۱۶٬۹۴۶
ویرایش
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آيات'''» </center> | ||
به زودى اى | به زودى اى جنّ و انس به حسابتان خواهيم رسيد (۳۱). | ||
ديگر كداميك از | |||
اى گروه جن و انس اگر مى توانيد از كرانه هاى آسمان و زمين راه فرارى يافته | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۳۲) | ||
پس ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگار خود را تكذيب مى كنيد؟ (۳۴) | |||
پس كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۳۶) | اى گروه جن و انس! اگر مى توانيد از كرانه هاى آسمان و زمين راه فرارى يافته بگريزيد، اين كار را بكنيد، ليكن از حساب ما و عذاب ما گريزى نداريد، مگر با حجت و عذر موجّه (۳۳). | ||
پس ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگار خود را تكذيب مى كنيد؟ (۳۴) | |||
آتشى بدون دود و آتشى ديگر با دود بر شما مسلط مى كند، و ديگر نمى توانيد يكديگر را يارى كنيد (۳۵). | |||
پس كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۳۶) | |||
پس روزى كه آسمان شكافته شود، آن وقت مانند روغن مذاب سرخ مى گردد (۳۷). | پس روزى كه آسمان شكافته شود، آن وقت مانند روغن مذاب سرخ مى گردد (۳۷). | ||
ديگر كداميك از | |||
در آن | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۳۸) | ||
ديگر كداميك از | |||
در آن روز، نه از انس و گناهش سؤال مى شود، و نه از جن (۳۹). | |||
ديگر كداميك از | |||
اين همان جهنمى است كه | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۴۰) | ||
بين آن و بين آبى در نهايت | |||
مجرمان از چهره شان شناخته مى شوند، و موى سر و پاهايشان را مى گيرند و در آتش مى افكنند (۴۱). | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۴۲) | |||
اين همان جهنمى است كه مجرمان تكذيبش مى كردند (۴۳). | |||
بين آن و بين آبى در نهايت جوش، آمد و شد دارند (۴۴). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷۶ </center> | ||
ديگر كداميك از | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۴۵) | ||
و آن كسى كه از مقام پروردگارش بيمناك | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى | و آن كسى كه از مقام پروردگارش بيمناك است، دو بهشت دارد (۴۶). | ||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۴۷) | |||
بهشت هايى كه انواع ميوه ها دارند (۴۸). | بهشت هايى كه انواع ميوه ها دارند (۴۸). | ||
ديگر كداميك از | |||
در آن دو | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۴۹) | ||
ديگر كداميك از | |||
در آن | در آن دو بهشت، دو چشمه جارى است (۵۰). | ||
ديگر كداميك از | |||
در حالى كه بر | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۵۱) | ||
ديگر | |||
در | در آن دو، از هر ميوه، دو صنف شناخته و ناشناخته هست (۵۲). | ||
ديگر كداميك از | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۵۳) | |||
ديگر كداميك از | |||
آرى مگر جزاى احسان جز احسان مى تواند باشد؟ (۶۰) | در حالى كه بر فرش هايى تكيه كرده اند كه آسترش از ابريشم است و ميوه هاى رسيده آن دو باغ در دسترس است (۵۴). | ||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۶۱) | |||
قبل از آن دو | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۵۵) | ||
ديگر كداميك از | |||
در آن ها، همسرانى هست كه چشم به غير از شوهران نيفكنده، نه انسى قبلا با آنان تماس گرفته و نه جنّى(۵۶). | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۵۷) | |||
آن ها همچون ياقوت و مرجان اند (۵۸). | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۵۹) | |||
آرى مگر جزاى احسان جز احسان مى تواند باشد؟ (۶۰) | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۶۱) | |||
قبل از آن دو بهشت، دو بهشت ديگر دارند (۶۲). | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۶۳) | |||
بهشت ها كه از شدت سبزى ميل به سياهى دارند (۶۴). | بهشت ها كه از شدت سبزى ميل به سياهى دارند (۶۴). | ||
ديگر كداميك از | |||
در آن دو | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۶۵) | ||
