گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
<span id='link106'><span>
<span id='link106'><span>


==استدلالاتى بر عدم وقوع زياده و نقص و تغيير در قرآن ==
==فصل سوم: استدلالاتى بر عدم وقوع زياده و نقص و تغيير در قرآن ==
عده اى از محدثين شيعه و حشويه و جماعتى از محدثين اهل سنت را عقيده بر اين است كه قرآن كريم تحريف شده ، به اين معنا كه چيزى از آن افتاده و پاره اى الفاظ آن تغيير يافته ، و ترتيب آيات آن بهم خورده . و اما تحريف به معناى زياد شدن چيزى در آن فرضيه ايست كه احدى از علماى اسلام بدان قائل نشده است.
عده اى از محدثين شيعه و حشويه و جماعتى از محدثين اهل سنت را عقيده بر اين است كه قرآن كريم تحريف شده، به اين معنا كه چيزى از آن افتاده و پاره اى الفاظ آن تغيير يافته، و ترتيب آيات آن به هم خورده. و اما تحريف به معناى زياد شدن چيزى در آن، فرضيه ای است كه احدى از علماى اسلام، بدان قائل نشده است.


محدثين مذكور بر عدم وقوع زيادت در قرآن به وسيله اجماع امت و بر وقوع نقص و تغيير در آن به وجوه زيادى احتجاج كرده اند.
محدثين مذكور بر عدم وقوع زيادت در قرآن، به وسيله اجماع امت و بر وقوع نقص و تغيير در آن، به وجوه زيادى احتجاج كرده اند:


۱ - در اخبار بسيارى از طريق شيعه و سنى روايت شده كه يا دلالت دارند بر سقوط بعضى از سوره ها، و يا بعضى آيات ، و يا بعضى جملات ، و يا قسمتى از جملات و يا كلمات و يا حروف آن كه در همان ابتدا در موقع جمع آورى آن در زمان ابى بكر، و همچنين در موقع جمع آورى بار دوم آن ، در زمان عثمان اتفاق افتاده . و نيز دلالت دارند بر تغيير و جابجا شدن آيات و جملات.
۱ - در اخبار بسيارى از طريق شيعه و سنّى روايت شده كه يا دلالت دارند بر سقوط بعضى از سوره ها، و يا بعضى آيات، و يا بعضى جملات، و يا قسمتى از جملات و يا كلمات و يا حروف آن، كه در همان ابتدا در موقع جمع آورى آن در زمان ابوبكر، و همچنين در موقع جمع آورى بار دوم آن، در زمان عثمان اتفاق افتاده. و نيز دلالت دارند بر تغيير و جابجا شدن آيات و جملات.


و اين روايات بسيار است كه محدثين شيعه آنها را در جوامع حديث و ساير كتب معتبر خود آورده اند و بعضى از ايشان عدد آنها را بالغ بر دو هزار حديث دانسته اند. و همچنين محدثين اهل سنت در صحاح خود، مانند صحيح بخارى و صحيح مسلم ، و سنن ابى داوود، و نسائى ، و احمد، و ساير جوامع حديث و كتب تفسير و غير آن نقل كرده اند. و آلوسى در تفسير خود عدد آنها را بيش از حد شمار دانسته است.
و اين روايات بسيار است كه محدثين شيعه، آن ها را در جوامع حديث و ساير كتب معتبر خود آورده اند و بعضى از ايشان، عدد آن ها را بالغ بر دو هزار حديث دانسته اند.  


البته آنچه گفته شد غير موارد اختلافى است كه ميان مصحف عبد الله بن مسعود با مصحف معروف است ، كه اين خود بالغ بر شصت و چند مورد است . و نيز غير از موارد اختلاف مصحف ابى بن كعب با مصحف عثمانى است ، كه آن نيز بالغ بر سى و چند مورد است.
و همچنين محدثين اهل سنّت در صحاح خود، مانند صحيح بخارى و صحيح مسلم، و سنن ابى داوود، و نسائى  و احمد، و ساير جوامع حديث و كتب تفسير و غير آن نقل كرده اند. و آلوسى در تفسير خود، عدد آن ها را بيش از حد شمار دانسته است.
 
