ریشه وسع: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
سَعَة (به فتح س،ع) به معنى فراخى و گسترش است خواه در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در فعل باشد مثل [اعراف:156]. كه رحمت خدا به هر چيز احاطه دارد. فعل «وَسِعَ يَسِعَ سِعَةً» لازم و متعدى هر دو به كار مىرود مثل «وَسِعِ الْمَكانُ» يعنى مکان وسيع شد و مثل [بقره:255]. حكومت خدا به آسمانها و زمين احاطه دارد. واسع: از اسماء حسنى به معنى صاحب سعه است يعنى علم، قدرت رحمت و فضل او وسيع است. آن در آيات نوعاً به معنى واسِعُ الْقُدْرَةِ و واسِعُ الْاِحاطَةِ آمده است. [بقره:115]. به هر كجا رو كنيد خدا در آنجاست خدا واسع الاحاطه و دانا است. [نور:32]. اگر فقير باشند خدا از فضل خود بى نيازشان كند خدا قادر و دانا است. موسع: ثروتمند و آنكه در وسعت نعمت است گويند: «اَوْسَعَ ايساعاً» يعنى صاحب وسعت شد [بقره:236]. به آنها متاع و مال دهيد ثروتمند به اندازه خود و تنگدست به اندازه خويش. * [ذاريات:47]. ايساع در آيه ظاهراً به معنى وسعت و گسترش دادن است و دلالت بر انبساط آسمان بلكه جهان دارد. راجع به اين آيه در «ايد» صحبت شده است. وسع: طاقت و توانائى. [بقره:286]. خداوند هيچ كس را جز به قدر قدرت تكليف نمىكند. اين مضمون پنج بار در قرآن مجيد تكرار شده و يك اصل كلى و مصدر هزاران مسائل فرعى است، دفعه ديگر به تعبير [طلاق:7]. آمده است. | سَعَة (به فتح س،ع) به معنى فراخى و گسترش است خواه در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در فعل باشد مثل [اعراف:156]. كه رحمت خدا به هر چيز احاطه دارد. فعل «وَسِعَ يَسِعَ سِعَةً» لازم و متعدى هر دو به كار مىرود مثل «وَسِعِ الْمَكانُ» يعنى مکان وسيع شد و مثل [بقره:255]. حكومت خدا به آسمانها و زمين احاطه دارد. واسع: از اسماء حسنى به معنى صاحب سعه است يعنى علم، قدرت رحمت و فضل او وسيع است. آن در آيات نوعاً به معنى واسِعُ الْقُدْرَةِ و واسِعُ الْاِحاطَةِ آمده است. [بقره:115]. به هر كجا رو كنيد خدا در آنجاست خدا واسع الاحاطه و دانا است. [نور:32]. اگر فقير باشند خدا از فضل خود بى نيازشان كند خدا قادر و دانا است. موسع: ثروتمند و آنكه در وسعت نعمت است گويند: «اَوْسَعَ ايساعاً» يعنى صاحب وسعت شد [بقره:236]. به آنها متاع و مال دهيد ثروتمند به اندازه خود و تنگدست به اندازه خويش. * [ذاريات:47]. ايساع در آيه ظاهراً به معنى وسعت و گسترش دادن است و دلالت بر انبساط آسمان بلكه جهان دارد. راجع به اين آيه در «ايد» صحبت شده است. وسع: طاقت و توانائى. [بقره:286]. خداوند هيچ كس را جز به قدر قدرت تكليف نمىكند. اين مضمون پنج بار در قرآن مجيد تكرار شده و يك اصل كلى و مصدر هزاران مسائل فرعى است، دفعه ديگر به تعبير [طلاق:7]. آمده است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
