النحل ١٠٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قُل|قُلْ‌]] [[کلمه غیر ربط::قُل| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::نَزّلَه|نَزَّلَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::نَزّلَه| ]] [[شامل این ریشه::نزل‌| ]][[ریشه غیر ربط::نزل‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::رُوح|رُوحُ‌]] [[کلمه غیر ربط::رُوح| ]] [[شامل این ریشه::روح‌| ]][[ریشه غیر ربط::روح‌| ]][[شامل این کلمه::الْقُدُس|الْقُدُسِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْقُدُس| ]] [[شامل این ریشه::قدس‌| ]][[ریشه غیر ربط::قدس‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبِّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::بِالْحَق|بِالْحَقِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِالْحَق| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::حقق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حقق‌| ]][[شامل این کلمه::لِيُثَبّت|لِيُثَبِّتَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لِيُثَبّت| ]] [[شامل این ریشه::ثبت‌| ]][[ریشه غیر ربط::ثبت‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ‌]] [[شامل این ریشه::الذين‌| ]][[شامل این کلمه::آمَنُوا|آمَنُوا]] [[کلمه غیر ربط::آمَنُوا| ]] [[شامل این ریشه::امن‌| ]][[ریشه غیر ربط::امن‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::هُدًى|هُدًى‌]] [[کلمه غیر ربط::هُدًى| ]] [[شامل این ریشه::هدى‌| ]][[ریشه غیر ربط::هدى‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::بُشْرَى|بُشْرَى‌]] [[کلمه غیر ربط::بُشْرَى| ]] [[شامل این ریشه::بشر| ]][[ریشه غیر ربط::بشر| ]][[شامل این کلمه::لِلْمُسْلِمِين|لِلْمُسْلِمِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لِلْمُسْلِمِين| ]] [[شامل این ریشه::سلم‌| ]][[ریشه غیر ربط::سلم‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قُل|قُلْ‌]] [[کلمه غیر ربط::قُل| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::نَزّلَه|نَزَّلَهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::نَزّلَه| ]] [[شامل این ریشه::نزل‌| ]][[ریشه غیر ربط::نزل‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::رُوح|رُوحُ‌]] [[کلمه غیر ربط::رُوح| ]] [[شامل این ریشه::روح‌| ]][[ریشه غیر ربط::روح‌| ]][[شامل این کلمه::الْقُدُس|الْقُدُسِ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْقُدُس| ]] [[شامل این ریشه::قدس‌| ]][[ریشه غیر ربط::قدس‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبِّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::بِالْحَق|بِالْحَقِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِالْحَق| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::حقق‌| ]][[ریشه غیر ربط::حقق‌| ]][[شامل این کلمه::لِيُثَبّت|لِيُثَبِّتَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لِيُثَبّت| ]] [[شامل این ریشه::ثبت‌| ]][[ریشه غیر ربط::ثبت‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ‌]] [[شامل این ریشه::الذين‌| ]][[شامل این کلمه::آمَنُوا|آمَنُوا]] [[کلمه غیر ربط::آمَنُوا| ]] [[شامل این ریشه::امن‌| ]][[ریشه غیر ربط::امن‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::هُدًى|هُدًى‌]] [[کلمه غیر ربط::هُدًى| ]] [[شامل این ریشه::هدى‌| ]][[ریشه غیر ربط::هدى‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::بُشْرَى|بُشْرَى‌]] [[کلمه غیر ربط::بُشْرَى| ]] [[شامل این ریشه::بشر| ]][[ریشه غیر ربط::بشر| ]][[شامل این کلمه::لِلْمُسْلِمِين|لِلْمُسْلِمِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::لِلْمُسْلِمِين| ]] [[شامل این ریشه::سلم‌| ]][[ریشه غیر ربط::سلم‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|قُلْ‌ نَزَّلَهُ‌ رُوحُ‌ الْقُدُسِ‌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌ بِالْحَقِ‌ لِيُثَبِّتَ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ هُدًى‌ وَ بُشْرَى‌ لِلْمُسْلِمِينَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=بگو: «آن را روح‌القدس از طرف پروردگارت به تدریج به حق فرود آورده تا کسانی را که ایمان آورده‌اند استوار گرداند و برای کسانی که (در برابر خدا) تسلیمند هدایت و بشارتی بزرگ است.»
|-|صادقی تهرانی=بگو: «آن را روح‌القدس از طرف پروردگارت به تدریج به حق فرود آورده تا کسانی را که ایمان آورده‌اند استوار گرداند و برای کسانی که (در برابر خدا) تسلیمند هدایت و بشارتی بزرگ است.»
|-|معزی=بگو فرود آورد آن را روح‌القدس (روان پاک) از پروردگار تو به حقّ تا استوار گرداند آنان را که ایمان آوردند و هدایت و بشارتی برای مسلمانان‌
|-|معزی=بگو فرود آورد آن را روح‌القدس (روان پاک) از پروردگار تو به حقّ تا استوار گرداند آنان را که ایمان آوردند و هدایت و بشارتی برای مسلمانان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Say, “The Holy Spirit has brought it down from your Lord, truthfully, in order to stabilize those who believe, and as guidance and good news for those who submit.”</div>
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::102|١٠٢]] | قبلی = النحل ١٠١ | بعدی = النحل ١٠٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/016102.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/016102.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::102|١٠٢]] | قبلی = النحل ١٠١ | بعدی = النحل ١٠٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«رُوحُ الْقُدُسِ»: اضافه موصوف به صفت است و به معنی روح پاک است که مراد جبرئیل، فرشته وحی است. «بِالْحَقِّ»: (نگا: بقره /  نساء /  حجر / ). «هُدیً وَ بُشْرَی»: منصوبند و عطف بر محلّ (لِیُثَبِّتَ) می‌باشند و مفعولٌ‌له بشمارند. تقدیر چنین است: تَثْبیتاً لَّهُمْ وَ هِدَایَةً وَ بِشَارَةً. می‌توان آن دو را مرفوع و خبر مبتدای محذوف دانست و جمله (وَ هُدیً وَ بُشْرَی) را حالیّه گرفت برای ضمیر (ه) در (نَزَّلَهُ).
«رُوحُ الْقُدُسِ»: اضافه موصوف به صفت است و به معنی روح پاک است که مراد جبرئیل، فرشته وحی است. «بِالْحَقِّ»: (نگا: بقره /  نساء /  حجر / ). «هُدیً وَ بُشْرَی»: منصوبند و عطف بر محلّ (لِیُثَبِّتَ) می‌باشند و مفعولٌ‌له بشمارند. تقدیر چنین است: تَثْبیتاً لَّهُمْ وَ هِدَایَةً وَ بِشَارَةً. می‌توان آن دو را مرفوع و خبر مبتدای محذوف دانست و جمله (وَ هُدیً وَ بُشْرَی) را حالیّه گرفت برای ضمیر (ه) در (نَزَّلَهُ).
