۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
<span id='link280'><span> | <span id='link280'><span> | ||
==وظيفه پيامبر «ص»، تلاوت آيات و تبليغ وحى است | ==وظيفه پيامبر «ص»، تلاوت آيات و تبليغ وحى است == | ||
«'''وَ اتْلُ مَا أُوحِىَ إِلَيْك...'''»: | «'''وَ اتْلُ مَا أُوحِىَ إِلَيْك...'''»: | ||
در مجمع البيان گفته است : جمله | در مجمع البيان گفته است: جمله «لحد إليه» و همچنين «إلتَحَدَ» از ماده «لحد»، به معناى ميل كردن است. يعنى ميل كرد به سوى او. | ||
و بنا به گفته | و بنا به گفته وى، كلمه «ملتحد»، اسم مكان از «التحاد»: (ميل كردن) است. يعنى محل ميل كردن. و مراد از «كتاب ربّك»، قرآن و يا لوح محفوظ است. و گويا دومى با جمله «لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ»، مناسب تر است. | ||
همان طور كه قبلا هم گفتيم، گفتار در اين آيات، معطوف به ماقبل داستان اصحاب كهف است. به همين جهت، مناسب تر اين است كه بگوييم: جملۀ «وَ اتلُ...»، عطف است بر جملۀ «إنَّا جَعَلنَا مَا عَلَى الأرضِ...» و معنايش اين مى شود كه: تو اى رسول گرامى ام، خودت را بر اثر كفر ورزيدن مردم و از تأسف خوردن بر آنان به هلاكت مينداز. آنچه از كتاب پروردگارت به تو وحى مى شود، تلاوت كن. زيرا هيچ چيز كلمات او را تغيير نمى دهد. چون كلمات او، حق و ثابت است. و نيز براى اين كه تو غير از خدا و كلمات او، ديگر جايى ندارى كه دل به سوى آن متمايل سازى. | |||
از | از اين جا روشن مى شود كه هر يك از دو جملۀ «لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ» و جملۀ «وَ لَن تَجِدَ مِن دُونِهِ مُلتَحَداً»، براى تعليلى جداگانه است، و در حقيقت، دو حجت جداى از هم اند، براى تعليل آن امرى كه در جمله «وَ اتلُ: بود و شايد به همين جهت است كه خطاب در جملۀ «وَ لَن تَجِدَ...»، مخصوص رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» شده است. با اين كه حكم در آن عمومى است و مخصوص به آن جناب نيست. چون به غير از خدا، هيچ ملتحدى براى احدى نيست، نه تنها براى پيغمبر. | ||
ممكن هم هست كه منظور از | ممكن هم هست كه منظور از جملۀ «وَ لَن تَجِدَ...» اين باشد كه: تو، آرى، شخص تو، به خاطر اين كه رسول هستى، مانند ديگران مراجع متعدد ندارى. تو جز يك نفر كه آن هم فرستنده تو است، ملتحد ديگرى ندارى. | ||
مؤيد اين | بنابراين، مناسب تر اين است كه بگوييم: جملۀ «لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ»، يك حجت است و سفارش اين است كه: اين آيات را كه مشتمل بر دستور خدا به تبليغ است، براى ايشان بخوان. چون كلمه اى است الهى، كه تغيير و دگرگونى نمى پذيرد، و تو فرستاده اويى، و جز اين كه به سوى فرستنده ات تمايل نموده، رسالت او را اداء كنى، وظيفه ديگرى ندارى. | ||
مؤيد اين معنا، كلام ديگر خداى تعالى است كه در جاى ديگر مى فرمايد: «قُل إنِّى لَن يُجِيرَنِى مِنَ اللّه أحَدٌ وَ لَن أجِدُ مِن دُونِهِ مُلتَحَداً إلّا بَلَاغاً مِنَ اللّه وَ رِسَالَاتِهِ». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۷ </center> | ||
==معناى «صبر» و «وجه»، و مراد از «اراده و طلب وجه خدا»== | |||
«'''وَ اصبرْ نَفْسك مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ...'''»: | «'''وَ اصبرْ نَفْسك مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ...'''»: | ||
راغب در مفردات گفته : كلمه ((صبر(( به معناى امساك وخوددارى در تنگنا است . وقتى كسى مى گويد: ((صبرت الدابة (( معنايش اين است كه من فلان حيوان را در جايى بدون علف حبس كردم . ونيز وقتى كسى مى گويد: ((صبرت فلانا(( معنايش اين است كه بلائى بر سرش آوردم كه بعدا مى فهمد، بلائى كه از آن خلاصى نخواهد يافت . كلمه ((صبر(( به طور كلى به معناى حبس ونگهدارى نفس است در برابر عمل به مقرراتى كه عقل وشرع معتبر مى شمارند ويا ترك چيزهايى كه عقل وشرع اقتضاء مى كنند كه نفوس را از ارتكاب آن حبس كرد. | راغب در مفردات گفته : كلمه ((صبر(( به معناى امساك وخوددارى در تنگنا است . وقتى كسى مى گويد: ((صبرت الدابة (( معنايش اين است كه من فلان حيوان را در جايى بدون علف حبس كردم . ونيز وقتى كسى مى گويد: ((صبرت فلانا(( معنايش اين است كه بلائى بر سرش آوردم كه بعدا مى فهمد، بلائى كه از آن خلاصى نخواهد يافت . كلمه ((صبر(( به طور كلى به معناى حبس ونگهدارى نفس است در برابر عمل به مقرراتى كه عقل وشرع معتبر مى شمارند ويا ترك چيزهايى كه عقل وشرع اقتضاء مى كنند كه نفوس را از ارتكاب آن حبس كرد. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۵۱: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۴۲۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۴۲۰ </center> | ||
<span id='link284'><span> | <span id='link284'><span> | ||
==اى پيامبر حق را بگو و از ايمان نياوردن مردم تاءسف مخور كه ظالمان را آتش و مؤمنان صالح العمل را پاداش است == | ==اى پيامبر حق را بگو و از ايمان نياوردن مردم تاءسف مخور كه ظالمان را آتش و مؤمنان صالح العمل را پاداش است == | ||
«'''وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكمْ فَمَن شاءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شاءَ فَلْيَكْفُرْ'''»: | «'''وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكمْ فَمَن شاءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شاءَ فَلْيَكْفُرْ'''»: |
ویرایش