |||
3- چون خداوند غالب است، «وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ» «1»، وابستگان به او هم غالبند. | |||
«حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» | |||
4- با وعدههاى الهى، حزب اللَّه به آيندهى خود مطمئن است. «هُمُ الْغالِبُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (56) | |||
---- | |||
«1» نهج البلاغه، خطبه 68 (طبع عبده) | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 117 | |||
چون حق تعالى در آيه سابقه اثبات ولايت خود و رسول و وصى رسول صلى اللّه عليه و آله نمود، در عقب آن مىفرمايد: | |||
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: هر كه دوست دارد خدا و رسول او را. وَ الَّذِينَ آمَنُوا: و آن كسانى كه ايمان آوردهاند. فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ: پس بدرستى كه گروه و حزب خداى تعالى ايشانند غالبان بحجت. | |||
تكميل: 1- تفسير صافى- عن عمر بن الخطّاب انّه قال: و اللّه لقد تصدّقت باربعين خاتما و انا راكع لينزل فىّ ما نزل فى علىّ بن أبي طالب عليه السّلام فما نزل. «1» روايت شده از عمر بن خطاب بدرستى كه گفت: قسم به خدا هر آينه تصدق نمودم به چهل انگشتر در حال ركوع تا نازل شود در حق من آنچه در شأن على بن ابى طالب عليه السّلام نازل شد، پس نازل نشد. | |||
2- كتاب احتجاج از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام «و الّذين امنوا فى هذا الموضع هم المؤتمنون على الخلايق من الحجج و الاوصياء فى عصر بعد عصر. «2» يعنى «و الّذين امنوا» در اين موضع ايشان امامان بر خلايقند از حجج و اوصياء در هر عصر بعد عصرى. | |||
3- توحيد از حضرت صادق عليه السّلام: يجيء رسول اللّه يوم القيمة آخذا بحجزة ربّه و نحن آخذون بحجزة نبيّنا و شيعتنا آخذون بحجزتنا فنحن و شيعتنا حزب اللّه و حزب اللّه هم الغالبون و اللّه ما يزعم انّها جحزة الازار و لكنّها اعظم من ذلك يجيء رسول اللّه آخذا بدين اللّه و نجيء نحن آخذين بدين نبيّنا و تجيء شيعتنا آخذين بديننا. «3» فرمود حضرت صادق عليه السّلام: مىآيد پيغمبر خدا روز قيامت در حالتى كه گيرنده است به دامن لطف پروردگارش، و ما گيرندهايم به دامن پيغمبر ما، و شيعيان ما گيرندهاند به دامن ما. پس ما و شيعيان ما حزب خدا، و حزب خدا ايشانند غالبان. و قسم به خدا گمان باطلى نكند كسى بدرستى كه آن دامن چادر است، و لكن آن اعظم از اين باشد. مىآيد رسول خدا در | |||
---- | |||
«1» تفسير صافى، جلد دوّم، صفحه 47. | |||
«2» تفسير نور الثقلين، جلد اوّل، صفحه 537، حديث 270. | |||
«3» توحيد صدوق، باب 23، صفحه 166، حديث 3. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 118 | |||
حالتى كه تمسك يافته به دين خدا، و ما مىآئيم تمسك جسته به دين پيغمبرمان، و مىآيند شيعيان ما متمسك شده به دين ما. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (56) | |||
ترجمه | |||
و كسانيكه قبول نمايند ولايت خدا و پيغمبرش را و آنانكه ايمان آوردند پس همانا لشگر خدا ايشانند غالبان. | |||
تفسير | |||
تولّى قبول ولايت نمودن است در اين صورت اگر ولايت بمعنى صاحب اختيارى باشد قبول آن عبارت از تمكين و فرمان بردارى است و اگر بمعنى دوستى باشد قبول آن بمعنى دوستى در مقابل دوستى يا التزام بآن است و چون در آيه قبل معلوم شد كه معنى حقيقى ولايت صاحب اختيارى است البته در اين آيه هم حمل بر معنى حقيقى بايد بشود علاوه بر آنكه حاصل مفاد اين آيه و تقدير جزا آنستكه كسانيكه قبول ولايت نمايند لشگر خدايند و آنها غالبانند و لشگر شدن بدون زير بار ولايت رفتن و تمكين داشتن و فرمانبردار بودن ممكن نيست ولى بدون دوستى ممكن است پس ولايت بمعنى اختيار دارى در شرط انسب بجزاى مذكور در آيه است و در جزاء اشاره شده است بآنكه كسانيكه زير بار ولايت نرفتند آنها حزب | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 235 | |||
