القصص ٥٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۹
ترجمه
القصص ٥٦ | آیه ٥٧ | القصص ٥٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْهُدی»: هدایت و رهنمود. مراد دین اسلام است. «نُتَخَطَّفْ»: ربوده میگردیم. از میان برداشته میشویم. «أَوَلَمْ نُمَکِّنْ»: آیا برای ایشان قرار ندادهایم و نساختهایم؟ واژه (نُمَکِّنْ): در اینجا به معنی (نَجْعَلْ) است. «آمِناً»: دارای امن و امان. دارای امنیّت. «یُجْبی»: جمعآوری و حمل میشود. «کُلِّ»: در اینجا برای تکثیر و به معنی فراوان و زیاد است. «رِزْقاً»: داده و عطاء. حال (ثَمَرَاتُ) یا مفعول له است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۷۵، سوره قصص
- غرض كلى آيات : بيان بهانه ديگرى از مشركين بر عدم ايمانشان به قرآن
- پاسخ به اين عذر و بهانه مشركين كه اگر ايمان بياوريم از سرزمينمان رانده مىشويم
- جواب ديگرى به آن بهانه : تنعم و بهره مندى مادى درحال كفر و بى ايمانى ، در معرض هلاكت و فنا است
- ترجيح پيروى هدى بر ترك آن با مقايسه حال پيروان هدايت باحال پيروان هوى
- سخن پيشوايان شرك در روز قيامت كه در مقام بيزارى جستن از پيروان خود (مشركين )
- معناى و مراد از جمله ((اءغوينا هم كما غوينا))
- معناى اينكه كورى به اخبار نسبت داده شده ((فعميت عليهم الانباء)) نه به خود مشركين
- پاسخ ديگر به عذر و بهانه مشركين
- بيان اينكه خداوند داراى اختيار تكوينى (يخلق ما يشاء) و تشريعى (ويختار) است
- معناى مختار بودن انسان و بيان اينكه او در برابر اراده تكوينى و تشريعى خدا اختيارىندارد
- مقصود از اينكه فرمود: ((ما كان لهم الخيرة ))
- سه وجه براى اينكه فقط خدا مستحق پرستش است : ((له الحمد فى الاولى و الاخرة و لهالحكم و اليه ترجعون ))
- اثبات توحيد ربوبى خداى تعالى با بيان عجز آلهه مشركين از آوردن نور يا يا آوردنشب
- در قيامت كه روز كشف حقائق است بطلان پندار مشركان آشكار مى گردد (فعلمواان الحق لله...)
- بحث روايتى (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - اقدام مشرکان به طرح یکى دیگر از بهانه هاى خویش در ردّ دعوت پیامبر(ص) (و قالوا إن نتّبع الهدى معک نتخطّف من أرضنا) در آیات پیشین یکى از بهانه جویى هاى مشرکان مطرح شد (چرا قرآن همانند تورات یکباره نازل نشده است). در این آیه نیز به یکى دیگر از بهانه تراشى هاى آنان اشاره شده است.
۲ - ترس ربوده شدن از سرزمین مکه به وسیله مشرکان عرب (کوچ اجبارى و از دست دادن ملک و خانه و اموال)، بهانه شرک پیشگان مکه در نپذیرفتن دعوت پیامبر(ص) (و قالوا إن نتّبع الهدى معک نتخطّف من أرضنا)
۳ - رد دعوت پیامبر(ص) از سوى مشرکان، على رغم اعتقاد آنان به هدایت بخش بودن آیین آن حضرت (و قالوا إن نتّبع الهدى معک نتخطّف من أرضنا)
۴ - رسالت دین، محدود به ارائه رهنمود نیست; بلکه دین، برنامه زندگى و راهنماى عمل است. (و قالوا إن نتّبع الهدى معک نتخطّف من أرضنا) برداشت یاد شده از آمدن تعبیر «تبعیت» استفاده مى شود.
۵ - پیامبر(ص)، تابع رهنمودهاى الهى و عمل کننده به آن (إن نتّبع الهدى معک)
۶ - قرآن، به اعتراف مشرکان بهانه جو کتاب هدایت است. (و قالوا إن نتّبع الهدى معک) با توجه به آیات پیشین - که سخن در آنها تماماً در رابطه با قرآن بود - مى توان گفت که مراد از «الهدى» قرآن است; یعنى، «إن نتّبع هدى القرآن معک».
۷ - دلبستگى به زندگى دنیایى و مرز و بوم خویش، زمینه ساز گریز از حق و هدایت (و قالوا إن نتّبع الهدى معک نتخطّف من أرضنا)
۸ - رد شدن ادعاى مشرکان مکه (ربوده شدن آنان در صورت گرویدن به آیین پیامبر(ص)) از سوى خداوند (و قالوا ... نتخطّف من أرضنا أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا)
۹ - در دیدگاه مشرکان، گمراهى توأم با امنیت و آسایش، برتر از هدایت همراه با ناامنى و اضطراب است. (و قالوا إن نتّبع الهدى معک نتخطّف من أرضنا)
۱۰ - سرزمین مکه، حرم امن الهى (أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا)
۱۱ - مکه، مکانى مقدس و محترم براى مردم جزیرة العرب (أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا) مکه از آن جهت «حرم» نام گرفته که مورد حرمت و احترام مردم آن دیار بوده است.
