گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
<span id='link8'><span>
<span id='link8'><span>


==عظمت صورت واقعى جبرئيل و همچنين اسرافيل ==
==عظمت صورت واقعى «جبرئيل» و «اسرافيل» ==
و در بحار، از الدر المنثور از ابن شهاب روايت كرده كه گفت : رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) از جبرئيل خواست تا خود را با صورت واقعى اش به وى نشان دهد، جبرئيل گفت : تو طاقت ديدن صورت واقعى مرا ندارى ، فرمود: با اين حال دوست دارم تو را به آن صورت ببينم ، پس رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) در شبى مهتابى به نمازگاه خود بيرون رفت ، كه ناگهان جبرئيل با صورت واقعى اش نزدش ‍ آمد، آن جناب از ديدن وى بيهوش شد، و چون به هوش آمد ديد تكيه بر جبرئيل دارد، و جبرئيل يكى از دو دست خود را بر سينه او و دست ديگر را بين دو شانه او نهاده ، فرمود: من هرگز باور نمى كردم كه چيزى از مخلوقات به اين شكل باشد، جبرئيل گفت : پس چطور مى توانى اسرافيل را ببينى ؟ او دوازده بال دارد كه يك بالش در مشرق و بال ديگرش در مغرب است ، و عرش بر شانه او قرار دارد و گويا در برابر عظمت پروردگار آنقدر كوچك مى شود كه به صورت مرغى كوچكتر از گنجشك در مى آيد و در هر حال عرش خدا را عظمت خدايى حمل مى كند.
و در بحار، از الدر المنثور، از ابن شهاب روايت كرده كه گفت:  


و در صافى از توحيد نقل كرده ، كه بسند خود از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت كرده كه در حديثى فرمود: منظور از آيه ((ما زاغ البصر و ما طغى لقد رامن آيات ربه الكبرى (( - چشم منحرف نشد، و عوضى هم نديد، او از آيات بزرگ پروردگارش را ديد اين است كه آن جناب جبرئيل را دو بار به صورت واقعى اش ديد، يكى اين بار بود، و يكى هم بارى ديگر، و از اين جهت جبرئيل را از آيات بزرگ خدا خواند، كه جبرئيل خلقتى عظيم دارد، و او از روحانيين است ، كه خلقت و صفتشان را غير از خدا كسى درك نمى كند.
رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، از جبرئيل خواست تا خود را با صورت واقعى اش، به وى نشان دهد. جبرئيل گفت: تو طاقت ديدن صورت واقعى مرا ندارى. فرمود: با اين حال دوست دارم تو را به آن صورت ببينم.  


و از خصال حكايت شده كه به سند خود از محمّد بن روان ، از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: وقتى جبرئيل نزد من آمد، گفت من و هيچ يك از ملائكه به خانه اى كه در آن سگ و يا مجسمه و يا ظرفى باشد كه در آن بول كنند داخل نمى شويم.
پس رسول خدا «صلى اللّه عليه وآله و سلم»، در شبى مهتابى به نمازگاه خود بيرون رفت، كه ناگهان جبرئيل با صورت واقعى اش، نزدش آمد. آن جناب از ديدن وى بيهوش شد، و چون به هوش آمد، ديد تكيه بر جبرئيل دارد، و جبرئيل يكى از دو دست خود را بر سينۀ او و دست ديگر را بين دو شانۀ او نهاده، فرمود: من هرگز باور نمى كردم كه چيزى از مخلوقات به اين شكل باشد.
 
جبرئيل گفت: پس چطور مى توانى اسرافيل را ببينى؟ او دوازده بال دارد كه يك بالش در مشرق و بال ديگرش در مغرب است، و عرش بر شانۀ او قرار دارد، و گويا در برابر عظمت پروردگار، آنقدر كوچك مى شود كه به صورت مرغى كوچكتر از گنجشك در مى آيد، و در هرحال عرش خدا را عظمت خدايى حمل مى كند.
 
