هود ٣٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link228 | آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link228 | آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link229 | قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۷#link229 | قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )]] | ||
خط ۹۵: | خط ۹۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link295 | فرق بين شرك و استشفاع]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link295 | فرق بين شرك و استشفاع]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۲#link54 | آيه ۳۶-۳۹]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۲#link54 | آيه ۳۶-۳۹]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۲#link55 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۲#link55 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۶: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۲#link59 | ۲ - نشانه هاى مستكبرين .]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۲#link59 | ۲ - نشانه هاى مستكبرين .]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۲#link60 | ۳ - كشتى نوح]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۲#link60 | ۳ - كشتى نوح]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ «37» | |||
و (اكنون) زير نظر ما و طبق دستور و الهام ما كشتى بساز و دربارهى كسانى كه ستم كردهاند با من سخن مگوى كه آنان غرق شدنى هستند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- خداوند ارادهى خود را از طريق اسباب و علل طبيعى محقّق مىسازد و نبايد هميشه منتظر امور غيبى باشيم. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ» | |||
2- براى اولياى خدا كار كردن عار نيست. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ» | |||
3- براى نجات مردم سخنرانى و تبليغ كافى نيست، وسيلهى نجات نيز بايد فراهم نمود. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ» | |||
4- كشتىسازى تاريخى بس طولانى دارد. به نوح خطاب شد: «اصْنَعِ الْفُلْكَ» | |||
5- توجّه به حضور خداوند، به انسان نشاط و دلگرمى مىدهد و او را در برابر ناگوارىها مقاوم مىكند. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا» | |||
6- ابتكارات و اختراعات صنعتى بشر، از الهامات الهى است. وَ اصْنَعِ ... بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا | |||
7- شفاعت انبيا، دربارهى كافران ستمكار، كارساز نيست. «وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا» | |||
8- لجاجت در برابر انبيا ظلم است. «فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا» | |||
9- دعا و شفاعت انبيا، در مقدّرات الهى بىاثر است. وَ لا تُخاطِبْنِي ... إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ | |||
10- ستمگران در معرض گرفتار شدن به عذابهاى دنيوى هستند. «إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ» | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 56 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (37) | |||
حق تعالى دعاى او را مستجاب، خطاب شد كمر جهد بربند: | |||
وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا: و بساز كشتى را در حالتى كه به كمال حفظ و نگاهدارى ما باشد بدن و نفس تو را از شر كفار. نزد بعضى مراد به عين، ملائكه باشند، يعنى به ديدهبانى ملائكه ما كه ناظر احوال تواند، مددكار تو باشيم. | |||
وَ وَحْيِنا: و همچنين به توسط وحى كردن ما طول و عرض و هيئت و كيفيت ساختن آن را تعليم دهيم. ابن عباس گويد: «2» نوح نمىدانست كشتى را چگونه سازد، وحى آمد آن را مانند سينه مرغ بساز. | |||
وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا: و مخاطبه مكن با من در باره آنانكه ستم نمودند و كفر را اختيار كردند، يعنى شفاعت آنها را مخواه در دفع عذاب از ايشان. إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ: بدرستى كه ايشان بزودى غرق شدگانند و حكم به هلاك آنها شده. اين غايت تهديد و توعيد است نسبت به آنان، چنانچه سلطان به وزير خود گويد: ديگر صحبت فلانى را منما كه حكم اعدامش صادر گرديده. «3» نزد بعضى مراد، نهى شفاعت او است در باره زن و پسر او كه جزو هالكين بودند. | |||
---- | |||
«1» بحار الانوار ج 11 ص 326، و كمال الدين ص 133. | |||