شيطانند و معلوم است كه مراد از آنانكه ايمان آوردند در اين آيه همان مراد در آيه قبل است كه ولايت آنان مقرون بولايت خدا و پيغمبر (ص) است و انفكاك ندارد و غلبه حقيقيّه منحصر بآنها است و در مجالس از حضرت باقر (ع) در ذيل آيه قبل روايت نموده كه جمعى از يهود از قبيل عبد اللّه بن سلام و اسد و ثعلبه و ابن امين و ابن صوريا اسلام اختيار نمودند و از حضرت رسول (ص) سؤال نمودند كه وصى تو و ولىّ ما مردم بعد از تو كيست خوب است بيان فرمائى چنانچه حضرت موسى (ع) يوشع بن نون را وصى و جانشين خود قرار داد و آيه انما وليّكم اللّه نازل شد پس پيغمبر (ص) فرمود برخيزيد برويم بمسجد برخواستند رفتند ديدند سائلى از مسجد بيرون آمد پس پيغمبر (ص) فرمود آيا كسى بتو چيزى داد عرض كرد بلى اين انگشترى را داد حضرت فرمود كه داد عرض كرد اين مرد كه نماز مىخواند فرمود در چه حال بود عرض كرد در حال ركوع پس پيغمبر (ص) تكبير گفت و اهل مسجد تكبير گفتند و پيغمبر (ص) فرمود على بن ابى طالب ولى شما است بعد از من آنها گفتند راضى شديم بدين اسلام و نبوت محمد (ص) و ولايت على بن أبي طالب عليه السّلام پس از جانب خداوند آيه و من يتول اللّه نازل شد و در احتجاج از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه مراد بآنانكه ايمان آوردند در اين آيه ائمه هدى و حجج و اوصياء هستند در هر عصرى و در توحيد از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه روز قيامت پيغمبر (ص) ميآيد در صورتى كه متشبّث بدين خدا است و ما متشبث بدين او هستيم و شيعيان ما متشبث بدين ما هستند پس ما و شيعيان ما حزب خدا هستيم و حزب خدا آنها غالبانند خداوند ما را از شيعيان آنها محسوب فرمايد و دست ما را از دامانشان كوتاه نفرمايد و از اخبار خاصه استفاده ميشود كه قبول ولايت اختصاص به بشر ندارد بر حيوانات و نباتات و جمادات هم عرض ولايت مولى شده است آنها كه قبول نمودهاند در دنيا و آخرت سعيد شدهاند و آنها كه قبول ننمودهاند بشقاوت دارين نائل گرديدهاند .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَن يَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ الغالِبُونَ (56) | |||
و كساني که قبول كنند ولاية خدا و رسول و كساني که ايمان آوردند پس محققا حزب الهي آنها غالب هستند. | |||
اينکه آيه شريفه متفرع بر آيه قبل است بعد از اينكه خداوند ولاية خود و رسول و امير المؤمنين را معين فرمود تكليف مؤمنين که مخاطب بخطاب (كم) در جمله انّما وليّكم بودند معين ميفرمايد که بر شما واجب و حتم است قبول ولايت اينها را لذا فرمود وَ مَن يَتَوَلَّ اللّهَ تولي قبول ولايت و قبولي ولاية الهي تسليم اوامر او اطاعت فرامين او و ترك مخالفت او و رضاي بتقديرات او و اتّكال امور باو است و نحو اينها. | |||
جلد 6 - صفحه 405 | |||
و رسوله و قبول ولاية رسول اينست که فرمود (النَّبِيُّ أَولي بِالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم) هر نوع تصرفي در جان و مال شما كند قبول كنيد و كليه اختيارات را بدست او دهيد. | |||
