الفاتحة ١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=بنام خداوند بخشاینده مهربان‌
|-|معزی=بنام خداوند بخشاینده مهربان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الفاتحة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::1|١]] | قبلی = سوره الفاتحة | بعدی = الفاتحة ٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الفاتحة | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::1|١]] | قبلی = سوره الفاتحة | بعدی = الفاتحة ٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«بِسْمِ»: فراهم آمده است از (بِ) و (اِسْمِ). یعنی: کارم را با نام خدا آغاز می‌کنم؛ نه به نام چیز دیگری، و نه به فرمان دل یا کس دیگری. واژه (اِسْم) از ماده (سُمُوّ) به معنی عُلُوّ، یا (وسم) به معنی علامت و نشانه است. «اللهِ»: اسم خاصّ است برای خدا. اصل آن (إِلاه) بوده و مصدری است بر وزن (فِعال) به معنی مفعول، یعنی (مَأْلُوه) به معنی معبود می‌باشد. همان گونه که مصدر (خَلْق) به معنی مخلوق است (نگا: لقمان / ). «الرَّحْمنِ»: دارای مهر فراوان (نگا: أعراف / . «الرَّحِیمِ»: دارای مهر همیشگی.
«بِسْمِ»: فراهم آمده است از (بِ) و (اِسْمِ). یعنی: کارم را با نام خدا آغاز می‌کنم؛ نه به نام چیز دیگری، و نه به فرمان دل یا کس دیگری. واژه (اِسْم) از ماده (سُمُوّ) به معنی عُلُوّ، یا (وسم) به معنی علامت و نشانه است. «اللهِ»: اسم خاصّ است برای خدا. اصل آن (إِلاه) بوده و مصدری است بر وزن (فِعال) به معنی مفعول، یعنی (مَأْلُوه) به معنی معبود می‌باشد. همان گونه که مصدر (خَلْق) به معنی مخلوق است (نگا: لقمان / ). «الرَّحْمنِ»: دارای مهر فراوان (نگا: أعراف / . «الرَّحِیمِ»: دارای مهر همیشگی.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۴


ترجمه

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

به نام خداوند هستى بخش مهربان
به نام خداوند رحمتگر مهربان
به نام خداوند بخشنده مهربان
به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی.
به نام خداى بخشاينده مهربان‌
به نام خداوند بخشنده مهربان‌
به نام خداى بخشاينده مهربان
به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان.
به نام خدای رحمتگر بر آفریدگان، رحمتگر بر ویژگان‌
بنام خداوند بخشاینده مهربان‌


سوره الفاتحة آیه ١ الفاتحة ٢
سوره : سوره الفاتحة
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِسْمِ»: فراهم آمده است از (بِ) و (اِسْمِ). یعنی: کارم را با نام خدا آغاز می‌کنم؛ نه به نام چیز دیگری، و نه به فرمان دل یا کس دیگری. واژه (اِسْم) از ماده (سُمُوّ) به معنی عُلُوّ، یا (وسم) به معنی علامت و نشانه است. «اللهِ»: اسم خاصّ است برای خدا. اصل آن (إِلاه) بوده و مصدری است بر وزن (فِعال) به معنی مفعول، یعنی (مَأْلُوه) به معنی معبود می‌باشد. همان گونه که مصدر (خَلْق) به معنی مخلوق است (نگا: لقمان / ). «الرَّحْمنِ»: دارای مهر فراوان (نگا: أعراف / . «الرَّحِیمِ»: دارای مهر همیشگی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

الْحَمْدُ لِلَّهِ‌ رَبِ‌ الْعَالَمِينَ‌ (۰) وَ قَالَ‌ ارْکَبُوا فِيهَا بِسْمِ‌... (۳) خَلَقَ‌ (۱)