وله:100, اله:98, من:92, الله:91, ه:90, شىء:71, علم:68, ها:64, ل:56, لا:48, الا:47, ف:46, ب:42, ربب:42, کلل:40, ى:38, انن:37, ارض:34, نا:34, قول:33, على:33, ما:32, اتى:31, نفس:30, الذين:28, هم:28, کم:28, فى:28, رحم:27, اول:25, کلف:25, قدر:25, ان:24, کون:23, حکم:23, وسع:23, ذو:23, نفق:22, غفر:22, ک:21, فضل:20, ولد:19, هو:19, هن:19, امن:19, هجر:19, مول:18, س:17, کتب:16, سمو:16, لم:16, اخر:16, متع:15, وجد:15, فرش:15, خصص:15, اذا:15, فرض:15, عفف:15, اياى:15, کثر:15, کرس:15, لدى:15, رغم:14, ملک:14, خرج:14, ضرر:14, اخذ:14, ايى:14, عبد:14, قرب:14, کسب:14, صحب:14, ردد:14, رزق:13, ذلک:13, يى:13, حقق:13, بئس:13, سبل:13, ا:13, عدل:13, جنن:13, وفى:13, ايد:13, قتر:13, نطق:13, لمم:13, صبر:13, نبو:13, اوى:13, حسن:13, بيت:13, نعم:13, ولى:13, سکن:12, اجر:12, قصص:12, الو:12, الذى:12, سبق:12, مهد:12, عرف:12, لو:12, عن:12, نکح:12, قسط:12, قوم:12, فحش:12, صلح:12, بنى:12, اذ:12, دنو:12, حتى:11, اثم:11, هذه:11, اود:11, سمع:11, ضعف:11, الى:11, صوب:11, نزع:11, خلد:11, ذا:11, سبح:11, فسق:11, جرم:11, عمل:11, کذب:11, غنى:11, غير:11, کبر:11, نشء:11, فرق:11, صفو:11, وزن:11, يا:11, وعد:11, نحن:11, وجه:11, او:11, حفظ:10, کسو:10, جنب:10, شرک:10, توب:10, حسب:10, ظلم:10, وقى:10, عذب:10, ذکر:10, کيل:10, جهنم:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۵
تکرار در قرآن: ۳۲(بار)
قاموس قرآن
سَعَة (به فتح س،ع) به معنى فراخى و گسترش است خواه در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت زندگى و ثروتمند است از ثروت خويش انفاق كند. و خواه در فعل باشد مثل [اعراف:156]. كه رحمت خدا به هر چيز احاطه دارد. فعل «وَسِعَ يَسِعَ سِعَةً» لازم و متعدى هر دو به كار مىرود مثل «وَسِعِ الْمَكانُ» يعنى مکان وسيع شد و مثل [بقره:255]. حكومت خدا به آسمانها و زمين احاطه دارد. واسع: از اسماء حسنى به معنى صاحب سعه است يعنى علم، قدرت رحمت و فضل او وسيع است. آن در آيات نوعاً به معنى واسِعُ الْقُدْرَةِ و واسِعُ الْاِحاطَةِ آمده است. [بقره:115]. به هر كجا رو كنيد خدا در آنجاست خدا واسع الاحاطه و دانا است. [نور:32]. اگر فقير باشند خدا از فضل خود بى نيازشان كند خدا قادر و دانا است. موسع: ثروتمند و آنكه در وسعت نعمت است گويند: «اَوْسَعَ ايساعاً» يعنى صاحب وسعت شد [بقره:236]. به آنها متاع و مال دهيد ثروتمند به اندازه خود و تنگدست به اندازه خويش. * [ذاريات:47]. ايساع در آيه ظاهراً به معنى وسعت و گسترش دادن است و دلالت بر انبساط آسمان بلكه جهان دارد. راجع به اين آيه در «ايد» صحبت شده است. وسع: طاقت و توانائى. [بقره:286]. خداوند هيچ كس را جز به قدر قدرت تكليف نمىكند. اين مضمون پنج بار در قرآن مجيد تكرار شده و يك اصل كلى و مصدر هزاران مسائل فرعى است، دفعه ديگر به تعبير [طلاق:7]. آمده است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
وَاسِعٌ | ۷ |
وُسْعَهَا | ۵ |
الْمُوسِعِ | ۱ |
سَعَةً | ۲ |
وَسِعَ | ۴ |
وَاسِعَةً | ۱ |
سَعَتِهِ | ۲ |
وَاسِعاً | ۱ |
وَاسِعَةٍ | ۱ |
وَسِعَتْ | ۱ |
السَّعَةِ | ۱ |
وَاسِعَةٌ | ۲ |
وَسِعْتَ | ۱ |
لَمُوسِعُونَ | ۱ |
وَاسِعُ | ۱ |
سَعَةٍ | ۱ |