وَ الَّذِينَ آمَنُوا اشاره بجمله مذكوره در آيه قبل است که فرمود وَ الَّذِينَ آمَنُوا الاية که قبولي ولاية امير المؤمنين (ع) باشد و ميتوان گفت که اصلا غرض الهي همين بوده در اينکه دو آيه شريفه زيرا خطاب چنانچه گذشت بمؤمنين بوده يعني كساني که ايمان بخدا و رسول آوردهاند البته ولاية خدا و رسول را قبول دارند خصوصا بعد از صدور آيات شريفه اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا و النَّبِيُّ أَولي بِالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم و اما ولاية امير المؤمنين بر تمام مؤمنين واضح نبود پس مقصود از اينکه آيه همان ولاية علي (ع) است و نكته ذكر ولاية خدا و رسول براي اينست که اگر ولاية علي (ع) را تنها فرموده بود توهّم ميشد که معناي اطلاقي نداشته زيرا مراتب ولاية مختلف است ميخواهد بفرمايد که همان مرتبه ولايتي که خدا و رسول دارند علي هم دارد. | |||
فَإِنَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ الغالِبُونَ حزب عبارت از جماعتيست که يك رأي و يك عقيده و يك مسلك باشند مثل حزب سياسي، حزب دمكراسي و امثال آنها و حزب الهي عبارت از جماعتيست که در اينکه مسلك هم رأي و هم عقيده باشند و تابع دستورات الهي مقابل حزب شيطان که ميفرمايد أُولئِكَ حِزبُ الشَّيطانِ أَلا إِنَّ حِزبَ الشَّيطانِ هُمُ الخاسِرُونَ مجادله آيه 19، و نيز ميفرمايد أُولئِكَ حِزبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ المُفلِحُونَ مجادله آيه 22، و مراد از غلبه همان فلاح است که رستگاري دنيا و آخرت است، و بكمال وضوح از اينکه آيات استفاده ميشود که كساني که بعد از رحلت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم زير بار ولاية علي (ع) نرفتند حزب شيطان هستند حال اسم شيطان را روي هر كس که بخواهي بگذاري صحيح و حقّ است. | |||
406 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۱۰۵: | خط ۲۷۲: | ||
[[رده:آثار اتحاد]][[رده:شرایط پیروزى]][[رده:عوامل پیروزى]][[رده:اطمینان حزب الله]][[رده:پیروزى حزب الله]][[رده:شجاعت حزب الله]][[رده:آثار ولایت خدا]][[رده:اطاعت از خدا]][[رده:ولایت خدا]][[رده:دوستان خدا]][[رده:دوستان مؤمنان]][[رده:نقش رهبرى]][[رده:اهمیت سازماندهى]][[رده:زمینه شکست]][[رده:آثار ولایت کافران]][[رده:اطاعت از محمد]][[رده:ولایت محمد]][[رده:قبول ولایت مسیحیان]][[رده:اتحاد مؤمنان]][[رده:اطاعت از مؤمنان]][[رده:پیروزى مؤمنان]][[رده:ولایت مؤمنان]][[رده:قبول ولایت یهود]] | [[رده:آثار اتحاد]][[رده:شرایط پیروزى]][[رده:عوامل پیروزى]][[رده:اطمینان حزب الله]][[رده:پیروزى حزب الله]][[رده:شجاعت حزب الله]][[رده:آثار ولایت خدا]][[رده:اطاعت از خدا]][[رده:ولایت خدا]][[رده:دوستان خدا]][[رده:دوستان مؤمنان]][[رده:نقش رهبرى]][[رده:اهمیت سازماندهى]][[رده:زمینه شکست]][[رده:آثار ولایت کافران]][[رده:اطاعت از محمد]][[رده:ولایت محمد]][[رده:قبول ولایت مسیحیان]][[رده:اتحاد مؤمنان]][[رده:اطاعت از مؤمنان]][[رده:پیروزى مؤمنان]][[رده:ولایت مؤمنان]][[رده:قبول ولایت یهود]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المائدة ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المائدة ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 56 سوره مائده | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 56 سوره مائده,مائده 56,وَ مَنْ يَتَوَلَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ,آثار اتحاد,شرایط پیروزى,عوامل پیروزى,اطمینان حزب الله,پیروزى حزب الله,شجاعت حزب الله,آثار ولایت خدا,اطاعت از خدا,ولایت خدا,دوستان خدا,دوستان مؤمنان,نقش رهبرى,اهمیت سازماندهى,زمینه شکست,آثار ولایت کافران,اطاعت از محمد,ولایت محمد,قبول ولایت مسیحیان,اتحاد مؤمنان,اطاعت از مؤمنان,پیروزى مؤمنان,ولایت مؤمنان,قبول ولایت یهود,آیات قرآن سوره المائدة | |||