خط ۳۱: خط ۳۹:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۶#link327 | نحل آيات ۹۰ - ۱۰۵،سوره نحل]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link328 | اشاره به احتمام شديد در اسلام به اصلاح وضع جامعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۶#link327 | آيات ۹۰ - ۱۰۵ سوره نحل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link329 | اشاره به معنا و اقسام دوگانه عدل (فردى و اجتماعى )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link328 | اشاره به اهتمام شديد دین اسلام، به اصلاح وضع جامعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link330 | بيان اينكه امر به عدل در ((ان الله ياءمر بالعدل و الاحسان )) امر به عدالت اجتماعىاست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link329 | اشاره به معنا و اقسام دوگانه عدل فردى و اجتماعى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link331 | امر به احسان نسبت به ديگران در ((ان الله ياءمربالعدل و الاحسان )) و احسان نسبت به خويشاوندان در ((ايتاء ذى القربى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link331 | امر به «احسان»، نسبت به ديگران و خويشاوندان، در آیه شریفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link332 | نهى از فحشا و منكر و بغى در واقع امر به حفظ وحدت در مجتمع است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link332 | نهى از فحشا و منكر و بغى، در واقع، امر به حفظ وحدت در جامعه است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link333 | سبب شناعت شكستن قسم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link333 | سبب شناعت شكستن قسم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link334 | تمثيل نقض عهد به پنبه كردن خود رشته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link334 | تمثيل نقض عهد به پنبه كردن خودرشته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link335 | انسان مسؤ ول است و اضلال خدا ابتدائى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link335 | اضلال خدا، ابتدایى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link336 | نهى مستقل از اينكه هسم وسيله خدعه و دغلكارى قرار داده شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۷#link336 | نهى مستقل از اين كه قسم، وسيلۀ خدعه و دغلكارى قرار داده شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link337 | مقصود از اينكه فرمود: صابران را پاداش مى دهيم ((با حسن ما كانوا يعملون ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link337 | مقصود از اين كه فرمود: «به صابران پاداش احسن مى دهيم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link338 | ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link338 | ويژگی هاى حيات طيّبه خداوند، به نيكوكاران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link339 | وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link339 | وجوهى ديگر، كه در معنای «حيات طيبه» گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link340 | مراد از استعاذه به خدا از شيطان ، پناه جستن قبلى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link340 | مراد از استعاذه به خدا از شيطان، هنگام قرائت قرآن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link341 | استعاذه به خدا توكل به خدا است و ايمان وتوكل دو ملاك صدق عبوديت هستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link342 | گروهى كه شيطان بر آنان تسلط دارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link342 | گروهى كه شيطان بر آنان مسلط است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link343 | اشاره به حکمت مسأله نسخ و پاسخ به خرده گيرى مشركان، در آيه شريفه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link343 | اشاره به مساءله نسخ و حكمت آن و پاسخ به خرده گيرى مشركين در آيه شريفه : ((و اذابدلنا آيه مكان اية ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link344 | اتهام مشركان به پيامبر «ص»، در ارتباط با مسأله نسخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link344 | اتهام مشركين به پيامبر(ص ) در ارتباط با مسئله نسخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link345 | توضيحى در باره تثبیت ایمان مؤمنان، با نزول آيات ناسخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link345 | توضيحى در مورد اينكه با نزول آيات ناسخ خداوند ايمان مؤ منين را تثبيت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link346 | پاسخ خداوند به افتراى مشركان به پیامبر «ص»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۸#link346 | شرح و تفصيل جواب خداى سبحان به افتراى مشركين بهرسول خدا(ص ) كه گفتند مردى غير عرب به او مى آموزد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۹#link347 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۹#link347 | رواياتى در ذيل آيه : ((ان الله يامر بالعدل و الاحسان ...)) و بيان مراد ازعدل و احسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۹#link348 | دو روايت در ذيل آيه : ((من عمل صالحا من ذكر و انثى فلنحيينه حيوة طيبة ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۹#link349 | رواياتى در ذيل آيه : ((يقولون انما يعمله بشر...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۹#link350 | مؤ من هرگز دروغ نمى گويد]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۴#link103 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۶۴#link103 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ «102»
بگو آن (قرآن) را روح‌القدس (جبرئيل) از جانب پروردگارت به حقّ نازل كرده است، تا كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت قدم و استوار گرداند و براى مسلمانان (مايه‌ى) هدايت و بشارت باشد.
===نکته ها===
مراد از «رُوحُ الْقُدُسِ» همان روح‌الامين و جبرئيل است كه بخاطر پاكى از خطا و انحراف،
جلد 4 - صفحه 582
روح‌القدس ناميده شده است.
===پیام ها===
1- تهمت‌ها را بايد پاسخ داد. «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ» (پاسخ افتراى آيه قبل است)
2- آيات الهى به تدريج نازل شده است. «نَزَّلَهُ»
درباره نزول قرآن، هم جمله‌ «أَنْزَلْنا»* بكار رفته است، نظير آيه‌ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» و هم جمله‌ «نَزَّلَهُ»* و اين بخاطر آن است كه قرآن دو نزول دارد؛ يك بار دفعةً بر قلب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در شب قدر نازل شده است و يكبار به تدريج در مدّت بيست و سه سال.
3- تمام محتواى قرآن و تغيير هر قانونى در شرائط خاص خود، حقّ است.
«بِالْحَقِّ»
4- نزول وحى از شئون ربوبيّت و لازمه تربيت الهى است. نَزَّلَهُ‌ ... مِنْ رَبِّكَ‌
5- نزول وحى در پايدارى مسلمانان مؤثر است. «نَزَّلَهُ‌، لِيُثَبِّتَ»
6- توفيق پايدارى و ابزار آن را از خدا بخواهيم. نَزَّلَهُ‌ ... لِيُثَبِّتَ‌
7- آنچه به ايمان ارزش مى‌دهد پايدارى بر آن است. «لِيُثَبِّتَ»
8- شرط دريافت هدايت‌ها وبشارت‌ها، سلامت روحيّه وتسليم بودن است.
«لِلْمُسْلِمِينَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ (102)
و نيز در رد قول كفار و مبالغه در آن مى‌فرمايد:
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ‌: بگو اى پيغمبر فرود آورد قرآن را روح القدس كه‌
جلد 7 - صفحه 283
جبرئيل است. مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِ‌: از جانب پروردگار تو در حالى كه راست و درست و ثابت و به امر حق نازل شده.
