البقرة ١٤٨
کپی متن آیه |
---|
وَ لِکُلٍ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَکُونُوا يَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَ اللَّهَ عَلَى کُلِ شَيْءٍ قَدِيرٌ |
ترجمه
البقرة ١٤٧ | آیه ١٤٨ | البقرة ١٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وِجْهَةٌ»: جهت. سو. مکانی که بدان روی میشود. قبله. «هُوَ»: آن گروه نمازگزار. «مُوَلِّیهَا»: رو بدان جهتکننده. «إسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ»: در نیکیها با هم مسابقه بدهید و بر همدیگر پیشی بگیرید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
ابن بابويه بعد از شش واسطه از ابوخالد كابلى او از امام سجاد زينالعابدين عليهالسلام روايت كند: كه درباره سيصد و سيزده مرد از مفقودين اهل بدر نازل گرديده است و نيز ابن بابويه بعد از هفت واسطه از مفضل بن عمر او از امام صادق|امام جعفرصادق عليهالسلام نقل نمايد كه درباره اصحاب مهدى موعود عليهالسلام است.
چنان كه محمد بن يعقوب كلينى از على بن ابراهيم او از پدرش بعد از چهار واسطه از امام جعفرصادق علیهالسلام روايت كند كه آيه «سْتَبِقُواالْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوايَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً» درباره اصحاب قائم آل محمّد است كه سيصد و اندى نفر مى باشند كه در ساعت واحده معينه بعد از ظهور وى در يكجا جمع گردند.[۳]
تفسیر
- آيات ۱۴۲ ۱۵۱ بقره
- تغيير قبله از بزرگترين حوادث و از اهم احكام تشريعى بود
- فائده و اثر تغيير قبله و اعتراض يهود و مشركين ، و پاسخ آنها
- در جمله ((لله المشرق و المغرب )) چرا شمال و جنوب ذكر نشده است ؟
- ((امت وسط)) يعنى چه ؟
- مراد از ((شهداء على الناس ))
- ((شهادت )) در آيه ، از حقائق قرآنى است و در موارد متعددى از قرآن ذكر شده
- معناى صحيح ((شهادت )) در آيات قرآنى ،تحمل (ديدن ) حقائق اعمال مردم است
- معناى صحيح ((وسط)) بودن امت واسطه بودن امت بينرسول و مردم است
- غرض خداوند از تغيير قبله
- در برابر سرزنش تفاخر يهود، پيامبر (ص ) منتظر رسيدن حكم تغيير قبله بود
- تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه (شطر المسجدالحرام )
- كتاب اهل كتاب مشتمل بر اين حكم تحويل قبله بوده است
- وجه التفات از حضور به عيبت در آيه شريفه
- سه فائده براى حكم قبله
- توضيح اينكه (و لاتمّ نعمتى عليكم ) در آيهتحويل قبله بشارتى است بر فتح مكه
- رد گفتار فوق الذكر و اينكه آيه اشاره اى بر فتح مكه ندارد
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره تغيير قبله و معنى شهدا و...)
- بحث علمى (درباره يافتن جهت قبله و تاريخچه آن )
- بحث اجتماعى (پيرامون فوايد تشريع قبله از نظر فردى و اجتماعى )
- روح و مغز عبادت ، عبوديت درونى است و افعال عبادى قالبهاى تحقق خارجى آن عبوديت است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«148» وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
و براى هر كس قبلهاى است كه به آن سوى رو مىكند. (بنابراين دربارهى جهتِ قبله گفتگو نكنيد و به جاى آن) در نيكىها و اعمال خير بر يكديگر سبقت جوييد. (و بدانيد) هر جا كه باشيد، خداوند همه شما را (در محشر) حاضر مىكند، همانا خداوند بر هر كارى تواناست.
