الأنفال ١٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۱۵
ترجمه
الأنفال ١٥ | آیه ١٦ | الأنفال ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُتَحَرِّفاً»: کسی که از سوئی به سوئی میرود؛ در اینجا مراد کسی است که برای تاکتیک جنگی از قبیل جنگ و گریز یا به دام انداختن دشمن و غیره از برابر دشمن بگریزد و این سو و آن سو رود و یا این که به گروه دیگری از دشمن حملهور شود. «مُتَحَیِّزاً»: گراینده. از جائی به جائی رونده. مراد جنگجوئی است که عقبنشینی او به خاطر پیوستن به دیگران و رزمیدن به همراه ایشان باشد. واژههای (مُتَحَرِّفاً) و (مُتَحَیِّزاً) حال میباشند. «فِئَةٍ»: گروه. دسته. «الْمَصِیرُ»: جایگاه. محلّ بازگشت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنَ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ... (۱) لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِي... (۲) ثُمَ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ... (۰)
تفسیر
- آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال
- بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ
- پيروزى مسلمين در جنگ بدر مرهون عنايت الهى و امدادهاى غيبى بوده است (...و ما رميت اذا رمين...)
- معناى (( الذين قالوا سمعنا و هم لا يسمعون )) و اينكه مراد از آن در آيه شريفه چه كسانى است
- بدترين جنبندگان ، كر و لالهايى هستند كه تعقل نمى كنند
- شرحى در مورد (( حيات )) و اقسام آن از نظر قرآن ، در ذيل آيه شريفه : (( استجيبوا لله وللرسول اذا دعاكم و لما يحييكم ))
- آيه شريفه ناظر به زندگى حقيقى انسان است كه اشرف واكمل از حيات دنيوى است و با علم و عمل درك مى شود
- وجوهى كه درباره مراد از آنچه رسول الله (ص ) بدان دعوت مى كند و موجب احياء است گفته شده است
- معناى (( قلب )) در قرآن كريم و توضيح درباره جمله : (( ان اللهيحول بين المرء و قبله ))
- از آنجا كه خدا مالك حقيقى تمام موجودات است و انسان به تمليك او مالك مى شود، پس خداوند ميان انسان و متعلقات او حائل و رابط است
- براى ترك اجابت دعوت پيامبر (ص ) هيچ عذرى مقبولنيست
- از آنجا كه دلها مسخر خداوند است ، غرور به خاطر تمايل قلب به صلاح و تقوا، و ياءس و نوميدى از عدم اقبال قلب به خيرات و صالحات بى مورد است
- اشاره به اينكه آيه شريفه : (( ان الله يحول بين المرء و قبله )) از جامع ترين آيات قرآنى است
- فتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين وفتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين و غير ظالمين )فرا مى گيرد و از آن زنهار داده شده است عبارتست از اختلاف داخلى بين امت
- معناى آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصه )) بنابر قرائت مشهورو بنابر قرائت (( لتصيبن ))
- روزگار استضعاف و نگرانى خود و تاءييد و يارى خدا را بياد آوريد
- معناى : (( و تخونوا اماناتكم و انتم تعلمون )) در آيه شريفه كه از خيانت به خدا و رسول (ص ) نهى مى كند
- نهى از خيانت به خدا و رسول (ص ) ناظر به عمل بعضى از مسلمين بوده است كه تصميمات سرى را به دشمن اطلاع مى داده اند
- (در ذيل آيات مربوط به جنگ بدر)
- عدم اختصاص نهى از فرار از جنگ به جنگ بدر و سخن صاحب المنار در اين باره
- اشكال سخن صاحب المنار
- رواياتى در مورد شاءن نزول آيه : (( و ما رميت اذ رميت و لكن اله رمى ))
- چند روايت در معناى : (( واعملوا ان الله يحول بين المرء و قبله ))
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصه ))
- چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... ))
نکات آیه
۱- جواز روى برتافتن از جبهه نبرد به منظور در اختیار گرفتن موضعى جدید علیه دشمن یا پیوستن به گروهى از همرزمان خویش (و من یولهم یومئذ دبره إلا متحرفا لقتال او متحیزا إلى فئة) «تحرف» به معناى روى گرداندن از محلى به اطراف آن محل است. بنابراین «تحرف للقتال» یعنى روى گرداندن از دشمن به منظور انتخاب جبهه اى دیگر براى نبرد. و «تحیز» به معناى جاى گرفتن است و چون به «إلى» متعدى شده معناى پیوستن نیز در آن اشراب شده است. گفتنى است مراد از «فئة» گروهى است که در آن میدان مشغول پیکار هستند.
۲- روى گردانان از جبهه نبرد جز براى اتخاذ تاکتیکهاى جدید مورد غضب الهى و مستحق جهنم (و من یولهم ... فقد باء بغضب من اللّه و مأویه جهنم و بئس المصیر) کلمه «بوء» چنانچه با حرف «باء» متعدى شود مى تواند به معناى متحمل شدن باشد. بنابراین «باء بغضب من اللّه» یعنى خشم خداوند را بر خود هموار ساخت.
۳- جهنم، جایگاهى بد و فرجامى شوم (و بئس المصیر) مخصوص به ذم، کلمه جهنم است که به قرینه فراز قبل حذف شده است، یعنى «و بئس المصیر جهنم»
۴- جهنم، جایگاه فراریان از جبهه نبرد (و من یولهم ... مأویه جهنم)
۵- جهنم، جایگاه مغضوبین درگاه خداوند (فقد باء بغضب من اللّه و مأویه جهنم)
موضوعات مرتبط
- جنگ: تاکتیک در جنگ ۱، ۲
- جهاد: احکام جهاد ۱ ; جهاد با دشمنان ۱ ; ترک مجاز جهاد ۱ ; کیفر فرار از جهاد ۲، ۴
- جهنمیان:۴، ۵
- جهنم: شومى جهنم ۳ ; موجبات جهنم ۲، ۴، ۵
- عذاب: اهل عذاب ۲
- فرجام: شوم ۳
- مغضوبان خدا:۲ کیفر مغضوبان خدا ۲ ۵