البته آنچه گفته شد، غير موارد اختلافى است كه ميان مصحف عبدالله بن مسعود با مصحف معروف است، كه اين خود بالغ بر شصت و چند مورد است. و نيز غير از موارد اختلاف مصحف ابى بن كعب با مصحف عثمانى است، كه آن نيز بالغ بر سى و چند مورد است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۵۸ </center>
و همچنين اختلاف ميان خود مصحفهاى عثمانى كه خود او نوشته و به اقطار بلاد اسلامى آن روز فرستاده است كه به قول ابن طاووس - در سعد السعود - بالغ بر پنجاه و چند مورد، و به قول ديگران چهل و پنج مورد است ، چون عثمان پنج و يا هفت مصحف نوشته به شام ، مكه ، بصره ، كوفه ، يمن و بحرين فرستاده و يكى را در مدينه نگه داشته است.
و همچنين اختلاف ميان خود مصحف هاى عثمانى كه خود او نوشته و به اقطار بلاد اسلامى آن روز فرستاده است كه به قول ابن طاووس - در سعد السعود - بالغ بر پنجاه و چند مورد، و به قول ديگران چهل و پنج مورد است. چون عثمان، پنج و يا هفت مصحف نوشته، به شام، مكه، بصره، كوفه، يمن و بحرين فرستاده و يكى را در مدينه نگه داشته است.


و نيز آنچه نقل شد غير اختلافى است كه از نظر ترتيب ميان مصحف هاى عثمانى و مصحف هاى دوره اول (زمان ابى بكر) وجود دارد، زيرا سوره انفال در جمع بار اول جزو سوره هاى مثانى و سوره برائت جزو سوره هاى مئين قرار داشت ، و حال آنكه در جمع دوم هر دو سوره جزو سوره هاى طوال قرار گرفته ، و روايتش به زودى از نظر خواننده مى گذرد.
و نيز آنچه نقل شد، غير اختلافى است كه از نظر ترتيب ميان مصحف هاى عثمانى و مصحف هاى دوره اول (زمان ابوبكر) وجود دارد. زيرا سوره «انفال» در جمع بار اول، جزو سوره هاى مثانى و سوره «برائت»، جزو سوره هاى مئين قرار داشت، و حال آن كه در جمع دوم، هر دو سوره جزو سوره هاى طوال قرار گرفته، و روايتش به زودى از نظر خواننده مى گذرد.


باز آنچه تاكنون گفته شد غير اختلافى است كه در ترتيب سوره ها وجود دارد، چون بر حسب روايات ، ترتيب سوره ها در مصحف عبد الله بن مسعود و مصحف ابى بن كعب غير ترتيبى است كه در مصحف عثمان است.
باز آنچه تاكنون گفته شد، غير اختلافى است كه در ترتيب سوره ها وجود دارد. چون بر حسب روايات، ترتيب سوره ها در مصحف عبدالله بن مسعود و مصحف ابى بن كعب، غير ترتيبى است كه در مصحف عثمان است.


و همچنين غير اختلافى است كه در ميان قرائت ها وجود دارد، زيرا قرائت هاى غير معروفى است كه از صحابه و تابعين روايت شده كه با قرائت معروف اختلاف دارد كه اگر همه آنها را حساب كنيم به هزار يا بيش از آن بالغ مى شود.
و همچنين غير اختلافى است كه در ميان قرائت ها وجود دارد. زيرا قرائت هاى غير معروفى است كه از صحابه و تابعين روايت شده، كه با قرائت معروف اختلاف دارد ،كه اگر همه آن ها را حساب كنيم، به هزار يا بيش از آن بالغ مى شود.


