گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳۶: خط ۲۳۶:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۶ </center>
وليكن با مراجعه به سنت، به دست مى آيد كه: محرمات ديگرى، غير اين چهار حرام، كه اصل در محرمات اند، نيز هست، كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، به امر پروردگارش كه فرمود: «مَا آتَيكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَيكُم عَنهُ فَانتَهُوا» بيان نموده است. بعضى از روايات دال بر اين معنا نيز، در سابق گذشت.
وليكن با مراجعه به سنت، به دست مى آيد كه: محرمات ديگرى، غير اين چهار حرام، كه اصل در محرمات اند، نيز هست، كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، به امر پروردگارش كه فرمود: «مَا آتَيكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَيكُم عَنهُ فَانتَهُوا» بيان نموده است. بعضى از روايات دال بر اين معنا نيز، در سابق گذشت.
 
==نهى از بدعت در دين، و افتراء و دروغ بستن بر خدا ==
«'''وَ لا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِب هَذَا حَلَالٌ وَ هَذَا حَرَامٌ لِتَفْترُوا عَلى اللَّهِ الْكَذِب ...'''»:
«'''وَ لا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِب هَذَا حَلَالٌ وَ هَذَا حَرَامٌ لِتَفْترُوا عَلى اللَّهِ الْكَذِب ...'''»:


خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
<span id='link360'><span>
<span id='link360'><span>


==نهى از بدعت در دين در اين آيه ==
و اين كه در سابق گفتيم - بنابر اين كه سياق مؤيد اين است - كه خطاب هاى اين آيات، متوجه مؤمنان است، اين احتمال را تأييد مى كند كه مراد از جمله مورد بحث، نهى از بدعت در دين باشد. يعنى چيزى از حلال و حرام داخل در دين مكنيد و چيزى كه از دين نباشد و به وسيله وحى نرسيده باشد، در ميان جامعه باب مكنيد. زيرا اين، «افتراء» به خداست، هر چند كه باب كننده اش، آن را به خدا نسبت ندهد.
و اينكه در سابق گفتيم - بنا بر اينكه سياق مؤ يد اين است - كه خطابه اى اين آيات ، متوجه مؤ منين است ، اين احتمال را تاييد مى كند كه مراد از جمله مورد بحث نهى از بدعت در دين باشد، يعنى چيزى از حلال و حرام داخل در دين مكنيد و چيزى كه از دين نباشد و به وسيله وحى نرسيده باشد در ميان جامعه باب مكنيد زيرا اين ، افتراء به خداست هر چند كه بابكننده اش آن را به خدا نسبت ندهد.


توضيح مطلب اين است كه دين در عرف و اصطلاح قرآن ، همان سنتى است كه در زندگى جريان دارد، چنانچه در جمله «'''يصدون عن سبيل الله و يبغونها عوجا : از راه خدا باز مى داشتند و طلب مى كردند انحراف آن را'''» و نظاير آن تكرار شده ، پس دين ، يعنى آن سنتى كه بايد در جامعه عملى شود ، بطور كلى براى خداست ، و هر كس چيزى بر آن اضافه كند در حقيقت به خدا افتراء بسته هر چند از اسناد آن به خدا سكوت كند، و يا حتى به زبان اين اسناد را انكار نمايد.
توضيح مطلب اين است كه:  


بيشتر مفسرين گفته اند كه : مراد از اين آيه نهى از حرامهائى چون خون و مردار و ذبيحه براى غير خدا است كه مشركين آن را حلال مى دانستند، و نيز نهى از تحريم حلالهايى چون «'''بحيره '''» و «'''سائبه '''» و غير آن دو است ، و ليكن همانطور كه گفتيم سياق كلام آن را نمى كند.
«دين» در عرف و اصطلاح قرآن، همان سنتى است كه در زندگى جريان دارد، چنانچه در جملۀ «يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللهِ وَ يَبغُونَهَا عِوَجاً: از راه خدا باز مى داشتند و طلب مى كردند انحراف آن را» و نظاير آن تكرار شده. پس «دين»، يعنى آن سنتى كه بايد در جامعه عملى شود، به طور كلّى براى خداست، و هر كس چيزى بر آن اضافه كند، در حقيقت به خدا «افتراء» بسته، هرچند از اسناد آن به خدا سكوت كند، و يا حتى به زبان اين اسناد را انكار نمايد.
تاييد
 
