گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۰: خط ۷۰:
<span id='link6'><span>
<span id='link6'><span>


==رواياتى درباره ملائكه و وصف ايشان==
==بحث روايتى==
در كتاب بحار از كتاب اختصاص نقل كرده كه وى به سند خود از معلى بن محمّد، و او با اسقاط نام راويان از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: خداى عزّوجلّ ملائكه را از نور آفريده ....
در كتاب بحار، از كتاب اختصاص نقل كرده كه وى، به سند خود، از مُعلّى بن محمّد، و او با اسقاط نام راويان، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: خداى عزّوجلّ، ملائكه را از نور آفريده...
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۷ </center>
و در تفسير قمى گفته امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداوند ملائكه را مختلف خلق كرد، مثلا وقتى جبرئيل نزد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) آمد، ششصد بال داشت ، و بر ساق پايش درى بود چون قطره شبنمى كه روى گياهان مى افتد. آن قدر بزرگ بود كه بين آسمان و زمين را پر مى كرد.
و در تفسير قمى گفته امام صادق «عليه السلام» فرمود: خداوند، ملائكه را مختلف خلق كرد. مثلا وقتى جبرئيل نزد رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» آمد، ششصد بال داشت، و بر ساق پايش، دُرّى بود چون قطرۀ شبنمى كه روى گياهان مى افتد. آن قدر بزرگ بود كه بين آسمان و زمين را پُر مى كرد.


و نيز فرمود: هر گاه خداى عزّوجلّ به ميكائيل دستور دهد به زمين هبوط كند، يك پايش روى زمين هفتم ، و پاى ديگرش روى آسمان هفتم قرار خواهد گرفت ، و نيز خداى تعالى فرشتگانى دارد كه نيمى از آنها از يخ ، و نيم ديگرشان از آتش است ، و ذكرشان اين است كه : ((اى خدايى كه بين يخ و آتش الفت افكندى ، دلهاى ما را بر طاعتت ثبات بده ((.
و نيز فرمود: هرگاه خداى عزّوجلّ به ميكائيل دستور دهد به زمين هبوط كند، يك پايش روى زمين هفتم، و پاى ديگرش روى آسمان هفتم قرار خواهد گرفت. و نيز خداى تعالى، فرشتگانى دارد كه نيمى از آن ها از يخ، و نيم ديگرشان از آتش است، و ذكرشان اين است كه: «اى خدايى كه بين يخ و آتش الفت افكندى، دل هاى ما را بر طاعتت ثبات بده».


و نيز فرمود: خدا را فرشته اى است كه بين نرمه گوشش تا ديدگانش ‍ مسافتى است كه فرضا اگر پرنده اى بخواهد آن را طى كند، بايد پانصد سال بال بزند.
و نيز فرمود: خدا را فرشته اى است كه بين نرمۀ گوشش تا ديدگانش، مسافتى است كه فرضا اگر پرنده اى بخواهد آن را طى كند، بايد پانصد سال، بال بزند.


و نيز فرمود: ملائكه آب و طعام نمى خورند، و ازدواج ندارند، و تنها با نسيم عرش ، زنده اند، و براى خداى عزّو جلّفرشتگانى است كه تا روز قيامت يكسره در ركوع اند، و براى او فرشتگانى ديگر است كه تا روز قيامت يكسره در سجده اند.
و نيز فرمود: ملائكه آب و طعام نمى خورند، و ازدواج ندارند، و تنها با نسيم عرش زنده اند، و براى خداى عزّوجلّ، فرشتگانى است كه تا روز قيامت، يكسره در ركوع اند، و براى او، فرشتگانى ديگر است كه تا روز قيامت، يكسره در سجده اند.