نکته ها
براى كلمه «وِجْهَةٌ» دو معناست: قبله و طريقه. اگر اين كلمه را همانند اكثر مفسّران به معناى قبله بگيريم، معناى آيه همان است كه ترجمه كردهايم. امّا اگر كلمه «وِجْهَةٌ» را به معناى طريقه و شيوه بگيريم، معناى آيه اين است: براى هر انسان يا گروهى، راه و طريقى است كه به سوى همان راه كشيده مىشود و هر كس راهى را سپرى مىكند. و اين معنا
جلد 1 - صفحه 228
نظير آيهى 84 سورهى اسراء است كه فرمود: «كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ»
بعضى مفسّران، مراد از «هو» در «هُوَ مُوَلِّيها» را خدا دانستهاند كه در اين صورت معناى آيه چنين مىشود: هر كس قبلهاى دارد كه خداوند آنرا تعيين كرده است.
سبقت در كار خير، ارزش آن را افزايش مىدهد. در قرآن با واژههاى «سارِعُوا»، «سابِقُوا» و «فَاسْتَبِقُوا» در مورد كار خير بكار رفته است. و در ستايش انبيا مىفرمايد:
«يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ» «1»* آنها در نيكىها، شتاب و سرعت مىگيرند.
در برخى روايات ذيل اين آيه آمده: در زمان ظهور امام زمان عليه السلام علاقمندان آن حضرت، از اطراف و اكناف جهان يكجا در حضور ايشان جمع خواهند شد. «2»
پیام ها
1- هر امتّى قبلهاى داشته ومسئله قبله، مخصوص مسلمانان نيست. «لِكُلٍّ وِجْهَةٌ»
2- بحثهاى بيهوده را رها كنيد و توجّه و عنايت شما به انجام كارهاى خير باشد. «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ»
3- به جاى رقابت و سبقت در امور مادّى، بايد در كارهاى خير از ديگران سبقت گرفت. «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ»
4- روز قيامت، خداوند همه را يكجا جمع خواهد كرد و اين نمونهاى از مظهر قدرت الهى است. «يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (148)
وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها: و براى هر شخصى يا هر صاحب شريعتى يا هر امتى قبلهاى است كه متوجه به آن شوند. يا هر قومى از مسلمانان را جهتى است از كعبه و هر شهرى از مسلمانان را جهتى است از جهات كعبه كه متوجه به آن شوند مانند حجر الاسود براى اهل عراق، و ركن مقابل آن
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 284
براى اهل مغرب، و ركن يمانى براى اهل يمن، و مقابل آن براى شامى، كه متوجه آن شوند در نماز. فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ: پس پيشى بگيريد اى مسلمانان به خيرات بر ديگران تا به سعادت دنيا و آخرت فائز شويد. أَيْنَما تَكُونُوا: هر جا كه باشيد و به هر قبلهاى كه شما و اهل كتاب رو آوريد، يا در هر موضعى كه باشيد از موافق و مخالف و مطيع و عاصى، يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً: بياورد خدا همه شما را و جمع كند روز قيامت براى امتياز حق از باطل و ثواب و عقاب آنان. إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ:
بدرستى كه خداى تعالى بر هر چيزى قادر است از اماته و احيا و احصا و تميز و حشر و نشر و غير آن.
تبشير: تفسير برهان- چهارده حديث از ائمه معصومين عليهم السّلام روايت نموده استشهاد به آيه شريفه، مراد اصحاب حضرت قائم عجل اللّه فرجه هستند كه از اطراف زمين خدمت آن حضرت جمع شوند «1».
در كتاب كافى- از حضرت صادق عليه السّلام كه فرمود: قول خدا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ، مراد از خيرات ولايت باشد؛ و آيه أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً اصحاب حضرت قائم را گويد كه سيصد و سيزده نفرند، قسم به خدا آنها جماعتى هستند شمرده شده، قسم به خدا جمع شوند در يك ساعت نزد آن حضرت. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (148)
ترجمه
و از براى هر كسى قبله است كه او روى آورنده است بآن پس پيشى گيريد كارهاى خوب را هر جا كه باشيد مىآورد شما را خداوند تمامى همانا خدا بر همه چيز توانا است.