بيشتر مفسران گفته اند كه: مراد از اين آيه، نهى از حرام هایى چون خون و مردار و ذبيحه براى غير خدا است، كه مشركان، آن را حلال مى دانستند. و نيز نهى از تحريم حلال هايى چون «بُحَيره» و «سَائِبه» و غير آن دو است، وليكن همان طور كه گفتيم، سياق كلام آن را تأیید نمى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۵۲۷ </center>
سپس خداى متعال در مقام تعليل نهى خود فرمود: «'''ان الذين يفترون على الله الكذب لا يفلحون '''» سپس به نوميدى آنان از رستگارى اشاره نموده فرمود: «'''متاع قليل و لهم عذاب اليم '''».
سپس خداى متعال در مقام تعليل نهى خود فرمود: «إنَّ الَّذِينَ يَفتَرُونَ عَلَى اللهِ الكَذِبَ لَا يُفلِحُون»، سپس به نوميدى آنان از رستگارى اشاره نموده، فرمود: «مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَ لَهُم عَذَابٌ ألِيمٌ».


«'''وَ عَلى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصصنَا عَلَيْك مِن قَبْلُ ...'''»:
«'''وَ عَلى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصصنَا عَلَيْك مِن قَبْلُ ...'''»:


مراد از جمله «'''ما قصصنا عليك من قبل : آنچه برايت قبلا شرح داديم '''»- بطورى كه گفته شد - همان تحليل و تحريمى است كه خداى تعالى در سوره انعام براى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بيان كرده و فرموده بود: «'''و على الذين هادوا حرمنا كل ذى ظفر ...'''» كه بطور يقين قبل از سوره نحل نازل شده بوده .
مراد از جملۀ «مَا قَصَصنَا عَلَيكَ مِن قَبلُ: آنچه برايت قبلا شرح داديم» - به طورى كه گفته شد - همان تحليل و تحريمى است كه خداى تعالى، در سوره «انعام»، براى رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» بيان كرده و فرموده بود: «وَ عَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمنَا كُلَّ ذِى ظُفُرٍ...»، كه به طور يقين، قبل از سوره «نحل» نازل شده بوده.
<span id='link361'><span>
<span id='link361'><span>
==تحريم طيبات براى بنى اسرائيل ناشى از ظلم خودشان و عقوبت خدا در برابر عصيانآنان بوده است ==
==تحريم طيبات براى بنى اسرائيل ناشى از ظلم خودشان و عقوبت خدا در برابر عصيانآنان بوده است ==
و اين آيه در حقيقت در مقام دفع اشكالى است كه ممكن است بشود، و در آن عطفى است بر مساله نسخ كه سابقا گذشته بود. گويا گوينده اى گفته است ، حال كه محرمات از خوردنيها منحصر به چهار حرام مذكور يعنى مردار و خون و گوشت خوك و ذبيحه براى غير خداست ، و از اين چهار چيز گذشته ، هر چيز ديگرى حلال است پس اين همه حرامها كه قبلا بر بنى اسرائيل حرام شده بود چيست آيا اين ظلم بر ايشان نبوده ؟
و اين آيه در حقيقت در مقام دفع اشكالى است كه ممكن است بشود، و در آن عطفى است بر مساله نسخ كه سابقا گذشته بود. گويا گوينده اى گفته است ، حال كه محرمات از خوردنيها منحصر به چهار حرام مذكور يعنى مردار و خون و گوشت خوك و ذبيحه براى غير خداست ، و از اين چهار چيز گذشته ، هر چيز ديگرى حلال است پس اين همه حرامها كه قبلا بر بنى اسرائيل حرام شده بود چيست آيا اين ظلم بر ايشان نبوده ؟
۱۴٬۴۹۲

ویرایش