|description=وَ مَنْ يَتَوَلَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۲
کپی متن آیه |
---|
وَ مَنْ يَتَوَلَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ |
ترجمه
المائدة ٥٥ | آیه ٥٦ | المائدة ٥٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حِزْب»: جمعیّتی که دارای یک ایده و مرام باشند و به سوی هدف واحدی مردمان را فرا خوانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
ابن شهر آشوب از امام باقر عليهالسلام نقل كند كه اين آيه درباره امام على مرتضى عليهالسلام نازل شده است.[۳] ابن بابويه بعد از چهار واسطه از ابوالجارود و او از امام باقر عليهالسلام نقل نمايد كه عده اى از يهوديان كه مسلمان شده بودند، نزد پيامبر آمدند كه از زمره آنها عبدالله بن سلام و اسيد بن ثعلبه (در كتاب وافى اسد بن ثعلبه ذكر شده است) و ابن يامين و ابن صوريا بودند، گفتند: يا نبى اللّه، موسى بعد از خود به يوشع بن نون وصيت كرد به ما بگو كه بعد از تو چه كسى وصى تو خواهد بود؟ سپس آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» نازل گرديد. بعد از نزول اين آيه، پيامبر فرمود: برخيزيد همه از جا برخاستند و به طرف مسجد رفتند در همين موقع بود كه سائلى از مسجد بيرون آمد، پيامبر از او پرسيد: اى سائل آيا كسى به تو چيزى بخشيده است؟ گفت: بلى يا رسول اللّه اين انگشترى را به من بخشيده اند. پيامبر فرمود: چه كسى به تو بخشيده؟
سائل گفت: اين مرد كه مشغول نماز است و اشاره به سوى على نمود، پيامبر فرمود: در چه حالتى به تو بخشيد؟ گفت: در حالتى كه در ركوع بوده است سپس پيامبر تكبير گفت و تمام اهل مسجد تكبير گفتند. سپس پيامبر فرمود: اى مردم على بن ابىطالب بعد از من ولى امر شما است. مردم گفتند: يا رسول الله ما خشنوديم به خدائى پروردگار ما و به رسالت و نبوت پيامبر ما و به پذيرفتن اسلام كه دين ما است و به ولايت على بن ابىطالب علیهالسلام ولى ما سپس اين آية نازل گرديد.[۴]
محمد بن السائب از ابوصالح او از ابن عباس نقل نمايد كه عبدالله بن سلام با عده اى از يهوديان كه اسلام اختيار كرده بودند، نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: يا رسول الله خانه هاى ما دور است و كسى نيست از براى ما حديثى و خبرى از شما بياورد و قوم ما هم وقتى كه مسلمان شديم ما را ترك گفتند و با ما نشست و برخاست نمى كنند و ازدواج و نكاح را از ما بريده اند و با ما تكلم هم نمى نمايند و اين امر از براى ما مشكلاتى بوجود آورده است سپس پيامبر آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» را تلاوت فرمود و از منزل بيرون آمد و به طرف مسجد رفت. در حالتى كه مردم در مسجد مشغول نماز بودند. در اين ميان سائلى را مشاهده فرمود كه از مسجد بيرون مى آمد به او فرمود: آيا كسى به تو چيزى بخشيده است؟ گفت: بلى يا رسول اللّه، انگشترى طلا به من بخشيده شده است. پيامبر فرمود: چه كسى آن را به تو بخشيده است؟ گفت: اين مرد كه در حال نماز ايستاده و اشاره به على نمود. پيامبر فرمود: در چه حالتى به تو بخشيد؟ گفت: در حالتى كه در ركوع بوده است سپس پيامبر تكبير گفت و اين آية را قرائت فرمود.[۵]
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۵۵ ، سوره مائده
- اثبات اينكه اين دو آيه شريفه درباره امام على (ع )نازل شده و متضمن تنصيص بر ولايت و خلافت آن حضرت مى باشد.