نكته: در تنزيل تنبيه است بر آن كه انزال آن بر سبيل تدريج است بر حسب مصالح كه مقتضى تبديل مى‌باشد. حاصل آن كه حق تعالى قرآن را به توسط جبرئيل كه امين وحى است بر تو نازل فرمود.
لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا: تا ثابت گرداند آنان را كه ايمان آورده‌اند و اعتقادشان را راسخ سازد به آنكه اين كلام حق و بر وجه لطف و توفيق باشد به سبب آنچه را كه در او است از حجج و آيات و بينات، پس زياد شود تصديق و يقين ايشان. وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ‌: و هدايت كردن و بشارت دادن مر آنان را كه اسلام آرندگانند.
تبصره: آيه شريفه چند چيز را بيان فرمايد:
1- وجه نسخ بعضى آيات را كه آن بر وفق حكمت و مصلحت مى‌باشد.
2- نزول قرآن از جانب الهى به توسط جبرئيل بر حضرت نبوى، اثبات وحى و وجود استقلالى جبرئيل را نمايد. عقول بشر عاجز باشد از ادراك ماوراء الطبيعه، سلسله جليله انبياء، عالم به آن، و خبر از خدا و ملائكه و ملأ اعلى دهند، بايد از آنها اقتباس نمود احوال غيب را. بدبختانه وقتى فلان هيوى از پشت كهكشان خبر دهد، با آن كه نديده، فورا تصديق او را نمائيم، لكن به سلسله انبياء كه مى‌رسيم معطل مى‌مانيم. حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه خبر مى‌دهد من معراج رفتم و جبرئيل بر من وحى آورد، همان ملاك هيوى بهتر و بالاتر در اينجاست، چرا در قبولش تأمل داريم، چرا فلاسفه نزول جبرئيل را تأويلات به اراده كنند، بعضى عقل پيغمبر، برخى قوّه خيال آن حضرت دانند. ما از فلاسفه برهان نمى‌خواهيم، ولى از انبياء برهان مى‌خواهيم، غافل از آنكه وحى، حسّ فوق العاده نبوى، و جبرئيل وجود مشاهد استقلالى، و وقت نزول، پيغمبر عرق و سنگين و منسلخ از اين عالم مى‌شد، مى‌فرمود: جبرئيل‌
جلد 7 - صفحه 284
وحى نازل نمود. ما وقتى تصديق نبوت آن سرور را نموديم، بايد آنچه اخبار فرمايد تصديق كنيم بدون برهان.
3- بيان جهت نزول قرآن كه نازل نموده براى ثبات عقايد مؤمنين و هدايت و بشارت براى عموم مسلمين اگر قبول كنند آن را به تصديق و پيروى كردن، هرآينه هدايت يابند از گمراهى و مژده برند به سعادت جاودانى و نعيم ابدى.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (101) قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ (102) وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ (103) إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (104) إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ (105)
ترجمه‌
و چون بدل نمائيم آيتى را بجاى آيتى و خدا داناتر است بآنچه نازل مينمايد گويند جز اين نيست كه تو افتراء زننده‌ئى بلكه بيشتر آنها نميدانند
بگو نازل نمود آنرا روح القدس از پروردگارت بدرستى تا ثابت گرداند آنانرا كه ايمان آوردند و هدايت و بشارت باشد براى مسلمانان‌
و هر آينه ميدانيم كه آنها ميگويند جز اين نيست كه تعليم ميكند او را انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين زبانى است عربى واضح‌
همانا آنانكه نمى‌گروند بآيتهاى خدا هدايت نميكند آنها را خدا و از براى آنها عذابى است دردناك‌
جز اين نيست كه افتراء ميزنند دروغ را آنانكه نميگروند بآيتهاى خدا و آنگروه آنانند دروغگويان.
تفسير
از ابن عباس نقل شده كه كفّار وقتى حكمى نسخ و بجاى آن حكم ديگرى اثبات ميشد ميگفتند محمّد مردم را مسخره نموده و بخدا افتراء ميزند كه هر چندى حكمى را اظهار و نسخ مينمايد لذا خداوند در مقام ردّ آنها فرموده كه هر حكمى بايد بمقتضاى مصلحت وقت باشد و خدا داناتر است از هر كس بمصالح اوقات و احكام لازمه در هر زمان بر وفق حكمت و مصلحت و اين توهمات فاسده ناشى از عدم علم و معرفت است چون بيشتر مردم نميدانند كه اين احكام از طرف‌
----
جلد 3 صفحه 317
خداوندى است كه عالم و بصير و حكيم و خبير است و صلاح و خير بندگانرا ميخواهد كه هر وقت هر چه صلاح آنها باشد بتوسط پيغمبر خود براى آنها بيان ميفرمايد تا هيچوقت بر خلاف مصلحت خودشان عمل ننمايند و اين از نهايت رحمت و لطف و مهربانى و رأفت الهى است و شايد باين جهت قبل از نقل كلام آنها كه جواب شرط است بجمله معترضه و اللّه اعلم بما ينزّل اشاره بجواب فرموده و راضى نشده يك آن آنها در اشتباه باشند و شايد بملاحظه احترام پيغمبر اكرم باشد كه قبل از نقل جسارت آنها تبرئه ساحت مقدّس او شود در هر حال جواب اصلى آنستكه به پيغمبر خود فرموده كه بآنها بفرمايد اين احكام و آيات را من از پيش خود نياوردم و انشاء نكردم بلكه تمامى آنها را جبرئيل كه ملقّب بروح القدس است يعنى روان پاك و پاكيزه از جانب خداوند بر من نازل نموده و او امين وحى الهى است و من هم محمّد امينم كه شما مرا باين صفت شناخته و ناميده بوديد و نتيجه تغيير احكام بر حسب اقتضاء وقت آنستكه وقتى اهل ايمان مشاهده نمودند هر وقت حال ايشان اقتضاء حكمى داشته باشد خداوند بيان ميفرمايد و بدون رعايت حكمت و مصلحت تكليفى نميفرمايد و راضى بزحمت آنها نيست لذا اگر حكمى در زمانى براى مسلمانان مشكل شود آنرا رفع فرموده و حكم آسانترى بجاى آن وضع ميفرمايد بيشتر موجب ثبات قدم آنها در دين ميگردد و آن حكم هدايت و راهنمائى بحقّ و حقيقت است و بشارت بثواب و پاداش اخروى براى اهل اسلام كه مطيع و منقاد او امر حقند در هر وقت و زمان و ادراك نموده‌اند مصالح آنرا بعلم و اذعان و مأمونند از اين قبيل شبهات ناشيه از وساوس شيطان و افراد كامله در اين اوصاف آل محمد عليهم السّلام ميباشند چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام اهل ايمان در اين آيه را بآن ذوات مقدّسه تفسير نموده و از جمله عقائد فاسده و اقوال باطله آنها آنستكه ميگويند محمّد معلّمى دارد از جنس بشر كه باو تعليم ميكند قصص و حكايات امم سابقه را و انشاء مينمايد براى او آيات را و آن شخص قمى ره فرموده غلامى بوده ابو فكيهه نام داشته از اهل كتاب كه جديد الاسلام و غير فصيح بوده و بعضى گفته‌اند مراد سلمان فارسى ره است و خداوند در مقام ردّ گفتار آنها ميفرمايد زبان و گفتار كسيكه منحرف ميشوند از حقّ بسوى باطل براى نسبت‌
----
جلد 3 صفحه 318
دادن تعليم را باو غير فصيح يا داراى عجمه يعنى عيب شباهت بزبان عجمى است و اين آيات بزبان عربى فصيح كه در اعلى درجه فصاحت است نازل شده پس چگونه ممكن است منشى آن شخص اعجم يا عجم باشد و كسانيرا كه تامّل و تدبّر نميكنند در آيات الهى تا بدانند و بيابند كه از نزد خدا است هدايت نميكند آنها را خدا يعنى بحال خودشان واگذار ميفرمايد و مورد لطف و عنايت خود قرار نميدهد در دنيا و در آخرت براى آنها عذاب اليم است و دروغ و افتراء لايق و سزاوار بحال كسانى است كه ايمان بخدا و آيات نازله از نزد او ندارند نه پيغمبر اكرم كه حقيقت ايمان و مظهر آيات الهى است و آنها دروغ گويند نه اهل ايمان كه تصديق نمودند آيات و احكام خدا را و عمل نمودند بر طبق آن چون خوف از عذاب الهى كه ناشى از ايمان بخدا و روز جزا است مانع از هر معصيت و عمل ناشايسته است و آن در مؤمن است نه در كافر و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه مؤمن ممكن است زنا كند و دزدى نمايد ولى دروغ نميگويد و اين آيه را تلاوت فرمود ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُل‌ نَزَّلَه‌ُ رُوح‌ُ القُدُس‌ِ مِن‌ رَبِّك‌َ بِالحَق‌ِّ لِيُثَبِّت‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هُدي‌ً وَ بُشري‌ لِلمُسلِمِين‌َ (102)