الرَّحْمٰنِ‌ الرَّحِيمِ‌ (۲) وَ لِلَّهِ‌ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى‌... (۱) قُلِ‌ ادْعُوا اللَّهَ‌ أَوِ ادْعُوا... (۳) الرَّحْمٰنُ‌ عَلَى‌ الْعَرْشِ‌... (۲) وَ إِذَا قِيلَ‌ لَهُمُ‌ اسْجُدُوا... (۲) وَ اسْأَلْ‌ مَنْ‌ أَرْسَلْنَا مِنْ‌... (۲) تَبَارَکَ‌ اسْمُ‌ رَبِّکَ‌ ذِي‌... (۱) فَسَبِّحْ‌ بِاسْمِ‌ رَبِّکَ‌... (۱) هُوَ اللَّهُ‌ الَّذِي‌ لاَ إِلٰهَ‌... (۰) هُوَ اللَّهُ‌ الْخَالِقُ‌ الْبَارِئُ‌... (۱) مَالِکِ‌ يَوْمِ‌ الدِّينِ‌ (۰) الم‌ (۰) اللَّهُ‌ لاَ إِلٰهَ‌ إِلاَّ هُوَ... (۰) أَيْنَمَا تَکُونُوا يُدْرِکْکُمُ‌... (۰) وَ هُوَ اللَّهُ‌ فِي‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ... (۱) قُلْ‌ أَ غَيْرَ اللَّهِ‌ أَتَّخِذُ... (۱) لَقَدْ جَاءَکُمْ‌ رَسُولٌ‌ مِنْ‌... (۲) الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُ‌... (۰) لِتُخْرِجَ‌ النَّاسَ‌ مِنَ‌... (۰) اللَّهِ‌ الَّذِي‌ لَهُ‌ مَا فِي‌... (۱) وَ مَا بِکُمْ‌ مِنْ‌ نِعْمَةٍ فَمِنَ‌... (۰) لٰکِنَّا هُوَ اللَّهُ‌ رَبِّي‌ وَ لاَ... (۰) رَبُ‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ وَ... (۱) قُلْ‌ مَنْ‌ بِيَدِهِ‌ مَلَکُوتُ‌ کُلِ‌... (۰) الَّذِي‌ خَلَقَ‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ... (۳) هُوَ الَّذِي‌ يُصَلِّي‌ عَلَيْکُمْ‌ وَ... (۲) وَ هُوَ الَّذِي‌ فِي‌ السَّمَاءِ إِلٰهٌ‌... (۱) هُوَ اللَّهُ‌ الَّذِي‌ لاَ إِلٰهَ‌... (۲) إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ‌ مِنْ‌... (۰)

تفسیر

نکات آیه

۱ - قرآن، کتابى تحقق یافته و نشأت گرفته از اسم «اللّه» است. (بسم اللّه) «بسم اللّه» در آغاز قرآن را به دو گونه مى توان لحاظ کرد: ۱ - سخنى باشد که خداوند آن را براى تعلیم به مردم بیان کرده است. در این لحاظ «بسم اللّه» دستورى به مردم است که چگونه کارهاى خویش را آغاز کنند. ۲ - خداوند خود گوینده این سخن باشد. در این صورت «بسم اللّه» در آغاز قرآن اشاره به آن است که خداوند قرآن را با اسم «اللّه» تحقق بخشیده و به ظهور رسانده است; یعنى، قرآن مظهر اسم «اللّه» است.

۲ - قرآن ، کتابى است آغاز شده با نام خدا و همراه با اعلام رحمت بر بندگان. (بسم اللّه الرحمن الرحیم)

۳ - لزوم آغاز کردن کارها با نام خدا و گفتن «بسم اللّه» (بسم اللّه) از آنجا که قرآن کتاب هدایت است و سخن خویش را با «بسم اللّه» آغاز کرده این نکته را به مخاطبانش القا مى کند که کارهاى خود را با «بسم اللّه» شروع کنند.

۴ - خداوند، رحمان (داراى رحمتى گسترده) و رحیم (مهربان) است. (بسم اللّه الرحمن الرحیم)

۵ - همه موجودات و مخلوقات، بهره مند از رحمت گسترده الهى هستند. (بسم اللّه الرحمن) کلمه «رحمان» صیغه مبالغه است و دلالت بر شدت رحمت و گستردگى آن دارد.

۶ - خداوند به بندگان خویش مهربان است. (بسم اللّه ... الرحیم) در این که چرا دو صفت رحمانیت و رحیمیت در پى یکدیگر آمده اند - در حالى که هر دو حکایت از رحمت الهى دارند - چند نظر ابراز شده است. آنچه از کاربرد آن دو صفت در قرآن به دست مى آید این است که رحمانیت در رابطه با همه مخلوقات است و رحیمیت تنها در ارتباط با انسان و دیگر مکلفان مى باشد. بنابراین رحیمیت خدا به رحمت ویژه الهى به انسانها و سایر مکلفان اشاره دارد.

۷ - رحمت گسترده خداوند و مهربانى او به بندگان، دلیل لزوم انجام کارها با نام او (بسم اللّه الرحمن الرحیم) توصیف «اللّه» به رحمان و رحیم پس از اشاره به لزوم انجام کارها با نام خدا، گویاى حکمت این دستور است ; یعنى، چون خدا رحمان و رحیم است، کارها را با نام او آغاز کنید.

