۱۷٬۰۴۳
ویرایش
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
«'''قَال أحَدُهُمَا إنِّى أرَينِى أعصِرُ خَمراً'''» - و اگر اين جمله را به جملۀ «وَ دَخَلَ...» عطف نكرده و نفرموده: «وَ قَالَ أحَدُهُمَا»، براى اين است كه بفهماند نقل خواب آن دو، بلافاصله پس از دخول در زندان نبوده، بلكه بعد از گذشتن مدتى در زندان، اين خواب را ديده و نقل كرده اند. همچنان كه اين گفتارشان كه گفتند «در خواب مى بينيم»، و جواب يوسف كه گفت: «اى رفقاى زندانى ام»، بر اين معنا اشعار دارد. | «'''قَال أحَدُهُمَا إنِّى أرَينِى أعصِرُ خَمراً'''» - و اگر اين جمله را به جملۀ «وَ دَخَلَ...» عطف نكرده و نفرموده: «وَ قَالَ أحَدُهُمَا»، براى اين است كه بفهماند نقل خواب آن دو، بلافاصله پس از دخول در زندان نبوده، بلكه بعد از گذشتن مدتى در زندان، اين خواب را ديده و نقل كرده اند. همچنان كه اين گفتارشان كه گفتند «در خواب مى بينيم»، و جواب يوسف كه گفت: «اى رفقاى زندانى ام»، بر اين معنا اشعار دارد. | ||
جملۀ «أرَينِى»، به طوری كه ديگران هم گفته اند، حكايت حال گذشته است، و جملۀ «أعصِرُ خَمراً»، به معناى اين است كه | جملۀ «أرَينِى»، به طوری كه ديگران هم گفته اند، حكايت حال گذشته است، و جملۀ «أعصِرُ خَمراً»، به معناى اين است كه: «انگور را مى فشردم تا «خمر» درست كنم». | ||
و اگر انگور را «خمر» ناميده، به اعتبار آن صورتى است كه در آينده به خود مى گيرد (و خمر مى شود)، و معناى آيه، اين است: در بامدادى يكى از آن دو به يوسف گفت: من در عالَم رؤيا ديدم كه براى تهيه شراب، انگور مى فشارم. | |||
«'''وَ قَالَ الآخَرُ إنِّى أرَينِى أحمِلُ فَوقَ رَأسِى خُبزاً تَأكُلُ الطَّيرُ مِنهُ '''» - يعنى: مرغ به آن نان نوك مى زد، و اين خواب ديگرى بوده كه رفيق ديگرش ديده. آنگاه آن دو گفتند: | «'''وَ قَالَ الآخَرُ إنِّى أرَينِى أحمِلُ فَوقَ رَأسِى خُبزاً تَأكُلُ الطَّيرُ مِنهُ '''» - يعنى: مرغ به آن نان نوك مى زد، و اين خواب ديگرى بوده كه رفيق ديگرش ديده. آنگاه آن دو گفتند: |
ویرایش