گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:
<span id='link64'><span>
<span id='link64'><span>


==گفتگوى مؤ منين با قارون و اندرزدادن به او به اينكه سرمستى نكند و با انفاق اموال براى آخرت توشه بيندوزد ==
==گفتگوى مؤمنان با قارون، و اندرز دادن به او==
«'''إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يحِب الْفَرِحِينَ'''»:
«'''إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ'''»:


كلمه ((فرح (( به معناى ((بطر(( تفسير شده ، و ليكن بطر، لازمه فرح و خوشحالى از ثروت دنيا است ، البته فرح مفرط و خوشحالى از اندازه بيرون ، چون خوشحالى مفرط آخرت را از ياد مى برد، و قهرا بطر و طغيان مى آورد، و به همين جهت در آيه شريفه : ((و لا تفرحوا بما آتاكم و الله لا يحب كل مختال فخور(( اختيال ، و فخر را از لوازم فرح شمرده ، و فرموده به آنچه خدا به شما داده خوشحالى مكنيد، كه خدا اشخاص مختال و فخور را دوست نمى دارد
كلمه «فرح»، به معناى «بطر» تفسير شده، وليكن «بطر»، لازمۀ فرح و خوشحالى از ثروت دنيا است. البته فرح مفرط و خوشحالى بیرون از اندازه. چون خوشحالى مفرط، آخرت را از ياد مى برد، و قهرا بطر و طغيان مى آورد. و به همين جهت، در آيه شريفه: «وَ لَا تَفرَحُوا بِمَا آتَاكُم وَ اللهُ لَا يُحِبُّ كُلّ مُختَالٍ فَخُورٍ»، «اختيال» و «فخر» را از لوازم فرح شمرده، و فرموده: به آنچه خدا به شما داده، خوشحالى مكنيد، كه خدا اشخاص مختال و فخور را دوست نمى دارد.


و نيز به همين جهت است كه در آيه مورد بحث نيز نهى از فرح را تعليل كرده به اينكه خدا اشخاص خوشحال را دوست نمى دارد
و نيز به همين جهت است كه در آيه مورد بحث نيز، نهى از فرح را تعليل كرده به اين كه خدا، اشخاص خوشحال را دوست نمى دارد.


«'''وَ ابْتَغ فِيمَا ءَاتَاك اللَّهُ الدَّارَ الاَخِرَةَ...'''»:
«'''وَ ابْتَغ فِيمَا آتَاك اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ...'''»:


در آنچه خدا به تو عطا كرده از مال دنيا، خانه آخرت را بطلب ، و با آن آخرت خود را تعمير كن ، به اينكه آن مال را در راه خدا انفاق نموده ، و در راه رضاى او صرف كنى
در آنچه خدا به تو عطا كرده از مال دنيا، خانه آخرت را بطلب، و با آن، آخرت خود را تعمير كن، به اين كه آن مال را در راه خدا انفاق نموده، و در راه رضاى او صرف كنى.


«'''و لا تنس نصيبك من الدنيا'''» - يعنى آن مقدار رزقى را كه خدا برايت مقدر كرده ترك مكن ، (و آن را براى بعد از خودت به جاى مگذار)، بلكه در آن براى آخرت عمل كن ، چون حقيقت بهره و نصيب هر كس از دنيا همان چيزى است كه براى آخرت انجام داده باشد، چون آن چيزى كه برايش مى ماند همان عمل است
«'''وَ لَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنيَا'''» - يعنى آن مقدار رزقى را كه خدا برايت مقدّر كرده، ترك مكن، (و آن را براى بعد از خودت به جاى مگذار)، بلكه در آن براى آخرت عمل كن. چون حقيقت بهره و نصيب هر كس از دنيا، همان چيزى است كه براى آخرت انجام داده باشد. چون آن چيزى كه برايش مى ماند، همان عمل است.


بعضى از مفسرين ، جمله مورد بحث را چنين معنا كرده اند كه : فراموش مكن اين معنا را كه نصيب تو از مال دنيايى - كه به تو روى آورده - مقدار بسيار اندكى است ، و آن همان مقدارى است كه مى پوشى و مى نوشى و مى خورى ، بقيه اش زيادى است ، كه براى غير از خودت باقى مى گذارى ، پس از آنچه به تو داده اند به قدر كفايت بردار، و باقى را احسان كن ، و اين نيز وجه بدى نيست
بعضى از مفسران، جمله مورد بحث را چنين معنا كرده اند كه: فراموش مكن اين معنا را كه نصيب تو از مال دنيايى - كه به تو روى آورده - مقدار بسيار اندكى است، و آن، همان مقدارى است كه مى پوشى و مى نوشى و مى خورى. بقيه اش زيادى است، كه براى غير از خودت باقى مى گذارى. پس از آنچه به تو داده اند، به قدر كفايت بردار، و باقى را احسان كن، و اين نيز وجه بدى نيست.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۱۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۱۲ </center>
البته در اين ميان وجوه ديگرى نيز هست كه چون با سياق آيه سازگارى ندارد ذكر نشد
البته در اين ميان وجوه ديگرى نيز هست، كه چون با سياق آيه سازگارى ندارد، ذكر نشد.


«'''و احسن كما احسن الله اليك'''» - يعنى زيادى را از باب احسان به ديگران انفاق كن ، همان طور كه خدا از باب احسان به تو انفاق كرده ، بدون اينكه تو مستحق و مستوجب آن باشى ، اين جمله بنا بر وجه اول از قبيل عطف تفسير است ، براى جمله ((و لا تنس نصيبك من الدنيا((، و بنا بر وجه دوم به منزله متمم آن است
«'''وَ أحسِن كَمَا أحسَنَ اللهُ إلَيكَ'''» - يعنى زيادى را از باب احسان به ديگران انفاق كن، همان طور كه خدا از باب احسان، به تو انفاق كرده، بدون اين كه تو مستحق و مستوجب آن باشى.


«'''و لا تبغ الفساد فى الارض ان الله لا يحب المفسدين'''» - يعنى در طلب فساد در زمين مباش ، و از آنچه خدا از مال و جاه و حشمت به تو داده استعانت در فساد مجوى ، كه خدا مفسدان را دوست نمى دارد، چون بناى خلقت بر صلاح و اصلاح است
اين جمله، بنابر وجه اول، از قبيل عطف تفسير است، براى جملۀ «وَ لَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنيَا». و بنابر وجه دوم، به منزله متمم آن است.
 
«'''وَ لَا تَبغِ الفَسَادَ فِى الأرضِ إنّ اللهَ لَا يُحِبُّ المُفسِدِين'''» - يعنى در طلب فساد در زمين مباش، و از آنچه خدا از مال و جاه و حشمت به تو داده، استعانت در فساد مجوى، كه خدا مفسدان را دوست نمى دارد. چون بناى خلقت، بر صلاح و اصلاح است.
<span id='link65'><span>
<span id='link65'><span>


۱۷٬۰۰۸

ویرایش