ریشه فحش: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
كار بسيار زشت. دقت در گفتار بزرگان نشان مىدهد كه فحش و فاحشه و فحشاء به معنى بسيار زشت است گرچه بعضى قبح مطلق گفتهاند. در قاموس گويد: فاحشه هر گناهى است كه قبح آن زياد باشد. همچنين است قول ابن اثير در نهايه. در مفردات گفته: فحش، فاحشه و فحشاء هر قول و فعلى است كه قبح آن بزرگ باشد در مجمع ذيل آيه 169 بقره فرموده: فحشاء، فاحشه، قبيحه و سيئه نظير هماند و فحشاء مصدر است مثل سراء و ضراء و در ذيل آيه 135 آل عمران فرموده: فحش اقدام به قبح بزرگ است. زمخشرى ذيل آيه 169 بقره، فحشاء را قبيح خارج از حد گفته است. اين مطلب را مىشود از آيات استفاده كرد [اسراء:32]. ظهور آيه در آن است كه فاحشه به معنى بسيار زشت است يعنى به زنا نزديك نشويد آن كار بسيار زشت و راه و رسم بدى است. *** فحشاء و فاحشه در قرآن به زنا و لواط و تزويج نامادرى و هر كار بسيار زشت گفته شده است مثل [نساء:15]. كه درباره زنا است به قول بعضى مساحقه است و نحو [نمل:54]. كه درباره لواط است [انعام:151]. كه ظهورش در عموم است. [بقره:169]. مراد از سوء در مقابل فحشاء چيست؟ ايضاً در آيه [يوسف:24]. اهل تحقيق گفتهاند گناه را از آن سؤ و سيئه گفتهاند كه براى گناهكار بدى پيش مىآورد، در اين صورت احتمال قوى آن است كه مراد از «سوء» بدنامى باشد. يوسف «عليهالسلام» اگر به زن عزيز تعدى مىكرد دو كار كرده بود يكى بدنامى خودش و ديگرى زنا كه مورد عقاب خداست يعنى خواستيم بدنامى و زنا را از وى برگردانيم همين طور در آيه اول. ممكن است مراد از سوء در آيه دوم خيانت باشد كه عمل يوسف در صورت وقوع هم زنا بود هم خيانت به شوهر آن زن. در اين صورت شايد مراد از سوء در هر دو آيه گناهانى باشد كه در قباحت مثل فحشاء نيستند. و يا ذكر خاص بعد از عام باشد. [نحل:90]. [آل عمران:135]. در آيه اول شايد مراد از فاحشه زنا يا كار زشتى است كه از منكر و بغى زشتتر است. و در آيه دوم شايد مراد از فحشاء كار بدى است كه نسبت به ديگران انجام دادهاند. [طلاق:1]. آيه درباره زنان مطلقه است كه بايد مدت عده را در خانه شوهر بمانند مراد از «فاحشه» چنانكه گفتهاند اذيت اهل خانه است كه اهل خانه را اذيت كنند و بددهن باشند ايضاً [نساء:19]. طبرسى در ذيل آيه اول از امام رضا «عليهالسلام» نقل كرده فاحشه آن است كه اهل شوهرش را اذيت كند و دشنام دهد. [اعراف:33]. فواحش جمع فاحشه است و آن چهار بار در قرآن مجيد آمده است. فحشاء چنانكه از طبرسى نقل شد مصدر است ولى در آيات به معنى اسم به كار رفته است. | كار بسيار زشت. دقت در گفتار بزرگان نشان مىدهد كه فحش و فاحشه و فحشاء به معنى بسيار زشت است گرچه بعضى قبح مطلق گفتهاند. در قاموس گويد: فاحشه هر گناهى است كه قبح آن زياد باشد. همچنين است قول ابن اثير در نهايه. در مفردات گفته: فحش، فاحشه و فحشاء هر قول و فعلى است كه قبح آن بزرگ باشد در مجمع ذيل آيه 169 بقره فرموده: فحشاء، فاحشه، قبيحه و سيئه نظير هماند و فحشاء مصدر است مثل سراء و ضراء و در ذيل آيه 135 آل عمران