«2» تفسير مجمع البيان ج 5 ص 159. | |||
«3» مصدر سابق. | |||
جلد 6 - صفحه 63 | |||
در خبر آمده كه نوح عليه السّلام چوب كشتى طلب نمود، فرمان رسيد كه تخم درخت ساج بكار. پس نوح آن را كاشته، مدت بيست سال كه درخت رسيد مطلقا هيچ اولادى از قوم متولد نشد، و اطفال كوچك هم كه بالغ شدند متابعت پدران خود نموده از قبول دعوت ايمان سركشيدند. | |||
على بن ابراهيم قمى از پدر خود از صفوان از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه چون حق تعالى اراده فرمود هلاك قوم نوح را، مدت چهل سال ارحام زنان را عقيم گردانيد و هيچ فرزندى از آنها بوجود نيامد. «1» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أُوحِيَ إِلى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ (36) وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (37) وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَما تَسْخَرُونَ (38) فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ (39) | |||
ترجمه | |||
و وحى شد بنوح كه همانا هرگز ايمان نخواهند آورد از قوم تو مگر كسانيكه بتحقيق ايمان آوردند پس اندوهگين مباش بآنچه بجا ميآورند | |||
و بساز كشتى را بمحافظت ما و وحى ما و مخاطب مكن مرا در باره آنانكه ستم نمودند همانا آنها غرق شدگانند | |||
و ميساخت كشتى را و هرگاه كه ميگذشتند بر او جماعتى از قومش استهزاء ميكردند او را گفت اگر استهزاء ميكنيد ما را همانا ما استهزاء ميكنيم شما را همچنانكه استهزاء ميكنيد | |||
پس زود باشد كه بدانيد آن كسى را | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 78 | |||
كه بيايد او را عذابى كه رسوا كند او را و فرود آيد بر او عذاب دائم. | |||
تفسير | |||
در كافى و عياشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح عليه السّلام نهصد و پنجاه سال در ميان قوم خود درنگ فرمود و در تمام اين مدت آنها را دعوت بدين حق مينمود سرّا و علنا و چون طغيان نمودند گفت يا رب انّى مغلوب فانتصر پس خداوند وحى فرمود به او مفاد اين آيه را و چون او مأيوس از ايمان قوم شد نفرين كرد و اصل ابتئاس افتعال از بؤس بمعنى حزن مقارن با مسكنت است و در اينجا مراد آنستكه محزون مباش مانند مسكين حزين كه چرا ايمان نياوردند و صابر باش بر تكذيب و ايذاء و استهزاء آنها و بساز كشتى را در مرئى و منظر و بمراقبت و محافظت ما يا ملائكهاى كه از جانب ما مراقب اعمال عبادند و ديدهبانان مايند و مقصود استظهار آنحضرت است بعنايات كامله الهيّه نسبت به اتقان و اكمال اين صنعت لذا براى مزيد اهتمام فرموده در برابر چشمهاى ما و بوحى و الهام ما در هر جا و با هر خصوصيّت و كيفيّت كه لازم باشد بايد ساخته شود گفتهاند آنحضرت در بيابانى دور از آب مشغول بساختن كشتى شد و قومش به او ميخنديدند و ميگفتند بعد از پيغمبرى نجّار شدى و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح وقتى هسته خرما را كاشت قومش خنديدند و سخريّه كردند و گفتند او فلّاح شده و چون نخل به ثمر رسيد و آنرا بريد و تراشيد گفتند نجّار شد و چون كشتى را ساخت و بر او مرور نمودند خنديدند و گفتند ملّاح شد در بيابان بى آب و گياه و آنحضرت فرمود نوبت استهزاء بما هم ميرسد و مقرّر گرديد كه تمام آنها غرق شوند و حضرت نوح شفاعت از احدى ننمايد چون قضاى الهى حتم شده و جاى سؤال و مخاطبه و گفتگوئى راجع بآنها با خداوند باقى نمانده است و اين دلالت بر كمال مغضوبيّت آنها مينمايد و صيغه يصنع حكايت حال ماضيه است اگر چه بر حسب ظاهر مستقبل است و ظاهرا مراد از سخريّه اهل ايمان آنها را وصول پاداش سخريّه است از جانب خداوند بآنها از فضيحت غرق در دنيا و دوام عذاب در آخرت لذا متعقّب شده بقول حضرت نوح كه بعد از اين ميدانيد و ميشناسيد كسانيرا كه بعذاب دنيا و آخرت گرفتار شدند و بنابراين آيه اخيره مربوط بما قبل است و كلام مستقل نميباشد و ممكن است مستقل باشد و بنابراين مفعول تعلمون حذف شده | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 79 | |||
يعنى بعد از اين ميدانيد كدام يك از ما و شما سزاوار به استهزائيم و آيه اخيره جمله خبريّهاى است از حضرت نوح عليه السّلام براى بيان حال آنها و اولى عدم تقدير است .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اصنَعِ الفُلكَ بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا وَ لا تُخاطِبنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُغرَقُونَ (37) | |||
