المائدة ٤٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۷
ترجمه
المائدة ٤٧ | آیه ٤٨ | المائدة ٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُهَیْمِناً»: حافظ و نگهبان. گواه و دیدبان. یعنی قرآن حافظ و شاهد کتب آسمانی پیشینیان است. نگاهدار اصول مسائل، و شاهد بر حقائق الهی و انحرافات و عقائد خرافی است. «شِرْعَةً»: شریعت. راه و روشی که خداوند برای ملّتی معیّن فرموده است (نگا: حجّ / و ، جاثیه / ). «مِنْهَاجاً»: برنامه. راه و روش. عطف (مِنْهَاجاً) بر (شِرْعَةً) از قبیل عطف تفسیر است. «إسْتَبِقُوا»: مسابقه دهید. بر همدیگر پیشی جوئید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّينِ مَا... (۲)
وَ لِکُلٍ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا... (۸) إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ... (۲) قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُوا... (۱) وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ... (۰) فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا... (۱) إِنَ هٰذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً... (۳) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا کُتِبَ... (۲) وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي کُلِ أُمَّةٍ... (۵) وَ يَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ... (۱)
تفسیر
نکات آیه
۱- قرآن، کتابى فرو فرستاده شده از جانب خداوند بر پیامبر(ص) (و انزلنا إلیک الکتب)
۲- قرآن، کتابى سراسر حق و پیراسته از هرگونه باطل (و انزلنا إلیک الکتب بالحق) در برداشت فوق «بالحق» حال براى «الکتب» گرفته شده است.
۳- قرآن در سیر نزولش بر پیامبر(ص)، مصون از هرگونه باطل (و انزلنا إلیک الکتب بالحق) برداشت فوق بر این مبناست که «بالحق» متعلق به «انزلنا» باشد. یعنى نزول قرآن همراه حق بوده و به هنگام نزول هیچ باطلى بدان راه نیافته است.
۴- قرآن، به صورت مکتوب و جمع آورى شده در عهد پیامبر(ص) (و انزلنا إلیک الکتب) اطلاق «کتاب» (نوشته) بر قرآن حاکى از آن است که در زمان رسول خدا(ص) به صورت مکتوب بوده است.
۵- گواهى قرآن بر راستى و درستى کتب آسمانى پیشین (تورات و انجیل) (و انزلنا إلیک الکتب بالحق مصدقاً لما بین یدیه من الکتب) به دلیل آیات گذشته مراد از «ما بین یدیه من الکتب»، تورات و انجیل است.
۶- وجود قرآن، گواه راستى و درستى کتب آسمانى پیشین (و انزلنا إلیک الکتب بالحق مصدقاً لما بین یدیه من الکتب) با در نظر گرفتن اینکه کتابهاى آسمانى به آمدن قرآن نوید داده بودند، لذا نزول قرآن دلیل حقانیت آنها خواهد بود.
۷- کتابهاى آسمانى و ادیان الهى، همسو و هماهنگ با یکدیگر (و ءاتینه الانجیل ... و انزلنا إلیک الکتب بالحق مصدقاً لما بین یدیه من الکتب)
۸- قرآن، نگهبان حقایق و معارف تورات و انجیل (و انزلنا إلیک الکتب بالحق مصدقاً ... و مهیمناً علیه) «مهیمن» به معناى مراقب و محافظ است.
۹- عظمت و ارزش برتر قرآن نسبت به دیگر کتابهاى آسمانى (و انزلنا إلیک الکتب بالحق مصدقاً ... و مهیمناً علیه) حفاظت و نگهبانى از کتابهاى آسمانى که به عهده قرآن گذارده شده است، نشانه برترى آن است.
۱۰- پیامبر(ص)، وظیفه دار قضاوت در بین اهل کتاب بر اساس احکام الهى (فاحکم بینهم بما أنزل اللّه) برداشت فوق بر این مبناست که ضمیر در «بینهم» به اهل کتاب باز گردد.
۱۱- گستره دین اسلام و حکومت و ولایت پیامبر(ص)، فراگیر پیروان دیگر ادیان آسمانى (فاحکم بینهم بما أنزل اللّه)
۱۲- انتخاب قرآن از میان کتب آسمانى، براى داورى بین اهل کتاب، وظیفه پیامبر(ص) (و انزلنا الیک الکتب ... مهیمناً علیه فاحکم بینهم بما أنزل اللّه) «فاء» در «فاحکم» پس از ذکر مهیمن بودن قرآن، بیانگر این است که مراد از «ما انزل اللّه» قرآن است.
