گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۷: خط ۷۷:
وَ مَا هُوَ إِلا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ(۵۲)
وَ مَا هُوَ إِلا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ(۵۲)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۶ </center>
«'''ترجمه آيات'''»
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>


محققا براى مردم پرهيزكار در نزد پروردگارشان بهشت ها و باغ هاى پر از نعمت است (۳۴).
محققا براى مردم پرهيزكار در نزد پروردگارشان بهشت ها و باغ هاى پر از نعمت است (۳۴).
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
در حالى كه قرآن نيست مگر تذكر براى عالميان (۵۲).
در حالى كه قرآن نيست مگر تذكر براى عالميان (۵۲).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۷ </center>
«'''بيان آيات'''»
<center> «'''بیان آيات'''» </center>


اين آيات دنباله تهديدهايى است كه درباره تكذيب گران رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» كرده بود، و عذاب آخرتى آنان را به اين بيان مسجّل مى سازد كه مردم با تقوا در بهشت هاى نعيم هستند، و اين كه تكذيب گران و متقين يكسان نيستند. پس نمى توانند اميد كرامتى از خدا داشته باشند، و چون مجرمند، آنچه هم از نعمت هاى دنيا در اختيار دارند، استدراج و املاء است، نه نعمت و كرامت. و نيز در اين آيات، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را امر مى كند به اين كه در برابر حكم پروردگارش صبر كند و اين امر را تأكيد مى نمايد.
اين آيات دنباله تهديدهايى است كه درباره تكذيب گران رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» كرده بود، و عذاب آخرتى آنان را به اين بيان مسجّل مى سازد كه مردم با تقوا در بهشت هاى نعيم هستند، و اين كه تكذيب گران و متقين يكسان نيستند. پس نمى توانند اميد كرامتى از خدا داشته باشند، و چون مجرمند، آنچه هم از نعمت هاى دنيا در اختيار دارند، استدراج و املاء است، نه نعمت و كرامت. و نيز در اين آيات، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را امر مى كند به اين كه در برابر حكم پروردگارش صبر كند و اين امر را تأكيد مى نمايد.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
در بدو نظر، اين احتمال به نظر مى رسد كه آيه شريفه مى خواهد حجتى را بر مسأله معاد اقامه كند، همان طور كه آيه «أم نَجعَلُ الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ كَالمُفسِدين فِى الأرض أم نَجعَلُ المُتّقِينَ كَالفُجّار» در اين مقام است، كه تفسيرش گذشت.
در بدو نظر، اين احتمال به نظر مى رسد كه آيه شريفه مى خواهد حجتى را بر مسأله معاد اقامه كند، همان طور كه آيه «أم نَجعَلُ الّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحَاتِ كَالمُفسِدين فِى الأرض أم نَجعَلُ المُتّقِينَ كَالفُجّار» در اين مقام است، كه تفسيرش گذشت.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۸ </center>
و نيز اين احتمال هم به نظر مى رسد كه مى خواهد كلام تكذيب گران را رد كند، كه به مؤمنين مى گفتند: اگر مسأله بعث و معادى در بين باشد، در آن جا نيز مانند دنيا ما متنعم خواهيم بود، و خداى تعالى اين گفتارشان را در آيه زير حكايت فرموده كه: «وَ مَا أظُنّ السّاعَةَ قَائِمَة وَ لَئِن رَجَعتُ إلى رَبّى إنّ لِى عِندَهُ لَلحُسنَى».
و نيز اين احتمال هم به نظر مى رسد كه مى خواهد كلام تكذيب گران را رد كند، كه به مؤمنين مى گفتند: اگر مسأله بعث و معادى در بين باشد، در آن جا نيز مانند دنيا ما متنعم خواهيم بود، و خداى تعالى اين گفتارشان را در آيه زير حكايت فرموده كه: «وَ مَا أظُنّ السّاعَةَ قَائِمَة وَ لَئِن رجعتُ إلى رَبّى إنّ لِى عِندَهُ لَلحُسنَى».


و ظاهر سياق آيات بعدى كه حكم تساوى تكذيب گران و متقين را رد مى كند، احتمال دوم را تأييد مى نمايد، در روايت هم آمده كه مشركان وقتى داستان بعث و معاد را شنيدند، گفتند اگر آنچه محمّد و پيروانش مى گويند، صحيح باشد، باز هم حال ما بهتر از حال آنان خواهد بود. همان طور كه در دنيا بهتر است، و حداقل اين است كه برابر با حال آنان باشد.
و ظاهر سياق آيات بعدى كه حكم تساوى تكذيب گران و متقين را رد مى كند، احتمال دوم را تأييد مى نمايد، در روايت هم آمده كه مشركان وقتى داستان بعث و معاد را شنيدند، گفتند اگر آنچه محمّد و پيروانش مى گويند، صحيح باشد، باز هم حال ما بهتر از حال آنان خواهد بود. همان طور كه در دنيا بهتر است، و حداقل اين است كه برابر با حال آنان باشد.
۱۶٬۱۹۰

ویرایش