و بساز كشتي را بدستور و نگاه ما و وحي ما و درخواست مكن و از ما در حق كساني که ظلم كردند توقعي نداشته باش محققا تمام آنها ببلاء غرق هلاك ميشوند وَ اصنَعِ الفُلكَ امر فرمود بساختن كشتي و بين مفسرين اختلاف شد در مقدار سعه كشتي لكن در حديث مروي از حضرت صادق عليه السّلام كليني مسندا فرمود | |||
(سمعت ابا جعفر يحدث عطا قال طول سفينة نوح [ع] الف ذراع و مأتي ذراع و عرضها ثمانمائة ذراع و طولها في السماء مأتي ذراع) | |||
و گفتند سه طبقه بوده پائين براي هوام و سباع و و هوش، طبقه وسط براي انعام، و طبقه بالا براي مؤمنين و اخبار در اينکه باب مفصّل است در برهان نقل كرده از وضع اينکه تفسير خارج است بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا و تعبير بجميع در اعين نه براي تعظيم است چنانچه توهّم كردند بلكه براي اينست که امور منتسبه بخداوند دو قسم است يك قسم مختص بذات اقدس او است بدون واسطه و اسباب تعبير بمتكلم وحده فرموده مثل خَلَقتُ بِيَدَيَّ وَ أَنِ اعبُدُونِي إِنِّي أَنَا اللّهُ و امثال اينها، و يك قسم بتوسط ملائكه و اسباب است بمتكلم مع الغير تعبير فرموده مثل إِنّا أَنزَلناهُ إِنّا أَعطَيناكَ أَوحَينا و امثال اينها و در اينکه آيه شريفه هر دو قسم تعبير شده متكلم مع الغير همين جمله بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا پس مراد اعين ملائكه هم هست يعني در تحت نظر ما و بدستور ما و تعليم ما و وحي ما ساختمان كن، و متكلم وحده وَ لا تُخاطِبنِي که دعاء در حق ظالمين باشد و در دعاء توجه بذات مقدس او است و بس فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا که كفار و مشركين باشند زيرا بايد در حق آنها نفرين كرد و طلب هلاكت چنانچه حضرت نوح عرض كرد رَبِّ لا تَذَر عَلَي الأَرضِ مِنَ الكافِرِينَ | |||
جلد 11 - صفحه 49 | |||
دَيّاراً نوح آيه 26. إِنَّهُم مُغرَقُونَ جميع آنها بدون استثناء. | |||
اشكال- در ميان قوم اطفال رضيع و صغار بودند بيگناه براي چه آنها هلاك شوند. | |||
جواب اولا در اخبار ما دارد که همين اشكال را مخصوصا خدمت حضرت رضا عليه السّلام عرض كردند فرمود چهل سال عقيم شدند زنها و نسلي از آنها بوجود نيامد و ثانيا اينکه لطف و عنايت بود در حق آنها زيرا اگر هلاك نميشدند اينها بهمان كفر و شرك بودند و بعذاب آخرت معذب ميشدند نظير غلامي که حضرت خضر كشت حَتّي إِذا لَقِيا غُلاماً فَقَتَلَهُ كهف آيه 73، و شاهد بر اينکه دعوي قول حضرت نوح است که عرض كرد رَبِّ لا تَذَر عَلَي الأَرضِ مِنَ الكافِرِينَ دَيّاراً إِنَّكَ إِن تَذَرهُم يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلّا فاجِراً كَفّاراً نوح آيه 26 و 27. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 37)- به هر حال این گروه عصیانگر و لجوج باید مجازات شوند، مجازاتی که جهان را از لوث وجود آنها پاک کند و مؤمنان را برای همیشه از چنگالشان رها سازد. | |||
نخست میفرماید: به نوح فرمان دادیم که «کشتی بساز، در حضور ما و طبق فرمان ما» (وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا). | |||
در پایان آیه به نوح هشدار میدهد که از این به بعد «در باره ستمگران شفاعت و تقاضای عفو مکن چرا که آنها (محکوم به عذابند و) مسلما غرق خواهند شد (وَ لا تُخاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ). | |||
این جمله به خوبی میفهماند که شفاعت شرائطی دارد که اگر در کسی موجود نباشد پیامبر خدا هم حق شفاعت و تقاضای عفو در مورد او را ندارد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۵
ترجمه
هود ٣٦ | آیه ٣٧ | هود ٣٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِأَعْیُنِنَا»: تحت رعایت و نظارت ما (نگا: طه / ، طور / ). «بِوَحْیِنَا»: با راهنمائیها و تعلیمات وحی ما. «مُغْرَقُونَ»: غرقشدگان. در آب خفهشدگان.
تفسیر
- آيات ۴۹ - ۳۶، سوره هود
- قطع اميد از ايمان آوردن قوم نوح (ع )
- مراد از خطاب خداوند به نوح (ع ): كشتى را پيش چشمان ما و به وحى ما بساز و...
- مسخره كردن قوم نوح (ع )، كشتى ساختن او را و جواب آن حضرت به آنان
- معناى جمله : ((و فار التنور)) و اقوال مختلفى كه در معناى تنور و فوران آن گفته اند
- معناى جمله : ((بسم اللّه مجريها و مرسيها)) و احتمالاتى كه درباره مفردات اين جمله ومعناى آن ذكر شده است
- گفتگوى نوح (ع ) كه از كفر درونى پسرش اطلاع نداشت ، با او
- اتمام عذاب ، و امر تكوينى خداى تعالى به سكون و آرامش زمين و آسمان (يا ارض ابلعىماءك و...)
