نتایج جستجو

رده:خالق درختان رده:خالقیت خدا رده:خداترسان در بهشت رده:خدا و عیب رده:خدا و نقص رده:خدمتکاران اخروى پیشگامان رده:خلقت چوب آتش زا رده:خوش اخلاقى حورالعین رده:خیمه

ترک ثلث ليل او الا کون على قلل کم قوم وحد ابو علم ک حکم حصن عفو هو زمل زوج نقص طوف ب دنو کلل فحش لم ارث اخو عذب وله ايى ورث الذين اله الله اتى ذلک قد انن

قوم زيد ربب حفظ قسطس لن بخس او رئى الذين يا خسر ابو صدق اله علم منع ا الا نقص انا شىء حتى غير لم طفف نزل عند اتى شدد ن بلغ ويل حسن حوط يوم کلف زجو الله

چنانكه در مجمع گفته به معنى نقص است: «هَضَمَهُ نَقَصَهُ مِنْ حَقِّهِ» يعنى: هر كه با ايمان كارهاى شايسته انجام دهد از ظلم و نقص خدا نه به او ظلم مى‏كند و

کند همانا هر که را از مخلوقاتش خواستی بر می‌گزید (و لیکن این نقص است و) او (از هر گونه نقص و آلایش) پاک و منزه است، او خدای فرد قهّار بی‌مانند است. اگر

در «بخس» كذشت كه در نقص كمّى و كيفى هر دو به كار مى‏رود شايد مراد از ان در آيه نقص كبفى باشد در اين صورت «دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ» نقص كمّى آن را مى‏رساند

چنانكه در مجمع گفته به معنى نقص است: «هَضَمَهُ نَقَصَهُ مِنْ حَقِّهِ» يعنى: هر كه با ايمان كارهاى شايسته انجام دهد از ظلم و نقص خدا نه به او ظلم مى‏كند و

تعبیر دیگر، جبّار کسى است که دیگرى را مجبور به پیروى خود مى کند و یا مى خواهد نقص خود را با ادعاى عظمت و تکبر ظاهراً بر طرف سازد، هر گونه حقى براى خود بر مردم

چنانكه در مجمع گفته به معنى نقص است: «هَضَمَهُ نَقَصَهُ مِنْ حَقِّهِ» يعنى: هر كه با ايمان كارهاى شايسته انجام دهد از ظلم و نقص خدا نه به او ظلم مى‏كند و

از هر نقص و کاستى است. (و للّه الأسماء الحسنى) تقدیم «للّه» بر «الأسماء الحسنى» مفید حصر است. وصف و اسمى که دلالت بر کمال مطلق نکند و حاکى از نقص و کاستى

منزّه و مبرّا از هر عیب و نقص است. (سبّح للّه ما فى السموت و ما فى الأرض) «تسبیح» (مصدر «سبّح») به معناى تنزیه و مبرّا کردن از نقص و کاستى است. ۲ - تمامى

خدا ۲، ۸; نشانه هاى علم خدا ۲، ۸ موجودات: حسن خلقت موجودات ۱، ۲، ۳، ۷; منشأ نقص موجودات ۴

مى‌كنند و هيچ ظلمى از او صادر نمى‌شود. حمد و ستايش، حقّ كسى است كه از عيب و نقص به دور باشد، لذا اوّل تسبيح خداوند مطرح شده است و سپس ستايش او در نماز نيز

جهان- که از علم و دانش ما پوشیده است. تفسیر آیات ۱ - ساحت خداوند، از هرگونه نقص و کاستى منزه و مبرا است. (سبحن الذى) ۲ - خداوند تمامى روییدنى هاى زمین، انسان

آوردن «نقص» اشاره به کمبود فاحش دارد. ۲- کم محصولى فاحش، بارزترین اثر خشکسالیها و قحطیهاى تحمیل شده به فرعونیان (و لقد أخذنا ءال فرعون بالسنین و نقص من الثمرت)

مى‏كند و تعليم انبیاء آن را محكم كرده است و آنانكه همان عهد را بعد از محكم شدن نقص مى‏كنند مورد لعنت خدايند [رعد:25] مهمّترين فرقيكه ما بين انسان و ساير موجودات

آیات شامل این کلمه عيب‌ (۱ بار) ها (۱۳۹۹ بار) نقص. آنچه از خلقت و وضع اصلى كم يا زياد است. [كهف:79]. خواستم آن را معيوب كنم. آن همان خرق و سوراخ كردن كشتى

فاقد هر نقص و نیاز (و قل الحمد لله) اختصاص داشتن همه ستایشها به خدا، مستلزم این است که همه ارزشهاى ستایش برانگیز در او جمع بوده و در نهایت نقص و نیاز در

او از هرگونه نقص و کاستى (و سبحن اللّه ربّ العلمین) وصف «ربّ العالمین» مشعر به علیت است; یعنى، چون او پروردگار همه عوالم هستى است، از هر نقص و کاستى منزه

یکذّبون . و یضیق صدرى و لاینطلق لسانى ) انبیا: اختیارات انبیا ۷; انبیا و نقص ۵; گفتگوى انبیا با خدا ۷; وزیر انبیا ۵ رهبران: شرح صدر رهبران ۲; فصاحت رهبران