- مراد از ((ولى )) در آيه شريفه ناصر نيست بلكه ولايت به معناى محبت و دوستى است
- اشكالات بعضى مفسرين معاند بر دلالت آيات شريفه : ((انما وليكم الله ...)) برولايت اميرالمؤ منين (ع ) و رد آن اشكالات
- مواردى كه جمع بر مفرد اطلاق شده است
- در صدر اسلام ((زكات )) در معناى لغوى (انفاقمال ) به كار مى رفته ، نه در خصوص زكات واجب
- معانى و موارد استعمال كلمه ((ولايت )) و مشتقات آن
- چهار دسته آيات شريفه درباره : ولايت تكوينى خدا، ولايت تشريعى خدا، ولايترسول الله (ص ) و ولايت امام على (ع )
- (رواياتى درباره صدقه دادن امام على (ع ) انگشترى خود را درحال ركوع و نزول آيات گذشته در اين شاءن )
- حديث ولايت اميرالمؤ منين عليه السلام بر روايت ابورافع
- سه روايت در شاءن نزول (انما وليكم الله و رسوله ...) از كتاب تفسير عياشى
- حديثى گرانبها از امام هادى (ع ) كه مشتمل بر حديث ثقلين و ولايت اميرالمؤ منين (ع ) است
- حديث ولايت و فضائل اميرالمؤ منين (ع ) به روايت ابوذر غفارى
- روايات ديگى در اين زمينه از مائب اهل سنت
- فضائل اميرالمؤ منين از زبان عمروعاص در جواب نامه معاويه !
- خاتمه سخن در شاءن نزول دو آيه مورد بحث
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ «56»
و هركس كه خدا و پيامبرش وچنان مؤمنانى را (كه در آيه قبل بيان شد) ولىّ خود بگيرد (از حزب خداست) همانا حزب خدا پيروز است.
نکته ها
در آيهى قبل بيان شد كه مراد از «الَّذِينَ آمَنُوا»، حضرت على عليه السلام و امامان معصوم عليهم السلام هستند.
اوصاف حزب اللّه در سورهى مجادله آيه 22 چنين بيان شده است:
1. به مبدأ و معاد ايمان دارند.
2. با دشمنان خدا، دوستى نمىكنند.
اين آيه كه لزوم پذيرش ولايت خدا و رسول و امامان را بيان مىكند، مىفهماند كه مراد از «وَلِيُّكُمُ» در آيهى قبل، سرپرست و حاكم است نه دوست و ياور، چون تعبير «حزب اللّه» و غالب بودن آنان، اشاره به نظام قدرتمند و حكومت دارد.
«حِزْبَ»، در لغت به معناى گروه با قدرت و با صلابت است. «1»
چون پيروزى، بدون تشكيلات، مديريّت، قدرت، وحدت، جرأت و ... امكان ندارد، پس «حزباللّه» بايد براى حاكميّت و غلبه اين صفات را داشته باشند.
حزباللَّه نه تنها غالب و پيروزند، بلكه رستگار نيز هستند. «حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»، «حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» «2»
درآيهى 52 همين سوره خوانديم كه گروهى از ترس حوادث، كفّار را ولّى خود مىگيرند، در اين آيه مىفرمايد: حزب اللَّه غالب است؛ يعنى وابستگان به كفّار مغلوبند، پس به سراغ آنان نرويد. فَتَرَى الَّذِينَ ... يُسارِعُونَ فِيهِمْ ...، وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ ... هُمُ الْغالِبُونَ
«1». معجمالوسيط.
«2». مجادله، 22.
جلد 2 - صفحه 322
پیام ها
1- حزب اللّه، تنها كسانىاند كه ولايت خدا، پيامبر و اهلبيت عليهم السلام را پذيرفته باشند. وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ ... فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ
2- غلبهى نهايى با كسانى است كه ولايت خدا، پيامبر و اهلبيت عليهم السلام را بپذيرند.
وَ مَنْ يَتَوَلَ ... هُمُ الْغالِبُونَ
3- چون خداوند غالب است، «وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ» «1»، وابستگان به او هم غالبند.
«حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»
4- با وعدههاى الهى، حزب اللَّه به آيندهى خود مطمئن است. «هُمُ الْغالِبُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (56)
«1» نهج البلاغه، خطبه 68 (طبع عبده)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 117
چون حق تعالى در آيه سابقه اثبات ولايت خود و رسول و وصى رسول صلى اللّه عليه و آله نمود، در عقب آن مىفرمايد:
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: هر كه دوست دارد خدا و رسول او را. وَ الَّذِينَ آمَنُوا: و آن كسانى كه ايمان آوردهاند. فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ: پس بدرستى كه گروه و حزب خداى تعالى ايشانند غالبان بحجت.