بفرما اي‌ ‌رسول‌ محترم‌ باين‌ كفار و مشركين‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ مجيد ‌را‌ ‌از‌ باء بسم‌ اللّه‌ ‌تا‌ سين‌ و ‌النّاس‌ ‌را‌ نازل‌ نمود روح‌ القدس‌ امين‌ وحي‌ الهي‌ جبرئيل‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگار تو خداوند متعال‌ و علّة غايي‌ نزول‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ ثابت‌ بدارد كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند ‌بر‌ دين‌ حق‌ ‌تا‌ آخرين‌ نفس‌ و هدايت‌ فرمايد و بشارت‌ دهد مسلمين‌ ‌را‌ (قل‌ نزّله‌) ضمير راجع‌ بقرآن‌ ‌است‌ و امتياز قرآن‌ ‌بر‌ ساير كتب‌ سماويه‌ اينست‌ ‌که‌ عين‌ عبارات‌ و الفاظ قرآن‌ ‌را‌ خداوند ايجاد فرموده‌ جبرئيل‌ امين‌ استماع‌ نمود و مأمور شد ‌که‌ ‌بر‌ قلب‌ مطهّر حضرت‌ رسالت‌ نازل‌ كند ‌با‌ اينكه‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ ثبت‌ ‌شده‌ ‌بود‌ و حضرت‌ رسالت‌ ميدانست‌ و لذا ميفرمايد وَ لا تَعجَل‌ بِالقُرآن‌ِ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يُقضي‌ إِلَيك‌َ وَحيُه‌ُ طه‌ ‌آيه‌ 113 و ميفرمايد بَل‌ هُوَ قُرآن‌ٌ مَجِيدٌ فِي‌ لَوح‌ٍ مَحفُوظٍ بروج‌
جلد 12 - صفحه 189
‌آيه‌ 21 و 22 (رُوح‌ُ القُدُس‌ِ) ‌که‌ امين‌ وحي‌ الهي‌ ‌است‌ و جزو ‌آن‌ چهار ملك‌ مقرّب‌ ميكائيل‌ موكّل‌ ارزاق‌ عباد اسرافيل‌ موكل‌ ارواح‌ عباد عزرائيل‌ موكّل‌ قبض‌ ارواح‌ جبرئيل‌ موكل‌ علم‌ و الهام‌ بقلوب‌ ‌که‌ دارد
العلم‌ نور يقذفه‌ اللّه‌ ‌في‌ قلب‌ ‌من‌ يشاء
(‌من‌ ربك‌) ‌از‌ جانب‌ پروردگار تو (بالحق‌) بجا و بموقع‌ نجوما ‌در‌ ظرف‌ بيست‌ و دو سال‌ (لِيُثَبِّت‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا) ‌که‌ عمده‌ غرض‌ ثبات‌ ايمان‌ مؤمنين‌ ‌است‌ زيرا معجزه‌ باقيه‌ ‌است‌ ‌تا‌ دامن‌ قيامت‌ و مثل‌ معجزات‌ انبياء نيست‌ ‌که‌ مخصوص‌ بوقت‌ مشاهده‌ ‌باشد‌ و بايد بنقل‌ تواتر ‌بر‌ ديگران‌ اثبات‌ نمود (و هدي‌) ‌که‌ ميفرمايد إِن‌َّ هذَا القُرآن‌َ يَهدِي‌ لِلَّتِي‌ هِي‌َ أَقوَم‌ُ وَ يُبَشِّرُ المُؤمِنِين‌َ بني‌ اسرائيل‌ ‌آيه‌ نهم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ميفرمايد وَ بُشري‌ لِلمُسلِمِين‌َ و مراد همان‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ مذكور ‌است‌ زيرا ‌غير‌ مؤمن‌ نجات‌ ندارد و مورد انذار ‌است‌ نه‌ بشارت‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 102)- این آیه، همین مسأله را تعقیب و تأکید کرده، به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می‌دهد «بگو: آن را روح القدس از جانب پروردگارت بر حق نازل کرده است» (قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ).
ج2، ص600
«روح القدس» یا «روح مقدس» همان پیک وحی الهی، «جبرئیل امین» است، اوست که به فرمان خدا آیات را اعم از ناسخ و منسوخ، بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل می‌کند، آیاتی که همه حق است همه واقعیتی را تعقیب می‌کند و آن واقعیت چیزی جز تربیت انسانها نیست، تربیت که وصول به آن گاهی احکام ناسخ و منسوخ را ایجاب می‌کند.
به همین دلیل به دنبال آن می‌فرماید: «هدف این است که افراد با ایمان را در مسیر خود ثابت قدمتر گرداند، و هدایت و بشارتی برای عموم مسلمین است» (لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هُدیً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمِینَ).
به هر حال برای محکم کردن نیروی ایمان و پیمودن راه هدایت و بشارت، گاهی چاره‌ای، جز برنامه‌های کوتاه مدت و موقت که بعدا جای خود را به برنامه نهایی و ثابت می‌دهد نیست، و این است رمز وجود ناسخ و منسوخ در آیات الهی.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۲۲: خط ۲۷۶:
[[رده:تفاوت فهم انسان ها]][[رده:امانت دارى جبرئیل]][[رده:تقدس جبرئیل]][[رده:تنزیه جبرئیل]][[رده:فضایل جبرئیل]][[رده:نقش جبرئیل]][[رده:آثار تسلیم به حق]][[رده:مراد از روح القدس]][[رده:آثار نزول تدریجى قرآن]][[رده:آیات منسوخ]][[رده:آیات ناسخ]][[رده:استفاده از بشارتهاى قرآن]][[رده:بشارتهاى قرآن]][[رده:پاسخ مکذبان قرآن]][[رده:تنزیه قرآن]][[رده:حقانیت آیات منسوخ]][[رده:حقانیت آیات ناسخ]][[رده:حقانیت قرآن]][[رده:حقانیت نزول تدریجى قرآن]][[رده:حقیقت قرآن]][[رده:فضیلت قرآن]][[رده:فلسفه نزول تدریجى قرآن]][[رده:فلسفه نسخ در قرآن]][[رده:مراتب استفاده از قرآن]][[رده:نزول قرآن]][[رده:نسخ در قرآن]][[رده:نقش قرآن]][[رده:وحیانیت قرآن]][[رده:هدایتگرى قرآن]][[رده:انقیاد مؤمنان]][[رده:تثبیت ایمان مؤمنان]][[رده:حق پذیرى مؤمنان]][[رده:مسؤولیت محمد]][[رده:بشارت به مسلمانان]][[رده:هدایت مسلمانان]][[رده:پاسخ تهمتهاى مشرکان]][[رده:ملائکه وحى]][[رده:تبیین وحى]][[رده:شرایط هدایت]]
[[رده:تفاوت فهم انسان ها]][[رده:امانت دارى جبرئیل]][[رده:تقدس جبرئیل]][[رده:تنزیه جبرئیل]][[رده:فضایل جبرئیل]][[رده:نقش جبرئیل]][[رده:آثار تسلیم به حق]][[رده:مراد از روح القدس]][[رده:آثار نزول تدریجى قرآن]][[رده:آیات منسوخ]][[رده:آیات ناسخ]][[رده:استفاده از بشارتهاى قرآن]][[رده:بشارتهاى قرآن]][[رده:پاسخ مکذبان قرآن]][[رده:تنزیه قرآن]][[رده:حقانیت آیات منسوخ]][[رده:حقانیت آیات ناسخ]][[رده:حقانیت قرآن]][[رده:حقانیت نزول تدریجى قرآن]][[رده:حقیقت قرآن]][[رده:فضیلت قرآن]][[رده:فلسفه نزول تدریجى قرآن]][[رده:فلسفه نسخ در قرآن]][[رده:مراتب استفاده از قرآن]][[رده:نزول قرآن]][[رده:نسخ در قرآن]][[رده:نقش قرآن]][[رده:وحیانیت قرآن]][[رده:هدایتگرى قرآن]][[رده:انقیاد مؤمنان]][[رده:تثبیت ایمان مؤمنان]][[رده:حق پذیرى مؤمنان]][[رده:مسؤولیت محمد]][[رده:بشارت به مسلمانان]][[رده:هدایت مسلمانان]][[رده:پاسخ تهمتهاى مشرکان]][[رده:ملائکه وحى]][[رده:تبیین وحى]][[رده:شرایط هدایت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النحل ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النحل ]]
{{#seo:
|title=آیه 102 سوره نحل
|title_mode=replace
|keywords=آیه 102 سوره نحل,نحل 102,قُلْ‌ نَزَّلَهُ‌ رُوحُ‌ الْقُدُسِ‌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌ بِالْحَقِ‌ لِيُثَبِّتَ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ هُدًى‌ وَ بُشْرَى‌ لِلْمُسْلِمِينَ‌,تفاوت فهم انسان ها,امانت دارى جبرئیل,تقدس جبرئیل,تنزیه جبرئیل,فضایل جبرئیل,نقش جبرئیل,آثار تسلیم به حق,مراد از روح القدس,آثار نزول تدریجى قرآن,آیات منسوخ,آیات ناسخ,استفاده از بشارتهاى قرآن,بشارتهاى قرآن,پاسخ مکذبان قرآن,تنزیه قرآن,حقانیت آیات منسوخ,حقانیت آیات ناسخ,حقانیت قرآن,حقانیت نزول تدریجى قرآن,حقیقت قرآن,فضیلت قرآن,فلسفه نزول تدریجى قرآن,فلسفه نسخ در قرآن,مراتب استفاده از قرآن,نزول قرآن,نسخ در قرآن,نقش قرآن,وحیانیت قرآن,هدایتگرى قرآن,انقیاد مؤمنان,تثبیت ایمان مؤمنان,حق پذیرى مؤمنان,مسؤولیت محمد,بشارت به مسلمانان,هدایت مسلمانان,پاسخ تهمتهاى مشرکان,ملائکه وحى,تبیین وحى,شرایط هدایت,آیات قرآن سوره النحل
|description=قُلْ‌ نَزَّلَهُ‌ رُوحُ‌ الْقُدُسِ‌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌ بِالْحَقِ‌ لِيُثَبِّتَ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ هُدًى‌ وَ بُشْرَى‌ لِلْمُسْلِمِينَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۲۵

