گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
<span id='link104'><span>
<span id='link104'><span>


==(و اينكه مقصود از آن هندسه و حد وجودى هر چيز است ) ==
== گفتاری پیرامون قَدَر ==
«'''قدر'''» كه عبارت است از هندسه و حد وجودى هر چيز، از كلماتى است ذكرش در كلام خداى تعالى مكرر آمده ، و غالبا در آياتى آمده كه سخن از خلقت دارد، از آن جمله آيه شريفه «'''و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم '''» است كه ترجمه اش در خلال همين فصل گذشت ، و از ظاهر آن بر مى آيد كه قدر، امرى است كه جز با انزال از خزائن موجود نزد خداى تعالى صورت نمى گيرد، و اما خود خزائن كه ناگزير از ابداع خداى تعالى است محكوم به قدر نيست ، چون گفتيم تقدير ملازم با انزال (هر چيزى كه از خزانه غيب خدا نازل و در خور عالم ماده مى گردد بعد از تقدير و اندازه گيرى نازل مى شود)، و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال ،
«'''قدر'''» كه عبارت است از هندسه و حد وجودى هر چيز، از كلماتى است ذكرش در كلام خداى تعالى مكرر آمده ، و غالبا در آياتى آمده كه سخن از خلقت دارد، از آن جمله آيه شريفه «'''و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم '''» است كه ترجمه اش در خلال همين فصل گذشت ، و از ظاهر آن بر مى آيد كه قدر، امرى است كه جز با انزال از خزائن موجود نزد خداى تعالى صورت نمى گيرد، و اما خود خزائن كه ناگزير از ابداع خداى تعالى است محكوم به قدر نيست ، چون گفتيم تقدير ملازم با انزال (هر چيزى كه از خزانه غيب خدا نازل و در خور عالم ماده مى گردد بعد از تقدير و اندازه گيرى نازل مى شود)، و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۴۹ </center>
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:
يك مرحله ديگر تقدير مخصوص به عالم مشهود ما است ، كه تقدير درمرحله عبارت است از تحديد وجود اشياى موجود در آن ، هم از حيث وجودش و هم از حيث آثار وجودش و هم از حيث خصوصيات هستيش ، بدان جهت كه هستى و آثار هستيش با امور خاصه از ذاتش ‍ يعنى علل و شرايط ارتباط دارد، و به خاطر اختلاف همين علل و شرايط هستى و احوال او نيز مختلف مى شود، پس هر موجود كه در اين عالم فرض كنيم و در نظر بگيريم به وسيله قالب هايى از داخل و خارج قالب گيرى و تحديد شده ، عرض ، طول ، شكل ، قيافه و ساير احوال و افعالش ‍ مطابق و مناسب آن علل و شرايط و آن قالب هاى خارجى مى باشد.
يك مرحله ديگر تقدير مخصوص به عالم مشهود ما است ، كه تقدير درمرحله عبارت است از تحديد وجود اشياى موجود در آن ، هم از حيث وجودش و هم از حيث آثار وجودش و هم از حيث خصوصيات هستيش ، بدان جهت كه هستى و آثار هستيش با امور خاصه از ذاتش ‍ يعنى علل و شرايط ارتباط دارد، و به خاطر اختلاف همين علل و شرايط هستى و احوال او نيز مختلف مى شود، پس هر موجود كه در اين عالم فرض كنيم و در نظر بگيريم به وسيله قالب هايى از داخل و خارج قالب گيرى و تحديد شده ، عرض ، طول ، شكل ، قيافه و ساير احوال و افعالش ‍ مطابق و مناسب آن علل و شرايط و آن قالب هاى خارجى مى باشد.
<span id='link105'><span>
<span id='link105'><span>
==قدر غير قضائى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى باشد ==
==قدر غير قضائى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى باشد ==
پس تقدير الهى موجودات عالم ما را كه عالم مشهود است به سوى آنچه در مسير وجودش برايش تقدير و قالب گيرى كرده هدايت مى كند، همچنان فرمود: «'''الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى '''» يعنى آنچه را خلق كرده به سوى آنچه كه برايش مقدر نموده هدايت فرمود، و سپس ‍ همين تقدير و هدايت را با امضاى قضا تمام و تكميل كرد، و در معناى همين تقدير و هدايت آيه شريفه زير است كه مى فرمايد: «'''من نطفه خلقه فقدره ثم السبيل يسره كه با جمله ثم السبيل يسره '''» اشاره مى كند به اين كه تقدير منافاتى با اختيارى بودن افعال اختيارى ندارد.
پس تقدير الهى موجودات عالم ما را كه عالم مشهود است به سوى آنچه در مسير وجودش برايش تقدير و قالب گيرى كرده هدايت مى كند، همچنان فرمود: «'''الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى '''» يعنى آنچه را خلق كرده به سوى آنچه كه برايش مقدر نموده هدايت فرمود، و سپس ‍ همين تقدير و هدايت را با امضاى قضا تمام و تكميل كرد، و در معناى همين تقدير و هدايت آيه شريفه زير است كه مى فرمايد: «'''من نطفه خلقه فقدره ثم السبيل يسره كه با جمله ثم السبيل يسره '''» اشاره مى كند به اين كه تقدير منافاتى با اختيارى بودن افعال اختيارى ندارد.
۱۶٬۳۳۸

ویرایش