تكميل: 1- تفسير صافى- عن عمر بن الخطّاب انّه قال: و اللّه لقد تصدّقت باربعين خاتما و انا راكع لينزل فىّ ما نزل فى علىّ بن أبي طالب عليه السّلام فما نزل. «1» روايت شده از عمر بن خطاب بدرستى كه گفت: قسم به خدا هر آينه تصدق نمودم به چهل انگشتر در حال ركوع تا نازل شود در حق من آنچه در شأن على بن ابى طالب عليه السّلام نازل شد، پس نازل نشد.
2- كتاب احتجاج از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام «و الّذين امنوا فى هذا الموضع هم المؤتمنون على الخلايق من الحجج و الاوصياء فى عصر بعد عصر. «2» يعنى «و الّذين امنوا» در اين موضع ايشان امامان بر خلايقند از حجج و اوصياء در هر عصر بعد عصرى.
3- توحيد از حضرت صادق عليه السّلام: يجيء رسول اللّه يوم القيمة آخذا بحجزة ربّه و نحن آخذون بحجزة نبيّنا و شيعتنا آخذون بحجزتنا فنحن و شيعتنا حزب اللّه و حزب اللّه هم الغالبون و اللّه ما يزعم انّها جحزة الازار و لكنّها اعظم من ذلك يجيء رسول اللّه آخذا بدين اللّه و نجيء نحن آخذين بدين نبيّنا و تجيء شيعتنا آخذين بديننا. «3» فرمود حضرت صادق عليه السّلام: مىآيد پيغمبر خدا روز قيامت در حالتى كه گيرنده است به دامن لطف پروردگارش، و ما گيرندهايم به دامن پيغمبر ما، و شيعيان ما گيرندهاند به دامن ما. پس ما و شيعيان ما حزب خدا، و حزب خدا ايشانند غالبان. و قسم به خدا گمان باطلى نكند كسى بدرستى كه آن دامن چادر است، و لكن آن اعظم از اين باشد. مىآيد رسول خدا در
«1» تفسير صافى، جلد دوّم، صفحه 47.
«2» تفسير نور الثقلين، جلد اوّل، صفحه 537، حديث 270.
«3» توحيد صدوق، باب 23، صفحه 166، حديث 3.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 118
حالتى كه تمسك يافته به دين خدا، و ما مىآئيم تمسك جسته به دين پيغمبرمان، و مىآيند شيعيان ما متمسك شده به دين ما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (56)
ترجمه
و كسانيكه قبول نمايند ولايت خدا و پيغمبرش را و آنانكه ايمان آوردند پس همانا لشگر خدا ايشانند غالبان.
تفسير
تولّى قبول ولايت نمودن است در اين صورت اگر ولايت بمعنى صاحب اختيارى باشد قبول آن عبارت از تمكين و فرمان بردارى است و اگر بمعنى دوستى باشد قبول آن بمعنى دوستى در مقابل دوستى يا التزام بآن است و چون در آيه قبل معلوم شد كه معنى حقيقى ولايت صاحب اختيارى است البته در اين آيه هم حمل بر معنى حقيقى بايد بشود علاوه بر آنكه حاصل مفاد اين آيه و تقدير جزا آنستكه كسانيكه قبول ولايت نمايند لشگر خدايند و آنها غالبانند و لشگر شدن بدون زير بار ولايت رفتن و تمكين داشتن و فرمانبردار بودن ممكن نيست ولى بدون دوستى ممكن است پس ولايت بمعنى اختيار دارى در شرط انسب بجزاى مذكور در آيه است و در جزاء اشاره شده است بآنكه كسانيكه زير بار ولايت نرفتند آنها حزب
جلد 2 صفحه 235
شيطانند و معلوم است كه مراد از آنانكه ايمان آوردند در اين آيه همان مراد در آيه قبل است كه ولايت آنان مقرون بولايت خدا و پيغمبر (ص) است و انفكاك ندارد و غلبه حقيقيّه منحصر بآنها است و در مجالس از حضرت باقر (ع) در ذيل آيه قبل روايت نموده كه جمعى از يهود از قبيل عبد اللّه بن سلام و اسد و ثعلبه و ابن امين و ابن صوريا اسلام اختيار نمودند و از حضرت رسول (ص) سؤال نمودند كه وصى تو و ولىّ ما مردم بعد از تو كيست خوب است بيان فرمائى چنانچه حضرت موسى (ع) يوشع بن نون را وصى و جانشين خود قرار داد و آيه انما وليّكم اللّه نازل شد پس پيغمبر (ص) فرمود برخيزيد برويم بمسجد برخواستند رفتند ديدند سائلى از مسجد بيرون آمد پس پيغمبر (ص) فرمود آيا كسى بتو چيزى داد عرض كرد بلى اين انگشترى را داد حضرت فرمود كه داد عرض كرد اين مرد كه نماز مىخواند فرمود در چه حال بود عرض كرد در حال ركوع پس پيغمبر (ص) تكبير گفت و اهل مسجد تكبير گفتند و پيغمبر (ص) فرمود على بن ابى طالب ولى شما است