نتایج جستجو

۷; مطالعه حرکت اجرام  آسمانى ۳ پرندگان: پرواز پرندگان ۴، ۷; محافظ پرندگان ۶; مطالعه پرواز پرندگان ۱، ۲; منشأ پرواز پرندگان ۶ تعقل: اهمیت تعقل ۱ حق: اهمیت

قصه اصحاب فیل ۱، ۵; هجوم پرندگان بر اصحاب فیل ۱; هلاکت اصحاب فیل ۵ اطاعت: اطاعت از خدا ۲ پرندگان: انقیاد پرندگان ۲; نقش پرندگان ۴ تعقل: نشانه تعقل ۴ خدا:

مينمودند و همچنين پرندگان و بنابراين و الطّير عطف است بر فضلا يعنى داديم داود را مزيّتى و پرندگان را مسخّر او نموديم و مراد از سير كوهها و پرندگان ممكن است پيروى

اینکه او از غایبان است؟! |و جوياى حال پرندگان شد و گفت: چرا من هدهد را نمى‌بينم؟ آيا از غايبان است و جوياى [حال‌] پرندگان شد و گفت: «مرا چه شده است كه هدهد

به معناى پرهاى پرندگان است و از آنجا که پرهاى پرندگان لباسى طبیعى در اندام آنها است، به هر گونه لباس، نیز گفته مى شود. و چون پرهاى پرندگان غالباً به رنگ

معنا که پرندگان مزبور «گروه، گروه» از هر طرف به سوى لشکر «فیل» آمدند. این کلمه، معناى جمعى دارد، که بعضى مفرد آن را «ابابله» به معناى گروهى از پرندگان یا اسب

گاهى به معناى «زخم» است، و به همین دلیل به حیوانات صیاد، اعم از پرندگان و غیر پرندگان «جارحه» گفته مى شود، که جمع آن «جوارح» است. یعنى حیوانى که به صید

:۲ ارث: احکام ارث ۲ انبیا: ارث انبیا ۲ پرندگان: اهمیت فهم تکلم پرندگان ۷; تکلم پرندگان ۳، ۵; ویژگیهاى تکلم پرندگان ۴ داود(ع): امکانات داود(ع) ۶; ثروت داود(ع)

جهش هستند این کلمه اطلاق مى شود در آیه مورد بحث، براى این که نظر فقط روى «پرندگان» متمرکز شود جمله «یطیر بجناحیه» به آن افزوده شده است. ولى، در سوره «اسراء»

جنّ و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند؛ آنقدر زیاد بودند که باید توقّف می‌کردند تا به هم ملحق شوند! |و براى سليمان سپاهيانش از جنّ و انس و پرندگان گردآورى شدند

آیات ۱ - وجود گوشت انواع پرندگان در بهشت پیشتازان (سابقون) (و لحم طیر ممّا یشتهون) «طیر» (پرنده) جنس است و شامل انواع پرندگان مى شود. «ممّایشتهون» (آنچه دلشان

آیات شامل این کلمه از آنجا که طبیعت اجسام، جذب شدن به سوى زمین است، حرکت پرندگان در بالاى زمین را با عنوان «مُسَخَّرات» (تسخیر شده ها) از مادّه «تسخیر» بیان

«طیر» به معناى «پرنده» مى باشد، و از آنجا که عرب، فال بد را غالباً به وسیله پرندگان مى زد: «گاهى صدا کردن کلاغ را به فال بد مى گرفت و گاهى پریدن پرنده اى را

نقل مينمود كه ببالاى سر خود نگاه كرد و يكى از آن پرندگان را ديد و بمردم نشان داد كه اين از آن پرندگان است ناگاه همان پرنده كه مأمور تعقيب او بود سنگى بر

نقل مينمود كه ببالاى سر خود نگاه كرد و يكى از آن پرندگان را ديد و بمردم نشان داد كه اين از آن پرندگان است ناگاه همان پرنده كه مأمور تعقيب او بود سنگى بر

اندازند و یا به طور طبیعى در گردن وجود دارد (مانند حلقه رنگینِ گردنِ بعضى از پرندگان) سپس به معناى نهایت توانایى به کار رفته است، جمله «یُطیقُونَهُ» در اینجا

گويد: اصل تطيّر در فال زدن با پرندگان است سپس در هر فال بد به كار مى‏رود. ابن اثير در نهايه گفته: اصل آن درباره پرندگان و آهوان و غير آنها است كه از طرف

(و عذری صحیح) بیاورد. قطعاً او را عذابی سخت خواهم کرد یا [برای عبرت دیگر پرندگان] او را سر می برم، یا باید [برای غایب بودنش] دلیلی روشن برایم بیاورد. به

نقل مينمود كه ببالاى سر خود نگاه كرد و يكى از آن پرندگان را ديد و بمردم نشان داد كه اين از آن پرندگان است ناگاه همان پرنده كه مأمور تعقيب او بود سنگى بر

در باره آن است نقل و مختصرا بررسى مى‏شود: [نمل:20-21]. و سليمان از حال پرندگان جويا شد (اين كار در ضمن لشكركشى به مملكت سباء بود) گفت چرا هدهد را نمى‏بينم