الإسراء ١١١
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
الإسراء ١١٠ | آیه ١١١ | الإسراء ١١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَلِیٌّ»: سرپرست. یار و مددکار. «مِنَ الذُّلِّ»: به خاطر خواری و ناتوانی. برای رهائی از حقارت.
نزول
«شیخ طوسى» گوید: القرظى گوید: یهود و نصارى مى گفتند، خداوند از براى خویش فرزند انتخاب کرده است و مشرکین عرب مى گفتند: «لبّیک اللّهمّ لبّیک، لبّیک لاشریک لک الّا شریک هو لک و صائبین و مجوس» مى گفتند: اگر اولیاء و دوستان خدا نبودند هر آینه خداوند به خوارى مى افتاد سپس براى رد عقاید آنان این آیه نازل گردید.[۱]
تفسیر
- آيات ۱۰۱ - ۱۱۱ سوره إسراء
- مقصود از معجزات نُه گانه موسى «ع»، در آيه: «وَ لَقَد آتَينَا مُوسَى تِسعَ آيَاتٍ بَيِّنَات...»
- معناى اين كه خطاب به بنى اسرائيل فرمود: «أُسكُنُوا الأرضَ فَإذَا جَاءَ وَعدُ الآخِرَة...»
- حكمت نزول تدريجى و تفريق قرآن
- بى نيازی قرآن، براى ثبوت کمال و حقانيت خود، به ایمان مشرکان
- اشاره به اقسام نام های خداوند، و مراد از جملۀ: «فَلَهُ الأسمَاءُ الحُسنَى»
- بيان اين كه اسماء خداوند متعال، مرآت و معرف يك مسمّى هستند
- معناى «جهر» و «إخفات» و امر به اعتدال در قرائت نماز
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
- توضیحی پیرامون «أسماء حقيقى» و «أسماء أسماء» خداوند متعال
- چند روايت در باره جهر و إخفات در نماز
- بحثى روايتى و قرآنى
- تقسيم قرآن به آيات و سور
- عدد سوره ها و آيات قرآن كريم
- ترتيب سوره هاى قرآن كريم
نکات آیه
۱- پیامبر(ص)، موظف به ستایش خدا و منحصر دانستن همه ستایشها به ذات یکتاى او (و قل الحمد لله) الف و لام «الحمد» براى استغراق (شمول و فراگیرى) و لام «لله» براى اختصاص است.
۲- تعلیم شیوه ستایش به انسانها از سوى خداوند (و قل الحمد لله الذى لم یتخذ ولدًا)
۳- معبود هستى، واجد همه ارزشها و کمالات و فاقد هر نقص و نیاز (و قل الحمد لله) اختصاص داشتن همه ستایشها به خدا، مستلزم این است که همه ارزشهاى ستایش برانگیز در او جمع بوده و در نهایت نقص و نیاز در او راه نداشته باشد.
۴- بازگشت همه ستایشها براى هر موجود، به حمد و ستایش خداى یکتا و بى همتاست. (و قل الحمد لله) مخصوص بودن همه ستایشها به ذات یکتاى خداوند، در عین وجود ارزشهایى ستایش برانگیز در مظاهر هستى، اشاره به این معنا دارد که: چون مخلوق همه وجودش را از خالق گرفته، پس ارزشهاى او از آنِ خداست و در حقیقت تنها خدا شایسته ستایش است و بس.
۵- خداوند، هیچ گونه فرزندى براى خود نگرفته و از هرگونه شریک و حمایتگر، مبرّا و بى نیاز است. (لم یتخذ ولدًا و لم یکن له شریک ... و لم یکن له ولىّ)
۶- اختصاص همه ستایشها به خداوند، در پرتو بى نیازى او از داشتن فرزند، شریک و حمایتگر است. (الحمد لله الذى لم یتخذ ... و لم یکن له ولىّ) اگر خداوند نیاز به فرزند، شریک و حمایتگر مى داشت هر کدام از اینها دلیل نقص و کاستى بود. در آن صورت همه ارزشهاى ستایش برانگیز منحصر به خداوند نمى شد; پس انحصار ستایشها به خدا، در صورتى است که او را بى نیاز مطلق بشناسیم.
۷- اعتقاد به وجود فرزند، شریک و حمایتگر براى خدا، اعتقادى شرک آلود و موجب تنقیص او (لم یتخذ ولدًا... و لم یکن له ولىّ)
۸- خداوند، تنها فرمانرواى هستى و مبرّا از داشتن هرگونه شریک در جهاندارى (و لم یکن له شریک فى الملک)
۹- موجود نیازمندِ ولایت (سرپرستى و دوستى)، از سر ذلّت موجودى درمانده و داراى کاستى است. (و لم یکن له ولىّ من الذلّ) «ولایت» یا به معناى دوستى است و یا به معناى سرپرستى است که در هر دو صورت، در صورتى که از سر ذلّت باشد نشانگر وجود نقص و کاستى در شىء مورد حمایت و دوستى است.
۱۰- خداوند، داراى عزّت و کبریایى مطلق است. (و لم یکن له ولىّ من الذلّ و کبّره تکبیرًا)
۱۱- لزوم بزرگداشت مقام خداوند و مبرّا دانستن او از همه کاستیها (و کبّره تکبیرًا)
۱۲- عظمت و والایى مقام خداوند، عظمتى بى مانند و غیرقابل قیاس با غیر او (و کبّره تکبیرًا)
۱۳- مقام خداوند، برتر از داشتن فرزند، شریک و حمایتگر (لم یتخذ ولدًا... و کبّره تکبیرًا)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: حاکم آفرینش ۸
- اسماء و صفات: صفات جلال ۵، ۸
- حمد: تعلیم روش حمد ۲; حمد خدا ۱، ۴، ۶
- خدا: آثار بى نیازى خدا ۶; اختصاصات خدا ۱، ۶، ۸، ۱۲; اهمیت تکبیر خدا ۱۱; اهمیت تنزیه خدا ۱۱; بى نظیرى خدا ۱۲; تعالیم خدا ۲; تکبیر خدا ۱۲; تنزیه خدا ۵، ۸، ۱۳; خدا و حامى ۵، ۶، ۱۳; خدا و شریک ۵، ۶، ۸، ۱۳; خدا و فرزند ۵، ۶، ۱۳; عزّت خدا ۱۰; عظمت خدا ۱۲; کبریایى خدا ۱۰
- شرک: ردّ شرک ۸; موارد شرک ۷
- عقیده: عقیده به حامى براى خدا ۷; عقیده به شریک خدا ۷; عقیده به فرزنددارى خدا ۷
- محمد(ص): تکلیف محمد(ص) ۱
- معبود راستین: تنزیه معبود راستین ۳; کمالات معبود راستین ۳; معبود راستین و نقص ۳; معبود راستین و نیاز ۳
- معبودیّت: ملاک معبودیّت ۳
- موجودات: حمد موجودات ۴
- نیازها: آثار نیاز به ولایت ۹
- ولایت: ذلّت نیازمند به ولایت ۹
منابع
- ↑ طبرى صاحب جامع البیان نیز این روایت را از محمد بن کعب القرظى روایت نموده است و نظیر یک چنین شأن و نزولى در آیه ۲۸ سوره روم است.