۱۶٬۸۸۰
ویرایش
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
«'''وَ اصبرْ نَفْسك مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ...'''»: | «'''وَ اصبرْ نَفْسك مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ...'''»: | ||
راغب در مفردات گفته : كلمه | راغب در مفردات گفته: كلمه «صبر» به معناى امساك و خوددارى در تنگنا است. وقتى كسى مى گويد: «صبرتُ الدّابة»، معنايش اين است كه من فلان حيوان را در جايى بدون علف حبس كردم. و نيز وقتى كسى مى گويد: «صبرتُ فُلاناً»، معنايش اين است كه بلایى بر سرش آوردم كه بعدا مى فهمد. بلایى كه از آن خلاصى نخواهد يافت. | ||
كلمه | كلمه «صبر»، به طور كلى، به معناى حبس و نگهدارى نفس است در برابر عمل به مقرراتى كه عقل و شرع معتبر مى شمارند، و يا ترك چيزهايى كه عقل و شرع اقتضاء مى كنند كه نفوس را از ارتكاب آن حبس كرد. | ||
كسى كه خدا را مى خواند | كلمه «وجه» از هر چيز، به معناى آن رويى است كه به طرف ماست، و ما به سويش مى رويم. و اصل در معناى «وجه»، همان وجه آدمى و صورت اوست، كه يكى از اعضاى وى است، و وجه خداى تعالى، همان اسماء حُسنى و صفات عليایى است كه متوجهين به درگاهش با آن ها متوجه مى شوند، و به وسيله آن ها خدا را مى خوانند و عبادت مى كنند، همچنان كه خودش فرمود: «وَ لله الأسمَاءُ الحُسنَى فَادعُوهُ بِهَا»، و اما ذات متعالى خدا به هيچ وجه راهى بدان نيست، و قاصدان آن درگاه و مريداين اگر قصد او را مى كنند، بدين جهت است كه او «إله» و «ربّ» و «علىّ» و «عظيم» و «رحيم» و «صاحب رضوان» است، و صاحب صدها اسماء و صفات ديگر. | ||
كسى كه خدا را مى خواند و وجه او را مى خواهد، اگر صفات فعلى او نظير رحمت و رضا و انعام و فضل را منظور دارد، آن وقت «اراده وجه خدا» به معناى اين مى شود كه خدا او را به لباس مرحوميت و مرضى بودن در آورد. و اگر منظور او، صفات غير فعلى خدا، مانند علم و قدرت و كبرياء و عظمت او است، پس منظورش اين است كه با اين صفات عليا به درگاه او تقرب جويد. | |||
و اگر خواستى مى توانى به عبارت ديگرى بگويى: مى خواهد خود را در جايى قرار دهد كه صفت الهى اقتضاى آن را دارد. مثلا آن قدر خود را ذليل جلوه دهد كه عزت و عظمت و كبريایى او اقتضاء آن را دارد، و آن چنان خود را در موقف، جاهل عاجز ضعيف قرار دهد كه علم و قدرت و قوت خدا آن را اقتضاء مى كند، و همچنين ساير صفات - دقت فرمایيد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۱۸ </center> | ||
گفتار ديگران در معناى | ==گفتار ديگران در معناى «وجه» و دعاى صبح و شام، در آيه شريفه== | ||
از اينجا معلوم مى شود عدم صحت قول بعضى كه گفته اند: منظور معناى مجازى وجه خدا يعنى رضايت خدا واطاعت مرضى ، رضاى اواست ، چون وقتى كسى از كسى راضى شد بدوروى مى آورد، خدا هم وقتى از ما راضى شد به ما روى مى آورد، همچنانكه وقتى خشم كرد روى مى گرداند. ونيز اينكه بعضى ديگر گفته اند: منظور از وجه ذات است ودر حقيقت مضاف آن حذف شده وتقدير ((ذات وجه (( بوده ، ومعناى آيه اين است كه مى خواهند به ذاتى داراى وجه تقرب جويند. وهمچنين اينكه بعضى گفته اند: مراد از آن توجه است. | از اينجا معلوم مى شود عدم صحت قول بعضى كه گفته اند: منظور معناى مجازى وجه خدا يعنى رضايت خدا واطاعت مرضى ، رضاى اواست ، چون وقتى كسى از كسى راضى شد بدوروى مى آورد، خدا هم وقتى از ما راضى شد به ما روى مى آورد، همچنانكه وقتى خشم كرد روى مى گرداند. ونيز اينكه بعضى ديگر گفته اند: منظور از وجه ذات است ودر حقيقت مضاف آن حذف شده وتقدير ((ذات وجه (( بوده ، ومعناى آيه اين است كه مى خواهند به ذاتى داراى وجه تقرب جويند. وهمچنين اينكه بعضى گفته اند: مراد از آن توجه است. |
ویرایش