۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۷: | ||
==رواياتى كه مى گويد: زمين، در قيامت، مبدّل به نان مى شود == | ==رواياتى كه مى گويد: زمين، در قيامت، مبدّل به نان مى شود == | ||
و در كافى به سند خود، از زراره، از امام باقر | و در كافى به سند خود، از زراره، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرده كه گفت: | ||
ابرش مى گويد: پرسيدم آخر آن روز، مردم در گرفتارى محشرند، كجا حال و حوصله نان خوردن دارند؟ فرمود: چطور آن هايى كه در آتش اند، عذاب آتش، از خوردن ضريع و آشاميدن حميم بازشان نمى دارد، آن وقت محشر، محشريان را از خوردن باز مى دارد؟ | ابرش كلبى، از آن حضرت، از آيه «يَومَ تُبَدّلُ الأرضَ غَيرَ الأرض» سؤال كرد. امام فرمود: زمين، مبدّل به نانى پاكيزه مى شود كه مردم از آن مى خورند، تا رسيدگى به حساب ها تمام شود. | ||
ابرش مى گويد: پرسيدم آخر آن روز، مردم در گرفتارى محشرند، كجا حال و حوصله نان خوردن دارند؟ | |||
فرمود: چطور آن هايى كه در آتش اند، عذاب آتش، از خوردن ضريع و آشاميدن حميم بازشان نمى دارد، آن وقت محشر، محشريان را از خوردن باز مى دارد؟ | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۳۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۳۴ </center> | ||
مؤلف: اين كه فرمود: زمين مبدّل به نانى پاكيزه مى شود، احتمال دارد از باب تشبيه باشد، همچنان كه از خبرى كه اينك مى خوانيد، همين معنا بر مى آيد. | مؤلف: اين كه فرمود: زمين مبدّل به نانى پاكيزه مى شود، احتمال دارد از باب تشبيه باشد، همچنان كه از خبرى كه اينك مى خوانيد، همين معنا بر مى آيد. | ||
در ارشاد مفيد و احتجاج طبرسى، از عبد الرحمان بن عبد الله زهرى، روايت آمده كه: زمانى هشام بن عبدالملك به زيارت خانه خدا آمده بود، وقتى وارد مسجد الحرام شد، تكيه بر دست پسر سالم، غلام خود كرده بود، و اتفاقا امام باقر | در ارشاد مفيد و احتجاج طبرسى، از عبد الرحمان بن عبد الله زهرى، روايت آمده كه: زمانى هشام بن عبدالملك به زيارت خانه خدا آمده بود، وقتى وارد مسجد الحرام شد، تكيه بر دست پسر سالم، غلام خود كرده بود، و اتفاقا امام باقر «عليه السلام» هم، در مسجد نشسته بود. | ||
سالم، غلام هشام به او گفت: يا اميرالمؤمنين! اين، محمّد بن على است كه اين جا نشسته. گفت: اين همان است كه مردم عراق، مفتون و شيفته اويند؟ گفت: آرى. گفت: نزد او برو و بگو اميرالمؤمنين مى گويد مردم در قيامت، تا تمام شدن حساب چه مى خورند و چه مى آشامند؟ | |||
امام باقر | امام باقر «عليه السلام» فرمود: مردم در سرزمينى محشور مى شوند كه مانند قرص نانى پاكيزه است و در آن، نهرها جارى است. هم مى خورند و هم مى آشامند، تا حساب ها پايان پذيرد. | ||
راوى مى گويد: هشام از شنيدن اين پاسخ، خوشحال شد و پنداشت كه مى تواند با يك اشكال ديگر بر آن جناب غلبه كند. گفت: الله اكبر! برو بگو آن روز موقف محشر، كجا مى گذارد كسى به فكر خوردن و آشاميدن بيفتد؟ | راوى مى گويد: هشام از شنيدن اين پاسخ، خوشحال شد و پنداشت كه مى تواند با يك اشكال ديگر بر آن جناب غلبه كند. گفت: الله اكبر! برو بگو آن روز موقف محشر، كجا مى گذارد كسى به فكر خوردن و آشاميدن بيفتد؟ | ||
امام باقر در پاسخ واسطه فرمود: آتش، سخت تر | امام باقر در پاسخ واسطه فرمود: آتش، سخت تر است، يا موقف حساب؟ اهل آتش غذا مى چشند و آشاميدنى مى آشامند، و عذاب آتش از اين كار بازشان نمى دارد. به اهل بهشت خطاب مى كنند كه براى ما آب و يا از آن نعمت ها كه خدا روزيتان كرده بياوريد. هشام بعد از شنيدن اين جواب ساكت شد و ديگر نتوانست چيزى بگويد. | ||
و در الدر المنثور است كه: ابن مردويه، از افلح غلام ابى ايوب، روايت كرده كه گفت: مردى از يهود، نزد رسول خدا | و در الدر المنثور است كه: ابن مردويه، از افلح غلام ابى ايوب، روايت كرده كه گفت: مردى از يهود، نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» آمد و از معناى آيه «يَومَ تُبَدّلُ الأرضَ غَيرَ الأرض» پرسش كرد و گفت: آن چيزى كه زمين به آن عوض مى شود، چيست؟ | ||
فرمود: قرص نانى است. يهودى گفت: پدرم فدايت باد! در مكه است؟ رسول خدا | فرمود: قرص نانى است. يهودى گفت: پدرم فدايت باد! در مكه است؟ رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» خنديد. آنگاه فرمود: خدا يهود را بكشد! هيچ می دانيد معناى «در مكه» چيست؟ در مكه، به معناى نان خالص و يا مغز نان است. | ||
ویرایش