کپی متن آیه
قُلْ‌ نَزَّلَهُ‌ رُوحُ‌ الْقُدُسِ‌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌ بِالْحَقِ‌ لِيُثَبِّتَ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ هُدًى‌ وَ بُشْرَى‌ لِلْمُسْلِمِينَ‌

ترجمه

بگو، روح القدس آن را از جانب پروردگارت بحقّ نازل کرده، تا افراد باایمان را ثابت‌قدم گرداند؛ و هدایت و بشارتی است برای عموم مسلمانان!

بگو: آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق نازل كرده تا كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت قدم كند و براى مسلمانان هدايت و بشارتى باشد
بگو: «آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده، تا كسانى را كه ايمان آورده‌اند استوار گرداند، و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است. «
بگو که این آیات را روح القدس از جانب پروردگارت به حقیقت و راستی نازل کرده تا اهل ایمان را ثابت قدم گرداند و برای مسلمین هدایت و بشارت باشد.
بگو: آن [آیات] را روح القدس از سوی پروردگارت به درستی و راستی نازل کرده تا کسانی را که ایمان آورده اند، ثابت قدم بدارد و برای تسلیم شدگان [به فرمان های حق] هدایت و مژده باشد.
بگو: آن را روح القدس به حق از جانب پروردگارت نازل كرده است تا مؤمنان را استوارى ارزانى دارد و مسلمانان را هدايت و بشارت باشد.
بگو آن را روح‌القدس [جبرئیل‌] به راستی و درستی از سوی پروردگارت نازل کرده است، تا مؤمنان را ثابت‌قدم بدارد و برای مسلمانان رهنمود و بشارتی باشد
بگو: آن را روح پاك- جبرئيل- از سوى پروردگارت براستى و درستى فروفرستاده تا كسانى را كه ايمان آورده‌اند استوار و برجاى بدارد، و مسلمانان- گردن‌نهادگان- را راهنمايى و مژده‌اى باشد.
بگو: قرآن را جبرئیل از سوی پروردگارت به حق نازل کرده است تا مؤمنان را (در مسیر خود) ثابت قدم گرداند و هدایت و بشارت برای مسلمانان باشد.
بگو: «آن را روح‌القدس از طرف پروردگارت به تدریج به حق فرود آورده تا کسانی را که ایمان آورده‌اند استوار گرداند و برای کسانی که (در برابر خدا) تسلیمند هدایت و بشارتی بزرگ است.»
بگو فرود آورد آن را روح‌القدس (روان پاک) از پروردگار تو به حقّ تا استوار گرداند آنان را که ایمان آوردند و هدایت و بشارتی برای مسلمانان‌

Say, “The Holy Spirit has brought it down from your Lord, truthfully, in order to stabilize those who believe, and as guidance and good news for those who submit.”
ترتیل:
ترجمه:
النحل ١٠١ آیه ١٠٢ النحل ١٠٣
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رُوحُ الْقُدُسِ»: اضافه موصوف به صفت است و به معنی روح پاک است که مراد جبرئیل، فرشته وحی است. «بِالْحَقِّ»: (نگا: بقره / نساء / حجر / ). «هُدیً وَ بُشْرَی»: منصوبند و عطف بر محلّ (لِیُثَبِّتَ) می‌باشند و مفعولٌ‌له بشمارند. تقدیر چنین است: تَثْبیتاً لَّهُمْ وَ هِدَایَةً وَ بِشَارَةً. می‌توان آن دو را مرفوع و خبر مبتدای محذوف دانست و جمله (وَ هُدیً وَ بُشْرَی) را حالیّه گرفت برای ضمیر (ه) در (نَزَّلَهُ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ «102»

بگو آن (قرآن) را روح‌القدس (جبرئيل) از جانب پروردگارت به حقّ نازل كرده است، تا كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت قدم و استوار گرداند و براى مسلمانان (مايه‌ى) هدايت و بشارت باشد.

نکته ها

مراد از «رُوحُ الْقُدُسِ» همان روح‌الامين و جبرئيل است كه بخاطر پاكى از خطا و انحراف،

جلد 4 - صفحه 582

روح‌القدس ناميده شده است.

