۱۶٬۳۴۰
ویرایش
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
<span id='link104'><span> | <span id='link104'><span> | ||
== | == گفتاری پیرامون قَدَر == | ||
«'''قدر'''» كه عبارت است از هندسه و حد وجودى هر چيز، از كلماتى است ذكرش در كلام خداى تعالى مكرر آمده ، و غالبا در آياتى آمده كه سخن از خلقت دارد، از آن جمله آيه شريفه «'''و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم '''» است كه ترجمه اش در خلال همين فصل گذشت ، و از ظاهر آن بر مى آيد كه قدر، امرى است كه جز با انزال از خزائن موجود نزد خداى تعالى صورت نمى گيرد، و اما خود خزائن كه ناگزير از ابداع خداى تعالى است محكوم به قدر نيست ، چون گفتيم تقدير ملازم با انزال (هر چيزى كه از خزانه غيب خدا نازل و در خور عالم ماده مى گردد بعد از تقدير و اندازه گيرى نازل مى شود)، و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال ، | «'''قدر'''» كه عبارت است از هندسه و حد وجودى هر چيز، از كلماتى است ذكرش در كلام خداى تعالى مكرر آمده ، و غالبا در آياتى آمده كه سخن از خلقت دارد، از آن جمله آيه شريفه «'''و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم '''» است كه ترجمه اش در خلال همين فصل گذشت ، و از ظاهر آن بر مى آيد كه قدر، امرى است كه جز با انزال از خزائن موجود نزد خداى تعالى صورت نمى گيرد، و اما خود خزائن كه ناگزير از ابداع خداى تعالى است محكوم به قدر نيست ، چون گفتيم تقدير ملازم با انزال (هر چيزى كه از خزانه غيب خدا نازل و در خور عالم ماده مى گردد بعد از تقدير و اندازه گيرى نازل مى شود)، و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال ، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴۹ </center> | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
يك مرحله ديگر تقدير مخصوص به عالم مشهود ما است ، كه تقدير درمرحله عبارت است از تحديد وجود اشياى موجود در آن ، هم از حيث وجودش و هم از حيث آثار وجودش و هم از حيث خصوصيات هستيش ، بدان جهت كه هستى و آثار هستيش با امور خاصه از ذاتش يعنى علل و شرايط ارتباط دارد، و به خاطر اختلاف همين علل و شرايط هستى و احوال او نيز مختلف مى شود، پس هر موجود كه در اين عالم فرض كنيم و در نظر بگيريم به وسيله قالب هايى از داخل و خارج قالب گيرى و تحديد شده ، عرض ، طول ، شكل ، قيافه و ساير احوال و افعالش مطابق و مناسب آن علل و شرايط و آن قالب هاى خارجى مى باشد. | يك مرحله ديگر تقدير مخصوص به عالم مشهود ما است ، كه تقدير درمرحله عبارت است از تحديد وجود اشياى موجود در آن ، هم از حيث وجودش و هم از حيث آثار وجودش و هم از حيث خصوصيات هستيش ، بدان جهت كه هستى و آثار هستيش با امور خاصه از ذاتش يعنى علل و شرايط ارتباط دارد، و به خاطر اختلاف همين علل و شرايط هستى و احوال او نيز مختلف مى شود، پس هر موجود كه در اين عالم فرض كنيم و در نظر بگيريم به وسيله قالب هايى از داخل و خارج قالب گيرى و تحديد شده ، عرض ، طول ، شكل ، قيافه و ساير احوال و افعالش مطابق و مناسب آن علل و شرايط و آن قالب هاى خارجى مى باشد. | ||
<span id='link105'><span> | <span id='link105'><span> | ||
==قدر غير قضائى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى باشد == | ==قدر غير قضائى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى باشد == | ||
پس تقدير الهى موجودات عالم ما را كه عالم مشهود است به سوى آنچه در مسير وجودش برايش تقدير و قالب گيرى كرده هدايت مى كند، همچنان فرمود: «'''الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى '''» يعنى آنچه را خلق كرده به سوى آنچه كه برايش مقدر نموده هدايت فرمود، و سپس همين تقدير و هدايت را با امضاى قضا تمام و تكميل كرد، و در معناى همين تقدير و هدايت آيه شريفه زير است كه مى فرمايد: «'''من نطفه خلقه فقدره ثم السبيل يسره كه با جمله ثم السبيل يسره '''» اشاره مى كند به اين كه تقدير منافاتى با اختيارى بودن افعال اختيارى ندارد. | پس تقدير الهى موجودات عالم ما را كه عالم مشهود است به سوى آنچه در مسير وجودش برايش تقدير و قالب گيرى كرده هدايت مى كند، همچنان فرمود: «'''الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى '''» يعنى آنچه را خلق كرده به سوى آنچه كه برايش مقدر نموده هدايت فرمود، و سپس همين تقدير و هدايت را با امضاى قضا تمام و تكميل كرد، و در معناى همين تقدير و هدايت آيه شريفه زير است كه مى فرمايد: «'''من نطفه خلقه فقدره ثم السبيل يسره كه با جمله ثم السبيل يسره '''» اشاره مى كند به اين كه تقدير منافاتى با اختيارى بودن افعال اختيارى ندارد. |
ویرایش