۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
==بحث روايتى: (پیرامون آیات گذشته) == | ==بحث روايتى: (پیرامون آیات گذشته) == | ||
در معانى الاخبار، به سند خود، از ثوبان نقل كرده كه مردى يهودى، خدمت رسول خدا | در معانى الاخبار، به سند خود، از ثوبان نقل كرده كه مردى يهودى، خدمت رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» آمد و عرض كرد: اى محمّد! | ||
ثوبان ناراحت شد و او را با پايش بلند كرد و گفت بگو: يا رسول الله. يهودى در جوابش گفت: من او را جز به اسمى كه خانواده اش برايش گذاشته اند، صدا نمى زنم. آنگاه گفت: به من خبر بده از اين كلام خدا كه گفته است: «يَومَ تُبَدّلُ الأرضَ غَيرَ الأرض و السّماوات»، در آن روز مردم كجا هستند؟ | |||
رسول خدا فرمود: در ظلمت پايين تر از محشر. پرسيد: اولين چيزى كه اهل بهشت در هنگام ورودشان مى خورند، چيست؟ فرمود: جگر ماهى. پرسيد: بعد از آن اولين شربتى كه مى آشامند، چيست؟ فرمود: سلسبيل. گفت: درست گفتى، اى محمّد. | رسول خدا فرمود: در ظلمت پايين تر از محشر. پرسيد: اولين چيزى كه اهل بهشت در هنگام ورودشان مى خورند، چيست؟ فرمود: جگر ماهى. پرسيد: بعد از آن اولين شربتى كه مى آشامند، چيست؟ فرمود: سلسبيل. گفت: درست گفتى، اى محمّد. | ||
مؤلف: اين روايت را الدر المنثور، از مسلم و ابن جرير و حاكم و بيهقى - در كتاب الدلائل - از ثوبان نقل كرده است، اما تا كلمه «در ظلمت»، البته از عده اى، از عايشه روايت شده كه خود او، از رسول خدا | مؤلف: اين روايت را الدر المنثور، از مسلم و ابن جرير و حاكم و بيهقى - در كتاب الدلائل - از ثوبان نقل كرده است، اما تا كلمه «در ظلمت»، البته از عده اى، از عايشه روايت شده كه خود او، از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» اين سؤال را كرد، و حضرت در جوابش فرمود: آن روز، مردم در صراط اند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۳۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۳۳ </center> | ||
و در تفسير عياشى، از ثوير بن ابى فاخته، از حسين بن على | و در تفسير عياشى، از ثوير بن ابى فاخته، از حسين بن على «عليهما السلام» روايت آورده كه در معناى «تُبَدّلُ الأرض غَيرَ الأرض» فرموده است: به زمينى عوض مى شود كه روى آن گناهى نشده است، و زمينى است بارز، يعنى كوه و نبات ندارد. مانند روز نخستى كه خدا آن را گسترده كرده بود. | ||
مؤلّف: اين روايت را قمى، در تفسير خود آورده. و از آن بر مى آيد كه در روز پيدايش زمين، كوه و پستى و بلندى و همچنين روييدنى در زمين نبوده است، و پس از اتمام خلقت آن، اين چيزها در زمين پيدا شده است. | مؤلّف: اين روايت را قمى، در تفسير خود آورده. و از آن بر مى آيد كه در روز پيدايش زمين، كوه و پستى و بلندى و همچنين روييدنى در زمين نبوده است، و پس از اتمام خلقت آن، اين چيزها در زمين پيدا شده است. | ||
و در الدر المنثور است كه بزار، ابن منذر، طبرانى، ابن مردويه و بيهقى، در كتاب «البعث»، از ابن مسعود روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا | و در الدر المنثور است كه بزار، ابن منذر، طبرانى، ابن مردويه و بيهقى، در كتاب «البعث»، از ابن مسعود روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، در تفسير آيه: «تُبَدّلَ الأرضَ غَيرَ الأرض» فرمود: زمينى سفيد رنگ، مانند نقره كه در آن هيچ خونى به حرام ريخته نشده و هيچ گناهى در آن نشده باشد. | ||
مؤلف: الدر المنثور، اين روايت را از ابن مردويه، از على «عليه السلام»، از آن جناب نيز نقل كرده است. | |||
باز در همان كتاب است كه ابن ابى الدنيا، در كتاب «صفة الجنّة»، و ابن جرير، ابن منذر و ابن ابى حاتم، از على بن ابى طالب نقل كرده اند كه در ذيل آيه: «تُبَدّلُ الأرضَ غَيرَ الأرض» فرموده است: زمينى از نقره و آسمانى از طلا. | |||
باز در همان كتاب است كه ابن ابى الدنيا، در كتاب «صفة | |||
مؤلف: بعضى از مفسران، كلام على | مؤلف: بعضى از مفسران، كلام على «عليه السلام» را حمل بر تشبيه كرده اند، همچنان كه در حديث ابن مسعود هم ديديد كه داشت: زمينى چون نقره. | ||
<span id='link94'><span> | <span id='link94'><span> | ||
ویرایش