تفسير
از براى هر قومى قبله و ملت و شريعتى است كه خداوند روى ظاهر و باطن يعنى صورت و قلب آنها را متوجه بآن فرموده چنانچه در اسلام امر بتوجه به كعبه شده است پس نبايد مسلمانان تزلزلى از اين باب در خاطر راه دهند بلكه بايد شاكر باشند كه مستقل در قبله و شريعت شدهاند و دين آنها ناسخ اديان سابقه گشته پس بايد سبقت گيرند بر يكديگر در كليه كارهاى خوب كه بهتر از همه نماز است و بايد بدانند كه هر جا باشند و هر عمل خيرى كه از آنها صادر شود و بميرند خداوند آنها و اعمالشان را در روز قيامت جمع ميفرمايد و هر كس را بپاداش خود ميرساند چون خدا بر هر امرى قادر است اين مفاد ظاهر آيه است ولى در اخبار اهل بيت عليهم السلام باصحاب امام زمان (ع) در وقت ظهور تفسير شده است كه آنها را خداوند جمعآورى ميفرمايد و در مجمع و عياشى از حضرت رضا (ع) نقل نموده كه وقتى قيام نمايد قائم ما خداوند جمع مينمايد جميع شيعيان ما را از جميع بلاد و در اكمال الدين و عياشى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه همانا اين آيه نازل شده است در اصحاب قائم (ع) و ايشان شبانه از بسترهايشان برميخيزند و صبح در مكه حاضرند و بعضى هم روز با ابر حركت ميكنند ما آنها را باسم و رسم و حسب و نسب ميشناسيم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لِكُلٍّ وِجهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاستَبِقُوا الخَيراتِ أَينَ ما تَكُونُوا يَأتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ (148)
(و براي هر امّتي قبله است که خداوند آنان را بطرف آن گردانيده و يا براي هر گروهي روشي است که خود بطرف آن روش ميروند پس نسبت بخوبيها سبقت بگيريد و بشتابيد هر كجا باشيد خداوند همه شما را ميآورد و جمع ميكند همانا خدا بر همه چيز تواناست) وَ لِكُلٍّ وِجهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها اكثر مفسرين که ملاحظه نظم و سياق آيات را ميكنند اينکه آيه را نيز از آيات قبله ميشمارند و چنين تفسير مينمايند که وجهة بمعني ما يتوجه عليه يعني قبله ميباشد و مرجع ضمير هو خداست و مفاد آيه اينست که هر امّتي قبله دارد که خداوند آنان را بطرف آن گردانيده و بآن امر فرموده است بنا بر اينکه نزاع و مشاجره در اينکه باره را كوتاه نموده و بخوبيها مبادرت كنيد.
ولي ظاهر آيه اينست که وجهة بمعني طريقه و مشي است و مرجع ضمير هو لفظ کل است يعني هر كس داراي طريقه و مسلكي است که او رو آورنده بآن روش و سير كننده آن مسلك است و اينکه آيه نظير آيه شريفه:
قُل كُلٌّ يَعمَلُ عَلي شاكِلَتِهِ«1» ميباشد و در مجمع البحرين شاكلته را بمعني طريقه دانسته و در بعض اخبار بنيت تفسير شده يعني هر كس مطابق نيت و انديشه خود كار ميكند چنانچه در خبر وارد شده «
انّما الاعمال بالنيات
» و اينکه معني با فاء تفريع در جمله فَاستَبِقُوا الخَيراتِ مناسبت دارد زيرا خطاب بمسلمين است که چون هر كس روشي را اتخاذ نموده شما مبادرت بخيرات
1- سوره بني اسرائيل آيه 86
جلد 2 - صفحه 243
را پيشه و روش خود گردانيد. و اينکه اشكال که (الخيرات) جمع محلّي بالف و لام و مفيد عموم و شامل همه خوبيها از واجبات و مستحبات ميشود، و امر در فَاستَبِقُوا ظاهر در وجوب است و وجوب استباق اولا با استحباب سازش ندارد و ثانيا استباق بجميع مستحبات از وسع انسان خارج است) مرتفع ميشود به اينكه امر در فَاستَبِقُوا امرار شادي است نه مولوي يعني بحكم عقل بر انسان لازم است بخيرات بشتابد هر قدر که ميتواند.