آن گاه امام صادق (عليه السلام ) فرمود رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) فرموده : هيچ موجودى از مخلوقات خدا نيست كه عددش بيشتر از ملائكه باشد، و در هر روز و يا هر شب هفتاد هزار فرشته به زمين نازل مى شوند، و پيرامون كعبه طواف مى كنند، و آن گاه نزد من و سپس نزد اميرالمؤ مين (عليه السلام ) رفته ، سلام مى كنند، و آنگاه نزد حسين (عليه السلام ) مى روند و شب را نزد او مى مانند، تا سحر شود، پس معراجى براى آنان نصب مى كنند، تا به آسمان عروج كنند، و ديگر تا ابد به زمين نمى آيند.
آن گاه امام صادق «عليه السلام» فرمود: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرموده: هيچ موجودى از مخلوقات خدا نيست كه عددش بيشتر از ملائكه باشد، و در هر روز و يا هر شب، هفتاد هزار فرشته به زمين نازل مى شوند، و پيرامون كعبه طواف مى كنند، و آن گاه نزد من و سپس نزد اميرالمؤمين «عليه السلام» رفته، سلام مى كنند، و آنگاه نزد حسين «عليه السلام» مى روند و شب را نزد او مى مانند، تا سحر شود. پس معراجى براى آنان نصب مى كنند، تا به آسمان عروج كنند، و ديگر تا ابد به زمين نمى آيند.


امام ابوجعفر (عليه السلام ) فرموده : خداى عزّو جلّاسرافيل و جبرئيل و ميكائيل را از يك تسبيح آفريد، و برايشان گوش و چشم و تيزى عقل و سرعت فهم قرار داد.
امام ابوجعفر «عليه السلام» فرموده: خداى عزّوجلّ، اسرافيل و جبرئيل و ميكائيل را از يك تسبيح آفريد، و برايشان، گوش و چشم و تيزى عقل و سرعت فهم قرار داد.


اميرالمؤمنين (عليه السلام ) درباره خلقت ملائكه فرموده : خدايا ملائكه را بيافريدى ، و در آسمانت جاى دادى ، ملائكه اى كه نه در آنان سستى هست و نه غفلت ، و نه در ايشان معصيتى مفهوم دارد.
اميرالمؤمنين «عليه السلام»، درباره خلقت ملائكه فرموده: خدايا ملائكه را بيافريدى، و در آسمانت جاى دادى. ملائكه اى كه نه در آنان سستى هست و نه غفلت، و نه در ايشان معصيتى مفهوم دارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۸ </center>
آرى آنها داناترين خلق تو به تو هستند و ترسنده ترين خلق تو از تواند، و مقرب ترين خلق تو به تواند و عامل ترين خلق تو به فرمان تواند، نه خواب بر ديدگان ايشان مسلط مى شود، و نه سهو عقول ، و نه خستگى بدنها، ايشان نه در پشت پدران جاى مى گيرند، و نه در رحم مادران ، و نه خلقتشان از ماء مهين است ، بلكه تو اى خدا ايشان را به نوعى ديگر ايجاد كرده اى ، و در آسمانهايت منزل دادى ، و با جاى دادنت در جوار خود اكرامشان كرده اى ، و بر وحى خود امين ساختى ، و آفات را از ايشان دور كردى ، و از بلاها محافظتشان فرمودى ، و از گناهان پاكشان ساختى ، اگر قوت تو نبود خود قوى نمى شدند، و اگر تثبيت تو نبود خودشان ثابت قدم نمى گشتند، و اگر رحمت تو نبود اطاعت تو نمى كردند، و اگر تو نبودى آنها هم نبودند.
آرى، آن ها داناترين خلق تو به تو هستند و ترسنده ترين خلق تو از تواند، و مقرب ترين خلق تو به تواند و عامل ترين خلق تو، به فرمان تواند. نه خواب بر ديدگان ايشان مسلط مى شود، و نه سهو عقول، و نه خستگى بدن ها. ايشان نه در پشت پدران جاى مى گيرند، و نه در رحم مادران، و نه خلقتشان از ماء مهين است، بلكه تو اى خدا، ايشان را به نوعى ديگر ايجاد كرده اى، و در آسمان هايت منزل دادى، و با جاى دادنت در جوار خود، اكرامشان كرده اى، و بر وحى خود امين ساختى، و آفات را از ايشان دور كردى، و از بلاها محافظتشان فرمودى، و از گناهان پاكشان ساختى. اگر قوت تو نبود، خود قوى نمى شدند، و اگر تثبيت تو نبود، خودشان ثابت قدم نمى گشتند، و اگر رحمت تو نبود، اطاعت تو نمى كردند، و اگر تو نبودى، آن ها هم نبودند.


