الكهف ٢٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=مگر آنکه بخواهد خدا و یاد کن پروردگار خویش را گاهی که فراموش کردی و بگو امید است آنکه هدایتم کند پروردگار من به نزدیکتر از این راه را
|-|معزی=مگر آنکه بخواهد خدا و یاد کن پروردگار خویش را گاهی که فراموش کردی و بگو امید است آنکه هدایتم کند پروردگار من به نزدیکتر از این راه را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::24|٢٤]] | قبلی = الكهف ٢٣ | بعدی = الكهف ٢٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::24|٢٤]] | قبلی = الكهف ٢٣ | بعدی = الكهف ٢٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«إِذَا نَسِیتَ»: زمانی که إِن شَآءَ الله را فراموش کردی. «رَشَداً»: هدایت. رهنمود. خیر و نفع. در اصل (رَشَد) به معنی إرشاد و رهنمودی است که منتهی به خیر و منفعت شود؛ ولی گاهی مثل اینجا خودِ خیر و منفعت مراد است (نگا: جنّ / ). «مِنْ هذَا رَشَداً»: هدایت‌بخش‌تر از این. سودمندتر از این. (هذا) اشاره است به کار مورد نظر، و راهی که در پیش است. یا این که اشاره به سرگذشت عجیب اصحاب کهف است که معجزه جاوید پیغمبر که قرآن است از آن هم عجیب‌تر است.
«إِذَا نَسِیتَ»: زمانی که إِن شَآءَ الله را فراموش کردی. «رَشَداً»: هدایت. رهنمود. خیر و نفع. در اصل (رَشَد) به معنی إرشاد و رهنمودی است که منتهی به خیر و منفعت شود؛ ولی گاهی مثل اینجا خودِ خیر و منفعت مراد است (نگا: جنّ / ). «مِنْ هذَا رَشَداً»: هدایت‌بخش‌تر از این. سودمندتر از این. (هذا) اشاره است به کار مورد نظر، و راهی که در پیش است. یا این که اشاره به سرگذشت عجیب اصحاب کهف است که معجزه جاوید پیغمبر که قرآن است از آن هم عجیب‌تر است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۰


ترجمه

مگر اینکه خدا بخواهد! و هرگاه فراموش کردی، (جبران کن) و پروردگارت را به خاطر بیاور؛ و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت کند!»

|مگر آن كه [بگويى:] اگر خدا خواهد. و وقتى فراموش كردى، پروردگار خويش را ياد كن و بگو: اميد است خدايم مرا به چيزى كه به صواب نزديك‌تر از اين باشد، هدايت كند
مگر آنكه خدا بخواهد، و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن و بگو: «اميد كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديكتر از اين به صواب است، هدايت كند.»
مگر آنکه بگویی (ان شاء اللّه) اگر خدا بخواهد، و چون فراموش کنی باز خدا را به یاد آر و به خلق بگو (این قدر بر سر قصه یاران کهف بحث و جدل بر پا مکنید که) امید است خدای من مرا به حقایقی بهتر و علومی برتر از این قصه هدایت فرماید.
مگر اینکه [بگویی: اگر] خدا بخواهد. و هرگاه [گفتن ان شاءالله را] از یاد بردی، پروردگات را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به چیزی که از این به صواب و مصلحت نزدیک تر باشد، راهنمایی کند.
مگر خداوند بخواهد. و چون فراموش كنى، پروردگارت را به يادآر و بگو: شايد پروردگار من مرا از نزديك‌ترين راه هدايت كند.
[و بگو] مگر آنکه خدا بخواهد، و چون [ان شاء الله گفتن را] فراموش کردی [هنگامی که به یاد آوردی‌] پروردگارت را یاد کن و بگو باشد که پروردگارم مرا به راهی نزدیکتر از این به صواب هدایت کند
مگر آنكه [گويى اگر] خداى خواهد و چون فراموش كنى [كه بگويى: اگر خداى خواهد] پروردگارت را ياد كن- يعنى وقتى به ياد آوردى، كلمه استثنا را بر زبان آر- و بگو: اميد است كه پروردگارم مرا به راه صوابى كه نزديكتر از اين باشد راه نمايد.
(مگر این که بگوئی:) اگر خدا بخواهد (فردا چنین و چنان کنم. چرا که تا اراده‌ی او نباشد چیزی و کاری انجام نمی‌پذیرد). و چون دچار فراموشی شدی (و إِن شَآءَ الله را نگفتی، همین که به یادت آمد)، پروردگارت را به خاطر آور و (إِن شَآءَ الله را بگو، تا گذشته را جبران بکنی و همیشه دلت با خدا باشد. هنگامی که عزم انجام کاری کردی و آن را آویزه‌ی مشیّت خدا نمودی) بگو: امید است پروردگارم مرا (به چیزی) رهنمود کند که از این (چیزی که در مدّ نظر است، سودمندتر و) به خیر و صلاح نزدیکتر باشد.
مگر آنکه خدا بخواهد. و چون فراموش کردی، پروردگارت را یاد کن و بگو: «امید که پروردگارم مرا به راهی که نزدیکتر از این به صواب است، رهنمون گردد.»
مگر آنکه بخواهد خدا و یاد کن پروردگار خویش را گاهی که فراموش کردی و بگو امید است آنکه هدایتم کند پروردگار من به نزدیکتر از این راه را


