۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
ليكن مورد آيه شريفه، اخصّ از آن است كه وى پنداشته مَثَل مذكور در آيه، مخصوص خداست. چون تنها خداست كه ذاتش فى نفسه خير است، و به عدل هم امر مى كند، و غير خدا چنين نيست. علاوه بر اين، مشركان، خدا و غير خدا را به يك جور عبادت نمى كنند، بلكه غير خدا را عبادت نموده و اصلا به عبادت خدا نمى پردازند. | ليكن مورد آيه شريفه، اخصّ از آن است كه وى پنداشته مَثَل مذكور در آيه، مخصوص خداست. چون تنها خداست كه ذاتش فى نفسه خير است، و به عدل هم امر مى كند، و غير خدا چنين نيست. علاوه بر اين، مشركان، خدا و غير خدا را به يك جور عبادت نمى كنند، بلكه غير خدا را عبادت نموده و اصلا به عبادت خدا نمى پردازند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۳۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۳۹ </center> | ||
بعضى ديگر گفته اند: مَثَلى كه در آيه آمده، راجع به مؤمن و كافر است. أبكَم، | بعضى ديگر گفته اند: مَثَلى كه در آيه آمده، راجع به مؤمن و كافر است. أبكَم، «كافر»، و كسى كه امر به عدل نموده و بر صراط مستقيم است، «مؤمن» است. ليكن گوينده اين وجه، ميان مدلول الفاظ آيه و مدلول آن به ضميمه سياق، خلط كرده. | ||
آرى صحت انطباق مدلول لفظى آيه بر مؤمن و كافر و يا به هر كس كه امر به عدل كند، و آن كس كه از آن سكوت نمايد، حرفى است و مدلول آن از جهت اين كه در ميان آياتى قرار دارد كه نعمت هاى خداى را مى شمارد و بر توحيد معبود احتجاج مى كند و اصول ديگر دينى را اثبات مى نمايد، حرفى ديگر است. | آرى صحت انطباق مدلول لفظى آيه بر مؤمن و كافر و يا به هر كس كه امر به عدل كند، و آن كس كه از آن سكوت نمايد، حرفى است و مدلول آن از جهت اين كه در ميان آياتى قرار دارد كه نعمت هاى خداى را مى شمارد و بر توحيد معبود احتجاج مى كند و اصول ديگر دينى را اثبات مى نمايد، حرفى ديگر است. |
ویرایش