نتایج جستجو

۳، ۴ لاوى: تعالیم لاوى ۱، ۲; توصیه هاى لاوى ۲; خواسته هاى لاوى ۳، ۴، ۵، ۷; لاوى و برادران یوسف ۲، ۳، ۴، ۵، ۷; لاوى و اتهام دزدى به بنیامین ۷; لاوى و دزدى

بودن یوسف(ع) ، بنیامین و لاوى ، اطمینان داشت. (عسى الله أن یأتینى بهم جمیعًا) مراد از ضمیر جمع در «بهم» یوسف(ع) ، بنیامین و لاوى است. ۱۲- یعقوب(ع) به مراجعت

ادله اثبات دعوا ۷ گواهى: آثار گواهى ۷; احکام گواهى ۷ لاوى: توصیه هاى لاوى ۴; خواسته هاى لاوى ۶; لاوى و برادران یوسف ۶ یوسف(ع): قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵،

بنيامين بن يعقوب بود، نه از خانواده نبوت بود و نه پادشاهى كه نبوت در خانواده لاوى بن يعقوب و حكومت در خانواده يهودا بن يعقوب بود. و طالوت را به واسطه طول قامتش

خواستار خداست پيش من آيد، بنى لاوى پيش او جمع شدند، موسى گفت: خدا می‏گوید: هر كس برادر، دوست و همسايه خود را بكشد بنى لاوى موافق سخن موسى عمل كردند در آنروز

خواستار خداست پيش من آيد، بنى لاوى پيش او جمع شدند، موسى گفت: خدا می‏گوید: هر كس برادر، دوست و همسايه خود را بكشد بنى لاوى موافق سخن موسى عمل كردند در آنروز

نموده كه پس از بيرون شدن آن نور از ميان انگشتان او نبوّت از صلب او منتقل بصلب لاوى شد كه او منع كرده بود برادران را از كشتن يوسف و او گفته بود من در مصر ميمانم

فرمايد: «2» چون يوسف عليه السّلام را از پدر خود دور كردند، خواستند بكشند او را. لاوى گفت: مكشيد يوسف را بلكه به اين چاه اندازيد تا بعضى از راه گذريان او را دريابند

داراى‌ جلد 4 صفحه 177 كتاب بود علائم و اوصاف منجى بنى اسرائيل را كه از اولاد لاوى بن يعقوب عليه السّلام است با آنحضرت تطبيق نمود و اسم او و پدرش را سؤال كرد

داراى‌ جلد 4 صفحه 177 كتاب بود علائم و اوصاف منجى بنى اسرائيل را كه از اولاد لاوى بن يعقوب عليه السّلام است با آنحضرت تطبيق نمود و اسم او و پدرش را سؤال كرد

ميدانند و بعضى او را از نسل هرون برادر حضرت موسى دانسته‌اند كه آن دو از اولاد لاوى فرزند حضرت يعقوبند و ارث در هر دو مورد ظاهر در ارث مال است چون معناى حقيقى

ميدانند و بعضى او را از نسل هرون برادر حضرت موسى دانسته‌اند كه آن دو از اولاد لاوى فرزند حضرت يعقوبند و ارث در هر دو مورد ظاهر در ارث مال است چون معناى حقيقى

فرموده: شايد رسولى از ملائكه و غير آن فرستاده شد به مادر موسى كه از اولاد لاوى بن يعقوب و نام او نوخابد بود. أَنْ أَرْضِعِيهِ‌: آنكه شير ده و بپرور موسى

برادر بزرگتر بر حسب سنّ را از جمعى نقل نموده كه روبيل بوده و قمّى ره فرموده لاوى گفت سخن مرقوم را و گفته‌اند بزرگى او از جهت عقل بوده و بعضى شمعون را اعقل

فرموده‌ و موسي‌ و هارون‌ دو برادر ابنا عمران‌ ‌إبن‌ يصهر ‌بن‌ قاهث‌ ‌بن‌ لاوي‌ ‌إبن‌ يعقوب‌ و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ سور شرح‌ حال‌ ‌آنها‌ بتفصيل‌ و اجمال‌ بيان‌

بعضى از آنها آمده كه : خداى سبحان نبوت را در دودمان يعقوب در پشت «لاوى » قرار داد، و لاوى همان كسى بود كه مانع بقيه برادران از كشتن يوسف شد، و گفت «لا تقتلوا

بچهار واسطه‌ ‌به‌ يعقوب‌ ميرسد (موسي‌ ‌بن‌ عمران‌ ‌بن‌ يصهر ‌بن‌ قاهث‌ ‌إبن‌ لاوي‌ ‌بن‌ يعقوب‌) اذكُرُوا نِعمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنعَمت‌ُ عَلَيكُم‌ مراد ‌از‌

خداوند ‌از‌ ‌شما‌ فرزندي‌ ميآورد نامش‌ موسي‌ ‌بن‌ عمران‌ ‌است‌ ‌از‌ اولاد لاوي‌ ‌بن‌ يوسف‌ و اوصاف‌ ‌او‌ ‌را‌ بيان‌ فرمود و ‌بين‌ يوسف‌ و موسي‌ چهارصد سال‌

گردن گوساله را بشكنند، آنگاه كاهنانيكه از دودمان لاوى باشند، پيش بروند، چون رب كه معبود تو است ، فرزندان لاوى را براى اين خدمت برگزيده ، و ايشان بنام رب بركت

آمده ، در اصحاح شانزدهم ، از سفر عدد، مى خوانيم : قورح بن بصهار بن نهات بن لاوى ، و داثان ، و ابيرام ، دو پسر الياب ، و اون ، پسر فالت ، كه از نواده هاى