السجدة ٧
کپی متن آیه |
---|
الَّذِي أَحْسَنَ کُلَ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ |
ترجمه
السجدة ٦ | آیه ٧ | السجدة ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَحْسَنَ»: زیبا و آراسته و پیراسته کرد. یعنی کاخ عظیم خلقت را بر «نظام احسن» آفریده است و کاملتر و زیباتر از آن تصوّر نمیشود. به گونهای که میان همه موجودات پیوند و هماهنگی است و به هر کدام آنچه را به زبان حال خواسته است عطاء فرموده است (نگا: طه / ). «طِینٍ»: گِل. یعنی مخلوق برجسته انسان نام را از موجود ساده و کم ارزش گِل آفریده است و او را گُل سرسبد جهان خلقت کرده است و شاعر در این باره چه نیکو سروده است: دهندهای که به گُل نَکهت و به گِل جان داد
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره سجده
- اجمال مطالبى كه سوره مباركه سجده متضمن است
- مقصود از قومى كه پيش ز پيامبر اسلام (صلى الله عليه و اله و سلم )، پيامبر بهسويشان فرستاده نشده بود (ما اتيهم ن نذير من قبلك )
- استواء خداوند بر عرش كنيه از مقام تدبير موجودات بعد از خلقت آنها است
- تحليل معناى شعاعت و اينكه جز خداوند ولى و شفيعى نيست
- معناى ديگرى كه مفسرين براى جمله : ((ما لكم من دونه من ولى و لا شفيع ))قائل شده ند و براى آن توجيهاتى كرده اند
- توضيح مفاد آيه : ((يدبر الامر من السماء الى االارض ثم يعرج اليه فى يوم كانمقداره الف سنة مما تعدون ))
- اشاره به حقيقت حسن و بيان اينكه خلقت و حسن متلازمند (احسنكل شى ء خلقه ) و زشتى و بدى ذاتى مخلوقات نيست
- مراد از انسان در جمله : ((و بدء خلق الانسان من طين ))
- سخن كفار در مقام استعباد معاد، و جواب به آن
- بيان اينكه مرگ انسان نابودى انسان نابودى او نيست با توضيحى راجه به تجرد نفس
- جلوه اى از حال مشركين در روز قيامت
- اشاره به قضاى الهى در امر هدايت و ضلالت انسانها
- بحث روايتى (رواياتى درباره توفى ملك السموات و...)
- گفتارى پيرامون پيدايش انسان نخستين
- نظريان و فرضيات مختلف در اين باره ، از آن جمله فرضيه تطور انواع
- بيان عدم دلالت آياتى كه احيانا براى تاءييد فرضيه تطور بدانها استشهاد شده استبر صحت اين فرضيه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ «7»
كسى كه هر چه را آفريد نيكو آفريد، و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ «7»
الَّذِي أَحْسَنَ: آن خدائى كه نيكو كرد، كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ: هر چيزى را كه آفريده است آن را، يعنى بياراست آن را بر وجهى نيكو كه سزاوار و لايق او بود به آن به مقتضاى حكمت و بر وفق مصلحت، زيرا هيچ چيز خلق نفرموده مگر بر آنچه حكمت مقتضى است، پس جميع مخلوقات حسن باشند، اگرچه متفاوتند، در صورت حسن. پس هرگاه شخص عاقل منصف چشم عقل بگشايد و ديده بصيرت باز كند و سير در آفاق و انفس مخلوقات الهى نمايد، البته تصديق كند كه آنچه در عالم خلق مشاهده كند تمام را به احسن وجه و اتمّ وضع مقرر گرديده و امكان بهتر از آن متصور نخواهد شد. نعم ما قيل:
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست
كه هر چيزى بجاى خويش نيكوست
وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ: و ابتدا فرمود آفرينش آدم را از گل.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ذلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «6» الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ «7» ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «8» ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ «9» وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ «10»
ترجمه
آن داناى پنهان و آشكار است كه تواناى مهربان است
آنكه نيكو ساخت هر چيزيرا كه آفريد آنرا و ابتدا كرد آفريدن انسان را از گل
پس قرار داد نسلش را از خلاصه ريخته شده از آبى پست
پس مستوى كرد آنرا و دميد در آن از روحش و قرار داد براى شما گوشها و چشمها و دلها اندكى شكر ميكنيد
و گفتند آيا چون گم شويم در زمين آيا همانا مائيم هر آينه در آفرينشى تازه بلكه آنها بملاقات پروردگارشان كافرانند.
