ریشه بقى: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
ماندن. [رحمن:27] مىماند وجه پروردگار تو كه صاحب عظمت و اكرام است. [نحل:96] آنچه نزد خداست باقى است. «بقيّه» باقى مانده. [هود:86]، اين آيه در داستان شعيب است كه بعد از نهى از تنقيص مال مردم مىگويد: بقيّه خدا يعنى بقيّه كسب حلال كه نفع آن باشد براى شما بهتر است. در تفسير صافى از كمال الدين صدوق نقل شده كه امام زمان «صلوات اللّه عليه و على آبائه» بعد از ظهور اوّلين كلامش اين آيه است و مىفرمايد: مَنَمْ بَقيّةَ اللّه و حجت و خليفه خدا بر شما هر كه به آن حضرت سلام بدهد مىگويد: اَلسَلام عَلَيْكَ يا بَقيَّةَ اللّه فى اَرْضِه. روايت از حضرت امام باقر «عليه السلام» است. [حاقة:8] بعضىها گفتهاند: باقية در آيه مصدر است مثل عافيّت، ولى ديگران به معنى جماعة باقية يا نفس باقيه گفتهاند. آخر آيات قبل و بعد همه بر اين وزناند، مقل قارعه، طاغيه، عاتيه، خاويه، خاطئه، و رابيه. بهتر است باقيه را اسم فاعل گرفته و موصوف آن را چنان كه طبرسى فرموده نفس بگيريم تا مثل آيات قبل و بعد اسم فاعل باشد يعنى: پس آيا اَحَدى از آنها را باقى مانده مىبينى؟ [كهف:46]، اين تركيب دوبار در قرآن مجيد آمده است و آن به معنى چيزهائى است كه باقىاند ولى صالح. ممكن است گفته شود: مراد آثار نيك است كه در دنيا باقىاند در مقابل آثار بد. ولى بنصّ قرآن تمام اعمال اعمّ از نيك و بد در جهان و عنداللّه محفوظاند. اعمال نيك باقيات صالحات و اعمال بد باقيات طالحاتاند. على هذا مراد از باقيّات صالحات تمام اعمال نيك است كه قربة الى اللّه انجام داده مىشود. | ماندن. [رحمن:27] مىماند وجه پروردگار تو كه صاحب عظمت و اكرام است. [نحل:96] آنچه نزد خداست باقى است. «بقيّه» باقى مانده. [هود:86]، اين آيه در داستان شعيب است كه بعد از نهى از تنقيص مال مردم مىگويد: بقيّه خدا يعنى بقيّه كسب حلال كه نفع آن باشد براى شما بهتر است. در تفسير صافى از كمال الدين صدوق نقل شده كه امام زمان «صلوات اللّه عليه و على آبائه» بعد از ظهور اوّلين كلامش اين آيه است و مىفرمايد: مَنَمْ بَقيّةَ اللّه و حجت و خليفه خدا بر شما هر كه به آن حضرت سلام بدهد مىگويد: اَلسَلام عَلَيْكَ يا بَقيَّةَ اللّه فى اَرْضِه. روايت از حضرت امام باقر «عليه السلام» است. [حاقة:8] بعضىها گفتهاند: باقية در آيه مصدر است مثل عافيّت، ولى ديگران به معنى جماعة باقية يا نفس باقيه گفتهاند. آخر آيات قبل و بعد همه بر اين وزناند، مقل قارعه، طاغيه، عاتيه، خاويه، خاطئه، و رابيه. بهتر است باقيه را اسم فاعل گرفته و موصوف آن را چنان كه طبرسى فرموده نفس بگيريم تا مثل آيات قبل و بعد اسم فاعل باشد يعنى: پس آيا اَحَدى از آنها را باقى مانده مىبينى؟ [كهف:46]، اين تركيب دوبار در قرآن مجيد آمده است و آن به معنى چيزهائى است كه باقىاند ولى صالح. ممكن است گفته شود: مراد آثار نيك است كه در دنيا باقىاند در مقابل آثار بد. ولى بنصّ قرآن تمام اعمال اعمّ از نيك و بد در جهان و عنداللّه محفوظاند. اعمال نيك باقيات صالحات و اعمال بد باقيات طالحاتاند. على هذا مراد از باقيّات صالحات تمام اعمال نيك است كه قربة الى اللّه انجام داده مىشود. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