۱۲ - بهره مندى ساکنان مکه از امنیت و آسایش کامل، در سایه عنایت و توجه خداوند به آن سرزمین (أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا)
۱۳ - حرمت و قداست کعبه در نزد مردم جزیرة العرب مانع از تجاوز دیگران به مکه و برهم زدن امنیت و آرامش ساکنان آن (أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا)
۱۴ - امنیت، از شرایط و زمینه هاى لازم براى رشد و شکوفایى اقتصادى و دادوستد (أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا یجبى إلیه ثمرت کلّ شىء) از تقدیم مسأله امنیت شهر مکه بر شکوفایى اقتصادى آن در آیه بالا، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۱۵ - وجود امنیت در مکه، عامل تبدیل شدن آن شهر به مرکز عمده اقتصاد و تجارت در جزیرة العرب (حرمًا ءامنًا یجبى إلیه ثمرت کلّ شىء)
۱۶ - بازار تجارت در مکه، در تمام فصول سال رونق داشت. (یجبى إلیه ثمرت کلّ شىء) با توجه به آمدن فعل مضارع (یجبى) - که بیانگر استمرار است - برداشت یاد شده به دست مى آید.
۱۷ - بازرگانان همه گونه محصولات را به مکه وارد مى کردند. (یجبى إلیه ثمرت کلّ شىء)
۱۸ - مرکزیت یافتن مکه براى تجارت و اقتصاد، نمودى از تدبیر الهى براى تأمین رزق ساکنان آن بود. (یجبى إلیه ثمرت کلّ شىء رزقًا من لدنّا)
۱۹ - خدا، تأمین کننده روزى مردمان است. (رزقًا من لدنّا)
۲۰ - بیشتر مردم مکه در عصر بعثت، گرفتار جهل و ناآگاهى نسبت به تعلق اراده الهى بر تضمین امنیت آن مکان مقدس و تأمین روزى ساکنان آن بودند. (أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا ... و لکنّ أکثرهم لایعلمون)
۲۱ - جهل بیشتر مشرکان مکه به خاستگاه الهى امنیت و رفاه اقتصادى آن شهر، عامل روى گردانى آنان از پذیرش هدایت الهى (اسلام) بود. (و قالوا إن نتّبع الهدى ... و لکنّ أکثرهم لایعلمون)
روایات و احادیث
۲۲ - «عن زین العابدین(ع) إنّه اجتمعت قریش إلى أبى طالب و رسول اللّه عنده... و قالت و اللّه لو سمعت بهذا فارس و الروم لأختطفتنا من أرضنا و لقلعت الکعبة حجراً حجراً، فنزل «و قالوا إن نتّبع الهدى معک»...;[۱] از امام سجاد(ع) روایت شده: همانا قریش نزد ابى طالب جمع شدند، در حالى که رسول خدا(ص) نزد وى بود... و گفتند به خدا سوگند اگر این پیروى از محمد(ص) را اهل فارس و روم بشنوند، ما را از سرزمینمان مى ربایند و کعبه را سنگ به سنگ از جا خواهند کند پس این آیه نازل شد: «و قالوا إن نتّبع الهدى معک نتخطّف من أرضنا»...».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۸، ۲۰، ۲۱; عوامل اعراض از اسلام ۲۱; هدایتگرى اسلام ۳
- اقتصاد: زمینه رشد اقتصادى ۱۴
- اماکن مقدس :۱۱
- امنیت اجتماعى: اهمیت امنیت اجتماعى ۱۴
- ایران: حمله ایران به جزیرة العرب ۲۲
- ترس: ترس از آدم ربایى ۲; ترس از اخراج از وطن ۲
- جزیرة العرب: بینش اهالى جزیرة العرب ۱۱; بینش اهالى جزیرة العرب و کعبه ۱۳; تاریخ جزیرة العرب ۱۵; عوامل رشد اقتصادى جزیرة العرب ۱۵
- حق: زمینه حق ناپذیرى ۷
- خدا: آثار تدبیر خدا ۱۸; آثار عنایت خدا ۱۲; اراده خدا ۲۰; رازقیت خدا ۱۹
- دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۷
- دین: محدوده دین ۴; هدایتگرى دین ۴
- روزى: منشأ روزى ۱۹
- روم: حمله روم به جزیرة العرب ۲۲
- علایق: آثار علاقه به وطن ۷
- قرآن: هدایتگرى قرآن ۶
- کعبه: آثار قداست کعبه ۱۳; تاریخ کعبه ۱۳
- محمد(ص): آثار پیروى از محمد(ص) ۲۲; پیروى محمد(ص) از دین ۵; دعوتهاى محمد(ص) ۱; رد دعوتهاى محمد(ص) ۲، ۳; عمل به تکلیف محمد(ص) ۵
- مشرکان: آسایش طلبى مشرکان ۹; اقرار مشرکان ۶; بهانه جویى مشرکان ۱، ۲، ۳; بینش مشرکان ۳، ۹; گمراهى مشرکان ۹
- مشرکان مکه: آثار جهل اکثریت مشرکان مکه ۲۱; بهانه جویى مشرکان مکه ۸، ۲۲; رد ادعاى مشرکان مکه ۸; عوامل هدایت ناپذیرى مشرکان مکه ۲۱
- مکه: آثار امنیت مکه ۱۵; آدم ربایى در مکه ۲; احترام مکه ۱۱; امنیت مکه ۱۰; تجارت در مکه ۱۶; جهل اکثریت اهل مکه ۲۰; عوامل امنیت مکه ۱۳; قداست مکه ۱۱; منشأ امنیت مکه ۱۲، ۲۰، ۲۱; منشأ رشد اقتصادى مکه ۲۱; منشأ روزى اهل مکه ۱۸، ۲۰; موانع تجاوز به مکه ۱۳; موقعیت اقتصادى مکه ۱۷، ۱۸; واردات مکه ۱۷; ویژگیهاى مکه ۱۰، ۱۶، ۱۷
- هدایت ناپذیرى: زمینه هدایت ناپذیرى ۷
منابع
- ↑ مناقب ابن شهرآشوب، ج ۱، ص ۵۹; بحارالأنوار، ج ۳۵، ص ۸۷، ح ۳۱.