الكهف ٢٣ آیه ٢٤ الكهف ٢٥
سوره : سوره الكهف
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِذَا نَسِیتَ»: زمانی که إِن شَآءَ الله را فراموش کردی. «رَشَداً»: هدایت. رهنمود. خیر و نفع. در اصل (رَشَد) به معنی إرشاد و رهنمودی است که منتهی به خیر و منفعت شود؛ ولی گاهی مثل اینجا خودِ خیر و منفعت مراد است (نگا: جنّ / ). «مِنْ هذَا رَشَداً»: هدایت‌بخش‌تر از این. سودمندتر از این. (هذا) اشاره است به کار مورد نظر، و راهی که در پیش است. یا این که اشاره به سرگذشت عجیب اصحاب کهف است که معجزه جاوید پیغمبر که قرآن است از آن هم عجیب‌تر است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- توجه به مشیّت خداوند و گفتن «إنْ شاء اللّه» به هنگام اعلان هرگونه وعده و تصمیم، لازم است. (و لاتقولنّ ... إلاّ أن یشاء اللّه) «إلاّ أن یشاء اللّه» نیاز به تقدیر دارد; زیرا، بدون تقدیر، نهى «لاتقولنّ...» توجیه پذیر نیست. مناسب ترین تقدیرى که مفسّران بیان کرده اند، عبارت «إلاّ أن تقرنه بأن یشاء اللّه» است. در این صورت، مفاد آیه، با توجه به آیه قبل، چنین مى شود: «در گفته خود، انجام هیچ کارى را براى زمان آینده، قطعى مساز، مگر آن را به مشیّت و خواست خداوند همراه سازى».

۲- تحقّق امور، منوط به مشیّت الهى است. (إلاّ أن یشاء اللّه)

۳- آینده قطعى و تغییرناپذیر، غیرقابل پیش بینى، حتى براى پیامبران است. (و لاتقولنّ لشاْىء إنّى فاعل ذلک غدًا . إلاّ أن یشاء اللّه)

۴- کردار انسان ها، مقهور خواست خداوند و مستند به خود ایشان است. (إنّى فاعل ... إلاّ أن یشاء اللّه) چنان چه کسى بگوید: «به خواست خداوند، من، در آینده، چنین کارى را انجام خواهم داد» - براساس آیه شریف - گفتارى صحیح و مُجاز، به زبان آورده است. بنابراین، خواست خداوند، مانع استناد کار به خود انسان نیست.

۵- انسان ها، همواره، باید به یاد خدا باشند. (واذکّر ربّک إذا نسیت)

۶- تدارک یاد پروردگار، با بروز هرگونه فراموشى و غفلت از آن، لازم است. (واذکّر ربّک إذا نسیت) متعلق نسیان در آیه، ذکر نشده است، ولى به قرینه «و اذکر ربّک» مى توان گفت که مراد، فراموشى یاد خدا است که به هنگام التفات، باید تدارک شود.

۷- کسانى که گفتن «إن شاء اللّه» را فراموش کنند، باید - گرچه با تعبیرى دیگر - ذکر خدا را به زبان آورند. (إلاّ أن یشاء اللّه واذکّر ربّک إذا نسیت) متعلق نسیان -، به قرینه «إلاّ إن یشاء اللّه» -، مى تواند گفتنِ «إن شاء اللّه» باشد. جمله «اذکر ربّک» مطلق است، بنابراین، براى تدارک «إن شاء اللّه» انتخاب هر لفظى که نشانِ توجه به خداوند و حاکمیّت اراده او باشد، ثمربخش خواهد بود.

۸- توجه به وابستگى امور انسان ها به تدبیر الهى، مایه از یاد نبردن او در هیچ کار و حالت است. (واذکّر ربّک إذا نسیت) کلمه «ربّ» - در آیه - گویاى برداشت بالا است.