۱۳- قضاوت بین مردم بر اساس احکام الهى از وظایف پیامبر(ص) (فاحکم بینهم بما أنزل اللّه) بنابر اینکه مراد از ضمیر «بینهم» همه مردم باشند، نه خصوص اهل کتاب.
۱۴- تنها احکام الهى باید اساس و معیار قضاوتها قرار گیرد. (فاحکم بینهم بما أنزل اللّه)
۱۵- تمامى قوانین و مقررات باید تنها بر پایه تعالیم قرآن تدوین و تنظیم گردد. (و انزلنا الیک الکتب ... فاحکم بینهم بما أنزل اللّه)
۱۶- نفوذ و اعتبار قوانین و داوریها در گرو پى ریزى آنها بر اساس تعالیم قرآن است. (و انزلنا الیک الکتب ... فاحکم بینهم بما أنزل اللّه)
۱۷- خداوند بر حذر دارنده پیامبر(ص) از پیروى تمایلات اهل کتاب و عدول از حق (احکام قرآن) در قضاوت (فاحکم ... و لاتتبع اهواءهم عما جاءک من الحق) کلمه «عن» در «عما جاءک» مى رساند که معناى عدول در «لاتتبع» تضمین شده است. یعنى لاتعدل عن الحق متبعاً اهواءهم.
۱۸- لزوم پایبندى به حق در حکم و داورى و پرهیز از تمایلات نفسانى افراد (فاحکم بینهم بما أنزل اللّه و لاتتبع اهواءهم عما جاءک من الحق)
۱۹- قضاوت بر اساس احکام الهى در گرو پرهیز از تمایلات و هواهاى نفسانى منحرفان (فاحکم بینهم بما أنزل اللّه و لاتتبع اهواءهم) نهى «لاتتبع» پس از «فاحکم» براى تفهیم این معناست که در صورت تبعیت از خواسته دیگران، قضاوت بر اساس احکام الهى میسر نیست.
۲۰- هواهاى نفسانى و تمایلات اشخاص و گروهها، لغزشگاهى بس خطرناک براى حاکم و قاضى (فاحکم ... و لاتتبع اهواءهم عما جاءک من الحق)
۲۱- پیروى از تمایلات منحرفان، زمینه انحراف از حق (و لاتتبع اهواءهم عما جاءک من الحق)
۲۲- هر امتى برخوردار از شریعت و آیینى خاص از جانب خداوند (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً) «شرعة» به معناى طریقى است که به آب منتهى مى شود و مراد از آن دین و آیین است، چون آدمى را به کمال و حیات واقعى راهنمایى مى کند قابل ذکر است که در برداشت فوق مخاطب «منکم»، همه انسانها دانسته شده است.
۲۳- هر امتى، نیازمند آیین و شریعتى الهى* (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً) چون خداوند براى تمامى امتها آیین و شریعت قرار داده، معلوم مى شود بشر نمى تواند بدون آیین و شریعتى از سوى خداوند، حیاتى مطلوب داشته باشد و به کمال خویش برسد.
۲۴- یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، هر کدام داراى آیین و شریعتى خاص (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً) با توجه به آیات گذشته که درباره یهودیان، مسیحیان و مسلمانان سخن داشت، مى توان گفت خطاب در «منکم» متوجه همه آنهاست.
۲۵- شرایط و مقتضیات خاص هر امت، دلیل ارائه شریعتهاى متعدد از جانب خداوند (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً) ظاهراً «منکم» متعلق به «جعلنا» است و اشاره به ریشه تعدد شرایع دارد. یعنى اختصاص هر امتى از شما مردم به شریعتى خاص، برخاسته از خصلتهاى خودتان مى باشد.
۲۶- دستیابى به آیینها و شرایع الهى، داراى روش و طریقى خاص و روشن (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً) «شرعة» به معناى شریعت است و «منهاجاً» یعنى راه رسیدن به آن شریعت.
۲۷- قدرت خداوند بر قرار دادن انسانها در یک شریعت و به صورت یک امت (و لو شاء اللّه لجعلکم امة وحدة)
۲۸- تشکل تمام آدمیان در یک امت، خواست خداوند نیست. (و لو شاء اللّه لجعلکم امة وحدة)
۲۹- تعدد شرایع و امتها، برخاسته از مشیت الهى (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلکم امة وحدة)
۳۰- وحدت امتها در گرو وحدت شریعت و آیین آنهاست. (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلکم امة وحدة) مقتضاى ارتباط دو جمله «لکل جعلنا ...» و «لو شاء اللّه ...» ، این است که پیدایش امت واحده به وسیله شریعت واحد تحقق مى یابد. بنابراین وحدت انسانها، وابسته به وحدت شریعت و دین است.