و در صافى، از توحيد نقل كرده، كه به سند خود، از اميرالمؤمنين «عليه السلام» روايت كرده كه در حديثى فرمود: منظور از آيه «مَا زَاغَ البَصَرُ وَ مَا طَغَى * لَقَد رآ مِن آيَاتِ رَبّه الكُبرَى: چشم منحرف نشد، و عوضى هم نديد. او، از آيات بزرگ پروردگارش را ديد»، اين است كه: آن جناب، جبرئيل را دو بار به صورت واقعى اش ديد. يكى اين بار بود، و يكى هم بارى ديگر. و از اين جهت، جبرئيل را از آيات بزرگ خدا خواند، كه جبرئيل خلقتى عظيم دارد، و او از روحانييّن است، كه خلقت و صفتشان را، غير از خدا كسى درك نمى كند.
 
و از خصال حكايت شده كه به سند خود، از محمّد بن روان، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: وقتى جبرئيل نزد من آمد، گفت: من و هيچ يك از ملائكه به خانه اى كه در آن سگ و يا مجسمه و يا ظرفى باشد كه در آن بول كنند، داخل نمى شويم.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۲ </center>
مؤلف : در اين باب درباره صفت ملائكه رواياتى بيرون از حد شمار وارد شده ، كه يا مربوط به معاد است، و يا مربوط به معراج رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم)، و يا در ابواب متفرقه ديگر، و آنچه ما به عنوان نمونه در اين جا آورديم كافى است.
مؤلف: در اين باب، درباره صفت ملائكه، رواياتى بيرون از حدّ شمار وارد شده، كه يا مربوط به معاد است، و يا مربوط به معراج رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، و يا در ابواب متفرقه ديگر، و آنچه ما به عنوان نمونه در اين جا آورديم، كافى است.
<span id='link9'><span>
<span id='link9'><span>


و در عيون در باب روايات جامعى كه از حضرت رضا (عليه السلام) نقل شده ، به سند خود از آن جناب (عليه السلام) نقل كرده ، كه فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم ) فرمود: قرآن را با صوت خوش بخوانيد، كه صوت خوش به زيبايى قرآن مى افزايد، آن گاه اين جمله را قرائت كردند: ((يزيد فى الخلق ما يشاء((.
و در عيون، در باب روايات جامعى كه از حضرت رضا «عليه السلام» نقل شده، به سند خود، از آن جناب «عليه السلام» نقل كرده، كه فرمود: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: قرآن را با صوت خوش بخوانيد، كه صوت خوش، به زيبايى قرآن مى افزايد. آن گاه اين جمله را قرائت كردند: «يَزِيدُ فِى الخَلقِ مَا يَشَاءُ».
 
و در توحيد، به سند خود، از زراره، از عبداللّه بن سليمان، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه گفت: شنيدم آن جناب مى فرمود: قضا و قدر، دو تا از مخلوقات خدايند، و خدا هرچه بخواهد، در خلق مى افزايد.


و در توحيد به سند خود از زراره ، از عبداللّه بن سليمان ، از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه گفت: شنيدم آن جناب مى فرمود: قضا و قدر دو تا از مخلوقات خدايند، و خدا هرچه بخواهد در خلق مى افزايد.
و در مجمع البيان، در ذيل جملۀ «يَزِيدُ فِى الخَلقِ مَا يَشَاءُ» گفته: از ابوهريره، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت شده كه فرمود: زيادى در خلقت، روى زيبا و صوت خوب و شعر خوب است.


و در مجمع البيان در ذيل جمله «يزيد فى الخلق ما يشاء» گفته : از ابوهريره از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) روايت شده كه فرمود: زيادى در خلقت ، روى زيبا و صوت خوب و شعر خوب است.
مؤلف: روايات سه گانه اخير، از باب جرى و تطبيق كلّى بر مصداق است.
مؤلف: روايات سه گانه اخير از باب جرى و تطبيق كلى بر مصداق است .
<span id='link10'><span>
<span id='link10'><span>


۱۶٬۲۷۸

ویرایش