النور ٢٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۰۴
ترجمه
النور ٢٧ | آیه ٢٨ | النور ٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَزْکی»: پاکتر. زیبندهتر. شایستهتر (نگا: بقره / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۷ - ۳۴، سوره نور
- بيان آيات مربوط به دخولبه خانه ديگران .
- اذن عام براى دخول به اماكن عمومى .
- دستور غضّ بصر و حفظ عورات
- امر به حجاب دارى و آشكار نساختن مواضع زينت و...
- امر و تشويق به ازدواج و به عقد قرارداد جهت آزادى بردگان (مكاتبه )
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به استيناس و استيذان در هنگام ورود به خانه ديگران .
- رواياتى درباره چشم فرو بستن از نگاه به نامحرم و حفظ فروج و...
- رواياتى در ذيل آبات مربوط به امر تشويق به نكاح ، مكاتبه با بندگان و نهى اكراهكنيزان به زناكارى
نکات آیه
۱ - ورود به خانه و محل سکونت دیگران با علم به این که کسى در آن نیست، ممنوع است. (فإن لم تجدوا فیها أحدًا فلاتدخلوها)
۲ - ورود به خانه و محل سکونت دیگران به هنگام نیافتن کسى در آن، با کسب مجوز شرعى یا قانونى، جایز است. (فإن لم تجدوا فیها أحدًا فلاتدخلوها حتّى یؤذن لکم) مجهول آمدن فعل «یُؤذن» - بدون ذکر فاعل (اجازه دهنده) - مى تواند حاکى از این نکته باشد که براى ورود به خانه دیگران، یک نوع مجوزى لازم است; چه آن مجوز ناشى از قوانین متعارف باشد و چه از ناحیه شرع.
۳ - مؤمنان در صورت مواجه شدن با بى میلى صاحب خانه و درخواست مراجعت، باید عذر او را موجه دانسته و بازگردند. (فإن لم تجدوا فیها أحدًا فلاتدخلوها حتّى یؤذن لکم)
۴ - توقف در کنار درب خانه و محل سکونت دیگران، به هنگام مواجه شدن با بى میلى صاحب آن و درخواست مراجعت، ممنوع است. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا)
۵ - نپذیرفتن میهمان و اجازه ندادن به کسى براى ورود به خانه و محل سکونت خود، جایز است. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا)
۶ - پذیرفتن عذر صاحب خانه و تحمیل نکردن خود بر او و انصراف از ورود به خانه وى، نشانه رشد و بالندگى است. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو أزکى لکم) «زکاة» (مصدر «أزکى») هم به معناى «نمو و رشد» و هم به معناى «طهارت و پاکى» است. برداشت فوق، مبتنى بر معناى نخست است.
۷ - رشد و طهارت، امورى فطرى و مطلوب همه انسان ها است. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو أزکى لکم) جمله «هو أزکى لکم» به منزله تعلیل است و تعلیل آن گاه صحیح است که شىء تعلیل شده (رشد یافته تر و پاکیزه تر بودن) مورد پذیرش مخاطبان باشد. بنابراین مى توان گفت: رشد، بالندگى، طهارت و پاکى، امرى مورد پذیرش و مطلوب همگان است.
۸ - تبیین فلسفه احکام، شیوه اى پسندیده در بیان تعالیم دین و تسهیل عمل به آنها است. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو أزکى لکم) جمله «هو أزکى لکم» - که به منزله تعلیل براى احکام یاد شده و در مقام تشویق براى عمل به آنها است - حاکى از شیوه قرآن در تبیین تعالیم دین و نیز تسهیل عمل به احکام الهى است.
۹ - رشد و طهارت، ملاک هاى گزینش نحوه زندگى و اساس تنظیم آداب و روابط اجتماعى است. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو أزکى لکم) جمله «هو أزکى لکم» براى تعلیل احکام مربوط به آداب ورود به خانه هاى دیگران است; ولى این تعلیل از نوع تعلیلى است که موجب تعمیم حکم مى شود. بنابراین هر رفتارى که موجب رشد و پاکى انسان شود، امرى پسندیده و بایسته است که باید ملاک گزینش هر نوع رفتارى قرار گیرد.
۱۰ - احکام و تعالیم دین در جهت رشد، بالندگى، طهارت و پاکى انسان ها است. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو أزکى لکم)
۱۱ - تمامى رفتار و کردار انسان ها در قلمرو علم خداوند است. (و اللّه بما تعملون علیم)
۱۲ - کسانى که در ورود به خانه و محل سکونت دیگران آداب مورد توصیه خدا را رعایت نکنند، به مجازات الهى تهدید شده اند. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو أزکى لکم و اللّه بما تعملون علیم) جمله «و اللّه بما تعملون علیم» - که علم همه جانبه الهى را به بشر یادآور مى شود - هشدارى است به کسانى که احکام یاد شده را رعایت نمى کنند.
۱۳ - توجه و اعتقاد به آگاهى خداوند به اعمال انسان ها، موجب برانگیختن آنان به رعایت دستورات الهى و پرهیز از نافرمانى او است. (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو أزکى لکم و اللّه بما تعملون علیم) سخن تهدیدآمیز خداوند به مؤمنان (و اللّه بما تعملون علیم)، مى تواند به منظور مطلب فوق ادا شده باشد.
موضوعات مرتبط
- احکام: تبیین فلسفه احکام ۸; فلسفه احکام ۱۰
- استیذان: احکام استیذان ۲
- انسان: آگاهى از عمل انسان ها ۱۳; عمل انسان ها ۱۱; فطریات انسان ۷
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۳
- پاکى: عوامل پاکى ۱۰; فطریت پاکى ۷
- تبلیغ: روش تبلیغ ۸
- تکامل: عوامل تکامل ۱۰; نشانه هاى تکامل ۶
- تکلیف: روش تسهیل تکلیف ۸; زمینه عمل به تکلیف ۱۳
- خانه: آداب ورود به خانه دیگران ۱، ۲، ۳; استیذان هنگام ورود به خانه دیگران ۲; توقف در کنار خانه دیگران ۴
- خدا: وسعت علم خدا ۱۱
- دین: فلسفه دین ۱۰
- ذکر: آثار ذکر علم خدا ۱۳
- روابط اجتماعى: پاکى در روابط اجتماعى ۹; تکامل در روابط اجتماعى ۹
- صاحب خانه: قبول عذرخواهى صاحب خانه ۳، ۶
- عقیده: آثار عقیده به علم خدا ۱۳
- کمال: فطریت کمال طلبى ۷
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۳
- معاشرت: آداب معاشرت ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۹; تهدید تارکان آداب معاشرت ۱۲
- مهمان: جواز رد مهمان ۵