نتایج جستجو

را مصداق بارز فسادگرى مى دانستند. افساد: موارد افساد ۹ بازجویى: احکام بازجویى ۸; عوامل بازجویى ۸ بازداشت: احکام بازداشت ۸; عوامل بازداشت ۸ برادران یوسف:

ننهادند ، مى توان برداشت فوق را استفاده کرد. احکام: احکام کیفرى ۴ بازجویى: احکام بازجویى ۶ برادران یوسف: اتهام دزدى به برادران یوسف ۲ بیگانگان: مجازات بیگانگان

بدان برمى گردد. ۴ - توقیف و بازداشت مشرکان و جدا کردن آنان از دیگران براى بازجویى و محاکمه در قیامت (و یوم نحشرهم جمیعاً ثم نقول للذین أشرکوا مکانکم أنتم

یوسف(ع) از رابطه نامشروع با همسر وى ، از اهداف یوسف(ع) در تقاضاى دادرسى و بازجویى از زنان اشراف (ذلک لیعلم أنى لم أخنه بالغیب) چنان چه «ذلک لیعلم ...» کلام

سوی چاه فرستادند، یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آنها را گرفته و برای بازجویی به خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آوردند، حضرت از آنها پرسید شما کیستید؟

و يوسف دستور داده بوده است كه تمامى كاروانيانى را كه وارد مى شوند مورد بازجويى و تحقيق قرار بدهند، تا مبادا جاسوسهاى اجنبى و يا اشخاصى باشند كه درآمدنشان

مملوك صاحب مال مى شود، ما سارق را اينطور كيفر مى كنيم. پس شروع كردند به بازجويى و جستجو، نخست خرجينهاى ساير برادران را وارسى كردند، در آنها نيافتند، آنگاه

كه مى‏فرمود: «تذاكر علم (و آن را با يكديگر ياد كردن)، به منزله خواندن و بازجويى (و حفظ و تازگى عهد با) آن است و چنين خواندنى چون نمازى است كه مقبول باشد»

در هر روز جمعه خويش را فارغ نسازد از براى كار دين خود، تا آن را وارسى و بازجويى كند و از دين و آنچه در آن در كار است، سؤال نمايد». در روايت ديگرى به جاى

سلم» فرمود: بندۀ خدا در روز قيامت، قدم از قدم بر نمى دارد، تا از چهار چيز بازجويى شود. از عمرش، كه در چه كارى تباه كرد. از جوانى اش، كه در چه كارى به سر برد

اختصارگويى به كار رفته: دستگيرى ابراهيم «عليه السلام»، آوردنش در جلو چشم مردم، بازجويى كردن از او و ساير جزئيات ديگر، حذف شده. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه