۱۸٬۴۰۲
ویرایش
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
<span id='link23'><span> | <span id='link23'><span> | ||
آرى، اثر يكتاپرستى و ولىّ نگرفتن غير خدا، يكى اين است كه بر او توكل كنند. و اثر ديگرش، اين است كه همواره به او رجوع مى كنند. چون گفتيم منظور از اين ولايت، ولايت ربوبيت است، و اين ولايت، به دو نظام مربوط مى شود: يكى به «نظام تكوين»، به اين كه امور تكوين را تدبير نموده، و اسباب و مسبّبات را طورى تنظيم كند كه نتيجه اش، پديد آمدن فلان موجود و بقاء آن و نيز مقدّرات آن باشد. و يكى ديگر، به «نظام تشريع»، يعنى تدبير اعمال انسان ها به اين كه قوانينى و احكامى مقرر كند كه اگر انسان ها، رفتار خود را در طول زندگى با آن قوانين تطبيق دهند، آن قوانين ايشان را به كمال سعادتشان برساند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۲ </center> | ||
و معلوم است كسى كه خداى را به تنهايى | و معلوم است كسى كه خداى را به تنهايى «ولىّ» خود مى گيرد، هم در ناحيۀ تكوين و هم در ناحيۀ تشريع، امر تدبير خود را مستند به او مى داند، و در هر دو ناحيه، او را مرجع خود مى داند. در ناحيه تكوين، از تمامى اسباب ظاهرى منقطع گشته، و به هيچ سببى ركون و اعتماد نمى كند. چون خدا را يگانه سببى مى داند كه شكست ناپذير است و سببيّت هر سببى از او است، و اين همان توكل است. | ||
و در ناحيه تشريع | |||
و در ناحيه تشريع هم، در هر واقعه اى كه در طول زندگى با آن روبرو مى شود، به حكم خدا رجوع مى كند، و اين همان «انابه» است. پس معلوم شد كه چگونه جمله «عَلَيهِ تَوَكّلتُ» و جمله «وَ إلَيهِ أُنِيبُ»، دو اثر از آثار جملۀ «ذَلِكُمُ اللّهُ رَبّى» است. و معنايش اين است كه: من به خاطر آن كه غير از خدا، ربّ و ولىّ تدبيرى ندارم، لاجرم در همه امور زندگی ام، به او رجوع مى كنم. هم در تكوين و هم در تشريع. | |||
<span id='link24'><span> | <span id='link24'><span> | ||
==احتجاج بر انحصار ربوبيت در خداى سبحان == | ==احتجاج بر انحصار ربوبيت در خداى سبحان == | ||
بعد از آنكه تصريح كرد به اينكه خداى تعالى رب او است ، چون حجتها بر انحصار ولايت در او اقامه شد، اينك به دنبالش در اين آيه و آيه بعدش اقامه حجت مى كند بر اينكه ربوبيت هم منحصر در او است . و خلاصه حجت مذكور اين است كه : خداى تعالى (به اعتراف خود شما مشركين ) پديد آرنده موجودات و فاطر آنها است ، يعنى موجودات را او از كتم عدم بيرون مى آورد و شما را نر و ماده خلق كرد، و از اين راه عدد شما را بسيار كرد، و همچنين حيوانات را نيز نر و ماده آفريد، و از اين طريق آنها را تكثير نمود، تا شما (نسل به نسل ) از آن حيوانات استفاده كنيد، و اين ، هم خلقت است و هم تدبير. | بعد از آنكه تصريح كرد به اينكه خداى تعالى رب او است ، چون حجتها بر انحصار ولايت در او اقامه شد، اينك به دنبالش در اين آيه و آيه بعدش اقامه حجت مى كند بر اينكه ربوبيت هم منحصر در او است . و خلاصه حجت مذكور اين است كه : خداى تعالى (به اعتراف خود شما مشركين ) پديد آرنده موجودات و فاطر آنها است ، يعنى موجودات را او از كتم عدم بيرون مى آورد و شما را نر و ماده خلق كرد، و از اين راه عدد شما را بسيار كرد، و همچنين حيوانات را نيز نر و ماده آفريد، و از اين طريق آنها را تكثير نمود، تا شما (نسل به نسل ) از آن حيوانات استفاده كنيد، و اين ، هم خلقت است و هم تدبير. |
ویرایش