۹- پیامبر(ص)، در معرض فراموشى و ترک ذکر خدا در سخن خویش است.* (واذکّر ربّک إذا نسیت)

۱۰- ذکر و یاد خدا، مایه یادآورى مقصود زدایش فراموشى است. (واذکّر ربّک إذا نسیت) متعلق «نسیان» را مى توان عام، و شامل همه چیز دانست. در این صورت، مفاد جمله «واذکر...» این است که: «هرگاه، چیزى را فراموش کردى، ذکر خداوند را بر زبان جارى ساز، تا آن چیز را به خاطر آورى و غفلت تو زایل شود».

۱۱- پیامبر(ص)، از رشد و هدایت الهى برخوردار است. (و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا) «رَشَد» نقطه مقابل «غىّ» (گمراهى) است و هر جا هدایت استعمال داشته باشد، رشد نیز استعمال دارد (مفردات راغب).

۱۲- درخواست کوتاه ترین راه رشد و هدایت و اظهار امیدوارى به نیل به آن، فرمان و توصیه خداوند به پیامبر(ص) است. (و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا)

۱۳- آرمان رسیدن به رشد و هدایت برتر، آرمانى الهى است. (و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا)

۱۴- امید به رشد و تعالى، داراى نقشى بسزا در نیل به آن است. (و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا)

۱۵- هدایت هاى الهى، پرتوى از ربوبیّت او است. (أن یهدین ربّى)

۱۶- هدایت و رشد، داراى مراتب و درجاتى متفاوت است. (لأقرب من هذا رشدًا)

۱۷- تمامى مراحل هدایت، به دست خداوند است. (عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا)

۱۸- هدایت هاى خداوند، همواره، در جهت صلاح انسان و رساندن او به راه هاى درست و صحیح است. (عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا) در المصباح المنیر آمده است: « «رُشْد» صلاح است و آن، رسیدن به صواب و درستى است».

۱۹- پیامبر(ص)، انسانى تکامل پذیر و برخوردار از استعدادِ رسیدن به هدایتى افزون تر است. (و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا)

۲۰- فراموشى یاد خدا، مانع هدایت یابى سریع انسان است. (واذکّر ربّک إذا نسیت و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا) «هذا» اشاره به «ذکر ربّ پس از نسیان» - که از «اذکر ربّک إذا نسیت» استفاده مى شود - است. مفاد «أقرب من هذا رشداً» این است که: «تدارک یاد خدا، گرچه مایه رشد و هدایت است، اما مداومت بر آن، بدون فراموشى، راهى است که به هدایت، نزدیک تر است».

۲۱- مداومت بر یاد خدا، سریع ترین و کوتاه ترین راه رشد و هدایت است. (واذکّر ربّک إذا نسیت و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا)

۲۲- همواره یاد کردن خداوند، نیازمند توفیق و هدایت ویژه الهى است. (واذکّر ربّک إذا نسیت و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا)

۲۳- یاد خداوند، در صورت فراموش کردن کارى و انتظار کمک از او براى شناسایى و انجام دادن کارى بهتر، خصلتى پسندیده و مورد فرمان او است. (واذکّر ربّک إذا نسیت و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا) «هذا» - در برداشت بالا - اشاره به مفعول محذوف «نسیتَ» است و مفاد آیه، این است که: «هرگاه، کارى را فراموش کردى، یاد خدا کن و بگو: «امید است که پروردگارم، مرا، به کارى مفیدتر از این، راهنمایى کند».

۲۴- تدارک یاد خداوند، پس از غفلت از آن، مایه امیدوارى انسان به دستیابى بر رشد و هدایتى سریع است. (واذکّر ربّک إذا نسیت و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا) ارتباط «قل عسى...» با «اذکر...» ارتباط مقدمه و نتیجه است و پیام آیه این است که: «اگر پس از فراموشى، یاد خدا کردى، مى توانى به هدایت ویژه الهى امیدوار باشى و بگویى: «عسى،...» ».

۲۵- خداوند، پیامبر(ص) را به ارائه آیاتى آموزنده تر از داستان اصحاب کهف، وعده داد. (و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا) «هذا» مى تواند اشاره به بیان سرگذشت اصحاب کهف باشد.

۲۶- اظهار امیدوارى به امدادهاى الهى، از شیوه هاى دعا به درگاه خداوند و درخواست کمک از او است. (و قل عسى أن یهدین ربّى لأقرب من هذا رشدًا) به زبان آوردن امید (گفتن «عسى أن ...») انگیزه اى جز اظهار نیاز و درخواست اجابت ندارد.

