گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:


==رواياتى كه مى گويد: زمين، در قيامت، مبدّل به نان مى شود ==
==رواياتى كه مى گويد: زمين، در قيامت، مبدّل به نان مى شود ==
و در كافى به سند خود، از زراره، از امام باقر (عليه السلام) روايت كرده كه گفت: ابرش كلبى، از آن حضرت، از آيه «يَومَ تُبَدّلُ الأرضَ غَيرَ الأرض» سؤال كرد. امام فرمود: زمين، مبدّل به نانى پاكيزه مى شود كه مردم از آن مى خورند، تا رسيدگى به حساب ها تمام شود.
و در كافى به سند خود، از زراره، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرده كه گفت:  


ابرش مى گويد: پرسيدم آخر آن روز، مردم در گرفتارى محشرند، كجا حال و حوصله نان خوردن دارند؟ فرمود: چطور آن هايى كه در آتش اند، عذاب آتش، از خوردن ضريع و آشاميدن حميم بازشان نمى دارد، آن وقت محشر، محشريان را از خوردن باز مى دارد؟
ابرش كلبى، از آن حضرت، از آيه «يَومَ تُبَدّلُ الأرضَ غَيرَ الأرض» سؤال كرد. امام فرمود: زمين، مبدّل به نانى پاكيزه مى شود كه مردم از آن مى خورند، تا رسيدگى به حساب ها تمام شود.
 
ابرش مى گويد: پرسيدم آخر آن روز، مردم در گرفتارى محشرند، كجا حال و حوصله نان خوردن دارند؟  
 
فرمود: چطور آن هايى كه در آتش اند، عذاب آتش، از خوردن ضريع و آشاميدن حميم بازشان نمى دارد، آن وقت محشر، محشريان را از خوردن باز مى دارد؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۳۴ </center>
مؤلف: اين كه فرمود: زمين مبدّل به نانى پاكيزه مى شود، احتمال دارد از باب تشبيه باشد، همچنان كه از خبرى كه اينك مى خوانيد، همين معنا بر مى آيد.
مؤلف: اين كه فرمود: زمين مبدّل به نانى پاكيزه مى شود، احتمال دارد از باب تشبيه باشد، همچنان كه از خبرى كه اينك مى خوانيد، همين معنا بر مى آيد.


در ارشاد مفيد و احتجاج طبرسى، از عبد الرحمان بن عبد الله زهرى، روايت آمده كه: زمانى هشام بن عبدالملك به زيارت خانه خدا آمده بود، وقتى وارد مسجد الحرام شد، تكيه بر دست پسر سالم، غلام خود كرده بود، و اتفاقا امام باقر (عليه السلام) هم، در مسجد نشسته بود.  
در ارشاد مفيد و احتجاج طبرسى، از عبد الرحمان بن عبد الله زهرى، روايت آمده كه: زمانى هشام بن عبدالملك به زيارت خانه خدا آمده بود، وقتى وارد مسجد الحرام شد، تكيه بر دست پسر سالم، غلام خود كرده بود، و اتفاقا امام باقر «عليه السلام» هم، در مسجد نشسته بود.  


سالم غلام هشام به او گفت: يا اميرالمؤمنين! اين محمد بن على است كه اين جا نشسته. گفت: اين همان است كه مردم عراق، مفتون و شيفته اويند؟ گفت: آرى. گفت: نزد او برو و بگو اميرالمؤمنين مى گويد مردم در قيامت، تا تمام شدن حساب چه مى خورند و چه مى آشامند؟  
سالم، غلام هشام به او گفت: يا اميرالمؤمنين! اين، محمّد بن على است كه اين جا نشسته. گفت: اين همان است كه مردم عراق، مفتون و شيفته اويند؟ گفت: آرى. گفت: نزد او برو و بگو اميرالمؤمنين مى گويد مردم در قيامت، تا تمام شدن حساب چه مى خورند و چه مى آشامند؟  


امام باقر (عليه السلام) فرمود: مردم در سرزمينى محشور مى شوند كه مانند قرص نانى پاكيزه است و در آن، نهرها جارى است. هم مى خورند و هم مى آشامند، تا حساب ها پايان پذيرد.
امام باقر «عليه السلام» فرمود: مردم در سرزمينى محشور مى شوند كه مانند قرص نانى پاكيزه است و در آن، نهرها جارى است. هم مى خورند و هم مى آشامند، تا حساب ها پايان پذيرد.


راوى مى گويد: هشام از شنيدن اين پاسخ، خوشحال شد و پنداشت كه مى تواند با يك اشكال ديگر بر آن جناب غلبه كند. گفت: الله اكبر! برو بگو آن روز موقف محشر، كجا مى گذارد كسى به فكر خوردن و آشاميدن بيفتد؟  
راوى مى گويد: هشام از شنيدن اين پاسخ، خوشحال شد و پنداشت كه مى تواند با يك اشكال ديگر بر آن جناب غلبه كند. گفت: الله اكبر! برو بگو آن روز موقف محشر، كجا مى گذارد كسى به فكر خوردن و آشاميدن بيفتد؟  


امام باقر در پاسخ واسطه فرمود: آتش، سخت تر است يا موقف حساب؟ اهل آتش غذا مى چشند و آشاميدنى مى آشامند، و عذاب آتش از اين كار بازشان نمى دارد. به اهل بهشت خطاب مى كنند كه براى ما آب و يا از آن نعمت ها كه خدا روزيتان كرده بياوريد. هشام بعد از شنيدن اين جواب ساكت شد و ديگر نتوانست چيزى بگويد.
امام باقر در پاسخ واسطه فرمود: آتش، سخت تر است، يا موقف حساب؟ اهل آتش غذا مى چشند و آشاميدنى مى آشامند، و عذاب آتش از اين كار بازشان نمى دارد. به اهل بهشت خطاب مى كنند كه براى ما آب و يا از آن نعمت ها كه خدا روزيتان كرده بياوريد. هشام بعد از شنيدن اين جواب ساكت شد و ديگر نتوانست چيزى بگويد.


و در الدر المنثور است كه: ابن مردويه، از افلح غلام ابى ايوب، روايت كرده كه گفت: مردى از يهود، نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمد و از معناى آيه «يَومَ تُبَدّلُ الأرضَ غَيرَ الأرض» پرسش كرد و گفت: آن چيزى كه زمين به آن عوض مى شود، چيست؟  
و در الدر المنثور است كه: ابن مردويه، از افلح غلام ابى ايوب، روايت كرده كه گفت: مردى از يهود، نزد رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» آمد و از معناى آيه «يَومَ تُبَدّلُ الأرضَ غَيرَ الأرض» پرسش كرد و گفت: آن چيزى كه زمين به آن عوض مى شود، چيست؟  


فرمود: قرص نانى است. يهودى گفت: پدرم فدايت باد! در مكه است؟ رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) خنديد. آنگاه فرمود: خدا يهود را بكشد! هيچ می دانيد معناى «در مكه» چيست؟ در مكه، به معناى نان خالص و يا مغز نان است.
فرمود: قرص نانى است. يهودى گفت: پدرم فدايت باد! در مكه است؟ رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» خنديد. آنگاه فرمود: خدا يهود را بكشد! هيچ می دانيد معناى «در مكه» چيست؟ در مكه، به معناى نان خالص و يا مغز نان است.




۱۷٬۰۰۸

ویرایش