۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
كلمۀ «رجاء»، وقتى در مورد انسانى استعمال مى شود و مثلا به كسى گفته مى شود: «ما به تو اميدها داشتيم»، منظور ذات آن كس نيست، بلكه منظور افعال و آثار وجودى اوست. و وقتى عبارت فوق به كسى گفته مى شود كه جز آثار خير و نافع از او انتظار نداشته باشند. | كلمۀ «رجاء»، وقتى در مورد انسانى استعمال مى شود و مثلا به كسى گفته مى شود: «ما به تو اميدها داشتيم»، منظور ذات آن كس نيست، بلكه منظور افعال و آثار وجودى اوست. و وقتى عبارت فوق به كسى گفته مى شود كه جز آثار خير و نافع از او انتظار نداشته باشند. | ||
پس «مرجو» بودن صالح در بين مردمش، به اين معنا است كه او تا بوده، داراى رشد عقلى و كمال نفسانى و شخصيت خانوادگى | پس «مرجو» بودن صالح در بين مردمش، به اين معنا است كه او تا بوده، داراى رشد عقلى و كمال نفسانى و شخصيت خانوادگى بوده، كه همه اميد داشته اند روزى از خير او بهره مند شده و او، منافعى براى آن ها داشته باشد. و از جملۀ «كُنتَ فِينا» بر مى آيد كه آن جناب، مورد اميد عموم مردم بوده است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۴۶۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۴۶۴ </center> | ||
پس اين كه گفتند: «يُا صُالّحِ قُد كِنتُ فِينَا مَرجُوّاً قَبلَ هَذَا»، معنايش اين است كه قوم ثمود، از تو اميد داشتند كه از افراد صالح اين قوم باشى و با خدمات خود به مجتمع ثمود سود رسانى و اين امت را به راه ترقى و تعالى وادار سازى. چون اين قوم از تو نشانه هاى رشد و كمال مشاهده كرده بود، ولى امروز به خاطر كج سليقگی اى كه كردى و به خاطر بدعتى كه با دعوت خود نهادى، از تو مأيوس شد. | پس اين كه گفتند: «يُا صُالّحِ قُد كِنتُ فِينَا مَرجُوّاً قَبلَ هَذَا»، معنايش اين است كه قوم ثمود، از تو اميد داشتند كه از افراد صالح اين قوم باشى و با خدمات خود به مجتمع ثمود سود رسانى و اين امت را به راه ترقى و تعالى وادار سازى. چون اين قوم از تو نشانه هاى رشد و كمال مشاهده كرده بود، ولى امروز به خاطر كج سليقگی اى كه كردى و به خاطر بدعتى كه با دعوت خود نهادى، از تو مأيوس شد. |
ویرایش