۱۶٬۸۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
<span id='link32'><span> | <span id='link32'><span> | ||
==نزول عذاب الهى و آغاز آن با صيحه اى آسمانى == | ==نزول عذاب الهى و آغاز آن با صيحه اى آسمانى == | ||
«'''فَأَخَذَتهُمُ الصيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْداً لِّلْقَوْمِ | «'''فَأَخَذَتهُمُ الصيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ'''»: | ||
حرف «باء» در | حرف «باء» در كلمۀ «بِالحَقّ»، براى مصاحبت و معيّت است، و اين جار و مجرور، متعلق است به جملۀ «فَأخَذَتهُم». يعنى: صيحه، ايشان را گرفت، در حالى كه مصاحب با «حق» بود. | ||
و ممكن هم هست براى سببيت باشد، و كلمۀ «حق»، وصفى باشد كه در جاى موصوف خود نشسته است، و موصوف آن حذف شده، و تقدير آن «فَأخَذَتهُمُ الصَّيحَةُ»، بسبب «الأمر الحق» - و يا - «قضاء الحق» باشد. يعنى: صيحه ايشان را گرفت به سبب امر حق - و يا - قضاء حق. همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «فَإذَا جَاءَ أمرُ اللِه قُضِى بِالحَقّ». | |||
كلمه «غُثَاء» - به ضمّ غين، كه گاهى «ثاء» آن مشدّد خوانده مى شود - به معناى گياه و برگ و چوب پوسيده است كه با سيل مى آيد. و جملۀ «فَبُعداً لِلقَومِ الظَّالِمين»، لعنت و دورى ايشان و نفرين بر ايشان است. | |||
و معناى آيه اين است كه: ما به وعده اى كه به رسول خود داده بوديم كه ايشان را عذاب مى كنيم، وفا كرديم. پس صيحه آسمانى كه عذابشان بود، آن ها را بگرفت و ايشان را هلاك نموده، به صورت غثاى سيل در آورديم. پس دور باشند قوم ستمكار، دورى سختى. | |||
«'''ثُمّ أنشَأنَا مِن بَعدِهِم قُرُوناً آخَرِين مَا تَسبِقُ مِن أُمّةٍ أجَلَهَا وَ مَا يَستَأخِرُونَ'''»: | قرآن كريم، نامى از اين قوم كه خداوند بعد از نوح به وجودشان آورده و سپس هلاكشان كرده، و نيز نامى از رسول ايشان نبرده. و بعيد نيست كه مراد، همان «ثمود»، قوم صالح باشند. چون خداى تعالى، در چند جا، داستان ايشان را آورده و فرموده كه اين قوم بعد از نوح مى زيستند و با بلاى صيحه نابود شدند. | ||
«'''ثُمّ أنشَأنَا مِن بَعدِهِم قُرُوناً آخَرِين * مَا تَسبِقُ مِن أُمّةٍ أجَلَهَا وَ مَا يَستَأخِرُونَ'''»: | |||
توضيح معناى اين آيه، مكرر گذشت. | توضيح معناى اين آيه، مكرر گذشت. | ||
«'''ثمَّ أَرْسلْنَا رُسُلَنَا تَترَا | «'''ثمَّ أَرْسلْنَا رُسُلَنَا تَترَا كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولهَُا كَذَّبُوهُ...'''»: | ||
فرستادن رسولان به صورت «تترى»، به معناى فرستادن يكى پس از ديگرى است. | فرستادن رسولان به صورت «تترى»، به معناى فرستادن يكى پس از ديگرى است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۵ </center> | ||
كلمۀ «تواتر» هم، از همين باب است. چون تواتر هم، به معناى تك تك و فرد فردهاى پشت سرِ هم است. و از اصمعى نقل شده كه در معناى «وَاتَرتُ الخَبَرَ» گفته: يعنى ابعاض آن را پشت سرِ هم قرار دادم، در حالى كه مابين هر دو بعض، مختصر سكوتى هست. | |||
اين | اين آيه، تتمه آيه قبلى است كه مى فرمود: «ثُمَّ أنشَأناَ مِن بَعدِهِم قُرُوناً»، و كلمۀ «ثُمّ»، براى افاده بعديت ذكرى است، نه زمانى. | ||
<span id='link33'><span> | <span id='link33'><span> | ||
ویرایش