بعد از من آنها گفتند راضى شديم بدين اسلام و نبوت محمد (ص) و ولايت على بن أبي طالب عليه السّلام پس از جانب خداوند آيه و من يتول اللّه نازل شد و در احتجاج از امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه مراد بآنانكه ايمان آوردند در اين آيه ائمه هدى و حجج و اوصياء هستند در هر عصرى و در توحيد از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه روز قيامت پيغمبر (ص) ميآيد در صورتى كه متشبّث بدين خدا است و ما متشبث بدين او هستيم و شيعيان ما متشبث بدين ما هستند پس ما و شيعيان ما حزب خدا هستيم و حزب خدا آنها غالبانند خداوند ما را از شيعيان آنها محسوب فرمايد و دست ما را از دامانشان كوتاه نفرمايد و از اخبار خاصه استفاده ميشود كه قبول ولايت اختصاص به بشر ندارد بر حيوانات و نباتات و جمادات هم عرض ولايت مولى شده است آنها كه قبول نمودهاند در دنيا و آخرت سعيد شدهاند و آنها كه قبول ننمودهاند بشقاوت دارين نائل گرديدهاند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مَن يَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ الغالِبُونَ (56)
و كساني که قبول كنند ولاية خدا و رسول و كساني که ايمان آوردند پس محققا حزب الهي آنها غالب هستند.
اينکه آيه شريفه متفرع بر آيه قبل است بعد از اينكه خداوند ولاية خود و رسول و امير المؤمنين را معين فرمود تكليف مؤمنين که مخاطب بخطاب (كم) در جمله انّما وليّكم بودند معين ميفرمايد که بر شما واجب و حتم است قبول ولايت اينها را لذا فرمود وَ مَن يَتَوَلَّ اللّهَ تولي قبول ولايت و قبولي ولاية الهي تسليم اوامر او اطاعت فرامين او و ترك مخالفت او و رضاي بتقديرات او و اتّكال امور باو است و نحو اينها.
جلد 6 - صفحه 405
و رسوله و قبول ولاية رسول اينست که فرمود (النَّبِيُّ أَولي بِالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم) هر نوع تصرفي در جان و مال شما كند قبول كنيد و كليه اختيارات را بدست او دهيد.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا اشاره بجمله مذكوره در آيه قبل است که فرمود وَ الَّذِينَ آمَنُوا الاية که قبولي ولاية امير المؤمنين (ع) باشد و ميتوان گفت که اصلا غرض الهي همين بوده در اينکه دو آيه شريفه زيرا خطاب چنانچه گذشت بمؤمنين بوده يعني كساني که ايمان بخدا و رسول آوردهاند البته ولاية خدا و رسول را قبول دارند خصوصا بعد از صدور آيات شريفه اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا و النَّبِيُّ أَولي بِالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم و اما ولاية امير المؤمنين بر تمام مؤمنين واضح نبود پس مقصود از اينکه آيه همان ولاية علي (ع) است و نكته ذكر ولاية خدا و رسول براي اينست که اگر ولاية علي (ع) را تنها فرموده بود توهّم ميشد که معناي اطلاقي نداشته زيرا مراتب ولاية مختلف است ميخواهد بفرمايد که همان مرتبه ولايتي که خدا و رسول دارند علي هم دارد.
فَإِنَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ الغالِبُونَ حزب عبارت از جماعتيست که يك رأي و يك عقيده و يك مسلك باشند مثل حزب سياسي، حزب دمكراسي و امثال آنها و حزب الهي عبارت از جماعتيست که در اينکه مسلك هم رأي و هم عقيده باشند و تابع دستورات الهي مقابل حزب شيطان که ميفرمايد أُولئِكَ حِزبُ الشَّيطانِ أَلا إِنَّ حِزبَ الشَّيطانِ هُمُ الخاسِرُونَ مجادله آيه 19، و نيز ميفرمايد أُولئِكَ حِزبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ المُفلِحُونَ مجادله آيه 22، و مراد از غلبه همان فلاح است که رستگاري دنيا و آخرت است، و بكمال وضوح از اينکه آيات استفاده ميشود که كساني که بعد از رحلت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم زير بار ولاية علي (ع) نرفتند حزب شيطان هستند حال اسم شيطان را روي هر كس که بخواهي بگذاري صحيح و حقّ است.