- نكات ادبى و بلاغت شگفتى كه در آيه : ((وقيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى ...)) ديده مى شود
- دلسوزى نوح (ع ) براى پسرش در قالب استفسار از خداى تعالى و ادبى كه آنحضرت در سخن گفتن درباره پسرش ، در برابر احكم الحاكمين به كار برده است
- مراد از اينكه پسر نوح (ع ) از اهل آن حضرت نبوده است (انه ليس من اهلك )
- چند قول ديگر پيرامون مراد از جمله : ((انه عمل غير صالح ))
- منظور از اينكه پسر نوح (ع )، عملى غير صالح است (انهعمل غير صالح )
- نمونه هايى از نهى از عملى كه واقع نشده است
- بيان اينكه اين كلام نوح (ع ) كه به خدا عرض كرد: ((و الا تغفر لى و ترحمنى اكن منالخاسرين )) اظهار شكر است
- خطاب و امر به هبوط به نوح (ع ) و همراهانش ، دومين امر به هبوط به بشر، بعد از امربه هبوط آدم (ع ) بوده است
- مراد از جمله : ((و على امم ممن معك )) در خطاب خداوند به نوح (ع )
- بحث روايتى (رواياتى در مورد داستان نوح و قوم او، درذيل آيات شريفه گذشته )
- داستان حضرت نوح (ع ) از زبان مبارك امام صادق (ع )
- روايتى در ارتباط با فوران تنور از امير المؤ منين (ع )
- دو روايت از امام باقر (عليه السلام ) درباره حضرت نوح (ع ) و شريعت او
- رواياتى درباره پسر نوح (ع ) و تفسير اينكه به نوح (ع ) فرمود: او ازاهل تو نيست و عمل غير صالح است
- ۱ - اجمالى از اصل داستان
- ۲ - داستان نوح (عليه السلام ) در قرآن انحراف تدريجى بشر از فطرت انسانى وپيدايش اختلاف طبقاتى بعد از حضرت آدم (ع ) و بعثت و رسالت حضرت نوح (ع
- دين و شريعت نوح (ع )
- زحمات طاقت فرسايى كه آن حضرت در كار دعوتمتحمل شد
- مدت زيستن نوح (ع ) در ميان قوم خود
- كشتى ساختن آن حضرت
- نزول عذاب و آمدن طوفان
- پايان ماجرا و پياده شدن نوح و همراهانش از كشتى
- داستان پسر غرق شده نوح (ع )
- ۳- خصايص نوح (ع ): اولين پيامبر اولوالعزم ، پدر دومنسل حاضر بشر و...
- ۴- داستان آن حضرت در تورات فعلى
- موارد مخالفت و تفاوت داستان نوح (ع ) در تورات با آنچه در قرآن آمده است
- ۵- داستان طوفان نوح (ع ) در تواريخ و اسطوره هاى سايرملل
- ۶- آيا نبوت نوح (ع ) جهانى و براى همه بشر بوده است ؟
- شرحى در مورد نبوت و بعثت انبياء و جواب به بعضاهل سنت كه منكر عموميت رسالت نوح (ع ) هستند
- انسان در مسير كمالى خود (به طبع ثانوى ) ناچار از حيات اجتماعى و تعاونى است
- ضرورت وجود قانون در حيات اجتماعى بشر
- علاوه بر بهره مندى او از عقل و تفكر، هدايت تشريعى انسان از راه وحى و نبوت ، براىرسيدن به كمال و سعادت ضرورى و لازم است
- عمل نكردن بشر به تعاليم وحى ، نمى توانددليل بر لغو بودن ارسال رسل و انزال كتب باشد
- شريعت نوح (ع ) كه نخستين شريعت الهى بوده ، لزوما جهانى و همگانى بوده است
- آيا طوفان نوح همه كره زمين را دربرگرفت ؟ سخن صاحب المنار در اين باره
- بيان نادرستى سخن صاحب المنار و اشاره به اينكه آيات قرآنى ظاهر در اين است كهطوفان نوح همه زمين را فرا گرفته بوده است
- ۱- زمين هاى رسوبى
- ۲- عامل پيدايش قشرها و طبقات زمين ، همان طبقات رسوبى بوده اند
- ۳- توسعه و گسترش درياها به علت سرازير شدن سيلابها به طرف آنها
- ۴- در عهد طوفان چه عواملى باعث زياد شدن آبها و شدتعمل آنها شدند؟
- ۵- نتيجه بحث و انطباق مباحث گذشته از زمين شناسى با وقوع طوفان نوح
- ۸- عمر طولانى نوح (ع )
- ۹- كوه جودى كجا است ؟
- و چرا حيوانات هم دچار طوفان شده اند؟
- ۱- گرايش و اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه وتمثيل غير محسوس به محسوس
- ۲ - توجه به خدا از راه عبادت ، بر مبناى اصل كلى و فطرى خضوع ضعيف در برابرقوى
- در قرآن كريم ، نهى از پرستش اصنام و آلهه ، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنهااست
- ۳ - وثنيت از كجا سرچشمه گرفته و به چه صورت آغاز شد؟
- ۴- چرا براى ارباب انواع و خدايان ديگر مجسمه ساختند ولى براى خداى تعالى مجسمهنساختند؟
- ۵- وثنيت صائبه
- ۶- وثنيت برهميه
- ۷- وثنيت بودايى ، شخصيت و تعاليم بودا
- ۸- وثنيت عرب
- ۹- دفاع اسلام از توحيد و مبارزه اش با وثنيت
- ۱۰- بناى سيره رسول خدا (ص ) بر توحيد و نفى شركاء
- ۱- تناسخ در نظر وثنى مذهبان
- ۲ - سرايت شرك در عبادت از وثنى ها به ساير اديان
- ۳- اسلام گرايش به وثنيت و شرك را چگونه اصلاح كرد؟
- ۴- پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومين و اولياءاللّه (عليهم السلام ) و اظهارمحبت به ايشان
- فرق بين شرك و استشفاع
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ «37»
و (اكنون) زير نظر ما و طبق دستور و الهام ما كشتى بساز و دربارهى كسانى كه ستم كردهاند با من سخن مگوى كه آنان غرق شدنى هستند.