ديگر كداميك از | |||
در | در آن دو نيز، دو چشمه چون فواره هست (۶۶). | ||
ديگر كداميك از | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۶۷) | |||
در آن، دو ميوه و نخل و انار است (۶۸). | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۶۹) | |||
در آن ها، همسرانى خوش صورت و نيكو سيرت است (۷۰). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷۷ </center> | ||
ديگر كداميك از | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۷۱) | ||
سياه چشمانى كه هرگز از خيمه ها بيرون نمى شوند (۷۲). | سياه چشمانى كه هرگز از خيمه ها بيرون نمى شوند (۷۲). | ||
ديگر كداميك از | |||
زنانى كه | ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۷۳) | ||
ديگر كداميك از | |||
در حالى كه بر بالش هاى سبز رنگ ابريشمين تكيه كرده | زنانى كه قبلا، نه انسانى با آن ها تماس گرفته، و نه جنّى (۷۴). | ||
ديگر كداميك از | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۷۵) | |||
در حالى كه بر بالش هاى سبز رنگ ابريشمين تكيه كرده اند، كه بهترين بافت را دارد و بسيار زيبا است(۷۶). | |||
ديگر كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذيب مى كنيد؟ (۷۷) | |||
چه پر بركت است نام رحمان خدا كه پروردگار تو و داراى صفات جلال و جمال است (۷۸). | چه پر بركت است نام رحمان خدا كه پروردگار تو و داراى صفات جلال و جمال است (۷۸). | ||
<center> «'''بیان آيات'''» </center> | <center> «'''بیان آيات'''» </center> | ||
اين | اين آيات، فصل دوم از آيات سوره است، كه نشئۀ دوم جنّ و انس را توصيف مى كند. نشئه اى كه به سوى خدا بر مى گردند و به جزاى اعمال خود مى رسند و آلاء و نعمت هايى را كه خدا در آن نشئه به ايشان ارزانى مى دارد، بر مى شمارد. همچنان كه در فصل گذشته، نشئۀ اول را توصيف مى كرد، آلاى خدا در آن نشئه را بر مى شمرد. | ||
معناى | |||
==معناى آیه «سَنَفرُغُ لَكُم أيّهَا الثّقَلان»== | |||
وقتى مى گويند: فلانى براى فلان كار فارغ | «'''سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ'''»: | ||
و | |||
ممكن است در | وقتى مى گويند: فلانى براى فلان كار فارغ شد، مى فهماند كه قبلا مشغول كارى ديگر بوده، آن را به خاطر اين كار رها كرده، چون اين كار را مهمتر دانسته. | ||
و بنابراين، معناى جملۀ «سَنَفرُغُ لَکُم» اين مى شود كه: ما به زودى بساط نشئۀ اول خلقت را در هم مى پيچيم و به كار شما مشغول مى شويم. آنگاه آيات بعدى بيان مى كند كه منظور از مشغول شدن خدا به كار جنّ و انس، اين است كه ايشان را مبعوث نموده، و به حسابشان رسيدگى نموده، و بر طبق اعمالشان جزايشان مى دهد. خير باشد، خير و شر باشد، شر. پس فراغ براى جن و انس، تعبيرى است استعاره به كنايه از تبدل نشئۀ دنيا به نشئۀ آخرت. | |||
ممكن است در اين جا اين شبهه به ذهن خواننده عزيز برسد كه: اگر منظور از فراغ چنين معنايى باشد، آيه شريفه با آيه اى ديگر كه مى فرمايد: «هيچ كارى خدا را از كار ديگر باز نمى دارد»، منافات خواهد داشت. ولى این شبهه وارد نيست، براى اين فراغ مذكور، تنها ناظر به تبدل نشئه است، و اما آن دليل كه مى فرمايد: «لَا يَشغَلُهُ شَأنٌ عَن شَأن = هيچ كارى او را از كار دیگر باز نمى دارد»، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۷۸ </center> | ||
ناظر است به اين كه قدرت خداى | ناظر است به اين كه قدرت خداى تعالى، مطلق و وسيع است و اين دو مطلب ربطى به هم ندارد، تا منافات داشته باشد. | ||
و همچنين هيچ منافاتى ميان | |||
و منظور از | و همچنين هيچ منافاتى ميان جملۀ «كُلّ يَومٍ هُوَ فِى شَأن» با دليل مذكور كه مى گفت: «هيچ كارى او را از كار ديگر باز نمى دارد» وجود ندارد. | ||
و منظور از «ثَقَلان»، جنّ و انس است. و ضمير جمع در كلمۀ «لَكُم» و كلمۀ «استَطَعتُم» و غير اين دو كلمه، به همان ثقلان بر مى گردد، با اين كه كلمۀ مزبور تثنيه است، و على القاعده بايد ضمير تثنيه به آن برگردد و بفرمايد: «لَكُمَا» و «استَطَعتُمَا»، و اگر ضمير جمع برگردانده، بدين جهت است كه هرچند جن و انس دو طايفه از خلق اند، ليكن افراد اين دو طايفه بسيارند. | |||
ویرایش