فرموده: فحش اقدام به قبح بزرگ است. زمخشرى ذيل آيه 169 بقره، فحشاء را قبيح خارج از حد گفته است. اين مطلب را مىشود از آيات استفاده كرد [اسراء:32]. ظهور آيه در آن است كه فاحشه به معنى بسيار زشت است يعنى به زنا نزديك نشويد آن كار بسيار زشت و راه و رسم بدى است. *** فحشاء و فاحشه در قرآن به زنا و لواط و تزويج نامادرى و هر كار بسيار زشت گفته شده است مثل [نساء:15]. كه درباره زنا است به قول بعضى مساحقه است و نحو [نمل:54]. كه درباره لواط است [انعام:151]. كه ظهورش در عموم است. [بقره:169]. مراد از سوء در مقابل فحشاء چيست؟ ايضاً در آيه [يوسف:24]. اهل تحقيق گفتهاند گناه را از آن سؤ و سيئه گفتهاند كه براى گناهكار بدى پيش مىآورد، در اين صورت احتمال قوى آن است كه مراد از «سوء» بدنامى باشد. يوسف «عليهالسلام» اگر به زن عزيز تعدى مىكرد دو كار كرده بود يكى بدنامى خودش و ديگرى زنا كه مورد عقاب خداست يعنى خواستيم بدنامى و زنا را از وى برگردانيم همين طور در آيه اول. ممكن است مراد از سوء در آيه دوم خيانت باشد كه عمل يوسف در صورت وقوع هم زنا بود هم خيانت به شوهر آن زن. در اين صورت شايد مراد از سوء در هر دو آيه گناهانى باشد كه در قباحت مثل فحشاء نيستند. و يا ذكر خاص بعد از عام باشد. [نحل:90]. [آل عمران:135]. در آيه اول شايد مراد از فاحشه زنا يا كار زشتى است كه از منكر و بغى زشتتر است. و در آيه دوم شايد مراد از فحشاء كار بدى است كه نسبت به ديگران انجام دادهاند. [طلاق:1]. آيه درباره زنان مطلقه است كه بايد مدت عده را در خانه شوهر بمانند مراد از «فاحشه» چنانكه گفتهاند اذيت اهل خانه است كه اهل خانه را اذيت كنند و بددهن باشند ايضاً [نساء:19]. طبرسى در ذيل آيه اول از امام رضا «عليهالسلام» نقل كرده فاحشه آن است كه اهل شوهرش را اذيت كند و دشنام دهد. [اعراف:33]. فواحش جمع فاحشه است و آن چهار بار در قرآن مجيد آمده است. فحشاء چنانكه از طبرسى نقل شد مصدر است ولى در آيات به معنى اسم به كار رفته است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ب:100, کم:89, ما:86, اتى:82, انن:75, ل:73, ه:72, من:70, الله:62, لا:57, على:55, اله:53, الذين:52, وله:49, ان:47, قول:47, ها:45, سوء:42, ف:40, ا:40, بين:38, امر:37, هم:36, اذا:35, نکر:34, هن:33, عن:32, الا:31, کبر:30, ربب:29, قرب:29, اثم:29, کون:29, حسن:29, سبق:28, حرم:26, فعل:26, قوم:25, عذب:25, ذکر:24, نهى:24, ظهر:24, امن:23, سبل:23, نفس:22, جنب:22, فى:22, غفر:21, حبب:21, صلو:20, نسو:20, ضعف:20, علم:19, بغى:18, ک:18, شطن:18, وعد:18, قتل:17, او:17, شيع:17, نا:17, ى:17, مقت:17, انتم:17, حصن:16, وجد:16, تلک:16, هون:16, عشر:16, بصر:16, اللاتى:16, حدد:16, ظلم:16, بطن:16, لمم:16, لو:16, کن:16, غضب:16, اذ:16, فضل:16, ايى:15, سلف:15, ذى:15, وعظ:15, عبد:15, احد:15, زنى:15, فقر:15, شهد:15, وکل:15, نصف:15, عرف:14, عدو:14, اياهم:14, حکم:14, ابو:14, قد:14, صرف:14, خرج:14, ذلک:14, التى:14, وحد:13, امم:13, ولى:13, جوب:13, نبو:13, لوط:13, لعل:13, خلص:13, وسع:13, رجل:12, کتب:12, رزق:12, وفى:12, بوب:12, خطء:12, عدل:12, الم:12, حمد:12, خطو:12, کره:11, هو:11, بعض:11, خدن:11, تبع:11, يا:11, بيت:11, نحن:11, ربع:11, ملق:10, دنو:10, اخذ:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۶