پیام ها
1- خداوند ارادهى خود را از طريق اسباب و علل طبيعى محقّق مىسازد و نبايد هميشه منتظر امور غيبى باشيم. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ»
2- براى اولياى خدا كار كردن عار نيست. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ»
3- براى نجات مردم سخنرانى و تبليغ كافى نيست، وسيلهى نجات نيز بايد فراهم نمود. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ»
4- كشتىسازى تاريخى بس طولانى دارد. به نوح خطاب شد: «اصْنَعِ الْفُلْكَ»
5- توجّه به حضور خداوند، به انسان نشاط و دلگرمى مىدهد و او را در برابر ناگوارىها مقاوم مىكند. «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا»
6- ابتكارات و اختراعات صنعتى بشر، از الهامات الهى است. وَ اصْنَعِ ... بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا
7- شفاعت انبيا، دربارهى كافران ستمكار، كارساز نيست. «وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا»
8- لجاجت در برابر انبيا ظلم است. «فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا»
9- دعا و شفاعت انبيا، در مقدّرات الهى بىاثر است. وَ لا تُخاطِبْنِي ... إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ
10- ستمگران در معرض گرفتار شدن به عذابهاى دنيوى هستند. «إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 56
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (37)
حق تعالى دعاى او را مستجاب، خطاب شد كمر جهد بربند:
وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا: و بساز كشتى را در حالتى كه به كمال حفظ و نگاهدارى ما باشد بدن و نفس تو را از شر كفار. نزد بعضى مراد به عين، ملائكه باشند، يعنى به ديدهبانى ملائكه ما كه ناظر احوال تواند، مددكار تو باشيم.
وَ وَحْيِنا: و همچنين به توسط وحى كردن ما طول و عرض و هيئت و كيفيت ساختن آن را تعليم دهيم. ابن عباس گويد: «2» نوح نمىدانست كشتى را چگونه سازد، وحى آمد آن را مانند سينه مرغ بساز.
وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا: و مخاطبه مكن با من در باره آنانكه ستم نمودند و كفر را اختيار كردند، يعنى شفاعت آنها را مخواه در دفع عذاب از ايشان. إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ: بدرستى كه ايشان بزودى غرق شدگانند و حكم به هلاك آنها شده. اين غايت تهديد و توعيد است نسبت به آنان، چنانچه سلطان به وزير خود گويد: ديگر صحبت فلانى را منما كه حكم اعدامش صادر گرديده. «3» نزد بعضى مراد، نهى شفاعت او است در باره زن و پسر او كه جزو هالكين بودند.
«1» بحار الانوار ج 11 ص 326، و كمال الدين ص 133.
«2» تفسير مجمع البيان ج 5 ص 159.
«3» مصدر سابق.
جلد 6 - صفحه 63
در خبر آمده كه نوح عليه السّلام چوب كشتى طلب نمود، فرمان رسيد كه تخم درخت ساج بكار. پس نوح آن را كاشته، مدت بيست سال كه درخت رسيد مطلقا هيچ اولادى از قوم متولد نشد، و اطفال كوچك هم كه بالغ شدند متابعت پدران خود نموده از قبول دعوت ايمان سركشيدند.
على بن ابراهيم قمى از پدر خود از صفوان از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه چون حق تعالى اراده فرمود هلاك قوم نوح را، مدت چهل سال ارحام زنان را عقيم گردانيد و هيچ فرزندى از آنها بوجود نيامد. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أُوحِيَ إِلى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ (36) وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (37) وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَما تَسْخَرُونَ (38) فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ (39)
ترجمه
و وحى شد بنوح كه همانا هرگز ايمان نخواهند آورد از قوم تو مگر كسانيكه بتحقيق ايمان آوردند پس اندوهگين مباش بآنچه بجا ميآورند
و بساز كشتى را بمحافظت ما و وحى ما و مخاطب مكن مرا در باره آنانكه ستم نمودند همانا آنها غرق شدگانند
و ميساخت كشتى را و هرگاه كه ميگذشتند بر او جماعتى از قومش استهزاء ميكردند او را گفت اگر استهزاء ميكنيد ما را همانا ما استهزاء ميكنيم شما را همچنانكه استهزاء ميكنيد
پس زود باشد كه بدانيد آن كسى را
جلد 3 صفحه 78
كه بيايد او را عذابى كه رسوا كند او را و فرود آيد بر او عذاب دائم.