پیام ها

1- تهمت‌ها را بايد پاسخ داد. «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ» (پاسخ افتراى آيه قبل است)

2- آيات الهى به تدريج نازل شده است. «نَزَّلَهُ»

درباره نزول قرآن، هم جمله‌ «أَنْزَلْنا»* بكار رفته است، نظير آيه‌ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» و هم جمله‌ «نَزَّلَهُ»* و اين بخاطر آن است كه قرآن دو نزول دارد؛ يك بار دفعةً بر قلب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در شب قدر نازل شده است و يكبار به تدريج در مدّت بيست و سه سال.

3- تمام محتواى قرآن و تغيير هر قانونى در شرائط خاص خود، حقّ است.

«بِالْحَقِّ»

4- نزول وحى از شئون ربوبيّت و لازمه تربيت الهى است. نَزَّلَهُ‌ ... مِنْ رَبِّكَ‌

5- نزول وحى در پايدارى مسلمانان مؤثر است. «نَزَّلَهُ‌، لِيُثَبِّتَ»

6- توفيق پايدارى و ابزار آن را از خدا بخواهيم. نَزَّلَهُ‌ ... لِيُثَبِّتَ‌

7- آنچه به ايمان ارزش مى‌دهد پايدارى بر آن است. «لِيُثَبِّتَ»

8- شرط دريافت هدايت‌ها وبشارت‌ها، سلامت روحيّه وتسليم بودن است.

«لِلْمُسْلِمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ (102)

و نيز در رد قول كفار و مبالغه در آن مى‌فرمايد:

قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ‌: بگو اى پيغمبر فرود آورد قرآن را روح القدس كه‌

جلد 7 - صفحه 283

جبرئيل است. مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِ‌: از جانب پروردگار تو در حالى كه راست و درست و ثابت و به امر حق نازل شده.

نكته: در تنزيل تنبيه است بر آن كه انزال آن بر سبيل تدريج است بر حسب مصالح كه مقتضى تبديل مى‌باشد. حاصل آن كه حق تعالى قرآن را به توسط جبرئيل كه امين وحى است بر تو نازل فرمود.

لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا: تا ثابت گرداند آنان را كه ايمان آورده‌اند و اعتقادشان را راسخ سازد به آنكه اين كلام حق و بر وجه لطف و توفيق باشد به سبب آنچه را كه در او است از حجج و آيات و بينات، پس زياد شود تصديق و يقين ايشان. وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ‌: و هدايت كردن و بشارت دادن مر آنان را كه اسلام آرندگانند.

تبصره: آيه شريفه چند چيز را بيان فرمايد:

1- وجه نسخ بعضى آيات را كه آن بر وفق حكمت و مصلحت مى‌باشد.

2- نزول قرآن از جانب الهى به توسط جبرئيل بر حضرت نبوى، اثبات وحى و وجود استقلالى جبرئيل را نمايد. عقول بشر عاجز باشد از ادراك ماوراء الطبيعه، سلسله جليله انبياء، عالم به آن، و خبر از خدا و ملائكه و ملأ اعلى دهند، بايد از آنها اقتباس نمود احوال غيب را. بدبختانه وقتى فلان هيوى از پشت كهكشان خبر دهد، با آن كه نديده، فورا تصديق او را نمائيم، لكن به سلسله انبياء كه مى‌رسيم معطل مى‌مانيم. حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه خبر مى‌دهد من معراج رفتم و جبرئيل بر من وحى آورد، همان ملاك هيوى بهتر و بالاتر در اينجاست، چرا در قبولش تأمل داريم، چرا فلاسفه نزول جبرئيل را تأويلات به اراده كنند، بعضى عقل پيغمبر، برخى قوّه خيال آن حضرت دانند. ما از فلاسفه برهان نمى‌خواهيم، ولى از انبياء برهان مى‌خواهيم، غافل از آنكه وحى، حسّ فوق العاده نبوى، و جبرئيل وجود مشاهد استقلالى، و وقت نزول، پيغمبر عرق و سنگين و منسلخ از اين عالم مى‌شد، مى‌فرمود: جبرئيل‌

جلد 7 - صفحه 284

وحى نازل نمود. ما وقتى تصديق نبوت آن سرور را نموديم، بايد آنچه اخبار فرمايد تصديق كنيم بدون برهان.

3- بيان جهت نزول قرآن كه نازل نموده براى ثبات عقايد مؤمنين و هدايت و بشارت براى عموم مسلمين اگر قبول كنند آن را به تصديق و پيروى كردن، هرآينه هدايت يابند از گمراهى و مژده برند به سعادت جاودانى و نعيم ابدى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (101) قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ (102) وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ (103) إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (104) إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ (105)

ترجمه‌

و چون بدل نمائيم آيتى را بجاى آيتى و خدا داناتر است بآنچه نازل مينمايد گويند جز اين نيست كه تو افتراء زننده‌ئى بلكه بيشتر آنها نميدانند

بگو نازل نمود آنرا روح القدس از پروردگارت بدرستى تا ثابت گرداند آنانرا كه ايمان آوردند و هدايت و بشارت باشد براى مسلمانان‌

و هر آينه ميدانيم كه آنها ميگويند جز اين نيست كه تعليم ميكند او را انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين زبانى است عربى واضح‌

همانا آنانكه نمى‌گروند بآيتهاى خدا هدايت نميكند آنها را خدا و از براى آنها عذابى است دردناك‌

جز اين نيست كه افتراء ميزنند دروغ را آنانكه نميگروند بآيتهاى خدا و آنگروه آنانند دروغگويان.

تفسير

از ابن عباس نقل شده كه كفّار وقتى حكمى نسخ و بجاى آن حكم ديگرى اثبات ميشد ميگفتند محمّد مردم را مسخره نموده و بخدا افتراء ميزند كه هر چندى حكمى را اظهار و نسخ مينمايد لذا خداوند در مقام ردّ آنها فرموده كه هر حكمى بايد بمقتضاى مصلحت وقت باشد و خدا داناتر است از هر كس بمصالح اوقات و احكام لازمه در هر زمان بر وفق حكمت و مصلحت و اين توهمات فاسده ناشى از عدم علم و معرفت است چون بيشتر مردم نميدانند كه اين احكام از طرف‌