تفسير
آنخداوندى كه در آيات سابقه اشاره بعظمت امر و جلالت شأن او شد عالم است بتمام عوالم غيب و شهود و آنچه پنهان و آشكار است از دنيا و آخرت و امور هر دو را بحكمت اداره ميفرمايد و در كار خود مقتدر و بخلق مهربان است و آنچنان آفرينندهاى است كه هر چه را آفريد خوب آفريد مقدّريكه بگل نكهت و بگل جانداد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد و همه را بكمال لايق خودشان رسانيد و بهيچ كس كمتر از حدّ قابليّت او خلعت هستى نپوشاند و عطاى خود را بهيچ موجودى ناقص نگذاشت «هر چه هست از قامت ناساز بىاندام ما است ورنه تشريف تو بر بالاى كس كوتاه نيست» و خلقه بسكون لام نيز قرائت شده است و در بدو امر انسانرا از گل خلق فرمود كه قمى ره نقل فرموده او آدم عليه السّلام بود و بعد اولاد او را از خلاصه و صفوه خوردنيها و آشاميدنيهاى ريخته شده از صلب مرد در رحم زن از جنس آب پست
جلد 4 صفحه 289
پليدى كه منى است خلق فرمود پس تسويه و تعديل فرمود اعضاء و جوارح و مزاج آنرا بر حسب حكمت و مصلحت و قمى ره فرموده استحاله فرمود آنرا از نطفه بصلقه و از علقه بمضغه تا دميد در آن روح را و بر هر تقدير پس از وصول بحدّ قابليّت براى افاضه روح انسانيّت خداوند اشرف انواع ارواح را كه براى اقربيّتش بساحت ربوبى آنرا اضافه بخود فرموده باو افاضه فرمود و خلاصه اخبار و تحقيق اين مقام در سوره حجر ذيل آيه و اذ قال ربّك للملائكه گذشت تكرار نميشود و قرار داد خداوند از براى نوع انسان و خلق فرمود در آنها گوشها و چشمها و دلها را تا آيات الهى را از اولياء او بشنوند و آيات يگانگى او را در عالم به بينند و مطالب حقه را بفهمند و بعقل دريابند و كمى از مردم در كمى از اوقات از نعمتهاى زياد خدا شكرگزارى مينمايند و عدول از غيبت بخطاب ظاهرا براى جلب توجه خلق و تحقّق عتاب است و لفظ سمع در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا مناسب جمع است و كلمه ما بعد از قليلا ظاهرا زائده است و ميشود مصدريه باشد يعنى كم است شكر شما در مقابل اين نعمتها و كفارى كه منكر بعث بودند از روى تعجب و انكار گفتند كه آيا چون ما گم شويم در زمين يعنى مخلوط شويم با خاك بطوريكه ممتاز نباشيم يا مخفى و غائب گرديم در آن از انظار بعد از دفن چون بهر دو معنى استعمال ميشود آيا ما در اينحال در آفرينش نو و جديدى قرار خواهيم گرفت نه چنين است و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه آنحضرت صللنا بصاد مهمله و كسر لام قرائت فرمود يعنى بوى بد گرفتيم و فاسد شديم و اذا بدون همزه استفهام نيز قرائت شده است و بقرائت مشهور تكرار همزه براى مبالغه در انكار است و گفتهاند خداوند در جواب آنها فرموده اين مردم نه تنها منكر بعث و نشورند بلكه آنها عالم آخرت و انتقال بآن و ملاقات رحمت و عذاب خدا را منكرند ولى در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد بعث است خداوند آنرا لقاء ناميده و شايد در مقابل كسانيكه احتمال ملاقات ذات احديّت را دادهاند فرموده باشد و اللّه اعلم
جلد 4 صفحه 290
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِي أَحسَنَ كُلَّ شَيءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلقَ الإِنسانِ مِن طِينٍ «7»
آن خداوندي که نيكو كرد هر چيزي را که خلق فرمود او را و ابتدا فرمود در خلق انسان از گل.
الَّذِي أَحسَنَ كُلَّ شَيءٍ خَلَقَهُ خداوند حكيم تمام افعالش از روي حكمت و مصلحت و درست و بجا است و تمام نيكو و جميل است «کل فعل منك جميل» فعل قبيح و زشت و بد از
جلد 14 - صفحه 449
او محال است صادر شود حتي سگ که پستترين مخلوقات است حتي حيوانات موذيه مثل درندگان و گزندگان حتي علفهاي بياباني و خارهاي مغيلاني تمام صورت آنها در حد خود زيبا و وجودش موافق حكمت و مصلحت و مفيد است، چنانچه صفاتش و اسماء شريفه او تمام صفات كمال و جلال و جمال است: وَ لِلّهِ الأَسماءُ الحُسني فَادعُوهُ بِها (اعراف آيه 180).
