آل عمران ٦٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۷
ترجمه
آل عمران ٦١ | آیه ٦٢ | آل عمران ٦٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هُوَ الْقَصَصُ»: (هُوَ) ضمیر فصل است و (قَصَص) خبر (إِنَّ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- سوره آل عمران آيات ۶۳ - ۶۱
- پاسخ به اين توهم كه آيه مباهله نمى تواند در شاءن على و فاطمه و حسنين (ع )نازل شده باشد
- اهل بيت پيامبر(صلوات اللّه عليهم ) در دعوى و دعوترسول اللّه شريك بودند و اين ازبزرگترين مناقب است
- در قضيه مباهله ، رسول خدا (ص ) اهل بيت خود را به عنوان نمونه هائى از مؤ منين همراهنبردبلكه به عنوان شركاء خود در دعوت همراه برد
- جواب به يك اشكال ديگر بر اينكه همراهى بارسول خدا (ص ) در مباهله ، فضيلت و منقبت است
- تبليغ و دعوت ، عين نبوت و بعثت نيست و لازمه شركت در دعوى و دعوت پيامبر (ص )شريك بودن در نبوت آن جناب نيست
- بحث روايتى (رواياتى درباره : محاجه پيامبر (ص ) با نصاراى نجران و داستان مباهله وانطباق آيه مباهله با اهل بيت رسول اللّه (ص )...)
- گفتگوى امام كاظم (ع ) و رشيد درباره ((ذرّيه ))
- پاسخ امام رضا (ع ) از سؤ ال ماءمون عباسى
- مضمون روايات شيعه در خصوص همراهان پيامبر(ص ) در مباهله
- روايتى از صحاح اهل سنت در مناقب اميرالمؤ منين (ع )
- دو روايت از ((حيلة الاوليا)) ابو نعيم اصفهانى
- سه روايت از ((دارالمنثور)) از جلال الدين سيوطى
- مباهله ، مخصوص داستان نصاراى نجران نبوده ورسول اللّه (ص ) در مقام مباهله با يزيد نيزآمده بود
- سخن عجيب يكى از مفسرين در مقام رد انطباق ((انفس )) و ((نساء)) و ((ابناء)) درآيهمباهله با على و فاطمه و حسنين (عليهم السلام )
- كلام مبتنى بر تعصب كلامى بى پايه و باطل است
- بررسى و رد گفته هاى تعصب آميز و مغرضانه آن مفسر
- مقصود ما بيان مصداق است نه معناى لفظ!
- اساتيد بلاغت و بيان به اين آيه استناد كرده اند
- توضيحى درباره استعمال جمع و اراده يك نفر (نساء) واستعمال جمع و اراده دو نفر (انفس وابنا)در آيه مباهله
- رد اين توهم كه آيه مباهله ناظر بر اجتماع و ملاعنه دو فريقاهل حق و اهل باطل مى باشد
- رد اين توهم كه يقين پيامبر و مؤ منين نسبت به مساءله مسلم است
- وجه متعين وجه دوم است
- رد آخرين بخش كلام اين مفسر كج انديش
- روايت شاذّ است و مفسرين همگى از آن اعراض كرده اند
نکات آیه
۱ - تنها آنچه در قرآن درباره حضرت عیسى (ع) بیان شد، حق است; نه آنچه مسیحیان مى پندارند. (انّ هذا لهو القصص الحق) حَصر، از ضمیر فصل استفاده شده و قصر در این جمله، قصر قلب است.
۲ - هر داستانى درباره پیامبران که منافى با توحید باشد، ساختگى و باطل است. (انّ هذا لهو القصص الحق و ما من اله الا اللّه) نفى شرک که از جمله «و ما من اله الا اللّه» استفاده مى شود، بیان علّتى براى دروغ بودن ادعاهاى نصارا در مورد عیسى (ع) است و ملاکى براى همه داستانهاى مربوط به پیامبران خواهد بود.
۳ - نفى الوهیّت غیر خدا (و ما من اله الا اللّه)
۴ - نفى الوهیّت از حضرت مسیح (انّ مثل عیسى عند اللّه کمثل ادم خلقه من تراب ... و ما من اله الا اللّه)
۵ - الوهیّت، تنها از آن خداوند است. (و ما من اله الا اللّه)
۶ - مسیحیان مدّعى الوهیّت حضرت عیسى (ع)، و تخطئه آن از سوى خداوند (ان مثل عیسى عند اللّه کمثل ادم خلقه من تراب ... و ما من اله الا اللّه) جمله «و ما من اله الا اللّه» که بیانگر تخصیص الوهیت به خداوند است، به قرینه آیات قبل، تعریض به مسیحیان است.
۷ - خداوند، «عزیز» و «حکیم» است. (و انّ اللّه لهو العزیز الحکیم)
۸ - انحصار عزّت و حکمت به خداوند (و انّ اللّه لهو العزیز الحکیم)
۹ - عزیزى که حکیم باشد، تنها خداوند است. (و انّ اللّه لهو العزیز الحکیم) بنابراینکه «حکیم»، صفت «عزیز» باشد; بر این اساس، آن عزیزى که حکیم هم باشد، تنها خداوند است.
۱۰ - عزّت و حکمت مطلق، معیار الوهیّت است. (و ما من اله الا اللّه و انّ اللّه لهو العزیز الحکیم) جمله «و ان الله ... »، تعلیلى براى «ما من اله ... » است.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: حکیم ۷، ۸، ۹ ; عزیز ۷، ۸، ۹
- الوهیّت: ملاکهاى الوهیّت ۱۰
- انبیا: تاریخ انبیا ۲
- توحید: ۲ توحید ذاتى ۳، ۵
- حکمت: ۱۰
- شرک: نفى شرک ۳، ۴
- عزّت: ۱۰
- عقیده: عقیده باطل ۲ ; ملاکهاى درستى عقیده ۲
- عیسى (ع): ۱، ۴ عیسى (ع) و مسیحیان ۶
- قرآن: قصص قرآن ۱
- مسیحیان: ۶ عقاید مسیحیان ۱، ۶