تفسير
در كافى و عياشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح عليه السّلام نهصد و پنجاه سال در ميان قوم خود درنگ فرمود و در تمام اين مدت آنها را دعوت بدين حق مينمود سرّا و علنا و چون طغيان نمودند گفت يا رب انّى مغلوب فانتصر پس خداوند وحى فرمود به او مفاد اين آيه را و چون او مأيوس از ايمان قوم شد نفرين كرد و اصل ابتئاس افتعال از بؤس بمعنى حزن مقارن با مسكنت است و در اينجا مراد آنستكه محزون مباش مانند مسكين حزين كه چرا ايمان نياوردند و صابر باش بر تكذيب و ايذاء و استهزاء آنها و بساز كشتى را در مرئى و منظر و بمراقبت و محافظت ما يا ملائكهاى كه از جانب ما مراقب اعمال عبادند و ديدهبانان مايند و مقصود استظهار آنحضرت است بعنايات كامله الهيّه نسبت به اتقان و اكمال اين صنعت لذا براى مزيد اهتمام فرموده در برابر چشمهاى ما و بوحى و الهام ما در هر جا و با هر خصوصيّت و كيفيّت كه لازم باشد بايد ساخته شود گفتهاند آنحضرت در بيابانى دور از آب مشغول بساختن كشتى شد و قومش به او ميخنديدند و ميگفتند بعد از پيغمبرى نجّار شدى و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه حضرت نوح وقتى هسته خرما را كاشت قومش خنديدند و سخريّه كردند و گفتند او فلّاح شده و چون نخل به ثمر رسيد و آنرا بريد و تراشيد گفتند نجّار شد و چون كشتى را ساخت و بر او مرور نمودند خنديدند و گفتند ملّاح شد در بيابان بى آب و گياه و آنحضرت فرمود نوبت استهزاء بما هم ميرسد و مقرّر گرديد كه تمام آنها غرق شوند و حضرت نوح شفاعت از احدى ننمايد چون قضاى الهى حتم شده و جاى سؤال و مخاطبه و گفتگوئى راجع بآنها با خداوند باقى نمانده است و اين دلالت بر كمال مغضوبيّت آنها مينمايد و صيغه يصنع حكايت حال ماضيه است اگر چه بر حسب ظاهر مستقبل است و ظاهرا مراد از سخريّه اهل ايمان آنها را وصول پاداش سخريّه است از جانب خداوند بآنها از فضيحت غرق در دنيا و دوام عذاب در آخرت لذا متعقّب شده بقول حضرت نوح كه بعد از اين ميدانيد و ميشناسيد كسانيرا كه بعذاب دنيا و آخرت گرفتار شدند و بنابراين آيه اخيره مربوط بما قبل است و كلام مستقل نميباشد و ممكن است مستقل باشد و بنابراين مفعول تعلمون حذف شده
جلد 3 صفحه 79
يعنى بعد از اين ميدانيد كدام يك از ما و شما سزاوار به استهزائيم و آيه اخيره جمله خبريّهاى است از حضرت نوح عليه السّلام براى بيان حال آنها و اولى عدم تقدير است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اصنَعِ الفُلكَ بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا وَ لا تُخاطِبنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُغرَقُونَ (37)
و بساز كشتي را بدستور و نگاه ما و وحي ما و درخواست مكن و از ما در حق كساني که ظلم كردند توقعي نداشته باش محققا تمام آنها ببلاء غرق هلاك ميشوند وَ اصنَعِ الفُلكَ امر فرمود بساختن كشتي و بين مفسرين اختلاف شد در مقدار سعه كشتي لكن در حديث مروي از حضرت صادق عليه السّلام كليني مسندا فرمود
(سمعت ابا جعفر يحدث عطا قال طول سفينة نوح [ع] الف ذراع و مأتي ذراع و عرضها ثمانمائة ذراع و طولها في السماء مأتي ذراع)
و گفتند سه طبقه بوده پائين براي هوام و سباع و و هوش، طبقه وسط براي انعام، و طبقه بالا براي مؤمنين و اخبار در اينکه باب مفصّل است در برهان نقل كرده از وضع اينکه تفسير خارج است بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا و تعبير بجميع در اعين نه براي تعظيم است چنانچه توهّم كردند بلكه براي اينست که امور منتسبه بخداوند دو قسم است يك قسم مختص بذات اقدس او است بدون واسطه و اسباب تعبير بمتكلم وحده فرموده مثل خَلَقتُ بِيَدَيَّ وَ أَنِ اعبُدُونِي إِنِّي أَنَا اللّهُ و امثال اينها، و يك قسم بتوسط ملائكه و اسباب است بمتكلم مع الغير تعبير فرموده مثل إِنّا أَنزَلناهُ إِنّا أَعطَيناكَ أَوحَينا و امثال اينها و در اينکه آيه شريفه هر دو قسم تعبير شده متكلم مع الغير همين جمله بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا پس مراد اعين ملائكه هم هست يعني در تحت نظر ما و بدستور ما و تعليم ما و وحي ما ساختمان كن، و متكلم وحده وَ لا تُخاطِبنِي که دعاء در حق ظالمين باشد و در دعاء توجه بذات مقدس او است و بس فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا که كفار و مشركين باشند زيرا بايد در حق آنها نفرين كرد و طلب هلاكت چنانچه حضرت نوح عرض كرد رَبِّ لا تَذَر عَلَي الأَرضِ مِنَ الكافِرِينَ
جلد 11 - صفحه 49
دَيّاراً نوح آيه 26. إِنَّهُم مُغرَقُونَ جميع آنها بدون استثناء.