ليكن اگر آنها كه اين همه نزد تو مقام دارند، و تو را اطاعت مى كنند و نزدت داراى منزلتند، و غفلتشان از امر تو اندك است ، آنچه را كه از تو بر ايشان پوشيده مانده مشاهده مى كردند، و آن عظمت را كه تاكنون از تو پى نبرده اند پى مى بردند، قطعا عبادت و عمل خود را كوچك مى شمردند، و نفس خود را به ملامت مى گرفتند، و مى دانستند كه تو را آن طور كه بايد عبادت نكردند. منرهى تو كه خالقى و معبودى ، چقدر رفتارت با مخلوقاتت نيكو است .
ليكن اگر آن ها كه اين همه نزد تو مقام دارند، و تو را اطاعت مى كنند و نزدت داراى منزلت اند، و غفلتشان از امر تو اندك است، آنچه را كه از تو بر ايشان پوشيده مانده، مشاهده مى كردند، و آن عظمت را كه تاكنون از تو پى نبرده اند، پى مى بردند، قطعا عبادت و عمل خود را كوچك مى شمردند، و نفس خود را به ملامت مى گرفتند، و مى دانستند كه تو را آن طور كه بايد، عبادت نكردند. منزّهى تو كه خالقى و معبودى، چقدر رفتارت با مخلوقاتت نيكو است.


و در بحار از الدر المنثور از ابى العلاء بن سعد روايت آورده ، كه گفت روزى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) به همنشينان خود فرمود: ((آسمان به تنگ آمد، و حق دارد كه چنين باشد، براى اينكه جاى يك قدم در آن نيست ، مگر آنكه همانجا را فرشته اى اشغال كرده ، كه يا در ركوع است ، و يا در سجده ، آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «'''و انا لنحن الصافون و انا لنحن المسبحون'''» - به درستى ماييم كه همواره در صفيم، و ماييم كه همواره در تسبيح هستيم. و از خصال روايت شده كه وى به سند خود از محمّد بن طلحه حديث كرده ، و او بدون ذكر بقيه سند از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) روايت كرده ، كه فرموده: ملائكه بر سه دسته اند، دسته اى داراى دو بال و دسته اى داراى سه بال و دسته ديگر داراى چهار بالند.
و در بحار، از الدر المنثور از ابى العلاء بن سعد روايت آورده، كه گفت: روزى رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، به همنشينان خود فرمود: «آسمان به تنگ آمد، و حق دارد كه چنين باشد، براى اين كه جاى يك قدم در آن نيست، مگر آن كه همان جا را فرشته اى اشغال كرده، كه يا در ركوع است، و يا در سجده. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «وَ إنّا لَنَحنُ الصّافُّونَ وَ إنّا لَنَحنُ المُسَبّحُون = به درستى ماييم كه همواره در صفيم، و ماييم كه همواره در تسبيح هستيم».  
 