406
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- پذیرندگان ولایت و سرپرستى خدا، پیامبر (ص) و مؤمنان واجد شرایط، از زمره حزب اللّه (یاران و پیروان خدا) (و من یتول اللّه و رسوله و الذین ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون) «الذین ءامنوا» اشاره به مؤمنانى است که در آیه قبل توصیف شدند.
۲- دوستداران خدا، پیامبر (ص) و مؤمنان، از زمره حزب خدا (و من یتول اللّه و رسوله و الذین ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون) بدان احتمال که «تولى» به معناى دوست داشتن باشد.
۳- پذیرش ولایت خداوند، پیامبر (ص) و مؤمنان شایسته ولایت، انفکاک ناپذیر و وابسته به یکدیگر (و من یتول اللّه و رسوله و الذین ءامنوا) عطف «رسوله» و «الذین ءامنوا» بر «اللّه» بدون تکرار فعل (یتول)، مى رساند که ولایت آنها بهم پیوسته بوده و رویگردانى از ولایت هر یک به منزله اعراض از ولایت تمامى آنها مى باشد. مفرد آوردن کلمه «ولىّ» در آیه قبل این معنا را تأیید مى کند.
۴- پیروزى حتمى تنها از آن حزب اللّه (یاران و پیروان خدا) است. (فان حزب اللّه هم الغلبون) ضمیر فصل «هم»، دلالت بر حصر دارد.
۵- پیروزى اهل ایمان در گرو همبستگى آنان بر محور ولایت الهى (فان حزب اللّه هم الغلبون) به اصحاب و یارانى که همفکر شخصى باشند و از وى پیروى کنند، حزب آن شخص مى گویند. (لسان العرب.)
۶- اطاعت از خدا و رسول و مؤمنان واجد شرایط، محور تشکل حزب اللّه (و من یتول اللّه و رسوله و الذین ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون)
۷- رهبرى و تشکیلات، داراى نقشى عمده در دستیابى به پیروزى (و من یتول اللّه و رسوله و الذین ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون)
۸- ناکامى و شکست، سرنوشت حتمى پذیرندگان ولایت یهود، نصارا و دیگر کافران (و من یتول اللّه و رسوله و الذین ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون) حصر در جمله «فان حزب اللّه ...» مى تواند ناظر به پندار غلط کسانى باشد که براى مصون ماندن از شکست احتمالى مسلمانان (نخشى ان تصیبنا دائرة) در صدد ایجاد روابط دوستى و ولایى با کافران بودند.
۹- حزب خدا، رهیده از بیم و نگرانى نسبت به سرنوشت خویش و مطمئن به آینده اى پیروز (فان حزب اللّه هم الغلبون)
موضوعات مرتبط
- اتحاد: آثار اتحاد ۵
- پیروزى: شرایط پیروزى ۵ ; عوامل پیروزى ۷
- حزب اللّه:۱، ۲، ۶ اطمینان حزب اللّه ۱، ۲، ۶ ۹ ; پیروزى حزب اللّه ۱، ۲، ۶ ۴ ; شجاعت حزب اللّه ۱، ۲، ۶ ۹
- خدا: آثار ولایت خدا ۵ ; اطاعت از خدا ۶ ; ولایت خدا ۱، ۳
- دوستان خدا:۲
- دوستان محمد (ص):۲
- دوستان مؤمنان:۲
- رهبرى: نقش رهبرى ۷
- سازماندهى: اهمیت سازماندهى ۷
- شکست: زمینه شکست ۸
- کافران: آثار ولایت کافران ۸
- محمّد (ص): اطاعت از محمّد (ص) ۶ ; ولایت محمّد (ص) ۱، ۳
- مسیحیان: قبول ولایت مسیحیان ۸
- مؤمنان: اتحاد مؤمنان ۳ ; اطاعت از مؤمنان ۶ ; پیروزى مؤمنان ۵ ; ولایت مؤمنان ۱، ۳
- یهود: قبول ولایت یهود ۸
منابع