۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
<span id='link296'><span> | <span id='link296'><span> | ||
== | ==مَثَلى ديگر براى بيان حقيقت زندگى دنيا و زينت هاى فانی آن== | ||
«'''وَ اضرِب لهَُم مَّثَلَ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ | «'''وَ اضرِب لهَُم مَّثَلَ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السمَاءِ...'''»: | ||
اين داستان | اين داستان مَثَلى است كه در سابق بدان اشاره كرديم و گفتيم كه براى بيان حقيقت زندگى دنيا و زينت هاى سريع الزوال، آن دو مَثَل را آورده. | ||
كلمه | كلمه «هَشِيم» كه بر وزن فعيل است، به معناى «مَهشُوم» بر وزن مفعول است، و به طورى كه راغب گفته، به معناى شكسته شدن چيزهاى سست و بى دوام از قبيل گياهان است. و كلمه «تَذرُوهُ» از «ذَرَأ»، به معناى تفريق و جدا كردن است. بعضى گفته اند: به معناى آوردن و بردن است. (مانند گياه شكسته و خشكى كه بادها از اين طرف به آن طرفش مى برند). | ||
و اگر فرمود: | و اگر فرمود: «فَاختَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأرض: پس گياه زمين با آن مختلط شد» و نفرمود: «فَاختَلَطَ بِنَبَاتِ الأرض: با گياه زمين مختلط شد»، براى اشاره به اين نكته است كه در تكوين گياهان، آب از ساير عناصر بيشتر است، و اگر با آب آسمان ساير آب ها، يعنى آب چشمه سارها و نهرها را ذكر نكرد، بدين جهت است كه مبدأ هر آب ديگرى، همان آب آسمان است. و كلمه «أصبَحَ» در آيه شريفه، به طورى كه گفته اند، به معناى «صَارَ: شد» مى باشد، نه اين كه بخواهد خبرى را كه داده، مقيد به هنگام صبح كند. | ||
و معناى آيه اين است كه : براى اين فرورفتگان در زينت حيات دنيا و روى گردانان از ياد پروردگار | و معناى آيه اين است كه: براى اين فرورفتگان در زينت حيات دنيا و روى گردانان از ياد پروردگار خود، زندگى دنيا را به آبى مَثَل بزن كه ما از آسمان نازلش كرديم و گياهان زمين با اين باران مختلط گشته، سبز و خرم گرديد و طراوت و بهجت يافت و به زيباترين شكلى نمودار گشت، سپس هشيمى (گياه خشكى) شكسته شد كه بادها شاخه هاى آن را از هم جدا نموده، به اين سو و آن سو مى برد، و خدا بر هر چيزى مقتدر است. | ||
«'''الْمَالُ وَ | «'''الْمَالُ وَ الْبَنُونَُ زِينَةُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا...'''»: | ||
اين آيه به منزله نتيجه گيرى از | اين آيه به منزله نتيجه گيرى از مَثَلى است كه در آيه قبل آورد، و حاصلش اين است كه: هرچند كه دل هاى بشر به مال و فرزند علاقه دارد و همه، مشتاق و متمايل به سوى آنند و انتظار انتفاع از آن را دارند و آرزوهايشان بر اساس آن دور مى زند، وليكن زينتى زودگذر و فريبنده هستند كه آن منافع و خيراتى كه از آن ها انتظار مى رود، ندارند، و همه آرزوهايى را كه آدمى از آن ها دارد، برآورده نمى سازند، بلكه صد يك آن را واجد نيستند. | ||
پس در اين آيه شريفه، به طورى كه ملاحظه مى فرماييد، انعطافى به آغاز كلام، يعنى آيه شريفه «إنَّا جَعَلنَا مَا عَلَى الأرضِ زِينَةً لَهَا» و آيه بعدى اش وجود دارد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۴۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۴۳ </center> | ||
مراد از «باقيات صالحات» در آيه شريفه | ==مراد از «باقيات صالحات» در آيه شريفه== | ||
و مراد از | و مراد از «باقيات الصالحات» در جمله «وَ البَاقِيَاتُ الصَّالِحَات خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَاباً وَ خَيرٌ أمَلاً»، اعمال صالح است. زيرا اعمال انسان، براى انسان نزد خدا محفوظ است و اين را نص صريح قرآن فرموده. پس اعمال آدمى براى آدمى باقى مى ماند. اگر آن صالح باشد، «باقيات الصالحات» خواهد بود، و اين گونه اعمال نزد خدا ثواب بهترى دارد. چون خداى تعالى در قبال آن، به هر كس كه آن را انجام دهد، جزاى خير مى دهد. | ||
و نيز نزد خدا بهترين | و نيز نزد خدا بهترين آرزو را متضمن است. چون آنچه از رحمت و كرامت خدا در برابر آن عمل انتظار مى رود و آن ثواب و اجرى كه از آن توقع دارند، بودن كم و كاست و بلكه صد در صد به آدمى مى رسد. | ||
پس اين گونه كارها، از زينت هاى دنيوى | پس اين گونه كارها، از زينت هاى دنيوى و زخارف زودگذر آن كه برآورنده يك درصد آرزوها نيست، آرزوهاى انسان را به نحو احسن برآورده مى سازند، و آرزوهايى كه آدمى از زخارف دنيوى دارد، اغلب آرزوهاى كاذب است، و آن مقدارش هم كه كاذب نيست، فريبنده است. | ||
از طرق شيعه | از طرق شيعه و سنّى از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» و از طرق شيعه، از ائمه اهل بيت «عليهم السلام» روايت شده كه: منظور از «باقيات الصالحات»، تسبيحات چهارگانه، يعنى «سُبحَانَ اللّه وَ الحَمدُ لِلّهِ وَ لَا إلَهَ إلّا اللّهُ وَ اللّهُ أكبَر» است. | ||
و در بعضى ديگر آمده كه: مراد از آن نماز است. و در بعضى ديگر آمده كه: مقصود از آن، مودت اهل بيت است، و همه اين ها از باب ذكر مصاديق آيه است كه جامعش اين مى شود كه منظور از «باقيات الصالحات»، اعمال صالح است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۴۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۴۴ </center> | ||
<span id='link298'><span> | <span id='link298'><span> | ||
==آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف == | ==آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف == | ||
وَ يَوْمَ نُسيرُ الجِْبَالَ وَ تَرَى الاَرْض بَارِزَةً وَ حَشرْنَهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُمْ أَحَداً(۴۷) | وَ يَوْمَ نُسيرُ الجِْبَالَ وَ تَرَى الاَرْض بَارِزَةً وَ حَشرْنَهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُمْ أَحَداً(۴۷) |
ویرایش