أَينَ ما تَكُونُوا يَأتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعاً ظاهر آيه اشاره بجمع نمودن مردم در روز قيامت است که يوم الجمع ميباشد ولي در اخبار بسيار از ائمه اطهار اينکه جمله بجمع نمودن اصحاب خاص حضرت مهدي از اطراف زمين براي قيام با آن حضرت تفسير شده چنان که از تفسير عياشي از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده که فرمود «
1» نزلت هذه الاية في اصحاب القائم و انّهم المفتقدون من فرشهم ليلا فيصبحون بمكّة و بعضهم يسير في السحاب نهارا نعرف اسمه و اسم ابيه و حليته و نسبه»«
و اينکه معني با عموم لفظ و كثرت مصاديق آن منافاتي ندارد.
و در بعض اخبار است که مراد جمع شدن همه شيعيان حضور حضرت مهدي است چنانچه از تفسير عياشي و در مجمع البيان از حضرت رضا عليه السّلام روايت كرده که فرمود
ذلک و اللّه ان لو قام قائمنا يجمع اللّه جميع شيعتنا من جميع البلدان، انّ اللّه علي کل شيء قدير
» خداوند بر جمع مردم براي حشر قيامت و بر جمع اصحاب مهدي نزد او بطرفة العين و بر هر چيزي قادر است.
1- تفسير الصافي مجلد اول ص 150 و در تفسير برهان دوازده خبر از ائمه (ع) در اينکه مورد روايت نموده و در منتخب الاثر متجاوز از بيست خبر روايت كرده است.
244
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 148)- هر امّتی قبلهای دارد! این آیه در حقیقت پاسخی به قوم یهود است که دیدیم سر و صدای زیادی پیرامون موضوع تغییر قبله به راه انداخته بودند، میگوید: «هر گروه و طایفهای قبلهای دارد که خداوند آن را تعیین کرده است»َ لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها)
.در طول تاریخ انبیاء قبلههای مختلفی بوده، قبله همانند اصول دین نیست که تغییر ناپذیر باشد، بنابراین زیاد در باره قبله گفتگو نکنید و به جای آن «در اعمال خیر و نیکیها بر یکدیگر سبقت جویید»َاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ)
.- این مضمون در آیه 177 همین سوره نیز آمده است.
ج1، ص134
سپس به عنوان یک هشدار به خرده گیران، و تشویق نیکوکاران میفرماید: «هر جا باشید خداوند همه شما را حاضر خواهد کرد»َیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً)
.در آن دادگاه بزرگ رستاخیز که صحنه نهایی پاداش و کیفر است.
و از آنجا که ممکن است برای بعضی این جمله عجیب باشد که چگونه خداوند ذرات خاکهای پراکنده انسانها را هر جا که باشد جمعآوری میکند و لباس حیات نوینی بر آنها میپوشاند؟ بلافاصله میگوید: «و خداوند بر هر کاری قدرت دارد»ِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)
نکات آیه
۱ - هر امتى از امتهاى دینى داراى قبله اى خاص است. (و لکل وجهة) «وجهة» به چیزى گفته مى شود که آدمى رو به سوى آن مى کند و مقصود از آن - به قرینه آیات قبل و بعد - قبله است. مضاف الیه «کل» کلمه اى همانند «أمة» مى باشد و مراد از آن به قرینه «هو مولیها» امتهاى دینى هستند.
۲ - خداوند تعیین کننده قبله براى امتهاست. (و لکل وجهة هو مولّیها) ضمیر «هو» به «ربک» در آیه قبل بر مى گردد. «مولّى» به معناى برگرداننده است و مفعول اول آن «کل أمة» مى باشد که به خاطر وضوحش در کلام آورده نشده است. بنابراین «هو مولّیها»; یعنى، خداوند امتها را به سوى قبله اى خاص بر مى گرداند (فرمان مى دهد که چه سمتى را قبله خویش سازند).
۳ - گفتگو درباره تغییر قبله و تعیین آن، امرى نابجاست. (و لکل وجهة هو مولّیها) هدف از تذکر این حقیقت که خداوند تعیین کننده قبله است - پس از بیان مخالفت اهل کتاب و تبلیغات آنان علیه تغییر قبله که طبعاً مشاجراتى را با مسلمانان در پى داشت - رساندن این معناست که: براى معتقدان به خدا شایسته نیست درباره تغییر و تعیین قبله به مشاجره بپردازند; زیرا خداوند تعیین کننده قبله است.