۲ - دليل دوم ايشان اعتبار عقلى است ، به اين بيان كه عقل بعيد مى داند قرآنى به دست غير معصوم جمع آورى شود و هيچ اشتباه و غلطى در آن وجود نداشته باشد و عينا موافق واقع از كار در آيد.
۲ - دليل دوم ايشان، اعتبار عقلى است. به اين بيان كه عقل بعيد مى داند قرآنى به دست غير معصوم جمع آورى شود و هيچ اشتباه و غلطى در آن وجود نداشته باشد و عينا موافق واقع از كار در آيد.


۳ - روايتى است از عامه و خاصه كه: على (عليه السلام) بعد از رحلت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از مردم كناره گيرى كرد، و بيرون نمى آمد مگر براى نماز تا آنكه قرآن را جمع آورى نمود آنگاه آن را به مردم ارائه داد، و اعلام كرد كه اين همان قرآنى است كه خداوند بر پيغمبرش نازل فرموده و من آن را جمع آورى كردم.  
۳ - روايتى است از عامه و خاصه كه: على «عليه السلام» بعد از رحلت رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» از مردم كناره گيرى كرد، و بيرون نمى آمد، مگر براى نماز، تا آن كه قرآن را جمع آورى نمود. آنگاه آن را به مردم ارائه داد، و اعلام كرد كه اين، همان قرآنى است كه خداوند بر پيغمبرش نازل فرموده و من آن را جمع آورى كردم.  


مردم او را رد كردند و قرآن او را نپذيرفتند، و به قرآنى كه زيد بن ثابت جمع كرده بود اكتفاء كردند. و اگر اين دو قرآن عين هم بودند اين حرف معنى نداشت و اصلا معنا نداشت كه آن جناب قرآن را آورده اعلام كند كه اين همان قرآنى است كه خداى تعالى بر پيغمبر اكرم نازل نموده ،
مردم او را رد كردند و قرآن او را نپذيرفتند، و به قرآنى كه «زيد بن ثابت» جمع كرده بود، اكتفاء كردند. و اگر اين دو قرآن، عين هم بودند، اين حرف معنا نداشت و اصلا معنا نداشت كه آن جناب قرآن را آورده، اعلام كند كه اين، همان قرآنى است كه خداى تعالى بر پيغمبر اكرم نازل نموده،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۵۹ </center>
با اين كه ميدانيم على (عليه السلام) بعد از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) داناترين مسلمانان به كتاب الله بود، و لذا رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در حديث ثقلين مردم را به او ارجاع داده و علاوه در حق آن جناب فرموده : «على با حق است و حق با على است».
با اين كه می دانيم على «عليه السلام» بعد از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، داناترين مسلمانان به كتاب الله بود، و لذا رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» در حديث «ثقلين»، مردم را به او ارجاع داده و علاوه در حق آن جناب فرموده: «على، با حق است و حق، با على است».
<span id='link107'><span>
<span id='link107'><span>
==دليل چهارم قائلين به تحريف: تكرار حوادث مربوط به بنى اسرائيل در امت اسلام ==
==دليل چهارم قائلين به تحريف: تكرار حوادث مربوط به بنى اسرائيل در امت اسلام ==
۴ - رواياتى است كه مى گويد: در اين امت نيز آنچه در بنى اسرائيل واقع شده واقع مى شود و طابق النعل بالنعل رخ مى دهد و يكى از كه در بنى اسرائيل اتفاق افتاد تحريف كتابشان بود كه قرآن و روايات ما بدان تصريح دارد، ناگزير بايد در اين امت هم اتفاق بيفتد و كتاب اين امت يعنى قرآن كريم هم بايد تحريف شود ( و گر نه آن روايات درست در نمى آيد).
۴ - رواياتى است كه مى گويد: در اين امت نيز آنچه در بنى اسرائيل واقع شده واقع مى شود و طابق النعل بالنعل رخ مى دهد و يكى از كه در بنى اسرائيل اتفاق افتاد تحريف كتابشان بود كه قرآن و روايات ما بدان تصريح دارد، ناگزير بايد در اين امت هم اتفاق بيفتد و كتاب اين امت يعنى قرآن كريم هم بايد تحريف شود ( و گر نه آن روايات درست در نمى آيد).
۱۶٬۱۹۴

ویرایش