نتایج جستجو

از الناس بطور مجاز فضلاء مقصود است نه عموم مردم وآن درصورتى است كه معناى انسانيت و اخلاق حميده مقصود باشد. لفظ «الناس» بنابر نقل المعجم المهفرس دويست و چهل

عنداللّه الذین کفروا فهم لایؤمنون) ارزش: ملاکهاى ارزش ۴ انسانیت: انحطاط از انسانیت ۳ ; نشانه هاى انسانیت ۴ انسان: انحطاط انسان ۳ ایمان: به آیات خدا ۱، ۴ ; زوال

۵ ; ملاکهاى ارزش ۶ اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳، ۴، ۷، ۱۱، ۱۲، ۱۳ انسانیت: ملاک انسانیت ۶ ایمان: زوال زمینه ایمان ۴ بی‌تقوایى: آثار بی‌تقوایى ۱۳ خدا: افعال

این [پیمان محکم و استوار از آن] روی برتافتند فقط آنان هستند که از دایره انسانیت بیرون شده اند. و هر كه از آن پس سرپيچى كند از فاسقان است. سپس هر کس که بعد

خانه نخست سلام کنید که این (ورود با اجازه و تحیت، برای حسن معاشرت و ادب انسانیت) شما را بسی بهتر است، باشد که متذکر (شئون یکدیگر و حافظ آداب رفاقت) شوید

آنچه موجب شایستگى آدم براى سجده شد، روح الهى وى بود; نه جسم و کالبدش. ۹ - انسانیت، هویت و شخصیت انسان به روح الهى او بستگى دارد; نه به جسم و کالبدش. (فإذا

دلیل و برهان استواری ندارید] بلکه شما گروهی تجاوزکار [از حدود خدا و مرزهای انسانیّت] هستید. و همسرانى را كه پروردگارتان برايتان آفريده است ترك مى‌گوييد؟ نه

[ابراهيم:34]، [اسراء:11]، [كهف:54]، [احزاب:72]، [اسراء:67]. اينها مقام اسفل سافل انسانيّت است آن گاه به وسيله هدايت فطرى و تربيت پيامبران پيش رفته «لا تُلْهيهِمْ

طغيان آب و غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه

بسیار زشت] دارید به سوی مردان می آیید، [نه فقط در این کار متجاوز از حدود انسانیّت هستید] بلکه در امور دیگر هم گروهی زیاده طلب هستید. شما به جاى زنان با مردان

كه مردم در آن اقامت دارند اما تمدن كه به معنى خروج از جهل و دخول به راه انسانيت و ترقى است ظاهرا از معانى مستحدثه است. بعضى مدينه را از «دان» دانسته و ميم

طغيان آب و غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه

طغيان آب و غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه

مى‏آيد: مقصود از «نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى اَدْبارِها» تغيير فطرت انسانيت و از بين بردن درك و فهم سعادت است چون بشر پيوسته به آينده و سعادت خويش متوجه

نبودند که با انکار آیات الهی و لجاجت در برابر حق و درگیری با رهبران راستین انسانیت گرفتار کیفر گناهانشان شدند، این یک قانون جاودانی و عمومی است. تفسیر آیات

چاره‌ی نهانی و مجازات ناگهانی خدا جز زیانکاران (و از دست‌دهندگان عقل و انسانیّت) ایمن و غافل نمی‌گردند. آیا پس مگر خود را از مکر خدا ایمن داشتند؟ ولی جز

حجره‌ها- اطاقها يا خانه‌هاى خرد- تو را آواز مى‌دهند، بيشترشان نابخردند- زيرا انسانيت و ادب نگاه نمى‌دارند-. بی‌گمان کسانی که تو را از بیرون اطاقها فریاد می‌زنند،

ابراهیم رویگردان خواهد شد مگر آن (نادانی) که خود را خوار و کوچک داشته و (انسانیّت و عقل خویش را به بازیچه گیرد و ناچیز دارد؟) ما او را در این جهان برگزیدیم

و نفس را در وجود او راهى نبود. ماجراى شگفت‏انگيز او كه مجسم كننده جمال انسانيت و خويشتن دارى و ايمان آن جناب است به طور تفصيل به عنوان احسن القصص در سوره‏اى

و نفس را در وجود او راهى نبود. ماجراى شگفت‏انگيز او كه مجسم كننده جمال انسانيت و خويشتن دارى و ايمان آن جناب است به طور تفصيل به عنوان احسن القصص در سوره‏اى