اشكال- در ميان قوم اطفال رضيع و صغار بودند بيگناه براي چه آنها هلاك شوند.
جواب اولا در اخبار ما دارد که همين اشكال را مخصوصا خدمت حضرت رضا عليه السّلام عرض كردند فرمود چهل سال عقيم شدند زنها و نسلي از آنها بوجود نيامد و ثانيا اينکه لطف و عنايت بود در حق آنها زيرا اگر هلاك نميشدند اينها بهمان كفر و شرك بودند و بعذاب آخرت معذب ميشدند نظير غلامي که حضرت خضر كشت حَتّي إِذا لَقِيا غُلاماً فَقَتَلَهُ كهف آيه 73، و شاهد بر اينکه دعوي قول حضرت نوح است که عرض كرد رَبِّ لا تَذَر عَلَي الأَرضِ مِنَ الكافِرِينَ دَيّاراً إِنَّكَ إِن تَذَرهُم يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلّا فاجِراً كَفّاراً نوح آيه 26 و 27.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 37)- به هر حال این گروه عصیانگر و لجوج باید مجازات شوند، مجازاتی که جهان را از لوث وجود آنها پاک کند و مؤمنان را برای همیشه از چنگالشان رها سازد.
نخست میفرماید: به نوح فرمان دادیم که «کشتی بساز، در حضور ما و طبق فرمان ما» (وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا).
در پایان آیه به نوح هشدار میدهد که از این به بعد «در باره ستمگران شفاعت و تقاضای عفو مکن چرا که آنها (محکوم به عذابند و) مسلما غرق خواهند شد (وَ لا تُخاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ).
این جمله به خوبی میفهماند که شفاعت شرائطی دارد که اگر در کسی موجود نباشد پیامبر خدا هم حق شفاعت و تقاضای عفو در مورد او را ندارد.
نکات آیه
۱- خداوند ، در پى باخبر ساختن نوح از ایمان نیاوردن قومش ، او را به ساختن کشتى فرمان داد. (أُوحى إلى نوح أنه لن یؤمن من قومک ... واصنع الفلک)
۲- نوح(ع) پیش از مأموریتش براى ساختن کشتى ، به چگونگى (اندازه ، شکل و ...) آن آگاه بود. (واصنع الفلک) ظاهر این است که «ال» در «الفلک» عهد ذهنى است و اشاره به سفینه اى خاص دارد که نوح(ع) به آن آشنایى داشت. براین اساس خداوند، پیش از فرمان به ساختن کشتى، طرح و دورنمایى از آن را به او نشان داده بود. گفته شده که آن حضرت کشتى مورد نظر را در رؤیا دیده بود.
۳- نوح(ع) ، در ساخت کشتى مؤید به مراقبت و محافظت همه جانبه خداوند بود. (واصنع الفلک بأعیننا) «عین» به معناى چشم و در آیه شریفه کنایه از مراقبت و محافظت مى باشد. جمع آوردن آن (أعین) براى مبالغه و رساندن کمال مراقبت است و «بأعیننا» حال براى فاعل «اصنع» مى باشد. بنابراین «اصنع الفلک بأعیننا»; یعنى، آن کشتى را بساز در حالى که قرین محافظت و مراقبت کامل ما (خداوند) هستى.
۴- نوح(ع) ، در ساخت کشتى با دریافت وحى ، از تعالیم و راهنماییهاى خداوند بهره مى برد. (واصنع الفلک بأعیننا و وحینا)
۵- کشتى سازى، داراى سابقه طولانى در تاریخ بشر (واصنع الفلک بأعیننا و وحینا)
۶- کشتى نوح ، داراى ویژگیهایى خاص و برخوردار از صنعتى شگرف و بى سابقه (واصنع الفلک بأعیننا و وحینا) تصریح به اینکه برنامه ساخت کشتى نوح از ناحیه خداوند بود و انجام امور آن ، تحت نظارت همه جانبه او انجام گرفت ، گویاى برداشت فوق است.
۷- جریان مشیت الهى ، از طریق اسباب و علل طبیعى (واصنع الفلک بأعیننا و وحینا) روشن است که خداوند بدون سببى همانند کشتى نیز توانا بر نجات نوح و همراهانش بود. بنابراین فرمان او مبنى بر ساخت کشتى، اشاره به دو نکته دارد: یکى اینکه خداوند امور جهان را معمولاً از طریق اسباب و علل اداره مى کند و دوم آنکه درسى باشد براى مؤمنان که براى پیشبرد اهداف ایمانى خویش، اسباب و علل را به کار گیرند و همواره منتظر امور غیبى نباشند.
۸- نجات نوح(ع) و مؤمنان به او ، در گرو ساخت کشتى بود. (واصنع الفلک ... إنهم مغرقون)
۹- غرق شدن و هلاکت کفرپیشگان قوم نوح ، سرنوشتى حتمى براى آنان (إنهم مغرقون) تأکید جمله «إنهم مغرقون» با حرف إنّ، حکایت از قطعى بودن نزول عذاب و هلاکت کفرپیشگان قوم نوح دارد.
۱۰- خداوند ، فرجام کفرپیشگان قوم نوح (غرق شدن در طوفان آب) را براى او بیان کرد. (إنهم مغرقون)
۱۱- خداوند ، نوح(ع) را از شفاعت درباره کفرپیشگان و درخواست رهایى آنان از عذاب ، برحذر داشت. (و لاتخطبنى فى الذین ظلموا إنهم مغرقون) مراد از «لاتخاطبنى ...» (درباره ستمگران با من سخن مگو) به دلیل جمله بعد (زیرا غرق شدن براى آنان حتمى است) درخواست برطرف شدن عذاب و نجات از طوفان آب است.
۱۲- دعا و شفاعت ، حتى از ناحیه پیامبران ، در قضاهاى حتمى خداوند بى تأثیر است. (و لاتخطبنى فى الذین ظلموا إنهم مغرقون)
۱۳- پرستش غیر خدا، انکار رسالت پیامبران و مخالفت با پیامهاى آنان ظلم است. (و لاتخطبنى فى الذین ظلموا) مقصود از «الذین ظلموا» همان مشرکان و منکران رسالت نوح هستند.
۱۴- کفرپیشگان و ستمگران ، در خطر گرفتار شدن به عذابهاى دنیوى اند. (و لاتخطبنى فى الذین ظلموا إنهم مغرقون)
روایات و احادیث
۱۵- «عن المفضل بن عمر قال: قلت (لأبى عبدالله(ع)): جعلت فداک فى کم عمل نوح سفینته حتى فرغ منها؟ قال: فى دورین؟ قلت: و کم الدورین؟ قال: ثمانین سنة ...;[۱] مفضل بن عمر گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: فدایت شوم! نوح در چه مدتى کشتى خود را ساخت تا از آن فارغ شد؟ فرمود: در دو دور، گفتم: دو دور چقدر است؟ فرمود: هشتادسال ...».
موضوعات مرتبط
- اعداد: عدد هشتاد ۱۵
- انبیا: ظلم تکذیب انبیا ۱۳; ظلم مخالفت با انبیا ۱۳
- خدا: اوامر خدا ۱; تأییدات خدا ۳; تعالیم خدا ۴، ۱۰; حتمیت قضاى خدا ۱۲; سنتهاى خدا ۷; مجارى مشیت خدا ۷; نواهى خدا ۱۱
- دعا: دعا و قضاى خدا ۱۲; شرایط تأثیر دعا ۱۲
- شرک: ظلم شرک عبادى ۱۳
- شفاعت: شرایط تأثیر شفاعت ۱۲; شفاعت و قضاى خدا ۱۲
- صنعت: تاریخ صنعت ۵
- ظالمان: ظالمان و عذاب دنیوى ۱۴
- ظلم: موارد ظلم ۱۳
- عبادت: ظلم عبادت غیر خدا ۱۳
- عذاب: اهل عذاب ۱۴
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۷
- قوم نوح: حتمیت غرق قوم نوح ۹; غرق قوم نوح ۱۰; نهى از شفاعت قوم نوح ۱۱
- کافران: کافران و عذاب دنیوى ۱۴; نهى از شفاعت کافران ۱۱
- کشتى سازى: تاریخ کشتى سازى ۵
- نظام علیت: ۷
- نوح(ع): ابزار نجات پیروان نوح(ع) ۸; ابزار نجات نوح(ع) ۸; اهمیت کشتى نوح(ع) ۸; تأیید نوح(ع) ۳; علم نوح(ع) ۲; قصه نوح(ع) ۱، ۲، ۳، ۹; کشتى سازى نوح(ع) ۱، ۳، ۴; کشتى نوح(ع) ۲; مدت کشتى سازى نوح(ع) ۱۵; معلم نوح(ع) ۴; نوح(ع) و کفر قوم نوح ۱; نوح(ع) و نجات قوم نوح ۱۱; نهى به نوح(ع) ۱۱; وحى به نوح(ع) ۴، ۱۰; ویژگیهاى کشتى نوح(ع) ۶
منابع
- ↑ کافى، ج ۸، ص ۲۸۰، ح ۴۲۱; تفسیربرهان، ج ۲، ص ۲۱۷، ح ۸.