۸ - انجام کارها با نام خدا، مایه جلب رحمت اوست. (بسم اللّه الرحمن الرحیم) توصیه به انجام دادن کارها با نام خدا و تذکر به رحمانیت و رحیمیت او به عنوان حکمت این توصیه، گویاى این است که نام خدا در کارها، موجب جلب رحمت الهى و در نتیجه به کمال رسیدن آن کارهاست.

۹ - قرآن جلوه اى از رحمانیت و رحیمیت خداست. (بسم اللّه الرحمن الرحیم) از آنجا که غالباً گوینده در آغاز سخن به اهداف کلى برنامه خویش اشاره مى کند، مى توان گفت که از اهداف انتخاب دو صفت رحمانیت و رحیمیت خدا در آغاز قرآن، رساندن این حقیقت است که قرآن جلوه اى از رحمت الهى براى بشر است.

روایات و احادیث

۱۰ - عبداللّه بن سنان مى گوید از امام صادق (ع) از معناى «بسم اللّه الرحمن الرحیم» سؤال کردم، آن حضرت فرمود: «الباء بهاء اللّه و السین سناء اللّه و المیم مجد اللّه - و روى بعضهم ملک اللّه - واللّه إله کل شىء [و] الرحمن لجمیع العالم و الرحیم بالمؤمنین خاصة;[۱] «باى» بسم اللّه، نشانگر خوبى و حسن خداوند و «سین» اشاره به رفعت او و «میم» اشاره به مجد و عظمت اوست. و بعضى روایت کرده اند که: [میم] اشاره به ملک و سلطنت خداوند است و «اللّه» معبود همه چیز است [و] «رحمان» نظر به رحمت او در باره همه عالم و «رحیم» نظر به رحمت او فقط درباره مؤمنان دارد.

۱۱ - اسماعیل بن مهران گوید: امام رضا (ع) فرمود: «ان بسم اللّه الرحمن الرحیم أقرب إلى إسم اللّه الأعظم من سواد العین إلى بیاضها;[۲] «بسم الله الرحمن الرحیم» به اسم اعظم خدا نزدیکتر از سیاهى چشم به سفیدى آن است.

۱۲ - حسن بن فضال گوید: «سألت الرضا (ع) على بن موسى (ع) عن «بسم اللّه»، فقال: معنى قول القائل «بسم اللّه» اسم على نفسى سمة من سمات اللّه عز و جل و هى العبادة ... ;[۳] امام رضا(ع) در پاسخ سؤال از معناى «بسم اللّه» فرمود: معناى سخن کسى که مى گوید «بسم اللّه» این است که یکى از نشانه هاى بندگى خداى عز و جل را بر خود مى نهم ...».

۱۳ - ابو سعید خدرى روایت مى کند که رسول خدا (ص) فرمود: «... قال عیسى (ع) ... «الرحمان» رحمان الدنیا و الآخرة و «الرحیم» رحیم الآخرة;[۴] ... حضرت عیسى (ع) فرمود: ... «رحمان» نظر به رحمت واسعه خدا در دنیا و آخرت و «رحیم» نظر به رحمت ویژه او در آخرت دارد».

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: رحمان ۴، ۱۰; رحیم ۴، ۱۰
  • اللّه: ویژگیهاى اللّه ۱
  • بسمله: آثار بسمله در کار ۸ ; اهمیّت بسمله ۳; باى بسمله ۱۰; سین بسمله ۱۰; فضیلت بسمله ۱۱، ۱۲; میم بسمله ۱۰
  • خدا: آثار رحمت خدا ۵، ۷; اسم اعظم خدا ۱۱; اهمیّت نام خدا ۷، ۸; حُسن خدا ۱۰; رحمانیت خدا ۹، ۱۰، ۱۳; رحمت عام خدا ۵، ۷; رحیمیت خدا ۹، ۱۰، ۱۳; رفعت خدا ۱۰; سلطنت خدا ۱۰; مجد خدا ۱۰; مظاهر رحمت خدا ۹; موجبات رحمت خدا ۸; مهربانى خدا ۶; نام خدا ۲، ۳، ۱۰ ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳
  • عبودیت: نشانه هاى عبودیت ۱۲
  • قرآن: رحمت بودن قرآن ۲; شروع قرآن ۲; منشأ قرآن ۱; ویژگیهاى قرآن ۲، ۹
  • کار: آداب کار ۳; بسمله در کار ۳; فلسفه بسمله در کار ۷
  • مؤمنان: مقامات مؤمنان۱۰

منابع

  1. معانى الاخبار، ص ۳، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۱۲، ح ۴۶.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۱، ح ۱۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۸، ح ۲۳ و ۲۵.
  3. معانى الاخبار، ص ۳، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۱۱، ح ۴۱.
  4. الدر المنثور، ج ۱، ص ۲۳.