۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
<span id='link102'><span> | <span id='link102'><span> | ||
== | == جايگاه پرهیزکاران در روز قيامت == | ||
إِنَّ المُْتَّقِينَ فى | «'''إِنَّ المُْتَّقِينَ فى جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ'''»: | ||
يعنى | |||
يعنى: پرهيزكاران، در بهشت هايى عظيم الشأن و وصف ناپذير و نهرى چنين قرار دارند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴۶ </center> | ||
بعضى گفته اند: مراد از | بعضى گفته اند: مراد از «نهر»، جنس نهر است. | ||
و بعضى ديگر گفته اند: | |||
فى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرِ | و بعضى ديگر گفته اند: نهر، به معناى سعه و فراخى است. | ||
و مراد از | «'''فى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرِ'''»: | ||
و | |||
بحث روايتى | كلمۀ «مقعد»، به معناى مجلس است، و «مَلِيك» - به طورى كه گفته اند - صيغۀ مبالغه از «مُلك» است، نه اين كه از «مِلك» - به كسره لام - باشد، و كسرۀ مذكور را اشباع كرده باشند، از اشباع آن يايى پديد آمده باشد. و كلمۀ «مُقتَدر»، به معناى قادرى عظيم القدرة است، كه همان خداى سبحان است. | ||
و مراد از كلمۀ «صِدق»، راستى عمل و ايمان متقين، (و يا به عبارتى ديگر، راستگويى متقين در عمل و در ادّعاى ايمان است). بنابراين، اضافه شدن كلمۀ «مقعد» بر كلمۀ «صدق»، از اين بابت است كه ميان مجلس آنان و صدق عمل و ايمانشان رابطه اى هست. ممكن هم هست، مراد از «صدق»، اين باشد كه مقام متقين و هرچه در آن مقام دارند، صدقى است خالص و نياميخته با كذب. حضورى است نياميخته با غيبت. قربى است كه بُعدى با آن نيست. نعمتى است كه نقمت با آن نيست. و سرورى است كه غمى با آن نمى باشد. و بقايى است كه فنايى با آن نيست. | |||
ممكن هم هست مراد از «صدق»، صدق همين خبر باشد. چون جمله در مقام بشارت دادن و وعدۀ جميل به متقين است. مى فرمايد: اين وعده ها كه داديم، مجلسى است صدق و تخلف ناپذير. | |||
و بنابراين، در آيه شريفه، نوعى مقابله ميان مشخصات عاقبت متقين و مجرمان شده است. زيرا مجرمان را به عذاب آخرت و ضلالت دنيا تهدید مى كرد، و آنگاه چنين تقريرش نمود كه: اين عذاب يكى از مصاديق «قدر» است، و به همين جهت تخلف نمى پذيرد. و از سوى ديگر، متقين را ثواب و حضور نزد پروردگارشان، خداى مليك مقتدر وعده مى داد، و آنگاه اين طور تقريرش مى كرد كه: اين وعده و اين مجلس، مجلس صدقى است كه دروغ در آن نيست. | |||
== بحث روايتى == | |||
در كمال الدين به سند خود از على بن سالم از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : | در كمال الدين به سند خود از على بن سالم از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴۷ </center> | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۷۲: | ||
گفتارى پيرامون قدر | گفتارى پيرامون قدر | ||
<span id='link104'><span> | <span id='link104'><span> | ||
==(و اينكه مقصود از آن هندسه و حد وجودى هر چيز است ) == | ==(و اينكه مقصود از آن هندسه و حد وجودى هر چيز است ) == | ||
«'''قدر'''» كه عبارت است از هندسه و حد وجودى هر چيز، از كلماتى است ذكرش در كلام خداى تعالى مكرر آمده ، و غالبا در آياتى آمده كه سخن از خلقت دارد، از آن جمله آيه شريفه «'''و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم '''» است كه ترجمه اش در خلال همين فصل گذشت ، و از ظاهر آن بر مى آيد كه قدر، امرى است كه جز با انزال از خزائن موجود نزد خداى تعالى صورت نمى گيرد، و اما خود خزائن كه ناگزير از ابداع خداى تعالى است محكوم به قدر نيست ، چون گفتيم تقدير ملازم با انزال (هر چيزى كه از خزانه غيب خدا نازل و در خور عالم ماده مى گردد بعد از تقدير و اندازه گيرى نازل مى شود)، و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال ، | «'''قدر'''» كه عبارت است از هندسه و حد وجودى هر چيز، از كلماتى است ذكرش در كلام خداى تعالى مكرر آمده ، و غالبا در آياتى آمده كه سخن از خلقت دارد، از آن جمله آيه شريفه «'''و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم '''» است كه ترجمه اش در خلال همين فصل گذشت ، و از ظاهر آن بر مى آيد كه قدر، امرى است كه جز با انزال از خزائن موجود نزد خداى تعالى صورت نمى گيرد، و اما خود خزائن كه ناگزير از ابداع خداى تعالى است محكوم به قدر نيست ، چون گفتيم تقدير ملازم با انزال (هر چيزى كه از خزانه غيب خدا نازل و در خور عالم ماده مى گردد بعد از تقدير و اندازه گيرى نازل مى شود)، و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال ، |
ویرایش