و از خصال روايت شده كه وى، به سند خود، از محمّد بن طلحه حديث كرده، و او، بدون ذكر بقيه سند، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت كرده، كه فرموده: ملائكه بر سه دسته اند. دسته اى، داراى دو بال، و دسته اى، داراى سه بال و دسته ديگر، داراى چهار بالند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۹ </center>
مؤلف : نظير اين حديث را كافى هم به سند خود از عبداللّه بن طلحه روايت كرده . و شايد مراد از آن ، توصيف اغلب ملائكه باشد، نه همه آنها، و گرنه با سياق آيه كه مى فرمود: ((در خلقت هر چه بخواهد اضافه مى كند(( و با روايات ديگر كه مى فرمود: ((جبرئيل ششصد بال داشت ((معارض خواهد بود.
مؤلف: نظير اين حديث را، كافى هم، به سند خود، از عبداللّه بن طلحه روايت كرده. و شايد مراد از آن، توصيف اغلب ملائكه باشد، نه همۀ آن ها، و گرنه با سياق آيه كه مى فرمود: «در خلقت هرچه بخواهد، اضافه مى كند»، و با روايات ديگر كه مى فرمود: «جبرئيل ششصد بال داشت»، معارض خواهد بود.
و ازكتاب توحيد حكايت شده ، كه وى به سند خود از ابى حيان تيمى ، از پدرش از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت كرده ، كه فرمود: احدى از مردم نيست مگر آنكه با او چند فرشته است ، كه وى را از اينكه در چاهى سقوط كند، و يا ديوارى به رويش فرو ريزد، و يا ناملايمى به او برسد، حفظ مى كنند، و اين مراقبت را در طول عمر او ادامه مى دهند تا اجلش فرا رسد، آن گاه او را تنها مى گذارند، تا هر بلايى كه مقدر است ، بر سرش ‍ بيايد...
 
و از كتاب توحيد حكايت شده، كه وى، به سند خود، از ابى حيان تيمى، از پدرش از اميرالمؤمنين «عليه السلام» روايت كرده، كه فرمود: احدى از مردم نيست، مگر آن كه با او چند فرشته است، كه وى را از اين كه در چاهى سقوط كند، و يا ديوارى به رويش فرو ريزد، و يا ناملايمى به او برسد، حفظ مى كنند، و اين مراقبت را در طول عمر او ادامه مى دهند تا اجلش فرا رسد. آن گاه او را تنها مى گذارند، تا هر بلايى كه مقدر است، بر سرش ‍ بيايد...


و از كتاب بصائر، از سيارى ، از عبداللّه بن ابى عبداللّه فارسى ، و غير او روايتى آورده كه نامبردگان بدون ذكر سند، از امام صادق (عليه السلام) نقل كرده اند، كه فرمود: كرّوبيان طايفه اى از شيعيان ما هستند كه از خلق اولند، كه خداى تعالى آنان را در پشت عرش قرار داده ، آنقدر نورانى هستند كه اگر نور يكى از ايشان بر تمامى اهل زمين تقسيم شود، ايشان را كفايت كند. آنگاه فرمود: موسى (عليه السلام) بعد از آنكه از خدا درخواست ديدن كرد، خداوند به يكى از كروبيان فرمود تا براى كوه تجلى كند، و او هم براى كوه جلوه اى كرد، و با جلوه خود، آن را پاره پاره ساخت .
و از كتاب بصائر، از سيارى، از عبداللّه بن ابى عبداللّه فارسى، و غير او روايتى آورده كه نامبردگان، بدون ذكر سند، از امام صادق «عليه السلام» نقل كرده اند، كه فرمود: كرّوبيان، طايفه اى از شيعيان ما هستند كه از خلق اول اند، كه خداى تعالى، آنان را در پشت عرش قرار داده. آنقدر نورانى هستند كه اگر نور يكى از ايشان بر تمامى اهل زمين تقسيم شود، ايشان را كفايت كند. آنگاه فرمود: موسى «عليه السلام»، بعد از آن كه از خدا درخواست ديدن كرد، خداوند به يكى از كروبيان فرمود تا براى كوه تجلّى كند، و او هم براى كوه جلوه اى كرد، و با جلوه خود، آن را پاره پاره ساخت.
<span id='link7'><span>
<span id='link7'><span>


۱۶٬۸۹۲

ویرایش