۳۱- مسائل اعتقادى و دینى، زیربناى تشکیل امتها (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلکم امة وحدة) از اینکه شریعت واحد، همه مردم را امتى واحد مى سازد و تعدد شرایع، مایه تعدد امتهاست، معلوم مى شود که شکل گیرى امتها بر اساس اعتقادات دینى است.
۳۲- خداوند آزمایش کننده جوامع انسانى با جعل شرایع متعدد و اختلاف امتها (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلکم امة وحدة و لکن لیبلوکم)
۳۳- آزمون انسانها، فلسفه ایجاد شریعتهاى گوناگون و امتهاى متعدد (لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجاً ... لیبلوکم)
موضوعات مرتبط
- اتحاد: عوامل اتحاد ۳۰
- احکام: نقش احکام ۱۴
- ادیان: اختلاف ادیان ۳۳ ; تعدد ادیان ۲۹، ۳۲ ; فلسفه تعدد ادیان ۲۵، ۳۳ ; هماهنگى ادیان ۷
- اسلام: جهانشمولى اسلام ۱۱
- امتها: اتحاد امتها ۳۰ ; اختلاف امتها ۲۹ ; امتحان امتها ۳۲ ; امت واحده ۲۷، ۲۸ ; دین امتها ۲۲، ۲۵ ; عوامل تشکیل امتها ۳۱
- امتحان: با دین ۳۲
- انبیا: نقش انبیا ۱۰
- انجیل: حقانیت انجیل ۵، ۸
- انحراف: زمینه انحراف ۲۱
- انسان: اختلاف انسان ها ۲۸ ; امتحان انسان ۳۳ ; نیازهاى معنوى انسان ۲۳
- اهل کتاب: تمایلات اهل کتاب ۱۷
- تورات: حقانیت تورات ۵، ۸
- خدا: دین خدا ۲۶ ; عطایاى خدا ۱ ; قدرت خدا ۲۷ ; مشیت خدا ۲۸، ۲۹ ; نواهى خدا ۱۷
- دین: اهمیت دین ۲۳ ; خاستگاه دین ۲۲ ; روش تحصیل دین ۲۶ ; نقش دین ۳۰
- عقیده: اهمیت عقیده ۳۱
- قاضى: لغزش قاضى ۲۰
- قانونگذارى: مبانى قانونگذارى ۱۵ ; ملاک قانونگذارى مشروع ۱۶
- قرآن: برگزیدگى قرآن ۱۲ ; تاریخ قرآن ۴ ; تعالیم قرآن ۱۵، ۱۶ ; جمع قرآن ۴ ; حقانیت قرآن ۲ ; عظمت قرآن ۹ ; قرآن از کتب آسمانى ۱ ; قرآن در صدر اسلام ۴ ; قرآن و انجیل ۵ ; قرآن و تورات ۵ ; قرآن و کتب آسمانى ۶، ۹ ; کتابت قرآن ۴ ; گواهى قرآن ۵ ; مصونیت قرآن ۳ ; نزول قرآن ۱، ۳ ; نقش قرآن ۶، ۸، ۱۲، ۱۷
- قضاوت: شرایط قضاوت ۱۸، ۱۹ ; مبانى قضاوت ۱۰، ۱۳، ۱۴، ۱۷ ; ملاک قضاوت مشروع ۱۶
- کتب آسمانى: حقانیت کتب آسمانى ۵، ۶ ; هماهنگى کتب آسمانى ۷
- لغزش: عوامل لغزش ۲۰
- محمّد(ص): جهان شمولى رسالت محمّد(ص) ۱۱ ; قضاوت محمّد(ص) ۱۰، ۱۲، ۱۳ ; کتاب محمّد(ص) ۱ ; محمّد(ص) و اهل کتاب ۱۰، ۱۲، ۱۷ ; مسؤولیت محمّد(ص) ۱۰، ۱۲، ۱۳ ; ولایت محمّد(ص) ۱۱
- مسلمانان: دین مسلمانان ۲۴
- مسیحیان: دین مسیحیان ۲۴
- مقتضیات: و دین ۲۵
- ملتها: دین ملتها ۲۲
- منحرفان: اطاعت از منحرفان ۲۱ ; تمایلات منحرفان ۱۹، ۲۱
- نظام اجتماعى:۳۰
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۲۰ ; اجتناب از هواپرستى ۱۸ ; ترک هواپرستى ۱۹
- یهود: دین یهود ۲۴