تکرار در قرآن: ۲۴(بار)
قاموس قرآن
كار بسيار زشت. دقت در گفتار بزرگان نشان مىدهد كه فحش و فاحشه و فحشاء به معنى بسيار زشت است گرچه بعضى قبح مطلق گفتهاند. در قاموس گويد: فاحشه هر گناهى است كه قبح آن زياد باشد. همچنين است قول ابن اثير در نهايه. در مفردات گفته: فحش، فاحشه و فحشاء هر قول و فعلى است كه قبح آن بزرگ باشد در مجمع ذيل آيه 169 بقره فرموده: فحشاء، فاحشه، قبيحه و سيئه نظير هماند و فحشاء مصدر است مثل سراء و ضراء و در ذيل آيه 135 آل عمران فرموده: فحش اقدام به قبح بزرگ است. زمخشرى ذيل آيه 169 بقره، فحشاء را قبيح خارج از حد گفته است. اين مطلب را مىشود از آيات استفاده كرد [اسراء:32]. ظهور آيه در آن است كه فاحشه به معنى بسيار زشت است يعنى به زنا نزديك نشويد آن كار بسيار زشت و راه و رسم بدى است. *** فحشاء و فاحشه در قرآن به زنا و لواط و تزويج نامادرى و هر كار بسيار زشت گفته شده است مثل [نساء:15]. كه درباره زنا است به قول بعضى مساحقه است و نحو [نمل:54]. كه درباره لواط است [انعام:151]. كه ظهورش در عموم است. [بقره:169]. مراد از سوء در مقابل فحشاء چيست؟ ايضاً در آيه [يوسف:24]. اهل تحقيق گفتهاند گناه را از آن سؤ و سيئه گفتهاند كه براى گناهكار بدى پيش مىآورد، در اين صورت احتمال قوى آن است كه مراد از «سوء» بدنامى باشد. يوسف «عليهالسلام» اگر به زن عزيز تعدى مىكرد دو كار كرده بود يكى بدنامى خودش و ديگرى زنا كه مورد عقاب خداست يعنى خواستيم بدنامى و زنا را از وى برگردانيم همين طور در آيه اول. ممكن است مراد از سوء در آيه دوم خيانت باشد كه عمل يوسف در صورت وقوع هم زنا بود هم خيانت به شوهر آن زن. در اين صورت شايد مراد از سوء در هر دو آيه گناهانى باشد كه در قباحت مثل فحشاء نيستند. و يا ذكر خاص بعد از عام باشد. [نحل:90]. [آل عمران:135]. در آيه اول شايد مراد از فاحشه زنا يا كار زشتى است كه از منكر و بغى زشتتر است. و در آيه دوم شايد مراد از فحشاء كار بدى است كه نسبت به ديگران انجام دادهاند. [طلاق:1]. آيه درباره زنان مطلقه است كه بايد مدت عده را در خانه شوهر بمانند مراد از «فاحشه» چنانكه گفتهاند اذيت اهل خانه است كه اهل خانه را اذيت كنند و بددهن باشند ايضاً [نساء:19]. طبرسى در ذيل آيه اول از امام رضا «عليهالسلام» نقل كرده فاحشه آن است كه اهل شوهرش را اذيت كند و دشنام دهد. [اعراف:33]. فواحش جمع فاحشه است و آن چهار بار در قرآن مجيد آمده است. فحشاء چنانكه از طبرسى نقل شد مصدر است ولى در آيات به معنى اسم به كار رفته است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الْفَحْشَاءِ | ۳ |
بِالْفَحْشَاءِ | ۳ |
فَاحِشَةً | ۴ |
الْفَاحِشَةَ | ۴ |
بِفَاحِشَةٍ | ۴ |
الْفَوَاحِشَ | ۴ |
الْفَحْشَاءَ | ۱ |
الْفَاحِشَةُ | ۱ |