گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
<span id='link32'><span>
<span id='link32'><span>
==نزول عذاب الهى و آغاز آن با صيحه اى آسمانى ==
==نزول عذاب الهى و آغاز آن با صيحه اى آسمانى ==
«'''فَأَخَذَتهُمُ الصيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْداً لِّلْقَوْمِ الظالِمِينَ'''»:
«'''فَأَخَذَتهُمُ الصيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ'''»:


حرف «باء» در كلمه «بالحق» براى مصاحبت و معيت است، و اين جار و مجرور متعلق است به جمله «فاخذتهم» يعنى: صيحه ايشان را گرفت در حالى كه مصاحب با «حق» بود. و ممكن هم هست براى سببيت باشد، و كلمه «حق» وصفى باشد كه در جاى موصوف خود نشسته است، و موصوف آن حذف شده، و تقدير آن «فاخذتهم الصيحة»، بسبب الامر «الحق - و يا - قضاء الحق» باشد. يعنى: صيحه ايشان را گرفت به سبب امر حق - و يا - قضاء حق . همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «فاذا جاء امر الله قضى بالحق».
حرف «باء» در كلمۀ «بِالحَقّ»، براى مصاحبت و معيّت است، و اين جار و مجرور، متعلق است به جملۀ «فَأخَذَتهُم». يعنى: صيحه، ايشان را گرفت، در حالى كه مصاحب با «حق» بود.  


كلمه «غثاء» - به ضمه غين كه گاهى «ثاء» آن مشدد خوانده مى شود - به معناى گياه و برگ و چوب پوسيده است كه با سيل مى آيد. و جمله «فبعدا للقوم الظالمين» لعنت و دورى ايشان و نفرين بر ايشان است.
و ممكن هم هست براى سببيت باشد، و كلمۀ «حق»، وصفى باشد كه در جاى موصوف خود نشسته است، و موصوف آن حذف شده، و تقدير آن «فَأخَذَتهُمُ الصَّيحَةُ»، بسبب «الأمر الحق» - و يا - «قضاء الحق» باشد. يعنى: صيحه ايشان را گرفت به سبب امر حق - و يا - قضاء حق. همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «فَإذَا جَاءَ أمرُ اللِه قُضِى بِالحَقّ».


و معناى آيه اين است كه: ما به وعده اى كه به رسول خود داده بوديم كه ايشان را عذاب مى كنيم وفا كرديم، پس صيحه آسمانى كه عذابشان بود آن ها را بگرفت و ايشان را هلاك نموده، به صورت غثاى سيل در آورديم، پس دور باشند قوم ستمكار، دورى سختى.
كلمه «غُثَاء» - به ضمّ غين، كه گاهى «ثاء» آن مشدّد خوانده مى شود - به معناى گياه و برگ و چوب پوسيده است كه با سيل مى آيد. و جملۀ «فَبُعداً لِلقَومِ الظَّالِمين»، لعنت و دورى ايشان و نفرين بر ايشان است.


قرآن كريم نامى از اين قوم كه خداوند بعد از نوح به وجودشان آورده و سپس هلاكشان كرده ، و نيز نامى از رسول ايشان نبرده. و بعيد نيست كه مراد همان ثمود، قوم صالح باشند، چون خداى تعالى در چند جا داستان ايشان را آورده و فرموده كه اين قوم بعد از نوح مى زيستند و با بلاى صيحه نابود شدند.
و معناى آيه اين است كه: ما به وعده اى كه به رسول خود داده بوديم كه ايشان را عذاب مى كنيم، وفا كرديم. پس صيحه آسمانى كه عذابشان بود، آن ها را بگرفت و ايشان را هلاك نموده، به صورت غثاى سيل در آورديم. پس دور باشند قوم ستمكار، دورى سختى.


«'''ثُمّ أنشَأنَا مِن بَعدِهِم قُرُوناً آخَرِين مَا تَسبِقُ مِن أُمّةٍ أجَلَهَا وَ مَا يَستَأخِرُونَ'''»:
قرآن كريم، نامى از اين قوم كه خداوند بعد از نوح به وجودشان آورده و سپس هلاكشان كرده، و نيز نامى از رسول ايشان نبرده. و بعيد نيست كه مراد، همان «ثمود»، قوم صالح باشند. چون خداى تعالى، در چند جا، داستان ايشان را آورده و فرموده كه اين قوم بعد از نوح مى زيستند و با بلاى صيحه نابود شدند.
 
«'''ثُمّ أنشَأنَا مِن بَعدِهِم قُرُوناً آخَرِين * مَا تَسبِقُ مِن أُمّةٍ أجَلَهَا وَ مَا يَستَأخِرُونَ'''»:


توضيح معناى اين آيه، مكرر گذشت.
توضيح معناى اين آيه، مكرر گذشت.


«'''ثمَّ أَرْسلْنَا رُسُلَنَا تَترَا كلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولهَُا كَذَّبُوهُ...'''»:
«'''ثمَّ أَرْسلْنَا رُسُلَنَا تَترَا كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولهَُا كَذَّبُوهُ...'''»:


فرستادن رسولان به صورت «تترى»، به معناى فرستادن يكى پس از ديگرى است.
فرستادن رسولان به صورت «تترى»، به معناى فرستادن يكى پس از ديگرى است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۵ </center>
كلمه «تواتر» هم، از همين باب است ، چون تواتر هم به معناى تك تك و فرد فردهاى پشت سر هم است. و از اصمعى نقل شده كه در معناى «واترت الخبر» گفته: يعنى ابعاض آن را پشت سر هم قرار دادم، در حالى كه ما بين هر دو بعض مختصر سكوتى هست.
كلمۀ «تواتر» هم، از همين باب است. چون تواتر هم، به معناى تك تك و فرد فردهاى پشت سرِ هم است. و از اصمعى نقل شده كه در معناى «وَاتَرتُ الخَبَرَ» گفته: يعنى ابعاض آن را پشت سرِ هم قرار دادم، در حالى كه مابين هر دو بعض، مختصر سكوتى هست.


اين آيه تتمه آيه قبلى است كه مى فرمود: «ثم انشانا من بعدهم قرونا» و كلمه «ثُمّ» براى افاده بعديت ذكرى است، نه زمانى.
اين آيه، تتمه آيه قبلى است كه مى فرمود: «ثُمَّ أنشَأناَ مِن بَعدِهِم قُرُوناً»، و كلمۀ «ثُمّ»، براى افاده بعديت ذكرى است، نه زمانى.
<span id='link33'><span>
<span id='link33'><span>


۱۶٬۸۱۴

ویرایش