روایات و احادیث

۲۷- «عن أبى جعفر و أبى عبداللّه علیهما السّلام فى قول اللّه عزّوجلّ: «واذکر ربّک إذا نسیت» قال: «إذا حلف الرجل فنسى أن یستثنى فلیستثن إذا ذکر.» ; از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در باره این سخن خدا: «واذکر ربّک إذا نسیت» روایت شده است که: «هرگاه، کسى، سوگند یاد کند (کارى را انجام دهد) و فراموش کند (مشیّت خدا را) استثنا کند (یعنى فراموش کند إن شاء اللّه بگوید) آنگاه که یادش آمد، آن را بگوید.».[۱]

۲۸- «عن أبى جعفر(ع): «... و قد قال اللّه عزّوجلّ لنبیه(ص) فى الکتاب: «و لاتقولنّ لشىء إنّى فاعل ذلک غداً إلاّ أن یشاء اللّه» أن لا أفعله فتسبق مشیئة اللّه فى أن لا أفعله فلا أقدر على أن أفعله. قال : فلذلک قال اللّه عزّوجلّ: «واذکر ربّک إذا نسیت» أى: إستثن مشیئة اللّه فى فعلک.»; از امام باقر(ع) روایت شده: «... به تحقیق، خداى عزّوجلّ، در قرآن، به پیامبر خود فرمود: «و لاتقولنّ لشىء إنّى فاعل ذلک غداً إلاّ أن یشاء اللّه» یعنى: «مگو من، فردا، کارى را انجام مى دهم، (جز در صورتى که به دنبال آن بگویى) مگر خدا بخواهد، آن را انجام ندهم، که مشیّت خدا، در ترک آن، بر مشیّت من پیشى خواهد گرفت و نمى توانم آن را انجام دهم و براى همین جهت، خدا فرمود: «واذکر ربّک إذا نسیت» یعنى مشیّت خدا را در کار خود استثنا کن».[۲]

موضوعات مرتبط

  • آرزو: آرزوى پسندیده ۱۳; آرزوى تکامل ۱۳; آرزو ى هدایت ۱۳
  • آینده: استحاله پیش بینى آینده ۳
  • استمداد: استمداد از خدا ۲۳، ۲۶
  • امور: منشأ امور ۲
  • امیدوارى: آثار امیدوارى به تکامل ۱۴; امیدوارى به امدادهاى خدا ۲۶; امیدوارى به هدایت ۱۲، ۲۴; عوامل امیدوارى ۲۴
  • انبیا: محدوده علم انبیا ۳
  • انسان: تکلیف انسان ۵; مصالح انسان ۱۸; مقهوریت عمل انسان ها ۴; منشأ عمل انسان ها ۴; نیازهاى معنوى انسان ۲۲; هدایت انسان ۱۸
  • تصمیم: آداب اعلام تصمیم ۱
  • تکامل: عوامل تکامل ۱۴; مراتب تکامل ۱۶
  • توحید: توحید افعالى ۱۷
  • توفیقات: منشأ توفیقات ۲۲
  • جبرواختیار ۴:
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۷; استثناى مشیت خدا ۲۷، ۲۸; اوامر خدا ۲۳; اهمیت مشیت خدا ۲۸; توصیه هاى خدا ۱۲; حاکمیت مشیت خدا ۴; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱۵; نقش مشیت خدا ۲; وعده هاى خدا ۲۵; ویژگیهاى هدایتهاى خدا ۱۸; هدایتهاى خدا ۱۱، ۱۵، ۱۷، ۲۲
  • دعا: آداب دعا ۲۶
  • ذکر: آثار ذکر خدا ۱۰، ۲۴; اهمیت ذکر خدا ۵، ۷; اهمیت ذکر مشیت خدا ۱، ۲۷; تداوم بر ذکر خدا ۲۱; ذکر ان شاءاللّه ۷; ذکر خدا ۶، ۲۳; منشأ ذکر خدا ۲۲
  • سخن: آداب سخن ۷
  • صفات: صفات پسندیده ۲۳
  • غفلت: آثار جبران غفلت از خدا ۲۴; آثار غفلت از خدا ۲۰; جبران غفلت از خدا ۶; غفلت از خدا ۹; غفلت از مشیت خدا ۷; موانع غفلت ۸
  • فراموشى: موانع فراموشى ۱۰
  • محمد(ص): ازدیاد هدایت محمد(ص) ۱۹; تکامل محمد(ص) ۱۱، ۱۹; توصیه به محمد(ص) ۱۲; محمد(ص) و غفلت ۹; وعده به محمد(ص) ۲۵; هدایت محمد(ص) ۱۱
  • نیازها: نیاز به تدبیر خدا ۸; نیاز به هدایت ۲۲
  • وعده: آداب اعلام وعده ۱
  • هدایت: دعا براى هدایت ۱۲; روش هدایت ۲۱; مراتب هدایت ۱۶; منشأ هدایت ۱۷; موانع هدایت ۲۰

منابع

  1. کافى، ج ۷، ص ۴۴۷، ح ۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۵۳- ، ح ۴۸.
  2. کافى، ج ۷، ص ۴۴۸، ح ۲; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۵- ، ح ۴۹.