من:100, ه:94, خير:84, ما:73, ل:72, فى:69, وله:64, هم:61, ربب:61, اله:59, ک:58, على:57, ف:53, الله:53, انن:52, لا:43, عند:42, کم:40, هدى:40, ها:39, الذين:37, اول:36, ا:35, اخر:32, دنو:31, قبل:31, ب:29, صلح:28, اهل:28, شدد:27, حيى:27, ايى:27, ترک:27, فسد:27, امن:26, وذر:26, ان:24, کون:24, عذب:24, جىء:23, ارض:23, اثر:23, سقر:23, نن:21, جعل:21, نا:20, لم:20, قول:19, امر:19, صبر:19, قوم:19, فنى:19, بعد:18, نهى:18, فرعون:18, لن:18, ذا:18, وجه:18, کلل:18, زين:18, جزى:18, نوح:18, بل:18, کلم:18, عقب:17, لوح:17, يى:17, ذلک:17, غرق:17, شىء:17, هلک:17, عن:17, ربو:17, ثوب:17, شحن:16, ائى:16, ى:16, ثم:16, اتى:16, اوى:16, ثمود:16, عثو:16, بشر:16, هذا:16, عقل:15, درى:15, ذرر:15, بنو:15, کذب:15, فلک:15, لعل:15, ذو:15, رئى:15, عاد:15, سلم:15, رزق:15, سکن:15, صلو:15, کما:14, ن:14, جلل:14, سحر:14, هل:14, نخل:14, مول:14, قدر:14, عظم:14, قرن:14, مؤتفکة:14, خوى:13, الا:13, صحف:13, کرم:13, موسى:13, نفد:13, جرم:13, س:13, رجع:13, اجر:13, متع:13, وقى:13, کرب:13, علم:12, انس:12, مع:12, خطء:12, وکل:12, قلل:12, تبت:12, جند:12, زيد:12, امل:11, ردد:11, تابوت:11, جذع:10, فتن:10, لو:10, حسن:10, هارون:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۸
تکرار در قرآن: ۲۱(بار)
قاموس قرآن
ماندن. [رحمن:27] مىماند وجه پروردگار تو كه صاحب عظمت و اكرام است. [نحل:96] آنچه نزد خداست باقى است. «بقيّه» باقى مانده. [هود:86]، اين آيه در داستان شعيب است كه بعد از نهى از تنقيص مال مردم مىگويد: بقيّه خدا يعنى بقيّه كسب حلال كه نفع آن باشد براى شما بهتر است. در تفسير صافى از كمال الدين صدوق نقل شده كه امام زمان «صلوات اللّه عليه و على آبائه» بعد از ظهور اوّلين كلامش اين آيه است و مىفرمايد: مَنَمْ بَقيّةَ اللّه و حجت و خليفه خدا بر شما هر كه به آن حضرت سلام بدهد مىگويد: اَلسَلام عَلَيْكَ يا بَقيَّةَ اللّه فى اَرْضِه. روايت از حضرت امام باقر «عليه السلام» است. [حاقة:8] بعضىها گفتهاند: باقية در آيه مصدر است مثل عافيّت، ولى ديگران به معنى جماعة باقية يا نفس باقيه گفتهاند. آخر آيات قبل و بعد همه بر اين وزناند، مقل قارعه، طاغيه، عاتيه، خاويه، خاطئه، و رابيه. بهتر است باقيه را اسم فاعل گرفته و موصوف آن را چنان كه طبرسى فرموده نفس بگيريم تا مثل آيات قبل و بعد اسم فاعل باشد يعنى: پس آيا اَحَدى از آنها را باقى مانده مىبينى؟ [كهف:46]، اين تركيب دوبار در قرآن مجيد آمده است و آن به معنى چيزهائى است كه باقىاند ولى صالح. ممكن است گفته شود: مراد آثار نيك است كه در دنيا باقىاند در مقابل آثار بد. ولى بنصّ قرآن تمام اعمال اعمّ از نيك و بد در جهان و عنداللّه محفوظاند. اعمال نيك باقيات صالحات و اعمال بد باقيات طالحاتاند. على هذا مراد از باقيّات صالحات تمام اعمال نيك است كه قربة الى اللّه انجام داده مىشود.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
بَقِيَّةٌ | ۱ |
بَقِيَ | ۱ |
بَقِيَّةُ | ۱ |
بَقِيَّةٍ | ۱ |
بَاقٍ | ۱ |
الْبَاقِيَاتُ | ۲ |
أَبْقَى | ۸ |
الْبَاقِينَ | ۲ |
بَاقِيَةً | ۱ |
يَبْقَى | ۱ |
بَاقِيَةٍ | ۱ |
تُبْقِي | ۱ |