قُلِ ادعُوا اللّهَ أَوِ ادعُوا الرَّحمنَ أَيًّا ما تَدعُوا فَلَهُ الأَسماءُ الحُسني (اسري آيه 110).
وَ بَدَأَ خَلقَ الإِنسانِ مِن طِينٍ حضرت آدم (ع) را از گل خلق فرمود و مبدء خلقت تمام بشر از گل است که از حيوانات و فواكه و مأكولات خارج ميشود تا نطفه گردد:
إِنّا خَلَقناهُم مِن طِينٍ لازِبٍ (و الصافات آيه 11).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- این آیه اشارهای به نظام احسن آفرینش بطور عموم، و سرآغازی برای بیان خلقت انسان و مراحل تکامل او بطور خصوص است، میفرماید: «او
ج3، ص573
همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید» (الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ).
و به هر چیز آنچه نیاز داشت داد و بنای کاخ عظیم خلقت را بر «نظام احسن» یعنی بر چنان نظمی استوار کرد که از آن کاملتر تصور نمیشد.
دهندهای که به گل نکهت و به گل جان داد به هر که آنچه سزا دید حکمتش آن داد!
قرآن سپس با ذکر این مقدمه «آفاقی» وارد بحث «انفسی» میشود و همان گونه که در بحث آیات آفاقی از چند شاخه توحید سخن گفت در اینجا نیز از چند موهبت بزرگ در مورد انسانها سخن میگوید.
نخست میفرماید: خداوند «آغاز آفرینش انسان را از گل قرار داد» (وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ). تا هم عظمت و قدرت خود را نشان دهد و هم به این انسان هشدار دهد که تو از کجا آمدهای و به کجا خواهی رفت.
پیداست این آیه سخن از آفرینش «آدم» میگوید، نه همه انسانها، چرا که ادامه نسل او در آیه بعد مطرح است، و ظاهر این آیه دلیل روشنی است بر خلقت مستقل انسان که بدون واسطه از گل صورت گرفته است.
نکات آیه
۱ - خداوند، همه آفریده هاى خود را، به صورتى نیکو و شایسته پدید آورده است. (اللّه ... الذى أحسن کلّ شىء خلقه)
۲ - آفرینش موجودات به صورتى نیکو و شایسته، نشانه تدبیر و علم الهى است. (یدبّر الأمر ... علم ... الذى أحسن کلّ شىء خلقه)
۳ - زیبا و نیکو آفریده شدن پدیده ها، از جمله آیات الهى است. (اللّه الذى ... الذى أحسن کلّ شىء خلقه)
۴ - کاستى ها و زشتى هاى پدیده هاى زشت و ناقص، ربطى به آفرینش خداوند ندارد. (أحسن کلّ شىء خلقه)
۵ - آغاز آفرینش انسان (آدم)، از گِل است. (و بدأ خلق الإنسن من طین)
۶ - آدم(ع)، از گِل آفریده شده است. (و بدأ خلق الإنسن من طین) با توجه به آیات قرآن و واقعیت تاریخى، مراد از «الإنسان» در آیه، آدم است.
۷ - خلقت موجودى شگفت مانند انسان از گِلى بى شکل و فاقد حیات، نمود آفرینش نیکوى خدا است. (أحسن کلّ شىء خلقه و بدأ خلق الإنسن من طین)
۸ - آفرینش انسان از گِل، نشانه علم و تدبیر خدا است. (یدبّر الأمر ... علم الغیب و الشهدة ... و بدأ خلق الإنسن من طین)
۹ - انسان، در میان سایر موجودات جهان، موجودى ممتاز است. (أحسن کلّ شىء خلقه و بدأ خلق الإنسن من طین) ذکر انسان، به تنهایى از میان پدیده هاى عالم (کلّ شىء) احتمال دارد به جهت نکته یاد شده باشد.
۱۰ - قبل از انسان ها، پدیده هاى دیگرى چون گِل (آب و خاک) آفریده شده بودند. (و بدأ خلق الإنسن من طین)
موضوعات مرتبط
- آب: خلقت آب ۱۰
- آدم(ع): آدم(ع) از گل ۶; عنصر خلقت آدم(ع) ۶
- آیات خدا :۳
- انسان: انسان از گل ۵، ۷، ۸; عنصر خلقت انسان ۵، ۷، ۸; فضایل انسان ۹; موجودات قبل از انسان ۱۰
- خاک: خلقت خاک ۱۰
- خدا: خالقیت خدا ۱، ۴، ۷; نشانه هاى تدبیر خدا ۲، ۸; نشانه هاى علم خدا ۲، ۸
- موجودات: حسن خلقت موجودات ۱، ۲، ۳، ۷; منشأ نقص موجودات ۴
منابع