جلد 3 صفحه 317

خداوندى است كه عالم و بصير و حكيم و خبير است و صلاح و خير بندگانرا ميخواهد كه هر وقت هر چه صلاح آنها باشد بتوسط پيغمبر خود براى آنها بيان ميفرمايد تا هيچوقت بر خلاف مصلحت خودشان عمل ننمايند و اين از نهايت رحمت و لطف و مهربانى و رأفت الهى است و شايد باين جهت قبل از نقل كلام آنها كه جواب شرط است بجمله معترضه و اللّه اعلم بما ينزّل اشاره بجواب فرموده و راضى نشده يك آن آنها در اشتباه باشند و شايد بملاحظه احترام پيغمبر اكرم باشد كه قبل از نقل جسارت آنها تبرئه ساحت مقدّس او شود در هر حال جواب اصلى آنستكه به پيغمبر خود فرموده كه بآنها بفرمايد اين احكام و آيات را من از پيش خود نياوردم و انشاء نكردم بلكه تمامى آنها را جبرئيل كه ملقّب بروح القدس است يعنى روان پاك و پاكيزه از جانب خداوند بر من نازل نموده و او امين وحى الهى است و من هم محمّد امينم كه شما مرا باين صفت شناخته و ناميده بوديد و نتيجه تغيير احكام بر حسب اقتضاء وقت آنستكه وقتى اهل ايمان مشاهده نمودند هر وقت حال ايشان اقتضاء حكمى داشته باشد خداوند بيان ميفرمايد و بدون رعايت حكمت و مصلحت تكليفى نميفرمايد و راضى بزحمت آنها نيست لذا اگر حكمى در زمانى براى مسلمانان مشكل شود آنرا رفع فرموده و حكم آسانترى بجاى آن وضع ميفرمايد بيشتر موجب ثبات قدم آنها در دين ميگردد و آن حكم هدايت و راهنمائى بحقّ و حقيقت است و بشارت بثواب و پاداش اخروى براى اهل اسلام كه مطيع و منقاد او امر حقند در هر وقت و زمان و ادراك نموده‌اند مصالح آنرا بعلم و اذعان و مأمونند از اين قبيل شبهات ناشيه از وساوس شيطان و افراد كامله در اين اوصاف آل محمد عليهم السّلام ميباشند چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام اهل ايمان در اين آيه را بآن ذوات مقدّسه تفسير نموده و از جمله عقائد فاسده و اقوال باطله آنها آنستكه ميگويند محمّد معلّمى دارد از جنس بشر كه باو تعليم ميكند قصص و حكايات امم سابقه را و انشاء مينمايد براى او آيات را و آن شخص قمى ره فرموده غلامى بوده ابو فكيهه نام داشته از اهل كتاب كه جديد الاسلام و غير فصيح بوده و بعضى گفته‌اند مراد سلمان فارسى ره است و خداوند در مقام ردّ گفتار آنها ميفرمايد زبان و گفتار كسيكه منحرف ميشوند از حقّ بسوى باطل براى نسبت‌


جلد 3 صفحه 318

دادن تعليم را باو غير فصيح يا داراى عجمه يعنى عيب شباهت بزبان عجمى است و اين آيات بزبان عربى فصيح كه در اعلى درجه فصاحت است نازل شده پس چگونه ممكن است منشى آن شخص اعجم يا عجم باشد و كسانيرا كه تامّل و تدبّر نميكنند در آيات الهى تا بدانند و بيابند كه از نزد خدا است هدايت نميكند آنها را خدا يعنى بحال خودشان واگذار ميفرمايد و مورد لطف و عنايت خود قرار نميدهد در دنيا و در آخرت براى آنها عذاب اليم است و دروغ و افتراء لايق و سزاوار بحال كسانى است كه ايمان بخدا و آيات نازله از نزد او ندارند نه پيغمبر اكرم كه حقيقت ايمان و مظهر آيات الهى است و آنها دروغ گويند نه اهل ايمان كه تصديق نمودند آيات و احكام خدا را و عمل نمودند بر طبق آن چون خوف از عذاب الهى كه ناشى از ايمان بخدا و روز جزا است مانع از هر معصيت و عمل ناشايسته است و آن در مؤمن است نه در كافر و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه مؤمن ممكن است زنا كند و دزدى نمايد ولى دروغ نميگويد و اين آيه را تلاوت فرمود ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ نَزَّلَه‌ُ رُوح‌ُ القُدُس‌ِ مِن‌ رَبِّك‌َ بِالحَق‌ِّ لِيُثَبِّت‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هُدي‌ً وَ بُشري‌ لِلمُسلِمِين‌َ (102)

بفرما اي‌ ‌رسول‌ محترم‌ باين‌ كفار و مشركين‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ مجيد ‌را‌ ‌از‌ باء بسم‌ اللّه‌ ‌تا‌ سين‌ و ‌النّاس‌ ‌را‌ نازل‌ نمود روح‌ القدس‌ امين‌ وحي‌ الهي‌ جبرئيل‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگار تو خداوند متعال‌ و علّة غايي‌ نزول‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ ثابت‌ بدارد كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند ‌بر‌ دين‌ حق‌ ‌تا‌ آخرين‌ نفس‌ و هدايت‌ فرمايد و بشارت‌ دهد مسلمين‌ ‌را‌ (قل‌ نزّله‌) ضمير راجع‌ بقرآن‌ ‌است‌ و امتياز قرآن‌ ‌بر‌ ساير كتب‌ سماويه‌ اينست‌ ‌که‌ عين‌ عبارات‌ و الفاظ قرآن‌ ‌را‌ خداوند ايجاد فرموده‌ جبرئيل‌ امين‌ استماع‌ نمود و مأمور شد ‌که‌ ‌بر‌ قلب‌ مطهّر حضرت‌ رسالت‌ نازل‌ كند ‌با‌ اينكه‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ ثبت‌ ‌شده‌ ‌بود‌ و حضرت‌ رسالت‌ ميدانست‌ و لذا ميفرمايد وَ لا تَعجَل‌ بِالقُرآن‌ِ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يُقضي‌ إِلَيك‌َ وَحيُه‌ُ طه‌ ‌آيه‌ 113 و ميفرمايد بَل‌ هُوَ قُرآن‌ٌ مَجِيدٌ فِي‌ لَوح‌ٍ مَحفُوظٍ بروج‌

جلد 12 - صفحه 189

‌آيه‌ 21 و 22 (رُوح‌ُ القُدُس‌ِ) ‌که‌ امين‌ وحي‌ الهي‌ ‌است‌ و جزو ‌آن‌ چهار ملك‌ مقرّب‌ ميكائيل‌ موكّل‌ ارزاق‌ عباد اسرافيل‌ موكل‌ ارواح‌ عباد عزرائيل‌ موكّل‌ قبض‌ ارواح‌ جبرئيل‌ موكل‌ علم‌ و الهام‌ بقلوب‌ ‌که‌ دارد

العلم‌ نور يقذفه‌ اللّه‌ ‌في‌ قلب‌ ‌من‌ يشاء

(‌من‌ ربك‌) ‌از‌ جانب‌ پروردگار تو (بالحق‌) بجا و بموقع‌ نجوما ‌در‌ ظرف‌ بيست‌ و دو سال‌ (لِيُثَبِّت‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا) ‌که‌ عمده‌ غرض‌ ثبات‌ ايمان‌ مؤمنين‌ ‌است‌ زيرا معجزه‌ باقيه‌ ‌است‌ ‌تا‌ دامن‌ قيامت‌ و مثل‌ معجزات‌ انبياء نيست‌ ‌که‌ مخصوص‌ بوقت‌ مشاهده‌ ‌باشد‌ و بايد بنقل‌ تواتر ‌بر‌ ديگران‌ اثبات‌ نمود (و هدي‌) ‌که‌ ميفرمايد إِن‌َّ هذَا القُرآن‌َ يَهدِي‌ لِلَّتِي‌ هِي‌َ أَقوَم‌ُ وَ يُبَشِّرُ المُؤمِنِين‌َ بني‌ اسرائيل‌ ‌آيه‌ نهم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ميفرمايد وَ بُشري‌ لِلمُسلِمِين‌َ و مراد همان‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ مذكور ‌است‌ زيرا ‌غير‌ مؤمن‌ نجات‌ ندارد و مورد انذار ‌است‌ نه‌ بشارت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 102)- این آیه، همین مسأله را تعقیب و تأکید کرده، به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می‌دهد «بگو: آن را روح القدس از جانب پروردگارت بر حق نازل کرده است» (قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ).