۴ - توجّه به الهى بودن تغییر قبله و تعیین آن، موجب رفع مشاجره درباره آن است. (و لکل وجهة هو مولّیها)
۵ - لزوم انجام کارهاى خیر و پیشى گرفتن در آنها (فاستبقوا الخیرت)
۶ - ملاک برترى امتها، پیشى گرفتن در انجام کارهاى نیک است نه داشتن قبله اى خاص (و لکل وجهة هو مولّیها فاستبقوا الخیرت) جمله «فاستبقوا الخیرت» پس از «هو مولّیها» حقیقتى دیگر را درباره نابجایى بحث و مشاجره درباره تغییر و تعیین قبله گوشزد مى کند و آن این است که: مجرد رو به سوى قبله داشتن کارساز نیست; آنچه تعیین کننده مى باشد انجام کارهاى نیک است. پس در آنها پیشى بگیرید.
۷ - لزوم پرهیز از مشاجره و مجادله با پیروان دیگر ادیان بر سر احکام فرعى دین * (و لکل وجهة هو مولّیها فاستبقوا الخیرت)
۸ - مشاجره و مجادله بر سر قبله و احکام فرعى دین، از مصداقهاى خیر نیست. (و لکل وجهة هو مولّیها فاستبقوا الخیرت)
۹ - خداوند همه انسانها را - هر کجا که باشند - در صحنه قیامت حاضر خواهد ساخت. (أین ما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً)
۱۰ - حضور یکپارچه انسانها در صحنه قیامت (أین ما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً)
۱۱ - قیامت زمان برداشت و پاداش اعمال نیک است. (فاستبقوا الخیرت أین ما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً) جمله «أین ما تکونوا ...» تعلیل جمله قبل است; یعنى، چون قیامتى بر شما هست باید در دنیا به انجام کارهاى نیک بپردازید. این تعلیل بیانگر آن است که: سعادت انسان در آخرت، به اعمال نیک او در دنیا بستگى دارد.
۱۲ - خداوند داراى قدرت مطلق است. (إن اللّه على کل شىء قدیر)
۱۳ - برپا کردن قیامت و آوردن همه انسانها در آن، مظهر قدرت همه جانبه خداوند است. (یأت بکم اللّه جمیعاً إن اللّه على کل شىء قدیر)
۱۴ - برپا کردن صحنه قیامت و آوردن انسانها به آن صحنه، درخور قادرى مطلق است. (یأت بکم اللّه جمیعاً إن اللّه على کل شىء قدیر)
۱۵ - باور به قیامت و حضور انسانها در آن، زمینه ساز گرایش آدمى به انجام کارهاى نیک است. (فاستبقوا الخیرت أین ما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً) یادآورى قیامت پس از فرمان به انجام کارهاى نیک، گویاى این معناست که: انسان در صورت باور به قیامت و توجّه به آن، در انجام کارهاى خیر سستى نخواهد ورزید.
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۶
- اسماء و صفات: قدیر ۱۲
- امتها: ملاکهاى برترى امتها ۶
- انسان: انسان ها در قیامت ۹، ۱۰; حشر اخروى انسان ها ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۴
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۵
- ایمان: آثار ایمان به حشر ۱۵; آثار ایمان به قیامت ۱۵
- جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۱۵
- خدا: افعال خدا ۲، ۹; قدرت خدا ۱۲; مظاهر قدرت خدا ۱۳، ۱۴
- خیر: سبقت در خیر ۵، ۶
- دین: مجادله در فروع دین ۷، ۸
- رفتار: پایه هاى رفتار ۱۵
- سخن: سخن بیجا ۳
- عمل: اهمیّت عمل پسندیده ۵، ۶; پاداش اخروى عمل ۱۱; پاداش عمل پسندیده ۱۱; زمینه عمل پسندیده ۱۵; عمل ناپسند ۸; وقت پاداش عمل ۱۱
- قبله: سخن درباره قبله ۳; امّتها قبله ۱، ۲; مجادله در قبله ۸; منشأ تعیین قبله ۲، ۴; منشأ تغییر قبله ۴
- قیامت: برپایى قیامت ۱۳، ۱۴; ویژگیهاى قیامت ۱۱
- مجادله: مجادله ناپسند ۴، ۷
منابع