ج2، ص600

«روح القدس» یا «روح مقدس» همان پیک وحی الهی، «جبرئیل امین» است، اوست که به فرمان خدا آیات را اعم از ناسخ و منسوخ، بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل می‌کند، آیاتی که همه حق است همه واقعیتی را تعقیب می‌کند و آن واقعیت چیزی جز تربیت انسانها نیست، تربیت که وصول به آن گاهی احکام ناسخ و منسوخ را ایجاب می‌کند.

به همین دلیل به دنبال آن می‌فرماید: «هدف این است که افراد با ایمان را در مسیر خود ثابت قدمتر گرداند، و هدایت و بشارتی برای عموم مسلمین است» (لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هُدیً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمِینَ).

به هر حال برای محکم کردن نیروی ایمان و پیمودن راه هدایت و بشارت، گاهی چاره‌ای، جز برنامه‌های کوتاه مدت و موقت که بعدا جای خود را به برنامه نهایی و ثابت می‌دهد نیست، و این است رمز وجود ناسخ و منسوخ در آیات الهی.

نکات آیه

۱- پیامبر(ص)، وظیفه دار پاسخ گویى به اتهامات مشرکان مبنى بر ساختگى بودن قرآن با روشن کردن حقیقت وحى (إنما أنت مفتر ... قل نزّله روح القدس من ربّک)

۲- آیات ناسخ و منسوخ، همه از جانب پروردگار نازل شده است. (قل نزّله روح القدس من ربّک)

۳- روح القدس (جبرئیل)، واسطه ابلاغ وحى و نازل کننده قرآن از جانب پروردگار (قل نزّله روح القدس من ربّک)

۴- جبرئیل، موجودى مقدس و منزه از دخل و تصرف در آیات الهى (قل نزّله روح القدس من ربّک) با توجه به اینکه «قدس» به معناى طهارت و پاکى است، ملقب شدن جبرئیل به «روح القدس» مى تواند براى اعلام پاک بودن او از دخل و تصرف در آیات الهى باشد.

۵- قرآن، داراى حقیقتى والا و متعالى است. (قالوا إنما أنت مفتر ... قل نزّله روح القدس من ربّک) تعبیر «نزّل» - که به معناى فرود آمدن از بالا به پایین است - درباره القاى قرآن به پیامبر(ص) توسط جبرئیل، مى تواند حاکى از نکته یاد شده باشد.

۶- قرآن، کتابى است سراسر حق و به دور از سخنان باطل و بیهوده (قل نزّله روح القدس من ربّک بالحقّ)

۷- نزول تدریجى قرآن و ناسخ و منسوخ آن، امرى به حق و بایسته (و إذا بدّلنا ءایة مکان ءایة ... قل نزّله روح القدس من ربّک بالحقّ)

۸- قرآن و نزول تدریجى آیات آن، مایه تثبیت و تحکیم ایمان مؤمنان است. (نزّله ... لیثبّت الذین ءامنوا)

۹- قرآن و آیات آن، دربردارنده هدایت و بشارت براى مسلمانان (و هدًى و بشرى للمسلمین)

۱۰- تثبیت ایمان مؤمنان و هدایت و بشارت به مسلمانان، از اهداف نسخ و تغییر پیامهاى الهى و نزول تدریجى آیات قرآن (و إذا بدّلنا ءایة مکان ءایة ... قل نزّله ... لیثبّت الذین ءامنوا و هدًى و بشرى للمسلمین)

۱۱- برخوردارى از روحیه تسلیم در برابر حق، شرط بهره ورى از هدایت و بشارت قرآن (و هدًى و بشرى للمسلمین)

۱۲- مؤمنان، برخوردار از روح تسلیم در برابر حق (لیثبّت الذین ءامنوا و هدًى و بشرى للمسلمین) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «للمسلمین» وصف دیگرى براى «الذین ءامنوا» باشد نه بازگو کننده گروه دیگرى از مردم.

۱۳- بهره مندى افراد از قرآن، متفاوت و داراى مراتب است. (قل نزّله روح القدس من ربّک بالحقّ لیثبّت الذین ءامنوا و هدًى و بشرى للمسلمین) از اینکه قرآن هدف خود را ایجاد ثبات قدم براى مؤمنان و رهنمود و بشارت براى مسلمانان مى داند و این دو گروه باهم متفاوتند، استفاده مى شود که بهره مندى از قرآن براى افراد مختلف یکسان نیست.

روایات و احادیث

۱۴- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «روح القدس» قال: هو جبرئیل، و القدس الطاهر...;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده است که درباره «روح القدس» در سخن خدا فرمود: او جبرئیل است و قدس به معناى پاک مى باشد».

۱۵- «عن أبى عبدالله(ع) قال: إن الله تبارک و تعالى خلق روح القدس فلم یخلق خلقاً أقرب إلى الله منها و لیست بأکرم خلقه علیه فإذا أراد أمراً ألقاه إلیها فألقاه إلى النجوم فجرت به;[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: خداى تبارک و تعالى «روح القدس» را آفرید و هیچ مخلوقى را نیافریده که از او به خدا نزدیک تر باشد; ولى او گرامى ترین آفریده ها در نزد خدا نیست. پس هرگاه خدا امرى را اراده کند، به روح القدس القا مى کند و سپس به ستارگان و آن امر به وسیله ستارگان اجرا مى شود».

موضوعات مرتبط

  • انسان: تفاوت فهم انسان ها ۱۳
  • جبرئیل: امانت دارى جبرئیل ۴; تقدس جبرئیل ۴; تنزیه جبرئیل ۴; فضایل جبرئیل ۱۵; نقش جبرئیل ۳، ۱۵
  • حق: آثار تسلیم به حق ۱۱
  • روح القدس: مراد از روح القدس ۱۴
  • قرآن: آثار نزول تدریجى قرآن ۸; آیات منسوخ ۲; آیات ناسخ ۲; استفاده از بشارتهاى قرآن ۱۱; بشارتهاى قرآن ۹; پاسخ مکذبان قرآن ۱; تنزیه قرآن ۶; حقانیت آیات منسوخ ۷; حقانیت آیات ناسخ ۷; حقانیت قرآن ۶; حقانیت نزول تدریجى قرآن ۷; حقیقت قرآن ۵; فضیلت قرآن ۵; فلسفه نزول تدریجى قرآن ۱۰; فلسفه نسخ در قرآن ۱۰; مراتب استفاده از قرآن ۱۳; نزول قرآن ۳; نسخ در قرآن ۲; نقش قرآن ۸; وحیانیت قرآن ۲; هدایتگرى قرآن ۹
  • مؤمنان: انقیاد مؤمنان ۱۲; تثبیت ایمان مؤمنان ۱۰; حق پذیرى مؤمنان ۱۲
  • محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص) ۱
  • مسلمانان: بشارت به مسلمانان ۹، ۱۰; هدایت مسلمانان ۹، ۱۰
  • مشرکان: پاسخ تهمتهاى مشرکان ۱
  • ملائکه: ملائکه وحى ۳
  • وحى: تبیین وحى ۱
  • هدایت: شرایط هدایت ۱۱

منابع

  1. بحارالأنوار، ج ۹، ص ۲۲۱، ح ۱۰۶; نورالثقلین، ج ۳، ص ۸۶، ح ۲۲۷.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۷۰، ح ۷۰; نورالثقلین، ج ۳، ص ۸۷، ح ۲۲۸.